ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
تا با مجیدی خوب شدم،از فوتبال خداحافظی کرد!
سال 1394 برای علیرضا فغانی داور بینالمللی فوتبال کشورمان سال خوشیمنی بود. چه آنکه در زمستان 93 فینال جام ملتهای آسیا را سوت زد و چه قضاوت در فینال جام باشگاههای جهان که افتخاری برای این داور و همچنین جامعه داوری فوتبال کشورمان بوده است.
در یکی از روزهای آخرین ماه سال به سراغ این داور بینالمللی که این روزها برای قضاوت در جام باشگاههای آسیا در استرالیا به سر میبرد رفتیم و با وی صحبتهایی کردیم که به قول خودش تا به حال کمتر به این زوایا از زندگیاش پرداختهایم. هرچند که در این مسابقه فغانی تنها نبود و سپهر پسرش هم در کنار پدر مطرحش در این مصاحبه ما را همراهی میکرد.
سال 94 برای شما چطور گذشت؟
اگر بخواهم سال میلادی را حساب کنم باید بگویم سال 2015 برای من سال خیلی خوبی بود. استارت این سال با فینال جام ملتهای آسیا رقم خورد و به همراه آقایان سخندان و ابوالفضلی در آن تورنمنت عملکرد خوبی داشتیم هرچند که قبل از این مسابقات به هم قول داده بودیم که بهترین عملکرد را داشته باشیم. ما در آن مسابقات 5 مسابقه قضاوت کردیم و در نهایت هم فینال را ما سوت زدیم. در اواخر سال میلادی هم فینال جام باشگاههای جهان را سوت زدم که آنجا هم دو قضاوت انجام دادیم آن هم در حالی که در این مسابقات تیمهای داوری معمولا فقط یک دیدار را سوت میزنند.
چرا داوران بینالمللی ایرانی در مسابقات برونمرزی قضاوت بسیار بهتری نسبت به داخل کشور دارند؟
ما در خارج از کشور هم اشتباه انجام میدهیم اما در خارج از کشور نگاه به داوری و اشتباهات آن با کشور ما فرق میکند. در کشور ما خیلی زیاد به اشتباهات داوری پرداخته میشود. آن هم در حالی که برخی از مربیان اشتباهات داوری را برای سرپوش گذاشتن روی اشتباهات خودشان استفاده میکنند. در خارج از کشور اما قبول دارم که یک انسان که ممکنالخطاست بازی را قضاوت میکند و احتمال اشتباه وجود دارد. در خارج از ایران چه تماشاگر چه بازیکن و چه مربی سعی میکنند از فوتبال لذت ببرند اما در ایران افکار به سمت دیگری میرود.
وقتی به عنوان بیننده فوتبال را از تلویزیون تماشا میکنید آنجا هم برای خودتان یا اطرافیان قضاوت میکنید؟
با توجه به اینکه کل زندگی من در فوتبال است وقتی به خانه میروم دیگر جرات نمیکنم به سمت کنترل تلویزیون بروم! تلویزیون در خانه ما دست خانواده است اما اگر جایی هم وقت باشد و فوتبال ببینم همیشه با استرس تماشا میکنم چراکه دوست دارم چه در داخل و چه در خارج از کشور داور عملکرد خوبی داشته باشد به دلیل همین استرس دیگر تمایلی ندارم فوتبال زنده ببینم و دوست دارم فقط نتیجه را مطلع شوم.
همسرتان اجازه نمیدهد که سمت تلویزیون بروید؟
هم همسرم و هم بچهها! چراکه معمولا با توجه به شغل ما آخر هفتهها در سفر هستیم. اگر هم در ایران باشم روزهای عادی با تمرینات سپری میشود و جرات اینکه دست به کنترل بزنم را ندارم! بهتر است بگویم رویم نمیشود سمت تلویزیون بروم!
با توجه به شغلی که شما دارید و اینکه معمولا در سفر هستید همسرتان شاکی نمیشود؟
خوشبختانه همسرم درک بالایی نسبت به این مسئله دارد. پدر همسر و برادر همسر من داور بوده و هستند و همسرم شرایط من را درک میکند. او یک تنه بار زندگی را به دوش میکشد و همیشه ممنون او بودم و امیدوارم این دورانی که قضاوت میکنم را باز هم مرا تحمل کند.
دوست دارید بچههایتان سمت ورزش و یا حتی داوری بروند؟
چون سختیهای زیادی در داوری دیدهام دوست ندارم او هم سمت داوری برود حتی دوست ندارم سمت فوتبال برود اما الان خودش علاقه دارد فوتبال بازی کند. اگر تواناییاش را داشت که میتواند فوتبالیست شود. این را هم باید بگویم که اهل سفارش کردن پسرم به مربیان نیستم چراکه رویش را ندارم. اهل سوءاستفاده از موقعیتم نیستم و همه چیز به توانایی پسرم سپهر برمیگردد. دوست ندارم پشت سرم حرف و حدیثی باشد.
شما یک داور حرفهای هستید. دوست نداشتید همین توان و انرژی را خرج میکردید تا یک فوتبالیست حرفهای شوید؟
کسی نمیدانست شرایط در آینده اینطور میشود و این همه پول به فوتبال میآید. البته من مقطعی در تیم اتکا بازی میکردم و تیم ما به لیگ دسته دوم رفت اما من همان زمان از سن 16 سالگی وارد کلاسهای داوری شدم و بعد از این صعود دوستان به من گفتند که یا فوتبال را ادامه بده و یا داوری را. من هم آیندهام را در داوری میدیدم و در آن مقطع هم داوری را انتخاب کردم اما زمان به عقب برمیگشت شاید فوتبالیست میشدم. البته باید بگویم زندگی من هم در داوری حرفهای نیست چراکه هم در اداره مشغول به کار هستم و هم زندگی خودم را دارم. من کارمند شهرداری منطقه 20 هستم و از همین جا از آنها تشکر میکنم که همه جور همکاری با من انجام دادند. امکانات خوبی در اختیار من گذاشتند و هر شهرداری که در دوره فعالیت خود حضور داشته کمک زیادی به من کرده است. شاید اگر این توانی که در داوری گذاشتند در فوتبال میگذاشتند شاید آنجا هم موفق میشدند اما اینجا هم خدا به من عزت داده و مردم به من لطف زیادی دارند.
زمانی که فوتبال بازی میکردید پست بازیتان چه بود؟
دفاع چپ و راست بازی میکردم البته زمان ما بیشتر تیمها با سیستم 2-5-3 بازی میکردم و من پیستون چپ و راست بودم.
عدهای از بازیکنان میگویند علیرضا فغانی در زمین بازی توهین میکند و عصبانی است. خود شما چه پاسخی به این حرف دارید؟
توهین که نه اما اگر در زمین بازیکن یکسری از چارچوبهایی که دارد را بخواهد خارج شود عصبانی میشود. البته گاهی در فوتبال هم میطلبد که داور عصبانی باشد به خصوص در بازیهای بینالمللی و زمانی که تیمهای آمریکای جنوبی را قضاوت میکنید چراکه آنها فقط برای زدن به زمین میآیند.
جنجالیترین تصمیم شما در سال 94 چه بود؟
فکر میکنم در همین بازی پرسپولیس و ذوبآهن که توپ به سینه محسن بنگر خورد اما پنالتی اعلام کردم. زاویه من در آن صحنه عمود بود و شاید اگر کمی به سمت چپ رفته بودم راحتتر میدیدم که توپ به دست بازیکن نخورد اما به هر حال دقیقه نود این تصمیم را گرفتم و یک هجمهای هم به راه افتاد.
جنجالیترین اظهارنظر شما در سال 94 کدام بود؟
من اصولا زیاد مصاحبه نمیکنم و دوستان بسیار کمی در مطبوعات دارم و زیاد هم دوست ندارم حرفهای جنجالی بزنم تا کسی رنجیده خاطر شود.
اما اظهارنظری از قول شما منتشر شد که گفته بودید در کودکی هوادار تیم پرسپولیس بودید!
من نگفتم پرسپولیسی بودم. البته در مقاطع خاص عدهای گفتند من پرسپولیسی هستم و عدهای هم من را استقلالی معرفی کردند. عده میگفتند همسر من استقلالی است و به همین دلیل من هم استقلالی هستم اما آن چیز که واقعیت دارد این است که شاید یک شهروند عادی طرفداری خاصی هم از یک تیم انجام دهد اما من در شرایط عادی هم نسبت به فوتبالی که در حال حاضر وجود دارد حتی حاضر نیستم به آن فکر کنم چه برسد که بخواهم طرفداری هم بکنم. هرچه روز به روز بیشتر پیش میرویم طرفداری مردم از تیمها کمتر میشود. باید از فوتبالی که انجام میشود لذت برد. مردم دوست ندارند وقتی دربی میبینند فقط بزن بزن بازیکنان را ببینند.
یکسری اتفاقات در فوتبال ما رخ میدهد که معمولا انسان را زده میکند. من در یک برنامه تلویزیونی مورد سوال قرار گرفتم که پرسپولیسی بودی یا استقلالی که من گفتم با پدرم که پرسپولیسی بود به استادیوم میرفتم چراکه وی از طرفداران علی پروین بود و من هم طرفدار پرسپولیس شدم اما از زمانی که از 16 سالگی به سمت داوری آمدم دیگر برای من استقلال و پرسپولیس فرق نمیکند حتی ته دل من هم دیگر خبری از طرفداری نیست.
همسر شما استقلالی است؟
او نه اما پدر همسرم هوادار استقلال است. گاهی در خانواده کریهای قرمز و آبی به وجود میآید اما دو سه سالی هست که در خانه ما دیگر حرفی از قرمز و آبی و فوتبال نیست.
بهترین خاطره شما از عید نوروز چیست؟
در این چند سال اخیر معمولا کنار خانواده نبودم اما در کودکی به ده خود که در حوالی کاشمر است میرفتیم. آن زمان بیشتر خر سواری میکردم و عکسهای خاطرهانگیزی از آن دوران دارم! آن زمان در بیابان کنار گلههای گوسفند میرفتیم و روزهایی بود که هیچ دغدغهای نداشتیم و از همه چیز دور بودیم. الان هم دلتنگ آن روزها هستم و الان هم اگر وقت کافی داشته باشم حتما به آن روستا سر میزنم چراکه مادربزرگم آنجاست. به آنجا که میروم از همه حواشی دور هستم.
الان علاوه بر عیدی دادن عیدی هم میگیرید؟
بله از پدر همسرم، پدر خودم، مادربزرگم و سایر بزرگان به من عیدی میدهند اما من هم به بچههای خواهر و برادرم عیدی میدهم. من هم مثل سایر مردم سعی میکنم تبرک عیدی بدهم.
شما ایرانگردی را بیشتر دوست دارید یا جهانگردی؟
با توجه به شغلی که من دارم همه جای ایران را رفتهام اما خب جاهایی هم هست که خانوادهام هنوز نتوانستهاند آنها را ببینند. به نظرم فکر میکنم برای من در حال حاضر جهانگردی بهتر باشد. معمولا همه کشورهای آسیایی را رفتهام و مالدیو، چین، ژاپن و ... که جاهای دیدنی زیادی دارند را از نزدیک دیدهاند. اردن جاهای دیدنی زیادی دارد که آنجا را هم دیدهام. جزایر قناری هم یکی از جاهای دیدنی بود که رفتم و یک بار هم با خانواده سفری به ایتالیا داشتم که آن هم خیلی خوش گذشت. کلا سفرهایی که با خانواده رفتهام خیلی بوده است.
شما اهل رفتن به سینما هم هستید؟
الان که نه اما در گذشته زمانی که پدرم مرا به کلاس کنکور میبرد 2 هزار تومان در جیبم پول میگذاشت و او وقتی من را پیاده میکرد به جای رفتن به کلاس کنکور به سینما میرفتم! آن زمان علاقهای به درس نداشتم و به جای کلاس سینما میرفتم. شب هم که به خانه میآمدم پدرم میگفت بنده خدا امروز در کلاس خسته شده و کاری به او نداشته باشید! البته آن زمان به خاطر این کارها در درس خیلی ضرر کردم اما الان شرایط خوب است و در حال حاضر کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی میخوانم.
به شما پیشنهاد بازی در فیلم یا سریالی داده نشده؟
تا به حال پیشنهاد نه اما یکبار آقای ستوده از من مشورت درباره رشوه و فساد در فوتبال خواست چراکه قصد داشت فیلمی با این مضمون بسازد. البته همان زمان به من پیشنهاد داد در نقش داور همان فیلم بازی کنم اما حس کردم که بازی در آن فیلم به داوری من شاید لطمه بزند و به همین دلیل آن نقش را رد کردم. به هر حال هر کسی استعدادی دارد و من هم تنها استعدادی که ندارم نقش بازی کردن است.
در خانه تکانیهای عید به همسرتان کمک میکنید؟
معمولا که در خانه نیستم اما همسرم، مادر همسرم و مادربزرگ همسرم زحمت این کارها را میکشند و اگر هم کاری از آنها برنمیآید من آن را انجام میدهم.
میتوانید 7 سین هفت سین را نام ببرید؟
من در هیچ کاری استعداد ندارم و همه کار را همسرم انجام میدهد اما فکر میکنم سیر، سکه، سنجد، سبزه، سرکه، سیب و سمنو هفت سین سفره هفت سین هستند البته معمولا ماهی را من میخرم.
کدام سین را از هفت سین بیشتر دوست دارید؟
سمنو! چون خوردنی است.
شما به نحسی عدد 13 اعتقاد دارید؟
نه اصلا. من هر زمان فوتبال بازی میکنم شماره 13 را میپوشم.
وقتی خود شما فوتبال بازی میکنید به داور هم غر میزنید؟!
به هر حال شرایط فوتبال به گونهای است که اگر دو برادر هم روبرو هم بازی کنند با هم دچار کل کل میشوند و من گاهی به بازیکنان حق میدهم که در برخی صحنهها معترض باشند. البته اگر بازیکنی بخواهد از آن خط قرمزی که دارد بگذرد به او دیگر اجازه اعتراض نخواهم داد و فرق نمی کند چه بازیکنی باشد.
اگر بخواهید یک ترکیب 11 نفره در زمین فوتبال بچینید تیم منتخب علیرضا فغانی شامل چه بازیکنانی خواهد بود؟
با همه احترامی که برای مرحوم ناصر حجازی قائل هستم اما دروازهبان تیم رویایی من احمدرضا عابدزاده است که یک اسطوره واقعی بود. مدافعان هم شامل محمد پنجعلی، مجتبی محرمی، محمود فکری و مرتضی اسدی خواهد بود.
البته باید بگویم من و مرتضی اسدی با هم همبازی هم بودهایم. در خط هافبک مهدی مهدویکیا، علی کریمی، محمد نوازی و رضا عزیزی بازیکن ذوبآهن هم قرار میگیرند. مهاجمان تیم رویایی من هم علی دایی و فرهاد مجیدی هستند. البته خیلیها از من میپرسند که آیا با فرهاد مجیدی مشکل داشتم یا نه که باید بگویم اتفاقا از نحوه بازی کردن او خیلی خوشم میآمد. او و علی دایی همیشه با تعصب بازی میکردند اما همانطور که گفتم در چارچوب کاری من خط قرمزهایی وجود دارد که هر کسی از آن عبور کند با او برخورد میکنم. این اواخر هم رابطهام با فرهاد مجیدی خوب شده بود که او هم از فوتبال خداحافظی کرد!
مرتضی اسدی که با شما همراه بوده آیا در زمین بازی توقع اینکه هوای او را داشته باشید را دارد؟
در زمین همه بازیکنان برای من یکسان هستند. یادم میآید یک بازی قضاوت میکردم که مرتضی اسدی قبل از بازی به من گفت کارت زرد دارم و در این بازی به من کارت نده که اتفاقا در همان بازی مرتضی اسدی از من کارت زرد گرفت. در زمین بازی خودم را بیشتر از هر کس دیگری دوست دارم چراکه نمیخواهم حرف و حدیثی درست شود. رفاقت من هم در زمین حد و حدود مشخصی دارد. گاهی در زمین حتی بازیکنان را به اسم کوچک صدا میکنم. اعتقاد دارم اگر حد و حدودها مشخص باشد حتی اگر بازیکن را به اسم کوچک صدا کنی مشکلی پیش نمیآید به شرطی که حد و حدودها مشخص باشد.
رابطه شما با سیاست چطور است؟
افتضاح! گاهی در جمعی هستیم و آنجا بحث سیاسی میکنند اما من اطلاعی از مسائل ندارم و خیلی ریز پیگیر مسائل نیستم. علاقهای به سیاست ندارم.
الان شما میدانید وزیر ارتباطات ایران کیست؟
نه به خدا نمیدانم!
از داعش چیزی میدانید؟
آنها یک گروه تروریستی هستند که مثل طالبان جنایت میکنند.
از پسابرجام چیزی میدانی؟
هیچ چیزی نمیدانم. من امیدوارم شرایطی ایجاد شود که مردم زندگی راحتی داشته باشند و دیگر این برجام و پسابرجام خیلی معنی نمیدهد. واقعا لیاقت مردم ما خیلی بیشتر از این حرفهاست. من در کشورهای مختلف میبینم که چه امکاناتی به مردم داده میشود و به نظرم مردم ایران لیاقتشان بیشتر از این حرفهاست. دلم میسوزد که میبینم در کشورهای حوزه خلیجفارس مردم چه امکاناتی دارند اما در کشور ما مردم ما از برخی امکانات محروم هستند. همانطور که گفتم سر از سیاست در نمیآورم ولی فقط امیدوارم که شرایط زندگی مردم بهتر شود.
قصد ندارید روزی نماینده مجلس شوید؟
نه چراکه دوست ندارم قولی بدهم و به آن عمل نکنم.
چند کلمه میگویم و شما اولین چیزی که به ذهنتان میرسید را بگویید.
فرهاد مجیدی: بازیکن با تعصب.
علی کریمی: آقای تکنیک
امیر قلعهنویی: کارش را خوب بلد است
فوتبال ایران: چه بگویم؟ علامت تعجب و شاید هم علامت سوال.
خانواده: دنیا
داوری: عشق
جام جهانی: رویا
قضاوت در فینال جام جهانی: مافوق رویا
در پایان این گفتوگو اگر صحبت خاصی دارید بگویید.
از شما تشکر میکنم که این وقت را به من دادید. خبرگزاری فارس همواره از رسانههایی است که به آن اطمینان کامل دارم و امیدوارم این اعتماد یک طرفه نباشد چراکه برخی از همکاران شما برخی حرفها را وارونه جلوه دادند و از خدا میخواهم که آنها به راه راست هدایت شوند. امیدوارم سال 95 سال خوبی برای مردم ایران باشد و مردم زندگی راحتتری داشته باشند.
* تک جملههای خواندنی از فغانی:
* آخرین کتابی که خواندم قلعه الموت بود.
* معمولا در پروازهای طولانی یا فیلم میبینم یا کتاب میخوانم
* تا به حال ندیدم مسئولی به داوران بگوید علیه تیمی سوت بزند.
* کسی جرات پیشنهاد رشوه به من ندارد.
* برخی مربیان اظهارنظرهای غیرحرفهای میکنند.
* نه تنها قلعهنویی بلکه همه مربیان برای من قابل احترام هستند.
* تا جام جهانی 2022 میتوانم قضاوت کنم.
* چه کسی فکر میکرد روزی فینال جام ملتهای آسیا و فینال جام باشگاههای جهان را داوران ایرانی قضاوت کنند.
* حوالههای سکهای که به داوران داده شد هنوز تبدیل به سکه نشده است.
اخبار ورزشی - فارس
ویدیو مرتبط :
خداحافظی فرهاد مجیدی از فوتبال
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
متن نامه خداحافظی فرهاد مجیدی از فوتبال
متن نامه خداحافظی کاپیتان سابق استقلال از فوتبال
مجیدی: مثل آقایانی که در نبود خود آرزوی ذلت استقلال را دارند نیستم!
متن نامه خداحافظی فرهاد مجیدی از استقلال منتشر شد.
فارس:فرهاد مجیدی به طور رسمی از دنیای بازیگری خداحافظی کرد متن خداحافظی او به شرح زیر است؛
هواداران عزیز
وقتی 15 سال پیش به تیم محبوبم استقلال پیوستم ، هرگز تصور نمی کردم روزی با حمایت هواداران پر شور و دوست داشتنی آبی دل استقلالی به جایگاه کنونی ام رسیده که در آستانه 36 سالگی ، هنوز با تمام وجود و با ذره ذره توانم برای هواداران بتوانم به میدان بروم.
بازیکن و کاپیتان استقلال بودن ، افتخاری است که برای " فرهاد مجیدی" فراموش شدنی نیست . بازی کردن در تیمی که بزرگانی چون شادروان ناصر حجازی ، علی جباری و حسن روشن روزگاری در آن عضویت داشتند یا پوشیدن پیراهن شماره 7 که در گذشته بر تن تکنیکی ترین بازیکن آسیا " مجید نامجو مطلق " بوده یا بستن بازوبندی که بر دستان ستارگانی چون برادران بیانی و جواد زرینچه بوده برای " فرهاد " فرزند کوچک خانواده بزرگ استقلال مایه اعتبار و افتخار است.
در این مدت در شادی و غم های زیادی با هواداران عزیز سهیم بوده ام . با شادی هوادار خندیدم و با گریه آنها اشک ریختم. پیروزی های دربی، جشن قهرمانی های لیگ برتر و جام حذفی، شکست ها و از همه غم انگیز تر از دست دادن اسطوره تاریخ باشگاه استقلال ناصرخان حجازی هیچگاه از خاطرم نمی رود. روز تلخی برای من و هواداران بود.
با عنایت خداوند متعال ، حمایت هواداران و لطف نام بزرگ و پیراهن آبی" استقلال" به آرزوهای مادی و معنوی خویش رسیده ام و مانند آقایانی که با خودخواهی ، همواره استقلال را مدیون خود می دانند یا در نبود خود ذلت استقلال را آرزو می کنند، فکر نمی کنم. هر چه دارم از استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم برای سربلندی استقلال تلاش خواهم کرد اما امروز، پس از تحمل و سپری کردن روزهای سخت و فرا رسیدن روزهای آبی رنگ زندگی ورزشی ام، می خواهم سخت ترین تصمیم زندگی ام را برای هواداران بازگو کنم.
طرفداران دوست داشتنی
بر حسب صبر و تعصب تا به امروز سکوت کردم (حتی در روزهایی که در اوج آمادگی و بنا به سلیقه فنی ! نیمکت نشین بودم صحبتی نکردم تا آرامش تیم و مجموعه استقلال برهم نخورد) و برای اثبات خویش تلاش و مبارزه کردم اما امروز وقتی می شنوم که آقایان عامل ناکامی تیم را تشویق فرهاد مجیدی توسط هواداران خونگرم استقلال می دانند برایم تاسف آور است. قطعا روزی با وجود و حضورم برای سربلندی استقلال تلاش کردم اما این روزها اتفاقاتی افتاد و صحبتهایی شنیدم که به این نتیجه رسیدم باید برخلاف میل باطنی ام از فوتبال خداحافظی کنم.
علیرغم پیشنهادات بسیار از تیمهای داخلی از ابتدای فصل تاکنون ، نتوانستم در ایران پیراهنی جز پیراهن آبی بپوشم و بسیار مایل بودم با حضور در تیم محبوبم استقلال به همراه دیگر بازیکنان بتوانم با جام قهرمانی لیگ و حذفی را فتح کنم و در نهایت با پیراهن استقلال از میادین فوتبال برای همیشه خداحافظی کنم که این امکان فراهم نشد وگویا تقدیر برای من این چنین بود.
هر کجا که باشم خود را سرباز استقلال می دانم و امیدوارم در آینده ، در کسوت های دیگر بتوانم دین خود به هواداران پرشور استقلال را با کسب جام های متعدد ، ادا نمایم.
در این جا لازم می دانم از کلیه مدیران، کارشناسان ، مربیان ، بازیکنان ، کادر پزشکی ، تدارکات ، پشتیبانی تیم و نیز ارباب جراید که در ادوار مختلف ، اسباب زحمت آنها را فراهم نمودم ، سپاسگزاری نمایم.
در پایان ، از هواداران متعصب و دوست داشتنی استقلال که همواره در سرما و گرما مرا مورد حمایت و تشویق خویش قرار داده ، صمیمانه قدردانی کرده و امیدوارم عذر "جدایی ناخواسته" سرباز خویش را پذیرا باشند.
بی گمان هیچگاه خود را از استقلال جدا ندانسته و الطاف ، حمایت ها و تشویق های هواداران پر شور و فهیم استقلال از خاطره ام پاک نخواهد شد و هر جا که باشم برای موفقیت آنها دعا خواهم کرد.
به امید قهرمانی استقلال در مسابقات داخلی و بین المللی و سرافرازی و تندرستی هواداران عزیز
انشاءا…
برادر کوچک شما
فرهاد مجیدی