ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

تیم ملی و مشکلاتی که همچنان پابرجاست


تیم ملی فوتبال کشورمان موفق شد روز گذشته در یک دیدار دوستانه و تدارکاتی که البته حواشی فراوانی را هم نیز داشت، با تک گل سردار آزمون در دقیقه 84، حریف قدرتمند خود کره جنوبی را برای سومین بار پیاپی شکست بدهد.

طرفداری: ملی پوشان کشورمان در روزی مقابل حریف شرقی خود به برتری رسیدند که از لحاظ سبک و سیاق بازی چیز برتری نسبت به تیم رقیب نداشتند و در مجموع دو نیمه نتواستند بازی خوبی را از خود به نمایش بگذارند، اگرچه دیدار دیروز یک بازی دوستانه بود و شاید بتوان گفت برگزاری آن صرفاً برای پیدا کردن نقاط ضعف تیم و برطرف کردن آن ها در ایام پیش رو است، اما نباید از این موضوع نیز به راحتی عبور کرد که ضعف ها و مشکلات تیم ملی در این بازی، مطابق گذشته همان هایی بود که در گذشته نیز بود و کماکان این ایرادات لاینحل و برطرف نشده باقی مانده است.

ضعف در بازیسازی مشکل اصلی تیم ملی

بعد از اتمام بازی های تیم ملی در جام جهانی، اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، نظرشان در مورد بازی های تیم تحت هدایت کارلوس کی روش در برزیل این بود که به همان اندازه که تیم ملی در فاز دفاعی خوب و موفق عمل می کند، در هنگام حمله و ایجاد موقعیت به شدت ضعف دارد و این مسئله در بازی مقابل کره جنوبی یک بار دیگر به وضوح قابل مشاهده بود، خط میانی تیم ملی متشکل از جواد نکونام، آندرانیک تیموریان و مسعود شجاعی، در تمام طول بازی جدا از سرعت بسیار پایین خود که بیشتر ناشی از میانگین سنی بالا بود، حتی یکبار هم موفق نشد تا عمق دفاع باتجربه کره ای ها را بشکافد و تمامی موقعیت های ایجاد شده برای تیم ملی در این بازی، توسط ارسال از جناحین و ضربات ایستگاهی شکل گرفت. حتی بعد از انجام تعویض ها در نیمه دوم و ورود بازیکنانی مانند امید ابراهیمی و سروش رفیعی به بازی، علیرغم اینکه میزان دوندگی و سرعت گردش توپ در مثلث میانی تیم ملی بیشتر از قبل شد، اما باز هم مشکل بازیسازی کماکان به قوت خود باقی بود و تمامی توپها از میانه میدان جهت ارسال بر روی دروازه حریف به جناحین برده می شد.

تیم ملی و مشکلاتی که همچنان پابرجاست

در بازی روز گذشته در ابتدا مسعود شجاعی در پست شماره 10 برای تیم ملی به میدان رفت و بدون تردید در مدت زمان حضور خود در زمین، ضعیف ترین بازیکن میدان بود، مسعود شجاعی که بیشتر از آن که یک هافبک میانی باشد یک بازیکن لب خط است (در همین مورد هم ضعفهای زیادی را دارد)، در تمام دقایقی که در میدان حضور داشت، نه تنها هرگز موفق نشد تا وظایف یک پلی میکر را در زمین برای تیم ملی انجام بدهد، بلکه در امور دفاعی نیز زیاد فعال نشان نداد تا بالاخره به عنوان اولین بازیکن از زمین بازی خارج و تعویض شود. البته اگرچه در حال حاضر نبود یک هافبک خلاق و بازیساز سطح بالا، یکی از مهمترین و بزرگترین کمبودهای فوتبال ماست، ولی قطعاً اگر کارلوس کی روش کمی بیشتر به مهره های جوان حاضر در تیم ملی و لیگ مانند سروش رفیعی، امید ابراهیمی و حتی پیام صادقیان توجه کند، بدون تردید جوابی بهتر از آنچه تصور می کند خواهد گرفت و راس هجومی خط میانی تیم ملی نیز از رخوتی که به آن دچار شده است نجات پیدا خواهد کرد. البته جدا از بحث مشکلات در زمینه بازیسازی، باید به این مسئله نیز اشاره کرد که زوج تدافعی نکونام-تیموریان در خط میانی تیم ملی، آرام آرام به روزهای پایانی خود نزدیک می شوند و شاید حتی در همین جام ملتهای پیش رو نیز نتوانند آنطور که باید و شاید جوابگوی نیازهای تیم ملی باشند، کندی و ایستا بودن در نوع بازی کردن این دو بازیکن باتجره تیم ملی بیش از پیش به چشم می خورد و قطعاً کی روش باید هرچه سریعتر به فکر ترمیم کردن و وارد کردن خونی تازه به این قسمت بسیار مهم از ترکیب تیم ملی باشد.

فضای جام جهانی و قل و زنجیری که هنوز باز نشده اند

تیم ملی در یک بازی دوستانه خانگی مقابل کره جنوبی، دقیقاً با همان روشی بازی کرد که در جام جهانی مقابل تیمهای نیجریه و آرژانتین به میدان رفته بود، فشردگی بیش از حد در یک سوم دفاعی خود و چشم دوختن به ضد حملات، و به طور کل تمرکز فراوان در امور دفاعی چیزی بود که باز هم در بازی تیم ملی به چشم می آمد. اگر بگوییم که تیم ملی در بازی مقابل کره جنوبی به غیر از استفاده از ضربات ایستگاهی، از هیچ روش دیگری نمی توانست به گل برسد، بدون شک حرفی غیر منطقی نزده ایم.علیرغم اینکه استفاده از تاکتیک ضد حملات یکی از اصلی ترین گزینه های بازی تیم ملی در دیدار روز گذشته بود، اما حتی در این زمینه هم هیچگاه موفق نبودیم و بخاطر سرعت پایین انتقال توپ در خط میانی، عملاً از این تاکتیک نیز نتوانستیم به نحوی مناسب استفاده کنیم.

تیم ملی و مشکلاتی که همچنان پابرجاست

در جام جهانی و در بازی مقابل تیم های قدرتمندی مانند نیجریه، آرژانتین و بوسنی، شاید بتوان گفت بهترین روش بازی برای تیم کم بضاعت ما، همانی بود که سرمربی پرتغالی تیم ملی تجویز کرد! اما میدان جام ملتهای آسیا برای ما هزاران مرتبه با جام جهانی فرق دارد، اگر در جام جهانی هیچکسی در دنیا تیم ما را مدعی نمی دانست و هیچ توقعی برای صعود به مراحل بالاتر وجود نداشت، اما این بار در رقابتهای قاره ای، تیم ما از منظر عمومی جزو مدعیان قهرمانی محسوب می شود و قطعاً باید برای رسیدن به همین عنوان راهی رقابتها شود. یقیناً انجام بازی های فشرده و بسیار تدافعی در میدان جام جهانی برای ما بخاطر سطح اختلاف فراوان با تیم های که همگروه ما بودند، تا حدود زیادی قابل توجیه بود، اما مطمئناً در هنگامه جام ملتها و در بازی مقابل تیم های مانند قطر، بحرین و امارات، این سبک بازی برازنده و درخور نام فوتبال کشور ما نخواهد بود.

متاسفانه به نظر می رسد که ذهنیت بازی های جام جهانی کماکان در بدنه تیم ملی جریان دارد و کادرفنی تیم ملی و در راس آن کارلوس کی روش، بخاطر فشارها و توقعات زیاد از تیم ملی، ترجیح می دهد تا در برابر همه حریفان خود با یک بازی تدافعی و اکتفا کردن به بردهای حداقلی، به برتری برسد تا کمتر مورد هجمه و انتقاد قرار بگیرد. به طور کلی می توان گفت به نظر می رسد کی روش که حالا دیگر به خوبی با روحیه نتیجه گرای فوتبال ما آشنا شده است، صرفاً به دنبال سپری کردن بازی ها با کمترین ریسک ممکن است و این مسئله قطعاً موجب لطمه خوردن و آسیب دیدن بیش از پیش فوتبال ما خواهد شد و دود ناشی از عدم قدرت ریسک کردن مربی تیم ملی، مخصوصاً در زمینه بازی دادن به جوانها، تنها به چشم آینده فوتبال ما خواهد رفت.


ویدیو مرتبط :
از تاکید وزارت ورزش بر اردوی تیم های ملی تا حواشی قهرمانی تیم ملی تکواندو

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نام مربی تیم ملی در لیست دلال های هلندی



 

 

 

 

 

«دی کارمو»؛ این نام ذهن مرا سوق می دهد به بازار پرنده فروش های خیابان مولوی. به آن روزها که سنم از سیزده چهارده سال فراتر نمی رفت و هر پنجشنبه یک گنجشک رنگ شده به جای جوجه قناری می خریدم و به صبح نرسیده، توی ظرف آب می افتاد و رنگ اش می پرید تا حقیقت بر ملا شود.

دی کارمو؛ این اسم باز هم بازار پرنده فروش ها را در ذهنم تداعی می کند البته نه فقط به خاطر جوجه گنجشک های رنگ شده ای که جای قناری قالب می کردند. روز شنبه خبری خنده دار که عمق فاجعه را نشان می داد در صفحات روزنامه ها چاپ شد: «دی کارمو در برزیل مغازه پرنده فروشی باز کرد! »

اگرچه داریوش مصطفوی در مصاحبه ای برای توجیه این خرید اعجاب انگیز گفت: «در دوران مدیریتم دو اشتباه بزرگ مرتکب شدم، یکی آوردن قطبی بود و دیگری خرید دی کارمو» اما این حرف ها هرگز مرهمی نمی شود برای ما که احساس می کنیم به جای قناری، جوجه گنجشک رنگ شده را به ما قالب کرده اند؛ اگر یک بار در بازار پرنده فروش ها چنین بلایی سرتان آمده باشد، خیلی خوب درک می کنید که این کلاهبرداری بزرگ چقدر عذاب آور است؛ البته این تنها مورد استثنایی فوتبال ایران نیست که پیش از این هم دلال ها از ساده لوحی- یا شاید خوشبینی ما- سؤ استفاده و بازیکنان و مربیان درجه چندم را به فوتبالمان قالب کرده اند که بسی جای تأسف دارد.

اینها در واقع مقدمه ای برای باز کردن بحثی تازه است که باید خیلی زودتر از اینها مطرح می شد؛ یادمان می آید که افشین قطبی در زمان مصطفوی، از برزیل یک دستیار به ایران آورد که مارکو نام داشت. این مربی اواسط فصل رفت و علاوه بر ماجراهای دستمزد بالایش که نقل رسانه ها بود، داستان دی کارمو را هم به او ربط می دادند. همان روزها تعدادی از خبرنگاران در تمرین پرسپولیس مارکو را به دلالی متهم کردند که واکنش افشین قطبی بسیار عجیب بود و گفت کاری که شما انجام می دهید، حیوان با حیوان انجام نمی دهد.

این بحث ها از آن روز پیرامون قطبی وجود داشت و حتی زمانی که او هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت، شکل دیگری به خود گرفت و این بار انگشت انتقادها «بیوتر» دستیار هلندی قطبی را نشان می داد.

با گذشت زمان این مباحث به دست فراموشی سپرده شد تا دوباره از سوی کمیته فنی بحث دستیار ایرانی مطرح شد و تعدادی از اعضای کمیته فنی نسبت به این مسأله واکنش نشان دادند و در محافل دوستانه به بیوتر اشاره کردند که صلاحیت نشستن روی نیمکت تیم ملی را ندارد.

آنها معتقدند که بیوتر در حوزه نقل و انتقالات فعال است و چنین فردی نمی تواند به عنوان مربی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. وقتی به کارنامه بیوتر در اینترنت مراجعه می کنیم، تا حدود زیادی این مسأله تایید می شود.

نام بیوتر ( Piet Buter ) در لیست ایجنت هایی قرار دارد که از کشور هلند رجیستر شده اند. سایت اسپورت ترانسفر در بخش ایجنت لیست خود نام بیوتر را هم قرار داده که همین مسأله تایید می کند این مربی هلندی در حوزه نقل و انتقال بازیکن فعالیت داشته که نامش در این سایت معتبر وجود دارد.

از سوی دیگر سایت ترانسفر مارکت هم نام بیوتر را در میان ایجنت های فعال قرار داده که باز هم به نوعی تایید کننده این مسأله است.

وقتی نام بیوتر را در دانشنامه ویکی پدیا جست و جو می کنیم، توضیحات جالبی در مورد این مربی یافت می شود. مراجعه به ویکی پدیا و البته انتخاب زبان هلندی، این توضیحات را در مورد بیوتر به ما می دهد: «اخبار منفی در مورد ارتباط نزدیک بیوتر با شرکت گرانداستند منتشر شده که او هم از ارتباط با این شرکت سود برده. در زمانی بیوتر که مدیر فنی تیم اوترخت هلند بود، ۳ بازیکن به نام های لوسیان سن مارتین، اریک پیترز و میشل ورم از طریق شرکت گرانداستند به این تیم آورده شدند اما باشگاه اخبار منفی و ارتباط آنها با بیوتر را تکذیب کرد و مدیر اوترخت هم گفت، ما این بازیکنان را پیش از آنکه بیوتر را به خدمت بگیریم استخدام کرده بودیم! »

به هر حال این شائبه ها همچنان پیرامون همراهان قطبی وجود دارد و به نظر می رسد که یکی از مشکلات کمیته فنی با سرمربی تیم ملی، مسأله دستیار هلندی است و به همین خاطر آنها تاکید می کنند که قطبی از دستیار ایرانی استفاده کند؛ چیزی که قطبی تا الان به آن تن نداده است. به هر حال امیدواریم در مورد بیوتر، داستان رنگ کردن گنجشک و فروش آن به جای قناری اتفاق نیفتاده باشد تا این بار ذهنمان به سمت بازارپرنده فروشها سوق پیدا نکند.