دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

شیرینی خستگی افراد افسرده را از بین می‌برد



 

 

 شیرینی خستگی افراد افسرده را از بین می‌برد

 

بسیاری از افرادی كه مبتلا به افسردگی هستند با مصرف شیرینی و شكلات احساس شادی و نشاط پیدا می‌كنند كه می‌تواند به دلیل ترشح بتاآندوفرین باشد.

 

فارس: یك متخصص تغذیه گفت: گرایش زیاد به مصرف شیرینی نشانه كم‌خونی نیست و شیرینی موجب شادی و نشاط افراد افسرده می‌شود.

 

مسعود كیمیاگر افزود: گرایش به یك طعم و مزه خاص می‌تواند منشأ روانی اجتماعی و فیزیولوژیكی داشته باشد.

 

وی با بیان اینكه نمی‌توان گفت كه افرادی كه گرایش بیشتری به شكلات، شیرینی دارند و زیاد مصرف می‌كنند، مبتلا به كم‌خونی هستند، افزود: بسیاری از افرادی كه از مواد شیرین زیاد استفاده می‌كنند به دلیل اینكه احساس خوبی كسب می‌كنند برای آنها مطلوب است ولی نمی‌توان گفت كه مبتلا به بیماری خاصی هستند.

 

این متخصص تغذیه اضافه كرد: بسیاری از افرادی كه مبتلا به افسردگی هستند با مصرف شیرینی و شكلات احساس شادی و نشاط پیدا می‌كنند كه می‌تواند به دلیل ترشح بتاآندوفرین باشد.

 

كیمیاگر گفت: تشریح بتاآندوفرین در بدن موجب شادی می‌شود و كسلی و خستگی افراد افسرده را از بین می‌برد.

 

وی افزود: البته افراط در یك ماده غذایی صحیح نیست به دلیل اینكه احساسی كه با خوردن یك ماده غذایی به فرد دست می‌دهد احساس گذرا و لحظه‌ای است و مصرف آن در دراز مدت موجب بروز بیماری‌هایی ماند چاقی‌، قلبی و دیابتی می‌شود./عصرایران


ویدیو مرتبط :
شیرینی برد یا تلخی ژنوچای

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

روشهای کمک به افراد افسرده



 

 

روشهای کمک به افراد افسرده

 

کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟ پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.

 


قانون شماره یک:

 

چه یک گیاه باشد، چه حیوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بیشتری برای پیشرفت و کامیابی دارد.

 


قانون شماره دو:

 

تنهایی کشنده است. لازم نیست حرف من را باور کنید، فقط کافی است آمار مرگ و میر کودکانی که در یتیم خانه هستند را با آنهایی که در خانه و با خانواده بزرگ می شوند مقایسه کنید. یا مرگ و میر سالمندان بیماری که در خانه پرستاری می شوند و آنهایی که در خانه سالمندان.

 

کسی که افسرده است به طور ناخواسته دیگران را از خود دور می کند. این افراد هر چیزی که می شنوند یا می بینند و به هر چه که فکر می کنند، هر چه که می گویند و هر کاری که انجام می دهند از فیلتر آن افسردگی رد می شود. هر زمان که اطلاعات از یک احساس منفی فیلتر شود، تحریف می گردد. می بینید که خیلی وقت ها که به آنها می گویید درمورد افسردگیشان حرف بزنند، بیشتر و بیشتر افسرده شان می کند. ممکن است عقب بکشند و برنجند.

 

کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟ پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.

 


مدام به آنها سر بزنید.به چشمانشان نگاه کنید و بیشتر به آنها لبخند بزنید.دستانشان را در دست بگیرید و شانه شان را نوازش کنید.بیشتر به حرفهایشان گوش دهید.سرگرمشان کنید.

 

به آنها بگویید که کدام کارهایشان شما را تحت تاثیر قرار داده است، به فکر انداخته تان، احساس بهتری به شما داده یا باعث شده روحیه تان بهتر شود.

 

بلندشان کنید و به سمت خوشی بکشانیدشان. با آنها به پیاده روی، سینما، یک رستوران زیبا یا حتی باغ وحش بروید.

 

اگر به خودشان تکان ندادند، اشکالی ندارد. از آنها بخواهید با شما کارت بازی کنند، شطرنج بازی کنند یا یک فیلم کمدی بگیرید و در کنارشان تماشا کنید. یادتان باشد نباید آنها را مجبور به کاری بکنید.

 

از آنها بخواهید چیزهایی را لمس کنند. اشیائی با بافت ها و رنگ های مختلف بیاورید و از آنها نظرشان را بخواهید. یک غذای خوشمزه و خوش ظاهر برای آنها درست کنید. سعی کنید لذت های کوچک وارد لحظاتشان کنید.

 

بلند به آنها بگویید که برایتان مهم هستند. بگویید که دلتان برایشان تنگ شده و دلتان می خواهد برگردند و دوباره با شما خوش بگذرانند. هر چیزی که درموردشان دوست دارید را به زبان بیاورید.

 

کارهایی که فقط با دوستان صمیمی خود انجام می دهید با آنها تکرار کنید. مثلاً با آرنجتان به بازویشان بزنید یا آرام با یک دسته کاغذ لوله شده بزنید روی سرشان. باید سعی کنید رفاقت خود را به آنها نشان دهید.

 

به جای اینکه بپرسید حالشان چطور است بپرسید دوست دارند برای خوش گذراندن امروز چه کاری کنند و در آن کار همراهیشان کنید. به آنها بگویید که کاملاً مشخص است که حالشان بهتر شده و بعد حالشن را بپرسید و واقعاً به جوابی که می دهند گوش کنید.

 

اگر خجالت زده بودند یک داستان مشابه درمورد خودتان بگویید و پشت سر آن داستان های دیگری که از خجالت زدگی کسان دیگر شنیده اید را مثل لطیفه برایشان تعریف کنید. هیچ چیز بیشتر از دیدن احساس خجالت زدگی دیگران این درد را در انسان تخفیف نمی دهد.

 

اگر افسرده هستند پس حتماً احساس ناامیدی می کند. این مشکل برایشان بدون راه حل به نظر می رسد. بعد ازاینکه برای کم کردن شدت افسردگیشان به آنها کمک کردید، اگر دوست داشتند درمورد آن صحبت کنند به آنها نشان دهید که چطور می توانند این مشکل را شکسته و به چند تکه تبدیلش کنند و بعد ببینند که کدام قسمت آن مهمتر است و سعی کنند راه حل های سالمی برای آن مشکل خاص پیدا کنند تا بتوانند مشکلات و دشواری ها را حل کنند نه تحمل.

 

چیز مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که اکثر کسانی که مرتکب خودکشی می شوند بین انجام دادن یا ندادن آن شک و تردید دارند. آنها در انتخاب بین درد زندگی کردن و درد مردن تردید دارند. اگر بتوانیم ارتباط آنها را با لذت های زندگی بیشتر کنیم و از طرف دیگر دردی که با خودکشی نصیبشان می شود را در نظرشان شدیدتر جلوه دهیم آنوقت نتیجه مثبت خواهیم گرفت.

 

قوانین را به یاد داشته باشید؛ این را هم بدانید که همیشه استثناهایی هم وجود دارند. دستورالعمل ها را فراموش نکنید و آنها را برحسب موقعیت خود تغییر دهید. شاید نتوانیم جلوی خودکشی را بگیریم، اما می توانیم برای جلوگیری کردن از خیلی از آنها کمک کنیم.

پس سهم خودتان را برای نجات دیگران انجام دهید.

منبع:mardoman.net