روایتی از تکه پارچه زردی که جنجالی شد/ رحمتی بازنده دعوای گروه ۲+۱؟

روایتی از تکه پارچه زردی که جنجالی شد/ رحمتی بازنده دعوای گروه ۲+۱؟

 تکه پارچه زرد که رویش با فونت درشت حرف C انگلیسی نوشته شده ، کابوس این روزهای تیم امیر قلعه نویی است.

 

به گزارش خبرآنلاین ؛ تمرین عصر شنبه استقلال اولین تمرینی بود که فرهاد مجیدی ، جواد نکونام و مهدی رحمتی با همدیگر در تمرین حضور داشتند. مجیدی در کنار این دو بازیکن ، 3 بازیکنی هستند که مجموع شان مثلث بحران در استقلال را می سازد.

جایی که دو بازیکن با سابقه تیم ملی تک به تک سعی می کردند مدام در حال بگو و بخند با فرهاد باشند. رفاقت شان با او را به رخ بکشند اما سعی می کردند فاصله شان از هم بقدری دور باشند که حتی رودررو هم نشوند.

سال های سال بود که استقلال بحثی بر سر کاپیتانی نداشت. اگرچه در سال های اخیر پرسپولیسی ها با بحران بازوبند به چالش کشیده دچار بودند استقلال اما با بودن بازیکنانی مثل مثل قلعه نویی ، ورمرزیار ، زرینچه ، فکری ، منصوریان ، فرهاد مجیدی و مجتبی جباری ، هیچ وقت تا ابتدای امثال بحث کاپیتانی اش جنجالی نشده بود. بحران بازوبند اما چطور در استقلال شکل گرفت؟

1. فرهاد مجیدی کاپیتان استقلال بود . کاپیتان محبوب سکوها اما او میانه فصل استقلال و بازوبندش را ول کرد و رفت. اول از دلتنگی دخترش گفت و بعد بهانه آورد از دست معاونان استقلال رفته. دو معاونی که گماشته های قلعه نویی بودند . بعد از فرهاد بازوبند رفت روی بازوی مجتبی جباری ، بعد از او هم مهدی امیرآبادی این قدر سابقه داشت که کسی حرفی زا بازوبند نزند.

2. فصل تمام شد استقلال قهرمان نشد. پرویز مظلومی مازاد بر نیاز اعلام شد. قلعه نویی به استقلال برگشت. او شرط بازگشت به استقلال را برای مجیدی گذشتن از بازوبند اعلام کرد و این بازیکن هم نیامد. مهدی امیرآبادی که محبوبیتی هم بین طرفداران نداشت مازاد بر نیاز اعلام شد تا بعد از 6 ماه در دل دعوا ها او هم ادعا کند برایش شرط گذشتن از بازوبند را اعلام کرده بودند و برای همین به فولاد اهواز رفته است!

3. استقلال قبل از شروع لیگ به اردوی ترکیه رفت. در حوالی آنتالیا همه از بازوبند حرف می زدند. پژمان منتظری ، آرش برهانی ، امیر حسین صادقی 3 مدعی اصلی بازوبند بودند. امیر از نظر سابقه بعد از فرهاد مجیدی هنوز هم قدیمی ترین استقلالی است اما سال های زیادی را دور از تیم بوده. در دل دعواهای این 3 اما ناگهان یکی دیگر صاحب بازوبند شد. مهدی رحمتی گلر آبی ها انتخاب امیر قلعه نویی برای بستن بازوبند شد.

او با پذیرش این پیش شرط که در صورت آمدن نکونام ، بازوبند را تحویل دهد ، یک نیم فصل صاحب بازوبند شد چون جو ناشی از فشار سکوها روی جواد ، کاپیتان تیم ملی را از بستن بازوبند استقلال منصرف کرد. دعوای غیر مستقیم مجیدی و نکونام در حقیقت باعث شد تا بازوبند به رحمتی برسد.

رحمتی که در آن بازه زمانی رابطه ای گرم با نکونام داشت. این دو در یک جبهه و در کنار علی کریمی با رسانه ها وارد جنگ شده بودند و قصه تحریم را می گفتند که این ها هدایت می کردند. حتی این نکونام و رحمتی بودند که در کنار هم بیانیه آشتی ملی را تنظیم کردند تا قصه قبل از بازی با کره جمع شود. این دو حتی در اردوهای مختلف با یکدیگر هم اتاق بودند . همه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه دوباره اسم مجیدی به میان آمد.

4. اختلافات از اردوی تیم ملی قبل از بازی با ازبکستان اغاز می شود. اختلاف ابتدا در هیات 3 نفره کریمی ، نکو و سید مهدی می افتد.

رابطه کریمی با این دو بر سر نگارش بیانیه سرد می شود . او اعتراضش را علنی می کند . نکو که روی حمایت رحمتی حساب ویژه باز کرده بود با دیدن جلد یکی از نشریات که هم اتاقی اش برای کریمی جشن تولد گرفته ، کمی از او دلخور می شود. این دلخوری با حرف هایی که از اردوی استقلال و از زبان یکی دیگر از مدعیان ابتدای فصل کاپیتانی شنیده بود تشدید می شود.

5. بازی با گهر در شب پایانی نقل و انتقالات ؛ این شبی کلیدی در روابط نکو و رحمتی است. رحمتی با پیشنهادی ویژه از سپاهان روبرو بوده ، همزمان محمد رویانیان با جواد نکونام که در استقلال احساس می کرده به سایه رفته به توافق رسیده بود.

این دو حتی برای جدایی همزمان از تیم قلعه نویی در روز بازگشت مجیدی به جمع بندی رسیده بودند. قرارز داخل رختکن شان این است:« بازوبند بر بازوی نکونام بسته شود.» رحمتی باید بازوبند را می داده اما آخرین لحظه این بحث را به قلعه نویی می گوید و بازی می پیچد .

بازوبند با دخالت قلعه نویی بر بازوی رحمتی بسته می شود و نکونام حسش این می شود که از سوی نزدیک ترین دوستش دور خورده. همزمان بحث رفتن نکو به پرسپولیس منتفی می شود. رحمتی هم وقتی می بیند نمی تواند استقلالی ها را متقاعد به جدایی کند ، در این تیم می ماند چون رفتن او در شرایطی که استقلال دروازه بان دیگری هم در اردو نداشته او را تا ابد منفور هواداران می کرد.

6. نکونام مدام مصاحبه می کند. از این می گوید که با مجیدی اختلافی ندارد . مشکلش هم بازوبند نیست. او یک بازی روی نیمکت می نشیند و حرف های قلعه نویی را هم به جان می خرد .

شب قبل از بازی با آلومینیوم در بندر عباس ، قلعه نویی 5 مدعی بازوبند را در اتاقش جمع می کند. رحمتی ، نکونام ، صادقی ، منتظری و برهانی. جو به شدت علیه مهدی است. او فرصت حرف زدن پیدا نمی کند.

در اولین تمرینی که با مجیدی روبرو می شود. او را در آغوش می گیرد و گرم با هم رفاقت می کنند. در این روز مهدی رحمتی مرخصی گرفته و به مشهد رفته است.

رحمتی هم البته در نبود نکونام در میدان به محض ورود جباری به زمین به سمتش می رود ، بازوبند را به بازوی مجتبی می بندد و سعی می کند به تک نکونام ، پاتک بزند. او در جمع دوربین ها از این می گوید که مجتبی بزرگتر است و کسوت می گوید او بازوبند را ببندد . او بعدتر مصاحبه می کند و می گوید بازیکنی مثل مجتبی که در روز فوت پدرش برای استقلال بازی کرده و جام قهرمانی حذفی را به استقلالی ها هدیه داده ، باید بازوبند تیم را ببندد.

7. شنبه ، 9 دی 91 ؛ ساعت 14 و کمپ شادروان ناصر حجازی. استقلالی ها همه برای تمرین جمع هستند. مجیدی هست ، نکونام و رحمتی هم هستند. این اولین تقابل 3 نفره بازیکنان خبرساز این روزهای تیم قلعه نویی است. مجیدی عزیز کرده است. هم نکو او را خیلی تحویل می گیرد ، هم سید مهدی.

این دو اما حتی نگاه شان هم به یکدیگر تلاقی نمی کند. نکو می خواهد نشان دهد چشمی به بازوبند ندارد ، او البته پیشنهادی جدی برای برگشتن به اوساسونا دارد . پیشنهادی که کم هم جدی نیست حتی اگر خودش تکذیبش کند. رحمتی هم از بازی با گهر وقتی جو را دید بازوبند را دودستی تقدیم کرد به جباری. مجتبی هم که همیشه رابطه گرمی با مجیدی دارد بی شک بازوبند را به مجیدی می سپارد. مجیدی که شاید در بهترین حالت 4 یا 5 بار در طول نیم فصل دوم برای استقلال بازی کند.

8. حالا حالتی را تصور کنید که جواد نکونام به اوساسونا بر می گردد ، او همچنان کاپیتان تیم ملی است و رحمتی باید پشت سرش به زمین برود. در استقلال بازوبند احتمالا بین مجیدی و جباری دست به دست می شود. رحمتی به نظر بازنده این بازی می رسد . او اما تنها گلر استقلال است. درخشش می تواند جو را دوباره به سودش کند . البته اگر فشار بازی و جو فشار رسانه ای او را مصدوم نکند!/خبرآنلاین

 

ویدیو مرتبط :
تکه تکه کردن ترسناک کامیون در دعوای خفن!...

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

این تکه پارچه لعنتی/ کروش و آب پاکی روی دستان مهدی رحمتی: به خواسته ات احترام می گذارم؛ خدانگهدار

این تکه پارچه لعنتی/ کروش و آب پاکی روی دستان مهدی رحمتی: به خواسته ات احترام می گذارم؛ خدانگهدار/ به همین سادگی یک بازیکن می سوزد

 

اتفاق خیلی ساده رخ داد. دو دوست صمیمی سر لج می افتند. یک هم اتاقی که خود مدعی بازوبند است فضار طوری پیش می برد که بازوبند می شود بحران و آخر قصه این رحمتی ست که با تصمیمی لحظه ای به گوشه رینگ می رود.

به گزارش خبرآنلاین ؛ مهدی رحمتی که در واکنشی احساسی بعد از مصدومیت علی کریمی از تیم ملی به صورت موفقت خداحافظی کرد و گفت شرایط دو ماهه اخیر او را به سمتی برده که چنین تصمیمی بگیرد ، با پاسخی تند از سوی سرمربی تیم ملی مواجه شده:« من بازیکنان ناله کن و بهانه گیر نمی خواهم.»

او در جدیدترین گفت و گویش می گوید:« مهدی چیزی در این باره به من نگفته اما اگر احساس می کند نمی خواهد در اختیار تیم ملی باشد به تصمیمش احترام می گذارم.» کارلوس که خود سال ها دروازه بانی کرده و تجربه حضور در بالاترین سطح فوتبال دنیا را داشته خیلی قاطع به خداحافظی موقت رحمتی واکنش نشان می دهد.

او بلافاصله اعلام می کند به دنبال کارهای دانیال داوری است تا این گلر دو رگه هم به تیم ملی اضافه شود. مهدی رحمتی در سال های اخیر همیشه یکی از بهترین های ایران بوده. او چه این دوره از بازی های مقدماتی ، چه 4 سال قبل نمایش هایی خیره کننده در دروازه ما داشت اما سید مهدی مشکی دارد که تقریبا همه دنیا به آن پی بردند. خروج ها! همه چیز از بازی های مقدماتی 4 سال قبل آغاز شد. گل عربستان و باخت تلخ تیم ملی. اشتباهی که بود تا رسید به بازی با ازبکستان در تهران. همه راه های ممکن تست شده بود. کارلوس کارها را تقسیم کرد.

هر بار اما به سبک ایرانی یا قیر نبود یا قیف. یک بار محمد نوری جا می ماند ، یک بار سید جلال حسینی ، یک بار هم خود رحمتی در 6 قدم سر می خورد. هارمونی ایجاد نمی شد. از وقتی هم که قصه گلر زیر تیر را قلعه نویی علنی کرده بود دیگر روحیه مهدی به پایین ترین سطح رسیده بود. او در تک به تک ها ، شوت ها و رفلکس های سریع عالی بود اما سانتر های سریع از جناحین ، برایش شده بود یک مشکل.

تمرین اضافه ، انجام حرکات سرعتی و فشار تا بالاترین حد هم نمی توانست هماهنگی میان او و مدافعان را به جایی برساند که یکدفعه یک توپ رد نشود و از شانس بد هر توپی که از این گروه رد می شد معنایش می شد 3 امتیاز برای تیم حریف. کارلوس که زیر فشار بود به گزینه های دیگر هم فکر می کرد. حقیقی ، سوشا مکانی ، حامد لک.

یکی که در روسیه تقریبا توریست شده و جایی در ترکیب تیمش ندارد ، یکی با مشت پای چشم مربی اش کوبیده و رفته روی سکو ها و نفر سوم هم با صمد مرفاوی مشکل پیدا کرده تا جایی در تیم خودش هم نداشته باشد.

این ها 3 گزینه ای بودند که در همه اردوها می شد فهمید توان رقابت با رحمتی را ندارند. دانیال داوری اما گزینه ای جدید بود. گلری که در بوندسلیگای دو خوش می درخشید و تجربه عالی دژاگه و قوچان نژاد شانس این بازیکن را افزایش می داد.

دعوای ملی پوشان و مواضع آنها علیه رسانه ها که بخش عمده ای از آن به پای مهدی رحمتی نوشته شد بهانه ای بود تا برنامه 90 کلید طرح نام این گلر جوان دو رگه را بزند. او خیلی زود آلترناتیوی شد برای دروازه تیم ملی.

نتایج تیم آلمانی قد و قامت این گلر و سن پایینش همه فاکتورهایی مثبت بودند که می توانستند جواب بدهند. او اما یک مشکل اساسی داشت.

فیلم بازی ها و گل هایی که می خورد نشان می داد این دروازه بان هم به رغم همه توانایی بالایش در خروج ها شباهت زیادی به مهدی رحمتی پیدا می کرد. این چیزی بود که گروه آنالیز تیم ملی نمی توانستند انکارش کنند. داوری برای کادرفنی هندوانه در بسته ای بود که نمی خواستند در شرایط اضطرار به سراغش بروند. رحمتی اما کادرفنی را به وارد پروسه اضطرار کرد.

او که بعد از باخت به ازبکستان روزهای سختی را تجربه می کرد بعد از علنی شدن دعوایش بر سر بازوبند با جواد نکونام در تصمیمی احساسی حرف از رفتن زد. تصمیمی که خیلی ها آن را نمایشی می پنداشتند که برای ایجاد شوک به دست اندرکاران طرح شده تلقی می کردند. چیزی شبیه به تصمیمی که جواد نکونام گرفت و با آن در استقلال توانست شرایط را به سود خود عوض کند.

نکونام که در استقلال وقتی بازوبند نمی بندد ته صف به زمین می آید و دلخوش به این است که کاپیتان های استقلال به ترتیب مجیدی ، جباری و بعد رحمتی هستند ، به تیم ملی می اندیشد جایی که او بازوبند را به دست می بندد و براساس یک عرف معمول دروازه بان باید درست پشت سر کاپیتان به زمین بیاید.

رحمتی که امید داشت با حضور علی کریمی در اردوی تیم ملی ، این بار ملی پوشان رای گیری کنند و بخواهند بر اساس کسوت بازوبند بر بازوی علی کریمی باشد تا جواد در انتهای صف به زمین بیاید ، یکباره با خبر مصدومیت کریمی مواجه می شود و خیلی سریع برنامه اش برای خداحافظی از تیم ملی را رسانه ای می کند. او این کار را قبل از طرح با سرمربی تیم ملی و مربی باشگاهش علنی می کند.

اتفاقی که شرایط را برای مهدی سخت می کند. کارلوس خیلی صریح می گوید به گزینه های بعدی فکر می کند. تیم ملی خیلی ساده و برای یک تکه پارچه بر سر کل و کل میان دو بازیکن ، مهره ای اثرگذار مثل رحمتی را احتمالا از دست می دهد./خبر انلاین