ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

تکرار حادثه سال 88 برای عابدزاده



اخبار,اخبار ورزشی,احمدرضاعابدزاده

اخبار ورزشی - تکرار حادثه سال 88 برای عابدزاده

دیروز دومین گرد و خاک جنجال احمدرضا عابدزاده، دروازه‌بان افسانه‌ای ایران در اهواز به پا شد. اولین جنجال مربوط به زمانی است که او مربی دروازه‌بانان پرسپولیس در سال 88 بود.

به گزارش "ورزش سه" دیروز در بین بازی استقلال خوزستان و راه آهن در ورزشگاه غدیر اهواز ، احمد رضا عابدزاده پس از حرکات و صحبت های کولیبالی از کوره در رفت و با جثه ی قوی اش همه را رد کرد تا به این مدافع سیه چرده مالیایی برسد تا خود به حسابش رسیدگی کند. اما تعدد راه‌آهنی‌ها مانع رسیدن عابدزاده به این مدافع شد. البته کولیبالی در هفته قبل برابر پرسپولیس رفتار زشتی از خود نشان داده بود که داور آن بازی با وی مدارا کرد. اما داور بازی دیروز کارت قرمز مستقیم به او نشان داد. بعد از اخراج کولیبالی داور عابدزاده را هم اخراج کرد و او در موقع خروج شعار سنگین هواداران را باز هم روی دوش خود حس کرد تا خاطرات گذشته برایش زنده شود.

در سال 88 و زمانی که مجید باقری نیا مربی استقلال اهواز بود در دقیقه آخر، ضربه آزاد تماشایی میلاد میداوودی دروازه پرسپولیس را فرو ریخت تا پرسپولیس باز هم به گربه سیاهش، استقلال اهواز ببازد. از نکات آن بازی ضرب و شتم احمدرضا عابدزاده توسط هواداران بعد از شعارهای ناشایست هواداران اهوازی بود که واکنش شدید عابدزاده را در پی داشت و او بسیار از اهوازی ها گله مند بود. او گفته بود مثل اینکه اهوازی ها یادشان رفته با دست و پای شکسته برایشان جنگیدم. عابدزاده مدتی به عنوان مربی دروازه بانان استقلال اهواز مشغول به فعالیت بود.

گفتنی است عابدزاده اصالتی خوزستانی دارد.

اخبار ورزشی - ورزش3

 


ویدیو مرتبط :
عابدزاده عشق تکرار نشدنی فوتبال

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

از حادثه میدان ولی عصر در سال 88 تا سخنان صادقانه فرمانده پلیس در سال 92+تصاویر



از حادثه میدان ولی عصر در سال 88 تا سخنان صادقانه فرمانده پلیس در سال 92

چرا فکر می کنید با لاپوشانی کردن خطاهای افراد می توان از نظام اسلامی حراست کرد؟

 چرا فکر می کنید با لاپوشانی کردن خطاهای افراد می توان از نظام اسلامی حراست کرد؟ چگونه مسلمانانی هستید که این حدیث علوی را باور ندارید که "النجاة فی الصدق"؟مگر الان که عالی ترین مقام انتظامی کشور واقعیت را با صداقت بیان کرد،لطمه ای بر نظام وارد شد؟اگر آن زمان هم که رسانه های بیگانه موضوع را دست گرفته بودند،ناجا واقعیت امر را می گفت،صداقتش را ثابت می کرد و بازی از دست رسانه های بیگانه خارج می شد.

 

در جریان وقایع تلخ بعد از انتخابات 1388 ، یکی از رویدادهای ناگوار ، عبور یک خودروی پلیس از روی یک شهروند بود که به فوت او منجر شد. فیلم این حادثه، در اینترنت و شبکه های ماهواره ای پخش شد و بازتاب گسترده ای در داخل و خارج داشت.


روایت این ماجرا را از زبان سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده کل نیروی انتظامی که چند روز پیش در گفت و گو با نشریه "مثلث" بیان داشته است، بخوانید:

 « آنچه روی سایت‌ها رفت در میدان ولیعصر (عج) در ابتدای خیابان بلوار کشاورز بود که یک وانت نیروی انتظامی ‌از روی یک نفر عبور کرد. حقیقت ماجرا این است که ما خیلی در پزشکی قانونی و بیمارستان‌های اطراف گشتیم کسی را در این‌باره پیدا نکردیم.

آن وانت دنده‌عقب آمد و از روی یک نفر رد شد اما ماجرا این بود که ماشین دست‌ یک سرباز بود، وقتی به شلوغی بر‌ می‌خورد دنده‌عقب می‌گیرد که در این هنگام یک نفر زیر چرخ ماشین می‌رود. واقعا هم هر چه گشتیم کسی را پیدا نکردیم.

چند‌ ماه قبل اواخر سال 91 بود که اطلاع دادند یک خانواده‌ای پیدا شده که ادعا دارد شوهرش در جریانات سال 88 به چنین شکلی کشته شده. اتفاقا دوستان رفتند و رسیدگی کردند و دیدند این همان فرد است.

خانواده آن بنده خدا هم نمی‌دانستند که این همان اتفاق است. فکر می‌کردند آن فرد در جایی تصادف کرده و مردم او را به بیمارستان بردند که فوت می‌کند. بعد پزشکی قانونی به خانواده او برای شناسایی اطلاع می‌دهد تا مشخص شود متوفی متعلق به خانواده آنهاست یا خیر.

خانواده متوفی می‌روند او را شناسایی می‌کنند. وقتی مشخص شد که فرد متوفی این حادثه کیست، بچه‌ها را فرستادیم دلجویی و جبران کنند و حتی برای تشکیل پرونده کمک کردیم. البته انجام وظیفه بود. »

سخنان فرمانده کل ناجا، کاملاً صادقانه به نظر می رسد زیرا اولاً اذعان به این است که در سال 88 یک نفر در میدان ولی عصر تهران توسط خودروی پلیس زیر گرفته شده و فوت کرده است.
ثانیاً عقل سلیم هم نمی پذیرد که حتی در جریان ناآرامی های خیابانی، زیر گرفتن افراد، دستور سازمانی باشد ولی بروز این اتفاق دور از ذهن نیست که در آن وضعیت ناپایدار، تصادفی هم رخ بدهد و کسی هم فوت کند کما این که در روزهای عادی نیز همواره تصادفات منجر به جرح و فوت وجود دارد.

با این مقدمه ، اطلاعیه زیر که در دهم دی 1388 از سوی مرکز اطلاع رسانی ناجا منتشر شد را مرور می کنیم:

« با توجه به پخش فیلمی از سوی شبکه های بیگانه و ضد انقلاب مبنی بر برخورد خودرویی مشابه خودرو های نیروی انتظامی در میدان ولی عصر (عج) با یک نفر از اغتشاشگران ، توضیحات زیر برای تنویر افکار عمومی به اطلاع مردم عزیز می رسد:

1- در محدوده میدان ولی عصر (عج) به هیچ وجه بر اثر تصادف، فوتی نداشتیم و دو نفری که بر اثر تصادف فوت نموده اند و در اطلاعیه قبلی به آن اشاره شده است ، به علت برخورد یکدستگاه خودروی پاترول شخصی در خیابان آزادی بین خیابانهای رودکی و خوش با اغتشاشگران بوده که خودروی مذکور توسط نیروی انتظامی کشف گردیده وموضوع در دست بررسی می باشد .

2- با احتمال جعلی بودن فیلم مذکور که از روشهای جاری رسانه های بیگانه و ضد انقلاب است ، موضوع در دست بررسی قرار دارد.

« مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ »

همچنین به گزارش مفصل زیر که همان زمان، توسط برخی رسانه های داخلی که وظیفه ای جز "ماله کشیدن" برای خود قائل نیستند، منتشر شد.
توجه کنید که چگونه با آسمان و ریسمان بافی ، می کوشیدند آنچه واقعاً رخ داده را انکار کنند و حتی با ارائه تصاویر زیر ، بر روی عکس ها نیز تحلیل می کردند که ثابت کنند آنچه رخ داده ، توسط خودرویی بوده که به شکل خودروهای پلیس رنگ آمیزی شده بود تا نظام را تضعیف کنند!

متن زیر ، بخشی از توجیهاتی است که  10 روز بعد از حادثه طراحی و منتشر شد:
« ...در این پکیج رسانه ای و عملیات روانی، نکات متعدد و مهمی وجود دارد:

1- تصویربرداری با دوربین‌های با کیفیت بالا ماجرای ندا آقاسلطان را افشا كرد. تصویر برداری از چند زاویه، تصویربرداری یکی دو ثانیه قبل از شروع به‌اصطلاح صحنه مضروب شدن و... اینها نکاتی است که جریان فتنه سعی كرده در موارد بعدی تكرار نكند.

2- رعایت برخی از این نکات، دست اپوزیسیون را در اجرای نکاتی دیگر و رعایت برخی مسائل باز می گذارد. از روی شماره پلاک خودرویی که در فیلم ندا آقاسلطان وجود داشت، پلیس به سرعت راننده را پیدا و از وی تحقیق كرد. پایین آوردن کیفیت تصویر، می تواند به جلوگیری از بروز جزییات دردسرساز کمک کند.

بر اساس این فیلم و ادعا، اپوزیسیون دو شاخه کلی عملیات رسانه ای و تبلیغی سیاه را آغاز کرد:

 

خبر حادثه میدان ولی عصر, تصاویری از حادثه میدان ولی عصر


الف- ادعا کرد پلیس با خودروی خود اغتشاشگران را زیر گرفته است.

ب- ادعا کرد پلیس دست به توجیه زده و می‌گوید اولا خودرو سرقتی بوده و ثانیا یک تصادف رانندگی بوده است!...

وضعیت جزیی:

 

خبر حادثه میدان ولی عصر, تصاویری از حادثه میدان ولی عصر


1- 2 دستگاه خودرو در این فیلم مشاهده می شوند که این خودروها ویژگی‌های زیر را دارند:

* هر دو خودرو متعلق به کارخانه تویوتا هستند که محصولات آن‌ها در کشور ما فراوان است و در نیروهای مسلح (ارتش، سپاه، بسیج و ناجا) تعداد زیادی از این خودروها وجود دارد. این نوع خودرو از زمان دفاع مقدس به‌شدت در ایران مورد مصرف بوده و تعداد زیادی از این خودروها نیز به اشخاص حقیقی و یا حقوقی غیرنظامی، به فروش رسیده است. هرچند خودروی مدل پایین‌تر، از نوعی است که احتمال حضور آن در سازمان خودرویی فعلی پلیس بسیار کم است.

* هر دو خودرو، رنگ آمیزی و طراحی بدنه و وضعیت ظاهری مشابه دارند از جمله آنکه طراحی رنگی هر دوی آنها متعلق به پلیس عادی (پلیس پیشگیری یعنی کلانتری‌ها و...) است.

* هر دو خودرو، شیشه های طرفینی تیره دارند و گاردهایی روی شیشه جلو و مقابل و طرفین و جلوی خودرو نصب شده که کاملاً مشابه است.

* نشانه هایی از اسپرت شدن در این خودروها مشاهده می شود:

 

خبر حادثه میدان ولی عصر, تصاویری از حادثه میدان ولی عصر


1- خودروی مدل پایین اولی که عامل به‌اصطلاح تصادف به‌نظر می رسد، دارای لاستیک پهن اسپرت است و قاب پنجره های جلویی آن، اسپرت شده است.

2- قاب گلگیر خودروی مدل بالاتر که با دنده عقب، به ضلع جنوبی میدان حرکت می کند، اسپرت شده است. قاب پنجره های جانبی نیز به همین‌گونه است.

* آرم نیروی انتظامی روی بدنه هیچ یک از این دو خودرو در هیچ یک از طرفین آن وجود ندارد و تنها رنگ سبز و مارک تویوتای آن و شکل کلی آن، عامل شباهت یافتن آن به خودروی پلیس است. البته احتمالا پلاک شبیه پلاک پلیس هم روی آنها نصب شده، هرچند کیفیت پایین فیلم ها اجازه دقت روی این پلاک‌ها را فراهم نمی کند.

* شکل گارد منصوب روی جلوی این خودروها بسیار جالب توجه و بدیع است.

بررسی رفتار عناصر عامل نیز بسیار حائز اهمیت است:

1- راننده های این دو خودرو:
* در حالیکه میدان کاملا در اشغال حدود 200 نفر اغتشاشگر است، چرا دو خودروی پلیس باید به این میدان وارد شوند؟ چه توجیهی در این زمینه وجود دارد؟

 

خبر حادثه میدان ولی عصر, تصاویری از حادثه میدان ولی عصر


* چرا این دو خودرو از یکدیگر جدا شده، هر یک مسیری کاملا متضاد با یكدیگر را ادامه می دهد؟ البته در ادامه به‌نظر می رسد هر دو نهایتا از ضلع شرقی میدان ولی‌عصر(عج) خارج می شوند. یعنی: 1- خودروی مدل پایین ابتدا از ضلع جنوبی به ضلع غربی رفته، پس از به‌اصطلاح زیر کردن، به ضلع شمالی رفته، از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. 2- خودروی مدل بالا، از ضلع جنوبی به‌دنبال خودروی مدل پایین وارد، به دنبال وی به ضلع غربی رفته، سپس دنده عقب گرفته به ضلع جنوبی برگشته و از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. مسیر هماهنگ، در این محیط ناهماهنگ بدون اینکه دو خودرو همدیگر را ببینند، چگونه انتخاب و اجرا شده است؟

* شکل رخداد تصادف اصلاً قابل درک نیست. اینکه فرد مذکور اصولاً چگونه سر از زیر این خودرو در می آورد؟ اگر فرد جلوی خودرو قرار داشته، با تصادف، باید به جلو پرت می شد و خودرو، در صورت حرکت به جلو، باید روی آن می رفت. اگر فرد، عقب خودرو بود، باید خودرو با دنده عقب رفتن، روی وی قرار می گرفت. اما بررسی این فیلم، مشخص نمی کند این فرد کجا بود که زیر خودرو رفت؟ تنها احتمال این است که وی، هنگامی که خودرو متوقف شده بود، از وسط به زیر آن رفته است. آیا این احتمال، در شرایطی که اپوزیسیون مدعی آن است، ممکن است؟

2- فیلم‌بردار:
* وی از لحظه ورود خودروی اول تا لحظه آخر، بر خلاف تمامی افراد، هیچ تنشی در عملکرد خود ندارد و از لحظه اول تا لحظه آخر در صحن حضور دارد و اصلاً فرار نمی کند. حتی زمانی که خودرو به سمت وی (عقب) حرکت می کند.

 

خبر حادثه میدان ولی عصر, تصاویری از حادثه میدان ولی عصر


* هنگامی که خودروی اول به میدان وارد می شود، وی بدون آنکه مسیر وی را تعقیب کند، منتظر ورود خودروی دوم می شود و با تعقیب خودروی دومی، ماجرا را ادامه می دهد.

* فیلم‌بردار فاصله خود با خودروها را تغییر نمی دهد. یعنی از حدی مشخص، اصلاً به خودروها نزدیک تر نمی شود و تقریبا می توان گفت در جای خود ثابت می ماند.

  نتیجه گیری:
1- چرا کسی هویت فرد زیرگرفته شده را نمی داند؟ چرا از وی هیچ سابقه ای در هیچ بیمارستانی نیست؟ چرا فتنه‌گرانی که "جنازه" را پس از عبور این دو خودرو در اختیار دارند، آدرس، هویت وی و سنگ قبر و مجلس ختم‌اش را اعلام نمی کنند؟

2- یکی از دو خودرو، تویوتای مدل پایینی است که به‌نظر نمی رسد اصولاً در سازمان پلیس یا هیچ یک از نیروهای مسلح ایران حضور داشته باشد. این مدل از تویوتا مربوط به سال‌های پایانی دفاع مقدس بوده و بیشتر آن‌ها به بخش خصوصی واگذار شده است. هرچند مدتی بعد در سال‌های پایانی دهه 70، تعدادی تویوتای "شبیه" به همین مدل به سازمان رزم بسیج، ارتش، سپاه و ناجا وارد شد که به مدل 16 VALVE مشهور است که خودرویی بسیار مناسب و مدل بالا بوده و تفاوت بین این دو خودرو با وجود شباهت کلی، در بدنه، جلوپنجره و عقب آن کاملا مشهود است. اما خودروی حاضر در این فیلم، اگر در ناجا در حال حاضر حضور داشته باشد، باید در آشپزخانه خدمت کند!

3- خودروی دوم نیز در کشور فراوان است و می توان حتی با سرقت، یکی از آنها را تهیه کرد. از هر رده ای و هر جایی. حتی می تواند سرقتی هم نباشد. رنگ آمیزی هم که کار ساده ای است.

4- طراحی رنگ دو خودرو متعلق به پلیس عادی انتظامی یعنی پلیس پیشگیری است. بر این اساس، نصب گاردهای اینگونه روی این خودروها فاقد منطق انتظامی است. برای توجه می توان به تصویر یک دستگاه تویوتای آتش گرفته پلیس در این اغتشاشات توجه کرد که هم مدل و هم طرح رنگی خودروی تویوتای مدل بالاتر است و هیچ کدام از خاصه های ظاهری این دو خودرو (اسپرت شدن، گارد داشتن، دودی شدن شیشه و...) را ندارد. هر دو خودرو، دارای بخش‌های اسپرت شده هستند که فاقد منطق انتظامی است. شیشه هر دو خودرو دودی است که اصولا با فرم طرح خودروی پلیس پیشگیری متناسب نیست. به‌نظر می رسد خودروی مدل پایین، لاستیک اسپرت نیز دارد.

5- گاردهای عقب (بار) خودروی مدل پایین، اصولا غیر نظامی است و برای حمل بار و اثاثیه مناسب تر به‌نظر می رسد تا استفاده در یک یگان نظامی!

 

خبر حادثه میدان ولی عصر, تصاویری از حادثه میدان ولی عصر


6- رفتار رانندگان این خودروها با منطق مورد ادعای فتنه‌گران منطبق نیست. یعنی پلیس به ضد انقلاب با خودرو حمله نمی کند تا آنها را بکشد. نهایتا در این فیلم، باز با صحنه ی تصادفی مواجه هستیم که البته خود نیز منطق ندارد.

7- رفتار فیلم‌بردار، از رفتار دو راننده، جالب تر است. وی از ورود دو خودرو با خبر به‌نظر می رسد. وی فاصله خود با خودرو را حفظ می کند. وی از خودروها واهمه ای ندارد. آیا راننده ها او را می شناسند که نمی ترسد یا اینکه باید بین او و بقیه فرقی نباشد؟

8- با فرض احتمال رفع تمام این سؤال‌ها، به بررسی وضعیت احتمالات منطقی پرداخته می‌شود. مثلاً رفتار با کسی که یک واحد انتظامی را به آتش کشیده، چگونه باید باشد؟ یا فردی برای نجات خودروی نیروهای مسلح از میان جمعی که قصد دارند آن را منهدم و راننده را نیز به قتل برسانند، چه باید بکند؟ »

حال از کسانی که در آن زمان ، به دروغ ، سعی می کردند یک رویداد واقعی که در روز روشن رخ داده را انکار کنند می خواهیم در خلوت خود و خدای خود ، به پرسش های زیر اندیشه کنند:

1 - آیا دروغ گفتن حرام است یا حلال؟ یادتان می آید در دوران کودکی چقدر می گفتیم "دروغگو دشمن خداست؟"
آیا جز این است که به فرموده پیامبر مکرم اسلام(ص) ، همه بدی ها و گناهان در صندوقی است و کلید آن ، دروغ است؟
آیا جز این است که بخش عمده ای از مشکلات و بدبختی هایی که گریبانگیر جامعه شده، در همین دروغ پردازی هایی است که متأسفانه ریشه دوانیده و نهادینه شده است؟

2 - چرا برایتان جان انسان ها این قدر حقیر شده است که برای آن که خون کسی پایمال شود، حاضرید این همه آسمان و ریسمان به هم ببافید؟ مگر در آموزه های دینی ما نیامده که هر که کسی را بکشد گویی همه مردم را به قتل رسانده است؟

3 - چرا فکر می کنید با لاپوشانی کردن خطاهای افراد می توان از نظام اسلامی حراست کرد؟ چگونه مسلمانانی هستید که این حدیث علوی را باور ندارید که "النجاة فی الصدق" ؟
 مگر الان که عالی ترین مقام انتظامی کشور واقعیت ماجرا را با صداقت بیان کرد ، لطمه ای بر نظام وارد شد؟ اگر آن زمان هم که رسانه های بیگانه موضوع را دست گرفته بودند و یکه تازی می کردند، ناجا واقعیت امر را می گفت ، صداقتش را ثابت می کرد و بازی از دست رسانه های بیگانه خارج می شد. مردم هم می پذیرفتند که بالأخره در آن شلوغی و گیر و دار ، "تصادف"ی رخ داده و عمدی در کار نبوده است.
اتفاقاً در چنان موقعیتی اگر صداقت پیشه شود ، اثرگذار است.

نظام حکومتی در همه جای دنیا ، از هزاران تا میلیون ها نفر کارگزار دارد و ممکن است هر کدام از این افراد، در مناصب مختلفی اعم از مدیریتی، کارمندی، نظامی، انتظامی، قضایی و ... دچار خطا ، تخلف و جرم شوند. در ماجرای مورد بحث نیز ، یک مأمور پلیس، در یک موقعیت بحرانی تصادفی منجر به فوت کرده است؛ اتفاقی که در هر جا امکان وقوع اش هست؛ این که این همه لاپوشانی و متهم کردن این و آن به جعل فیلم و رنگ آمیزی خودرو و ... نداشت.


وانگهی مگر آن همه پنهانکاری و ماستمالی و تحلیل تصویری و برو و بیا و بیانیه و اطلاعیه و مصاحبه ، توانست در عصر انفجار اطلاعات ، در عصر شهروندخبرنگاری ، در عصر موبایل های دوربین دار و در عصر شبکه های اجتماعی ، واقعیت را پنهان کند؟

صداقت، هر چند یک فضیلت بزرگ الهی و انسانی است ولی در عین حال ، در عصر جدید ، یک الزام گریزناپذیر است .... /  asriran.com