دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

چرا بعضی پیرها بی‌عاطفه می‌شوند؟



اخبار ,اخبار علمی ,افراد مسن بی‌عاطفه

 

اخبار علمی - چرا بعضی پیرها بی‌عاطفه می‌شوند؟

نتایج مطالعات دانشمندان نشان داد افراد مسن غیرافسرده‌ای که بی‌عاطفه هستند، احتمالا از مغز کوچکتری نسبت به اشخاص با عاطفه مسن برخوردارند.

به گزارش ایسنا به گفته لنور جی لاونر، از موسسه‌ ملی سلامت آمریکا و عضو «آکادمی نورولوژی» این کشور، درست همان طور که نشانه‌های از دست‌دادن حافظه می‌تواند نشان‌دهنده تغییرات مرتبط با بیماری مغزی باشد، بی‌عاطفگی نیز شاید حکایت تغییرات پنهان را روایت کند.

نشانه‌های بی‌عاطفگی در میان افراد مسنی که مبتلا به زوال عقل نیستند، رایج است و مطالعات جدید می‌تواند توجه دانشمندان را به این موضوع جلب کند.

تیم لاونر در این تحقیق از حجم مغز به عنوان معیار پیری افزایش‌یافته این عضو از بدن استفاده کرد. از دست‌دادن حجم مغز طی پیرشدن، نرمال است اما در این مطالعه میزان از دست‌رفتن حجم بیشتری از مغز می‌توانست نشان‌دهنده بیماری مغزی باشد.

در این پژوهش، از 4354 فرد بدون اختلال شناختی و دارای سن متوسط 76 سال، اسکن‌های ام آر آی گرفته شد. همچنین از آن‌ها سوالاتی پرسیده شد که علائم بی‌عاطفگی را ارزیابی می‌کرد؛ این علائم شامل کمبود علاقه، کمبود عاطفه، افت فعالیت‌ها و علائق، ترجیح‌دادن به ماندن در خانه و کمبود انرژی است.

نتایج نشان می‌دهد افرادی که دارای دو یا تعداد بیشتری از علائم بی‌عاطفگی بودند، حجم ماده خاکستری‌شان 1.4 درصد و حجم ماده سفید مغزشان نیز در مقایسه با اشخاصی که کمتر از دو نشانه داشتند، 1.6 درصد کمتر بود. ماده خاکستری جایی است که یادگیری رخ می‌دهد و خاطرات در مغز ذخیره می‌شود. ماده سفید نیز به عنوان کابل‌های ارتباطی عمل می‌کند که بخش‌های مختلف مغز را به یکدیگر مرتبط می‌کند.

در صورت تایید این یافته‌ها، شناسایی زودهنگام افراد دارای بی‌عاطفگی می‌تواند شیوه‌ای برای هدف‌گیری گروه‌های در معرض خطر باشد.

جزئیات این مطالعه در مجله Neurology® منتشر شده است.

اخبار علمی - ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
پیرها اگر نباشند....

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اظهار ندامت مادر بی عاطفه در دادسرا



 

  اظهار ندامت مادر بی عاطفه در دادسرا

 

مردی كه در جریان رابطه پنهانی با زنی متاهل، فرزند ۵ / ۲ ساله او را به قتل رسانده بود، روز گذشته همراه مادر كودك در دادسرا به تشریح جزئیات این جنایت هولناك پرداختند.

 

مرگ این پسر كوچولو عصر روز ۱۶ مهرماه هنگامی فاش شد كه مادرش با حضور در پاسگاه رزكان شهریار ماجرا را خبر داد.

در پی این شكایت و تشكیل پرونده در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار، تحقیقات در این زمینه آغاز شد و عامل جنایت كه یك قاچاقچی سابقه دار به نام مجتبی بود، از سوی كارآگاهان جنایی آگاهی شهریار دستگیر شد.

عامل جنایت در بازجویی های پلیسی اعترف كرد كه در جریان ارتباط پنهانی با زنی، پسر ۵ / ۲ ساله او را كشته و پیكرش را در گورستان شهر دفن كرده است.

با ثبت اظهارات این مرد، مادر كودك نیز در تحقیقات، گفته های متهم به قتل را تایید كرد.

با مشخص شدن این موضوع، كارآگاهان جنایی همراه بازپرس برجسته به محل دفن جسد كودك اعزام و موفق به كشف جسد شدند.

در حالی كه جسد پسر كوچولو به پزشكی قانونی منتقل شده بود، بررسی های مقدماتی پرونده نشان می داد او مورد كودك آزاری قرار گرفته و احتمال زنده به گور شدن وی وجود دارد.

● قصاص پدر برای عاملان جنایت

روز گذشته متهمان در حالی برای ادامه تحقیقات به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار منتقل شدند كه پدر كودك با حضور در دادسرا از همسرش و عامل جنایت شكایت و برای هر دوی آنها تقاضای قصاص كرده بود.

 

● اعتراف تكان دهنده عامل جنایت

مجتبی ـ متهم ـ با اعتراف به قتل پسر ۵ / ۲ ساله شاكی به بازپرس برجسته گفت: توسط یكی از دوستانم با مادر كودك آشنا شدم و ارتباطمان شكل گرفت. او مدعی بود از شوهرش جدا شده و با فرزندش زندگی می كند. آن شب نیز خودش به دامداری ـ محل حادثه ـ آمد و مهمان من بود.

متهم یادآور شد: این زن ـ متهم ـ برایم موادمخدر (شیشه) آورده بود و هر دو از آن مصرف كردیم.شب حادثه، كودك گریه می كرد و مادرش نسبت به او بی تفاوت بود، همین موضوع باعث شد او را كتك بزنم و باعث مرگش شوم.

متهم افزود: زن جوان مقصر بود. او با حرف هایش فریبم داد. اگر او واقعیت زندگی اش را برایم تعریف می كرد، شاید پسر كوچولو اكنون زنده بود.

 

● اظهار ندامت مادر بی عاطفه

پس از ثبت اظهارات متهم به قتل، همدست وی ـ زن جوان ـ بازجویی شد و گفت: پسرم بی قراری می كرد و مرد متهم او را بشدت كتك می زد. هر بار خواستم مانعش شوم، مرا هم كتك می زد. آن شب عامل جنایت ـ مجتبی ـ پسرم را بشدت كتك زد و او را از دامداری محل حادثه خارج كرد.

زن متهم ادامه داد: آن شب، پسرم را بیرون از دامداری برد تا در حوضچه، صورت او را بشوید كه ناگهان صدای فریادها ی فرزندم را شنیدم.

هراسان از اتاق خارج شده و نزد آنها رفتم كه در همین موقع مرا به كناری پرت كرد.

در یك لحظه، كودكم از دستانش رها شد و به كناری افتاد و از ناحیه سر زخمی شد. از او می خواستم فرزندم را رها كند؛ اما توجهی نمی كرد. او باز هم كودكم را كتك زد و به اتاق دامداری بازگرداند.

 

● تهدید از سوی متهم به قتل

زن متهم یادآور شد: مجتبی ـ متهم به قتل ـ مرا كتك زد و گفت كه فرزندم را كشته است. او مرا تهدید كرد در صورتی كه ماجرا را برای خانواده ام بازگو كنم، جان مرا هم می گیرد.

وی افزود: دقایقی بعد یكی از دوستانش به دامداری آمد و نزد من ماند و مجتبی به بهانه انتقال پسرم به بیمارستان، او را از دامداری خارج كرد. نیمه های صبح وقتی بازگشت، گفت كه فرزندم مرده بود و او را دفن كرده است.

متهم ادامه داد: من فرزندم را خیلی دوست داشتم و در مرگش نقشی نداشتم. از عامل جنایت شكایت دارم. او باعث فروپاشی خانواده ام و مرگ فرزند دلبندم شد. از رفتار خود پشیمانم. علاقه مادری در وجود من نبود، اگر بود، فرزندم زنده می ماند.

بنابراین گزارش، ۲ متهم پرونده با تجدید قرار روانه بازداشتگاه پلیس شدند. تحقیقات از آنها ادامه دارد.

در جریان جلسه بازجویی از متهمان پرونده، خبرنگار ما فرصتی پیدا كرد تا با آنها گفت وگو كند كه می خوانید:

 

● گفتگوی «جام جم» با عامل جنایت

- چرا كودك ۵ / ۲ ساله را به قتل رساندی؟

او بشدت گریه می كرد و اعصابم را به هم ریخته بود. به خاطر مصرف مواد مخدر (شیشه) دچار توهم شده بودم و صدای گریه های كودك اذیتم می كرد.

- حادثه قتل چگونه اتفاق افتاد؟

شب حادثه، كودك را از دامداری خارج كردم و به سمت حوضچه ای بردم تا صورتش را بشویم كه ناگهان از دستانم رها شد و سرش به لبه حوضچه خورد و زخمی شد.

در همین موقع بی هوش شده بود كه مادر كودك با دیدن فرزندش گفت نفس نمی كشد و مرده است. خیلی ترسیده بودم. مادر كودك از من خواست جسد را در دامداری دفن كنم اما من جسد را لای پتویی پیچیده و شبانه به سمت گورستان بردم و دفن كردم.

- موقع دفن جسد پسر كوچولو، چه احساسی داشتی؟

خیلی ترسیده بودم. وحشت سراپای وجودم را گرفته بود. مدام صدای گریه های كودك در گوشم بود. می ترسیدم زن جوان مرا لو دهد و دستگیر شوم. بسرعت گودالی حفر و كودك را دفن كردم.

- بعد از حادثه دچار عذاب وجدان شده ای؟

بله، از همان لحظه دفن كودك در گورستان دچار عذاب وجدان شدم و این عذاب یك لحظه رهایم نمی كند و هر شب كابوس می بینم و چهره كودك بی گناه یك لحظه از مقابل چشمانم دور نمی شود و می دانم مجازاتم مرگ است.

- تاكنون چند بار روانه زندان شده ای؟

۷ بار به اتهام خرید و فروش مواد مخدر، سرقت و كیف قاپی.

 

● گفت وگو با مادر كودك

- شب حادثه چرا مانع مرگ كودك خود نشدی؟

خیلی سعی كردم ولی فایده ای نداشت.

- بعد از مرگ پسر كوچولویت چه احساسی داشتی؟

بشدت شوكه شده بودم و گریه كنان نام او را صدا می زدم.

- اكنون چه احساسی داری؟

دچار عذاب وجدان شده ام و خودم را در مرگ او مقصر می دانم. باید به اختلاف زندگی مان پایان می دادم ولی لجبازی با شوهرم و ترك خانه باعث شد در منجلابی گرفتار شوم كه خارج شدن از آن ناممكن است.

- چه حكمی در انتظار توست؟

نمی دانم. من مستحق بدترین مجازاتم. عاطفه مادر بودن را از یاد برده بودم و فقط لذت های نفسانی برایم مهم بود. كودكم قربانی امیال پلید من شد.... / مصاحبه : جام جم آنلاین