دانش و فناوری
2 دقیقه پیش | گرفتن ویزای انگلیس در ایراناز زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ... |
2 دقیقه پیش | دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSPپروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ... |
چگونه یافتن زندگی فرازمینی جهان ما را تغییر خواهد داد
در سال ۱۹۳۸ برنامهی رادیویی به نام جنگ دنیاها از اورسن ولز پخش میشد، دربارهی اتفاقاتی که در صورت آمدن مریخیها به زمین رخ خواهد داد، برنامهای که در زمان خود باعث ایجاد وحشت عمومی شد و مسئلهای که هنوز هم مورد بحث است.
وحشت عمومی در آن زمان میتواند نشانهای از اتفاقاتی باشد که پس از کشف موجودات زندهی فرازمینی در زمین رخ خواهد داد، در حالی که دانشمندان و محققان از این کشف هیجانزده شدهاند، عموم مردم وحشت زده شده و سیاستمداران و گروههای ذینفع تصمیم گیریهایی شتاب زده خواهند داشت، تصمیماتی که ممکن است برای همیشه سرنوشت نژاد بشر را تغییر دهد. استیون دیک، اختر زیست شناس ناسا، در مقالهای به نام چگونه زندگی فرازمینی جهان ما را تغییر خواهد داد اتفاقاتی که ممکن است پس از کشف حیات فرازمینی بیفتد را بررسی کرده است، در ادامه خلاصهای از این احتمالات را با شما در میان میگذاریم.
آقای استیون دیک چندین کتاب در مورد کشف زندگی فرازمینی چاپ کرده است و به عقیدهی وی کشف حتی یک میکروب فراتر از مرزهای زمین تغییری عمیق در علم ایجاد خواهد کرد. کشف یک میکروب فرازمینی برای زیست شناسی ما که تاکنون فقط یک محل برای تحقیق در مورد حیات یعنی زمین را داشته اتفاقی فوقالعاده خواهد بود. اگر ما در مریخ، اروپا و یا سایر سیارات و اقمار فرازمینی و یا حتی شهاب سنگها میکروبی را کشف کنیم آن میکروب احتمالاً ساختاری متفاوت از سلولهای زندهی مبتنی بر DNA خواهد داشت. حتی یافتن فسیل یک میکروب در شهاب سنگها هم میتواند نگرش ما را نسبت به چگونگی شکلگیری حیات تغییر دهد.
یافتن نمونههایی از حیات در فراتر از مرزهای زمین ساده نیست و با تلسکوپهای رایج به نظر عملی نمیرسد. نمیتوان با نگاه کردن به اجسام دور دست به فعالیتهای حیاتی در آنها پی برد همانطور که هنوز در مورد امکان حیات در سیارهی همسایهمان مریخ اطلاعات دقیقی نیافتهایم. اما اگر حیاتی هوشمند کشف شود تاریخ میتواند بخشی از پیامدهای برخورد ما با موجوداتی از فرهنگ و زبان متفاوت را نشان بدهد. اگرچه اشتباه در اولین تماس میتواند باعث ایجاد دشمنی و شاید جنگ شود اما برخورد محتاطانه میتواند سود دو طرفه را درپی داشته باشد. در سالهای ۱۸۰۰ معامله گران خَز کانادایی به خوبی با بومیان محلی تجارت میکردند و در قرن ۱۵ ناوگان گنج چین به فراتر از مرزهای خود و حتی تا شرق آفریقا راه یافته بودند. اما در این برخورد فرهنگها حتی با تلاش سخت دو طرف باز هم برای فهم متقابل مشکلات زیادی وجود خواهد داشت، مثلاً مبلغهای مذهبی مسیحی در برخورد با بومیان آمریکا نمیتوانستند مفاهیم خاصی مانند روح و جاودانگی را به آنها تفهیم کنند.
که علم برای گذر از خرافات پیش روی دارد.
تماس غیر مستقیم از طریق ارتباطات رادیویی SETI
شاید آرایههای رادیویی ستی بتوانند نشانههایی از حیات فرازمینی بیابند.
در این مورد چالش سختی برای انتقال اطلاعات میان دو فرهنگ پیش رو خواهد بود. مستندات تاریخی در این مورد در دسترس است، انتقال دانش یونانیها به غرب از طریق مترجمان عرب در قرن ۱۲ ام نشان میدهد که ایدهها حتی از یک فرهنگ مرده نیز میتوانند به دیگران منتقل شوند. اطلاعاتی که از تمدن فرازمینی به ما خواهد رسید احتمالاً با زبانی ناشناخته خواهد بود، اگرچه اغلب، ریاضیات را به عنوان زبانی جهانی میشناسیم اما باز هم دو تئوری مختلف در مورد آن مطرح است. در تئوری اول ریاضیات همواره بر پایهی ایدهی افلاطونی شکل میگیرد اما نظریهی دوم شکلگیری ریاضیات را مبتنی بر ساخت و سازهای فرهنگی میداند.
اخلاقیات در تماس با بیگانهها
در صورت کشف حیات فرازمینی ما چه رفتاری با آنها باید داشته باشیم، چگونه باید با توجه به درجهی هوش آنها نوع رفتارمان را مشخص کنیم. در برخورد با یک میکروب فرازمینی چه مسائلی را باید در نظر بگیریم و در برخورد با موجودی هوشمند چه باید بکنیم. برای جواب به این سوالها میتوانیم از روابطمان با ارگانیزمهای غیر انسانی بر روی زمین از میکروبها گرفته تا حیوانات درسهایی را یاد بگیریم. همچنین رفتار انسان پس از ورود به آمریکا و برخورد با بومیان آنجا نیز به نوعی میتواند ایدهای از شرایط فرهنگی متفاوت میان موجودات هوشمند را برای ما به نمایش بگذارد. آنچه که در اولین برخورد مهم است تکرار نکردن اشتباهات تاریخی و رفتار هوشمندانه خواهد بود.
ویدیو مرتبط :
یافتن فرازمینی ها تا 25 سال دیگر - سث شوستاک
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید...
اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید طرز فکرتان را تغییر دهید.«همین امروز طرزتفکرتان را عوض کنید.»
البته در کلام خیلی ساده است: «طرز تفکرت را عوض کن تا زندگی ات تغییر کند.» ولی چطور می توان این کار را انجام داد وقتی نمی دانیم باید چه کار کنیم؟ و مهم تر از همه اگر تغییر دادن طرزتفکر تا این حد آسان است، چرا خیلی از افراد این کار را انجام نمی دهند؟ مخصوصا اگر بتوانند با این کار موفق تر باشند و بیشتر از زندگی لذت ببرند؟
جواب این سوال ها را نمی دانیم ولی می دانیم که تغییر دادن طرز تفکر آسان نیست اما ممکن است. همه آنچه شما نیاز دارید این است که محکم و استوار این تکنیک ها را به کار ببرید؛ البته اگر از ته دل می خواهید موفق باشید.
۱) همان طور فکر کنید که دوست دارید باشید. اگر در دنیای ذهنتان خود را آدم خوشحال یا موفقی ندانید که می تواند از زندگی لذت ببرد، خیلی سخت می توانید در دنیای واقعی چنین آدمی باشید. پس پیش از هر کار در رویاهایتان هم خود را فردی خوشحال، موفق و روبه رشد تصور کنید.
۲) لبخند بزنید. نتایج تحقیقات نشان داده است لبخند زدن هم اثر جسمی دارد و هم اثر روانی. پس یک لبخند روی لبانتان بنشانید و در مسیر تغییر طرزتفکر قدم بگذارید. در ابتدا، این کار فقط یک عمل فیزیکی بدون روح است اما کم کم جزو صورت شما می شود.
۳) خودتان را غرق مطالعه و موسیقی کنید. کتاب ها، مقاله ها و مجله هایی بخوانید که به شما کمک کنند بتوانید افکارتان را تغییر و درکتان را افزایش دهید. فیلم ببینید یا به موسیقی هایی گوش کنید که برای شما الهام بخش باشند و برای تغییر تشویقتان کنند.
۴) کردارتان را تغییر دهید. وقتی کارهایتان را به همان شیوه قدیمی انجام می دهید، نمی توانید در افکارتان تغییری به وجود آورید. کارها را به شیوه ای متفاوت انجام دهید تا بتوانید متفاوت بیندیشید.
۵) محیط تان را تغییر دهید. محیط اطرافتان را با توجه به طرزتفکر مورد علاقه تان بسازید. فضایی را خلق کنید که شما را به سمت تغییر سوق دهد. یک گلدان به اتاقتان اضافه کنید، رنگ دیوارها را تغییر دهید، یک کتابخانه یا میز کوچک برای خودتان بخرید.
۶) از موفق ها تقلید کنید. از تجربه و نظرهای کسانی که عاشق طرزتفکرشان هستید و آرزو دارید مثل آنها باشید، استفاده کنید. اگر زنده هستند که این کار بسیار ساده است و اگر در قید حیات نیستند می توانید از آثارشان بهره بگیرید.
۷) به دیگران کمک کنید (و به خودتان هم) یکی از سریع ترین راه هایی که می تواند طرزتفکر شما را عوض کند، این است که به دیگران توجه و به آنها کمک کنید. مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید یعنی نه غرق در خودتان شوید و نه شیفته و دلباخته دیگران.
۸) کمی از دوستانتان کمک بگیرید. دیگران را از تصمیمتان باخبر کنید و از آنها کمک بخواهید و نظراتشان را بشنوید. هر چقدر کمک دیگران را بیشتر احساس کنید، بیشتر به موفقیت نزدیک می شوید.
۹) حرفه ای شوید. اگر دلتان می خواهد به فردی بزرگ تبدیل شوید به مشاوره و نصیحت افراد بزرگ گوش دهید. انسان های حرفه ای در مدت زمان کوتاهی می توانند بهترین راه حل ها و نظرات و عقاید جدید را در اختیار شما بگذارند. البته به شرطی که واقعا در کار خود خبره باشند و فقط اسم و رسم بی پایه و پنهان به هم نزده باشند.
۱۰) صبور باشید. آگاه باشید که بیشترین تغییرات در مدت زمانی طولانی و به آرامی صورت می گیرند به شرط اینکه تکرار شوند. پس اگر فورا در مسیر موفقیت نتیجه نگرفتید، تعجب نکنید و مهم تر اینکه تسلیم نشوید. کارتان را ادامه دهید و مطمئن باشید جواب می گیرید.
● چطور راه تغییر را ادامه دهیم؟
گاهی بعد از اینکه نگرش مان را تغییر دادیم و به سوی هدفی تازه رفتیم، نمی دانیم چگونه باید راهمان را بدون خستگی و درنگ ادامه دهیم؟ این نکته ها دست شما را برای طی بقیه مسیر تغییر می گیرد.
۱) با واقعیت روبرو شوید. ممکن است مانعی که در مسیر رسیدن به هدف از سرعت شما می کاهد، خودتان باشید.
وقتی در راه رسیدن به هدفتان به مشکل هایی برمی خورید، اول از همه به دقت بررسی کنید آیا منشاء مشکل خودتان هستید یا خیر؟
۲) شما هرکاری که بخواهید، می توانید انجام دهید اگرچه شاید نتوانید همه کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. بیشتر اوقات برای رسیدن به هدف چند کار را با هم انجام می دهید ولی حتی با وجود تلاش زیاد، در آخر به کمترین نتیجه می رسید. باید بدانید توجه و تمرکز روی ۱ یا حداکثر ۲ پروژه در یک زمان، شانس شما را برای رسیدن به نتیجه مطلوب افزایش خواهد داد.
۳) برای اینکه تصویر واضحی از نتیجه کار داشته باشید، تمرکز کنید. اول اینکه روی پروژه هایی که برعهده گرفته اید، کاملا تمرکز داشته باشید تا بتوانید تشخیص دهید واقعا چه کارهایی باید انجام گیرد. برنامه ای گام به گام برای کارهایی که باید در زمان های مشخص انجام دهید، بنویسید.
۴) آنچه روی کاغذ است، برنامه است و آنچه در ذهن شماست، خیال! بیشتر افراد علاقه ای به نوشتن برنامه هایشان روی کاغذ ندارند. نوشتن برنامه روی کاغذ اولین قدم برای حرکت رو به جلوست. خیلی ها بدون برنامه پروژه هایشان را شروع می کنند ولی خیلی زود گیج می شوند زیرا مشکلات فرعی زیادی سر راهشان به وجود می آید.
۵) حرکت، به این معنی نیست که پیشرفت کرده اید. بعضی از افراد با اینکه به سختی کار می کنند، به هدفشان نزدیک تر نمی شوند. این یکی از نتایج بی برنامگی است. برای پیشروی باید فعالیت های مناسبی در زمان های مناسب انجام دهید.
۶) انتخاب نکردن، یک انتخاب است. زیاد فکرکردن درباره آنچه انتخاب می کنیم، مانع دیگری است که ما خودمان سر راهمان قرار می دهیم و باعث رکودمان می شود. «من می توانم A، B یا C را انجام دهم ولی بهتر است بیشتر فکر کنم» و شروع می کنیم به ارزیابی کردن... ولی در واقع هیچ وقت نمی توانیم تصمیم بگیریم و کاری که انجام می دهیم، در حقیقت تصمیم می گیریم هیچ کاری نکنیم؟ ولی اگر کاری نکنید به چیزی نمی رسید.
۷) روی آنچه به نتیجه می رسد، تمرکز کنید. خیلی از افراد در پیداکردن راه هایی که به نتیجه نمی رسند، استادند و به همین دلیل هیچ تلاشی هم نمی کنند. انرژی منفی را در خود انباشته نکنید. انرژی های مثبتتان را افزایش دهید و روی چیزهایی تمرکز کنید که به درد شما می خورند و به نتیجه می رسند.
۸) اگر اقدامی به نتیجه نمی رسد، متوقفش کنید. یک اقدام احمقانه: «کاری را بارها و بارها با یک شیوه انجام دهید و انتظار داشته باشید که به نتیجه ای متفاوت برسید.»
خیلی ها به دلیل غرور، لجاجت یا تعصب، شیوه ای را تکرار می کنند که به نتیجه نمی رسد. شعاری جدید برای خود انتخاب کنید و دیگر کارتان را به شیوه قبلی انجام ندهید. وقتی روش هایی موثر نیستند انجام دادنشان را متوقف کنید.
۹) وقتی نمی دانید، کمک بخواهید. ما نمی توانیم همه چیز را بدانیم. نمی توانیم همه مشکلات را حل کنیم. وقتی به مشکلی برمی خورید، از دیگران کمک بخواهید. از یک تاجر، مشاور، وکیل یا مربی مشاوره بگیرید.
۱۰) اگر کاری شما را خوشحال نمی کند، انجامش ندهید. برای اینکه به هدفتان برسید، باید سختی هایی را بپذیرید و ممکن است هر لحظه نتوانید از کارتان لذت ببرید ولی در کل باید کارتان را دوست داشته و از انجام آن خوشحال باشید.
در غیر این صورت اهدافتان را ارزیابی و راهی را پیدا کنید که از پیمودن آن لذت ببرید.
منبع: Success Article