ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

عکس: هفت پرسپولیسی در دوران جوانی


مشرق:


عکس: هفت پرسپولیسی در دوران جوانی
سال 79 و تیم پرسپولیس؛ رضاجباری، حسن خان محمدی، حامد کاویانپور، اسماعیل حلالی، بهروز رهبری فرد، علی انصاریان و فرشید کریمی


ویدیو مرتبط :
دوران جوانی، دوران کسب کمالات

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

یادداشت‌های شخصی سهراب سپهری درباره دوران جوانی‌اش +عکس



اخبار فرهنگی - یادداشت‌های شخصی سهراب سپهری درباره دوران جوانی‌اش +عکس

زندگی من آرام می گذشت. اتفاقی نمی افتاد. دگرگونی های من پنهانی بود. با دوستان قدیم-یاران دبیرستانی-به شکار می رفتیم. آنقدر زود از خواب پا می شدیم که سپیده دم را در آبادیهای دور تجربه می کردیم. ما فرزندان وسعت ها بودیم. سطوح بزرگ را می ستودیم. در نفس فصل روان می شدیم. شنزار ها فروتنی می آموختند…


صفحه “سهراب سپهری” در شبکه اجتماعی فیس بوک، بخشی از یک یادداشت از سهراب سپهری درباره دوران جوانی اش را منتشر کرد.


به گزارش پیام نو، سهراب سپهری در این یادداشت که بخشی از آن در این صفحه فیس بوکی پُر طرفدار منتشر شده است، نوشته است:


«تنهایی من عاشقانه بود. نقاشی عبادت من بود. من شوریده بودم و شوریدگی ام تکنیک نداشت.


روی بام کاهگلی می نشستم و آمیختگی غروب را با sensuality بام های گنبدی شهر تماشا می کردم. بسادگی مجذوب می شدم. و در این شیفتگی ها خشونت خط نبود. برق فلز نبود. درام اندام های انسان نبود. نقاشی من فساد میوه را از خود می راند. ثقل سنگ را می گرفت. شاخه نقاشی من دستخوش آفت نبود. آدم نقاشی من عطسه نمی کرد.


راستی چه دیر به ارزش نقصان پی بردم


و اعتبار فساد را در یافتم


زندگی من آرام می گذشت. اتفاقی نمی افتاد. دگرگونی های من پنهانی بود. با دوستان قدیم-یاران دبیرستانی-به شکار می رفتیم. آنقدر زود از خواب پا می شدیم که سپیده دم را در آبادیهای دور تجربه می کردیم. ما فرزندان وسعت ها بودیم. سطوح بزرگ را می ستودیم. در نفس فصل روان می شدیم. شنزار ها فروتنی می آموختند.


جایی که افق بود نمی شد فروتن نبود. زیر آفتاب سوزان می رفتیم. و حرمت خاک از کفش های ما جدایی نداشت…»

 

اخبار,اخبار فرهنگی,سهراب سپهری,شعر های سهراب سپهری

  

 اخبار فرهنگی - پیام نو