دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

سوار بر هارلی دیویدسونِ 40 هزار دلاری


در بین محصولات هارلی دیویدسون که برای سال 2015 آماده شده، یک مدل به دلیل مشخصات بارزی که دارد بیش از سایرین جلب توجه می‌کند و مدل مورد بحث چیزی نیست جز CVO Road Glide Ultra که البته مشخصات منحصر به فرد این محصول نیز با قیمت منحصر به فردی همراه است.

مجله تخت گاز - سامیار راشد: در بین محصولات هارلی دیویدسون که برای سال 2015 آماده شده، یک مدل به دلیل مشخصات بارزی که دارد بیش از سایرین جلب توجه می‌کند و مدل مورد بحث چیزی نیست جز CVO Road Glide Ultra که البته مشخصات منحصر به فرد این محصول نیز با قیمت منحصر به فردی همراه است. قیمت در نظر گرفته شده برای این مدل خارق‌العاده، 39 هزار دلار است درحالی‌که برای مقایسه، بد نیست بدانید که قیمت مرسدس بنز CLA برای نسخه پایه، تنها 30 هزار دلار است. البته نباید فراموش کرد که این مبلغ را برای یک موتورسیکلت خاص می‌پردازید و می‌توانید به جای نسخه CVO، 2 دستگاه Road Glider معمولی را خریداری کنید.

اما اینکه چه چیز باعث شده است تا این موتورسیکلت، 40 هزار دلار ارزش داشته باشد، بدون شک سؤالی است که ذهن همگان را به خود مشغول می‌کند. زمانی که هارلی دیویدسون، طیف مدل‌های تورینگ خود را برای سال 2014 تحت Project Rushmore مورد بازنگری قرار داد، به مدل Road Glider بی‌توجهی شد و برای سال 2015، این برند قصد دارد تا این مدل را به یک تورینگ بی‌رقیب در دنیای موتورسیکلت‌ها تبدیل کند.

سوار بر هارلی دیویدسونِ 40 هزار دلاری

امکانات و مشخصات

اولین اقدام، تدابیر آیرودینامیکی بود که دماغه کوسه مانند این موتورسیکلت، حاصل آزمایشات طولانی در تونل باد است. چراغ‌های جلو نیز به لطف استفاده از 2عدد لامپ انعکاسی LED، از نوردهی بیشتری نسبت به قبل برخوردار هستند. ‌هم‌چنین سیستم صوتی آن با 2 خروجی و توان 25 وات به ازای هر کانال، نسبت به گذشته کیفیت بهتر و صدای بلندتری را ارائه می‌دهد. نشیمن‌گاه آن نیز از نو طراحی شده است و از زیر آرنجی‌های کشویی بهره می‌برد.

لیست مشخصات و امکانات CVO، بی‌پایان است. اما از برجسته‌ترینِ آنها می‌توان به صندوق بار در پشت سرنشین اشاره کرد که چراغ ترمز و چراغ‌های راهنما نیز روی آن قرار دارند. این موتورسیکلت به یاری بادشکن 34 سانتی‌متری، جریان هوا را بهتر از نسل پیش با بادشکن 18 سانتی‌متری، به سمت عقب هدایت می‌کند ضمن اینکه بادشکن‌های طرفین نیروی محرکه، هوا را از جلو پاهای هدایت کننده و سرنشین عبور می‌دهد. در زیر بادشکن و در بهترین راستای دید سرنشین، صفحه نمایش تمام رنگی قرار دارد که می‌تواند اطلاعات و هشدار‌های صوتی را از طریق 4 خروجی با توان خروجی 75 وات به ازای هر کانال، به اطلاع سرنشین برساند. ‌هم‌چنین این صفحه نمایش5/6  اینچی، سیستم ناوبری سه بعدی، رادیو CB، بلوتوث و اتصال USB را نیز در دل خود جای داده است.

سوار بر هارلی دیویدسونِ 40 هزار دلاری

دستگیره‌های ارگونومیک CVO به قطر 3 سانتی‌متر که نسبت به قبل، عقب تر آمده اند و ارتفاع آنها بیشتر شده، هم‌چون صندلی راحت سرنشین، از سیستم گرمایش بهره می‌برد که دمای نشیمنگاه برای سرنشین عقب و هدایت کننده موتورسیکلت، به‌صورت مجزا قابل تنظیم است. سیستم قفل برقی و سیستم امنیتی H-D که به‌صورت استاندارد روی CVO نصب می‌شود، آن‌را از دست سارقین مصون نگاه می‌دارد.

 علاوه بر این، ترمزهای ABS نصب شده روی این هارلی دیویدسون، آن‌را در یک چشم بر هم زدن، به حالت سکون در می‌آورند که البته نباید نقش تایرهای دانلوپ آن‌را در این امر بی‌تأثیر دانست.

آزمایش رانندگی

تا به اینجا، مشخصات هارلی دیویدسون CVO بیش از آنکه به یک موتورسیکلت شبیه باشد، شبیه به یک رولزرویس است اما باید به سواری و هندلینگ آن نیز پرداخته شود که به این منظور، این موتورسیکلت به جاده‌های شمال کالیفرنیا برده شد تا در مسیری 260 کیلومتری آزموده شود. از نظر سواری، حقیقتأ هیچ ایرادی را نمی‌توان به آن وارد دانست، در CVO احساس می‌کنید که همه چیز بهتر از Road Glider معمولی مونتاژ شده است و حس کامل‌تری را به سرنشین انتقال می‌دهد. Road Glider به خودی خود، موتورسیکلتی راحت است اما CVO، ابعاد کشف نشده‌ای از راحتی را در یک موتورسیکلت گشوده که سوار بر هیچ موتورسیکلت دیگری نمی‌توانید آن‌را تجربه کنید.

دستگیره‌ها، نشیمنگاه و همه چیز بسیار راحت و در تعامل خوبی‌با یکدیگر حس می‌شود و بادشکن جلو باعث شده تا صدای باد، حتی در سرعت‌های بالا به حداقل برسد و سرنشینان بتوانند به راحتی از سیستم صوتی با کیفیت CVO لذت ببرند.

سوار بر هارلی دیویدسونِ 40 هزار دلاری

برای یک سفر طولانی مدت که شاید روی موتورسیکلت، طاقت فرسا بنظر برسد، CVO یک گزینه مطلوب و عالی است. ارتفاع این موتورسیکلت از زمین در حد مناسبی‌ قرار دارد که پیچیدن با آن‌را سهولت می‌بخشد. ترمزهای قدرتمند آن جای هیچ‌گونه نگرانی را برای ایستایی باقی نمی‌گذارند و سیستم تعلیقش نیز با وجود اینکه تنها 6/7 سانتی‌متر قابلیت تنظیم ارتفاع دارند، عملکرد بی‌نظیری را از خود نشان دادند.

اما آنچه که باعث شده تا CVO به این حد از کمال برسد، عملکرد بی‌نقص نیروی محرکه آن است. افت و خیز بسیار نرم نیروی محرکه و دورگیری آرام و یکنواخت، باعث شده اصلأ حس نکنید که این موتورسیکلت به نیروی محرکه بنزینی و گیرباكس دستی مجهز است. در هر سرعتی که اهرم گاز را بچرخانید، CVO به‌صورت یکنواخت به سرعت خود می‌افزاید. علاوه بر این، با وجود استفاده از خفه کننده‌ها برای کاهش صدای نیروی محرکه، CVO همواره با صدایی دلنشین، گوش‌های سرنشینان را نوازش می‌کند.

عاشقان دلباخته

تنها 3 ایراد جزئی می‌توان به این موتورسیکلت وارد دانست. اول آنکه این نسخه خاص، نسبت به Road Glider معمولی، 45 کیلوگرم سنگین‌تر بوده و فاقد دنده عقب است که یک ضعف بزرگ به شمار می‌آید. دوم آنکه هوای داغ خارج شده از رادیاتورهای جانبی، در حالت ایستا، می‌تواند ساق پای سرنشین را کباب کند و سوم، دستگیره‌های نسبتأ بزرگ آن است که اگرچه نمی‌توان آنها را ناراحت تلقی کرد، از راحتی کافی برخوردار نیستند و می‌توانستند بسیار راحت‌تر از این طراحی شوند. بحث قیمت نیز با در نظر گرفتن تمام ویژگی‌های ممتاز CVO، یک عنصر منع کننده از خرید آن است. اما  این موتورسیکلت حتی با داشتن ضعف‌های جزئی و قیمت گزافی که دارد، می‌تواند طرفداران هارلی دیویدسون را به طرفداران دوآتشه این برند تبدیل کند و حتی افرادی که موتورسیکلت‌ها را زیر سؤال می‌برند، به عاشقان دلباخته این برند، مبدل سازد.

سوار بر هارلی دیویدسونِ 40 هزار دلاری


ویدیو مرتبط :
*هارلی سوار واقعی*

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بلیت 40 ‌هزار دلاری برای سفر با قطار به تهران


قطار سریع‌السیر شرق در اوایل قرن بیستم فعالیت خود را آغاز کرد. این قطار کشورهای نیمکره غربی را به شرق پیوند می‌زد، قطاری که بسیار لوکس بود و هزینه سفر آن سرسام‌آور. آخرین نمونه آن در ٢٠٠٩ از پاریس به سمت استانبول حرکت کرد و پس از آن در مسیر و نیز-لندن مشغول به کار شد اما این پایان ماجرا نیست.

روزنامه شهروند: قطار سریع‌السیر شرق در اوایل قرن بیستم فعالیت خود را آغاز کرد. این قطار کشورهای نیمکره غربی را به شرق پیوند می‌زد، قطاری که بسیار لوکس بود و هزینه سفر آن سرسام‌آور. آخرین نمونه آن در ٢٠٠٩ از پاریس به سمت استانبول حرکت کرد و پس از آن در مسیر و نیز-لندن مشغول به کار شد اما این پایان ماجرا نیست.

باز شدن فضای کسب‌وکار در ایران، تهران را به جای استانبول مقصد یک سفر لوکس قرار داده است. این قطار چهارشنبه گذشته از بوداپست حرکت کرد تا منطقه بالکان و ترکیه را پشت‌سر بگذارد و مسافرانش را به تهران برساند. قطار مجللی که قرار است پایتخت دو کشور ایران و مجارستان را به‌هم متصل کند، چهارشنبه گذشته با ۷۰ مسافر عازم تهران شد و هریک از مسافران این قطار، هزینه‌ای از ۹ تا ۲۵‌هزار پوندی برای سفر ٢هفته‌ای خود پرداخت می‌کنند، البته بلغارستان مدت‌هاست که منتظر این فرصت بوده است: مارسلا بکه، مدیر فروش شعبه نوستالژیا در اوایل ماه آگوست به خبرنگاران گفت: اخیرا راه‌های سفر غرب و ایران باز شده و ما تصور کردیم این یک فرصت ایده‌آل است.

قطارهای لوکس جدید روی خط ریل‌های قدیمی سفر را آغاز می‌کنند و از منطقه بالکان به سمت کردستان ترکیه می‌روند و مسافران خود را در تهران پیاده می‌کنند. این سفر ٢هفته‌ای برای هریک از مسافران حداقل ٩‌هزار پوند (١٤‌هزار و ٣٣٣ دلار) هزینه داشته است.

برخی هم ٢٥‌هزار پوند (حدود ١٠٥‌میلیون تومان براساس نرخ بانک مرکزی ایران) برای این سفر پرداخت کرده‌اند که شامل سرویس یک برنامه گردش و سایر تسهیلات رفاهی در طول این سفر حدودا ٧٠٠٠کیلومتری است و به عبارت دیگر مسافران از ٥ کشور عبور می‌کنند. البته بهای اولیه بلیت قطار ١٤٣٣٣دلار است اما اگر فرد خواهان دستشویی اختصاصی و پیشخدمت باشد بهای آن به ٤٠‌هزار دلار می‌رسد. هزینه سفرهای لوکس معمولا روزانه‌ هزار تا ٢هزار دلار است به این ترتیب مشخص می‌شود گلدن ایگل بلیت‌هایش را با بهایی متوسط فروخته است.

این سفر نتیجه رویاپردازی دو تاجر انگلیسی به نام‌های لیتلر و تریندر است که ٤ واگن را از شرکت پست بلغارستان خریدند و هرکدام را با هزینه یک‌میلیون دلار بازسازی کردند. گلدن ایگل یا همان عقاب طلایی، شرکتی خصوصی است که سفرهای لوکس را در قطار به سراسر اروپا، آسیای مرکزی و اروپای شرقی ارایه می‌کند. طرح این قطارها شبیه لوکوموتیوهای ابتدای قرن بیستم میلادی است. این قطار دارای ١٣ واگن متعلق به دهه ١٩٥٠ است که با چوب تزیین شده‌اند. بلیت‌های این سفر در ماه آگوست فروخته شدند و اغلب مشتریان انگلیسی و استرالیایی بودند.

به گفته تیم لیتلر، موسس آژانس مسافرتی گلدن ایگل (عقاب طلایی)، بلیت‌های اولین سفر این قطار در طول ١٠روز به فروش رفت. وی افزود: قرار است ٤سفر دیگر در‌ سال آینده انجام شود. که سفر بعدی آن در ماه مارس خواهد بود. لیتلر اضافه کرد: «برای کسانی که خواهان سفری راحت و ایمن به ایران هستند، خلأ عظیمی در صنعت گردشگری وجود دارد.» این قطار احتمالا ثروتی بیش از تولید اقتصادی یک‌ساله برخی از مناطقی که از آنها عبور می‌کند را در خود جای داده است، اما به گفته لیتلر، تقریبا هیچ‌گاه مشکلی امنیتی در سفرهای ماجراجویانه گلدن ایگل پیش نیامده است.
لیتلر می‌گوید: «زمانی که ٢٥‌سال پیش کارمان را شروع کردیم، مشکلات زیادی در روسیه داشتیم... ما به مناطقی سفر می‌کردیم که مردم واقعا گرسنه بودند، در حالی‌ که در داخل قطار ما مقدار زیادی خاویار و موادغذایی گرانقیمت وجود داشت.»

لیتلر گفت: برای اطمینان از این‌که مشکلی پیش نخواهد آمد، برخی کشورها خدمات بیشتری برای ما فراهم می‌کردند. دولت ایران، که اعلام کرده سرمایه‌گذاری زیادی برای توسعه صنعت گردشگری‌اش انجام خواهد داد، اعلام کرده است که یک گروه محافظ نظامی را برای تأمین امنیت این قطار تعیین خواهد کرد.هاوارد تریندلر، تاجر انگلیسی‌ که پیشنهاد اضافه شدن این خودرو‌ها به سفر ایران را مطرح کرده و آنها را خریداری کرده است در این‌باره گفت: «ما ٤ خودروی مجلل را تدارک دیده‌ایم که من آنها را از انگلیس خریداری کرده‌ام... ابتدا وقتی این ایده را مطرح کردم... جواب تیم منفی بود.»

اما پس از گفت‌وگوهای طولانی نظر لیتلر عوض شد. زمانی که شرکت گلدن ایگل مجموعه‌ای از مشکلات را که شامل تأمین توان حمل این خودروها توسط قطار، اجازه انتقال آنها به ٥ کشور مختلف واقع در مسیر سفر و محدودیت‌های ناشی از تحریم ایران بود، حل کرد، قطار در نهایت به یک لوکوموتیو بخار قدیمی متصل شد.

دیان، یکی از مسافران این سفر گفت: «شگفت‌انگیز است. خدمات ارایه شده عالی است. ما بی‌صبرانه منتظر رسیدن به ایران هستیم. ما به کشورهای دیگری که در مسیر قرار دارند سفر کرده‌ایم، اما سفر به ایران تجربه‌ای منحصر به‌فرد است. من خیلی هیجان‌زده هستم.»