دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

زندگی نامه شیخ بهایی



زندگینامه شیخ بهایی

 شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید.

 
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.

 
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.

 

شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی "نان و حلوا" و دیگری "شیر و شکر" می باشد و آثار علمی او عبارتند از "جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه". سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.

 
تا کی به تمنای وصال تو یگانه

 اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه

 ای تیره غمت را دل عشاق نشانه

 جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه

 رفتم به در صومعه عابد و زاهد

 دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

 در میکده رهبانم و در صومعه عابد

 گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

 یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه

 روزی که برفتند حریفان پی هر کار

 زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

 من یار طلب کردم و او جلوه گه یار

 حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

 او خانه همی جوید و من صاحب خانه

 هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو

 هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو

 در میکده و دیر که جانانه تویی تو

 مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

 مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه

 بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید

 پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

 عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید

 یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

 دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه

 عاقل به قوانین خرد راه تو پوید

 دیوانه برون از همه آئین تو جوید

 تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید

 هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید

 بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه

 بیچاره بهایی که دلش زار غم توست

 هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست

 امید وی از عاطفت دم به دم توست

 تقصیر "خیالی" به امید کرم توست

 یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

 

"شیخ بهایی"
بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.

 
ناحیه "جبل عامل" همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

 

بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.

 

وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.

 
شخصیت ادبی شیخ بهایی

ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف ۱۰۲۲ـ ۱۰۲۴)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.

 
بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص ۹۴ ـ ۹۹) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.

 
اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند.

 
«نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.

 

«شیر و شکر»، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (۱۶۱ بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۸؛ ۱۴۱ بیت در کشکول، ج ۱، ص ۲۴۷ ـ ۲۵۴) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص ۱۰۰) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.

 
بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در ۶۳ بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج۱،ص ۱۸۹ ـ ۱۹۴) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به « ریاض الارواح » (کشکول، ج۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۷) از وی باقی مانده است.

 
دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.

 

شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی ۱۱۱۰) مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَز و معمّاست.

 
از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند:

 

« لغزالزبده » ( لغزی است که کلمه زبده از آن به دست می آید )، « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف » ، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به « کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.

 
بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماماً موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعدّدی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه ای مفصّل تر از اصل نوشته است.

 

از برجسته ترین آثار چاپ شده بهائی می توان از اینها نام برد: « مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف ۱۰۱۵)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. این اثر دارای مقدمه بسیار مهمی در تقسیم احادیث و معانی برخی اصطلاحات حدیثی نزد قدما و توجیه تعلیل این تقسیم بندی است. از اثر مذکور تنها باب طهارت نگاشته شده و بهائی در آن از حدود چهارصد حدیث صحیح و حسن بهره برده است؛ «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف ۱۰۰۷)، در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، خود وی نیز بر آن شرح نگاشته است.

 
« زبده الاصول » این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف ۹۹۵) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف ۱۰۱۵) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد. این اثر کم نظیر که گفته می شود مورد توجه و تأیید امامان معصوم علیه السّلام قرار گرفته است.

 
« حدائق الصالحین » (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح شده است. از این اثر تنها الحدیقه الهلالیه در شرح دعای رؤیت هلال (دعای چهل و سوم صحیفة سجادیه) در دست است.

 
« حدیقة هلالیه » شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده است که سایر شارحان صحیفه از جمله سید علیخان مدنی در شرح خود موسوم ریاض السالکین از آن بسیار استفاده کرده اند. همچنین فوائد و نکات ادبی، عرفانی، فقهی و حدیثی بسیار در این اثر موجز به چشم می خورد.

 
خدمات شیخ بهائی

در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد ش-ا-ه سابق) در اصفهان هست که می گویند وی ساخته است.

 

 

زندگینامه شیخ بهایی

 
در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب ش-ا-ه عباس به ریاست شیخ بهائی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.

 
دیگر از کارهای علمی که به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن ۹ فرسنگ است و به ۱۱ جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.

 

دیگر از کارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف داشته اند.

 
یکی دیگر از کارهای شگفت که به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.

 

زندگینامه شیخ بهایی

 
استادان شیخ بهائی

آن طور که مؤلف عالم آرا آورده است، استادان او بجز پدرش از این قرار بوده اند: "تفسیر و حدیث و عربیت و امثال آن را از پدر و حکمت و کلام و بعضی علوم منقول را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملا عبدالله آموخت. ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت و طب را از حکیم عماد الدین محمود آموخت و در اندک زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف کتاب پرداخت."

 

"مؤلف روضات الجنات استادان او را پدرش و محمد بن محمد بن محمد ابی الطیف مقدسی می شمارد و گوید که صحیح بخاری را نزد او خوانده است."

 

علاوه بر استادان فوق در ریاضی؛ "بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب که از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است."

 

تصاویری از خانه شیخ بهایی

خانه شیخ بهایی

 

خانه شیخ بهایی

 

خانه شیخ بهایی

 

دست خط منسوب به شیخ بهائی. مورخ ۱۰۰۸ق. در کتاب تحریر اکر در موضوع ریاضی

دست خط منسوب یه شیخ بهایی

 

 


ویدیو مرتبط :
زندگی نامه ی شیخ ثابت شفیقی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگی نامه آیت الله شیخ اسماعیل معزّی (معزالّدین)اصفهانی



آیت الله شیخ اسماعیل معزّی,زندگی نامه آیت الله شیخ اسماعیل معزّی,زندگینامه آیت الله شیخ اسماعیل معزّی

زندگی نامه آیت الله شیخ اسماعیل معزّی (معزالّدین)اصفهانی

عالم جلیل آیت الله شیخ اسماعیل فرزند محمد حسن معزّی (معزالدین) در سال ۱۲۸۸ هجری قمری {۱} در خانواده ای مذهبی و دوستدار دانش و فرهنگ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود.

پدرش محمدحسن از خاندان و نیاکانی اصیل و محترم و از معلومات مذهبی نیز برخوردار بود و به کار بازرگانی اشتغال داشت و همواره از علما و دانشمندان به نیکی و بزرگی یاد می نمود و از آنان تجلیل می کرد. از این رو برای تربیت و پرورش اسماعیل در طی مراحل علمی و سیر و سلوک روحانی علاقه نشان می داد و همت می گماشت.
عشق به عبادت از کودکی
اسماعیل از همان کودکی به نماز , مسجد , درس و فراگیری و آموزش علاقه مند بود. از سن هفت سالگی به همراه مادر بزرگش که بانویی عابده و متهجده بود, اغلب شب ها برای اقامه ی نماز شب به مسجد جامع اصفهان می رفت و از خردسالی شروع به خواندن نماز شب کرد و تا پایان عمر پربرکت خویش نماز شب را ترک نکرد.
اسماعیل با اشتیاق فراوان به تحصیل علم  و معرفت پرداخت و  نزد استادان برجسته, علوم ادبیات عرب و منطق و کلام و فقه و اصول را فرا گرفت. او از هوش و استعداد و حافظه ی نیرومند و قدرت تجزیه و تحلیل برخوردار بود؛ به گونه ای که روزانه چندین درس فرا می گرفت و کتاب ها و موضوعات علمی گوناگونی نیز تدریس می کرد که برخی  از آن ها دروسی بود که تازه فرا گرفته بود و با تسلط و اشراف بر آن ها و با شیوایی برای شاگردانش بیان می کرد .
در حوزه علمیه اصفهان
شیخ اسماعیل معزی (معزالدین) علوم مقدماتی و ادبیات عرب را نزد ملا عبد الرزاق جزی اصفهانی {۲} و میرزا احمد اصفهانی می گذراند و علوم بلاغی را از ملا محمد کاشانی (کاشی) و فقه و اصول  و دروس سطح  را نزد حاج میرزا بدیع درب امامی , سید محمد شوشتری و آقا سید محمد مهدی درچه ای فرا می گیرد.
پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح و عالی به درس خارج فقه و اصول آیت الله شیخ مرتضی ریزی و آیت الله حاج سید محمد باقر درچه ای راه یافت و خود صاحب نظر می گردد. {۳}
ادامه تحصیل در حوزه مقدس نجف اشرف
در آن زمان حوزه علمیه نجف اشرف سرآمد حوزه های درسی و از رونق ویژه ای برخورداد بود. از این روی شیخ اسماعیل برای کسب علم و معرفت بیشتر راهی نجف اشرف می شود تا در جوار بارگاه علوی از محافل علمی و درسی و معرفتی آن سامان بهره گیرد و توشه علمی و اخلاقی و عرفانی اندوزد.
شیخ اسماعیل معزالدین(معزی) در تاریخ بیست و سوم رجب سال ۱۳۲۱ هجری قمری در نجف اشرف به درس آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی که بسیاری از مجتهدان در درسش حاضر می شدند راه می یابد و به تلمذ می پردازد و توشه های فراوانی از خوشه های درخت پربار علمی و عرفانی این عالم بزرگ برمی گیرد.
استادان شیخ اسماعیل معزالدین در حوزه علمیه نجف اشرف
وی افزون بر شاگردی  آیت الله آخوند ملا محمد کاظم خراسانی از دیگر استادان حوزه ی علمیه نجف اشرف بهره می برد.
از جمله ی این بزرگان علم و معرفت که در تکوین شخصیت علمی و اخلاقی و معنوی شیخ اسماعیل معزالدین موثر بودند:
آیات عظام:
سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب کتاب گرانسنگ عروة الوثقی)؛
شیخ الشریعه اصفهانی؛
شیخ محمد حسین قمشه ای اصفهانی؛
آقا شیخ هادی تهرانی {۴}.
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
آیت الله معزالدین (معزی) مدت دوازده سال در نجف اشرف از این استادان بزرگ و کم نظیر و دیگر علمای طراز اول, کسب کمالات عالیه و علوم متعالیه می نماید. و خود نیز ضمن تحصیل به تدریس و تزکیه ی نفس و ریاضات شرعیه می پردازد.
مشایخ روایی
از جمله کسانی که به آیت الله معزالدین اجازه روایت دادند می توان از آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاجب کتاب ارزشمند کفایة الاصول) و آیت الله آقا شیخ محمد حسین قمشه ای و آیت الله شیخ الشریعه اصفهانی نام برد.
حالات معنوی و سلوک عرفانی و عبادی
در مدت اقامت در نجف اشرف, سحرگاهان به حرم مطهر امیرالمومنین حضرت علی (ع) مشرف می شود و پس از برپایی نماز شب و نماز صبح و زیارت آن مضجع شریف و خواندن زیارت جامعه و زیارت عاشورا و اقامه ی یک شبانه روز نماز قضا برای مرحوم پدرش, روح و روان خویش را در ملکوت الهی به پرواز در می آورد و با اذکار و ادعیه خاص به حضرت ولی عصر (عج) اظهار ارادت می کند.
و این چنین است که به جایگاه عرفانی و معرفتی والا و به گفته ی خواص و افراد مورد وثوق به منزلت طی الارض نایل می شود.
دریافت گواهی اجتهاد
از آیت الله شیخ اسماعیل معزی برای خواص نقل شده که گفته بود: شبی در خواب دیدم که امام زمان  علیه السلام ,تصدیق (گواهی) اجتهاد مرا با دست مبارکشان به من دادند.{۵}
همچنین افراد مورد وثوق و سالکان خاص دریافته بودند که آیت الله معزالدین به خدمت حضرت ولی عصر (عج) رسیده است.
مراحل و کیفیت تشرف ایشان به محضر حضرت مهدی صاحب زمان (عج) این چنین است که هر هفته از نجف به مسجد سهله می رود و چنان خالصانه بر این کار هفتگی و زیارات و اذکار مداومت می نماید که موفق به درک محضر آن حضرت می شود.
آیت الله معزالدین  در نجف اشرف  نذر می کند که به غذایی اندک اگرچه چند دانه ی خرما قناعت نماید و تنها رفع گرسنگی کند و برخی ایام را به روزه و امساک بگذراند تا با این صرفه جویی, بخش زیادی از حقوق (شهریه) ماهیانه ی خویش را به طلبه های نیازمند و کوشا در درس و عبادت بپردازد.
زیارت سید الشهداء
افزون بر مداومت به قرائت زیارت عاشورا با آداب ویژه, در فرصت های مناسب نیز به شوق زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام از نجف با پای پیاده به کربلا مشرف می شود و از فیوضات قدسی سیدالشهداء بهره مند می گردد.
سرانجام پس از دوازده سال اقامت در نجف اشرف و کسب علم و معرفت و تدریس و تزکیه نفس در تاریخ ۲۱ (بیست و یکم) رجب ۱۳۳۳ به ایران و اصفهان باز می گردد و مورد استقبال علما و مردم اصفهان قرار می گیرد.
فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ {۶}
در آن زمان در هر محله ای در اصفهان چندین مجتهد بوده و چون حوزه علمی نجف اشرف سرآمد حوزه ها بود, علما و مردم از دانش آموختگان نجف اشرف , استقبال بیشتری می کردند. از این رو چندین روز به دیدن ایشان آمده و در جلسات دوستانه دید و بازدید هر یک از علما یک بحث علمی و فروعی از فقه و اصول و کلام  و تفسیر مطرح می کنند و با پاسخ ها و توضیحات و تبیین و تفسیرهای عالمانه, لطیف و منطقی آیت الله معزالدین(معزی) مواجه می شوند و گستردگی دانش و اطلاعات دقیق و ظریف علمی و معرفتی ایشان را تحسین می نمایند. و او را فقیهی بزرگ و صاحب نظری سترگ می یابند که از گنجینه ای غنی و دانشی گسترده و معرفتی ژرف و بیانی شیوا برخوردار است.
استقبال مردم و علما از ایشان
مراجع زمان, علمای اصفهان و مردم فرهنگ پرور و عالم دوست اصفهان از آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین می خواهند که برای اقامه ی نماز جماعت و پاسخگویی به مسایل شرعی و رسیدگی به محرومان در مساجد اصفهان حضور یابد و  برای تربیت طلاب علوم دینی و دانش افزایی فاضلان و پژوهشگران در مدارس علمی و دینی اصفهان تدریس نماید.
مساجد و حوزه های درسی
آیت الله آقا شیخ اسماعیل معزی در مسجد کمر زرین و مسجد سلام به اقامه ی نماز جماعت می پردازد و در مدرسه علمیه نوریّه {۷} و مدرسه علمیه کاسه گران- حکیمیه- {۸} و مدرسه علمیه جدّه بزرگ تدریس می کند.
اهتمام او در پرورش طلاب مثال زدنی است به گونه ای که افزون بر دلسوزی فراوان که نسبت به تربیت علمی,اخلاقی و معرفتی طلاب نشان می دهد, برای حل مشکلات آنان به ویژه مشکلات مالی و معیشتی و خانوادگی و اجتماعی طلاب از هیچ کوشش و اقدام و فداکاری دریغ نمی نماید.
مدرسه علمیه نوریه شاهد زحمات و تلاش های بی دریغ وی می باشد به گونه ای که آیت الله معزی این نهاد آموزشی را از حالت رکود خارج کرده و احیا می سازد و اهل علم و طلاب را در آن اسکان می دهد و حوزه درسی آن را فعال نموده و چنان با تدبیر  و ظرافت خاص عمل می کند تا این مرکز علمی را از شر غاصبان و بداندیشان (و همفکران رضاشاه) حفظ و مصون نماید. {۹}
این مرکز آموزشی به همت آیت الله معزالدین چنان رونق می یابد که خاستگاه پرورش و رشد و شکوفایی طلاب و فاضلان و عالمان می گردد. {۱۰}
پرورش استعدادها
آیت الله معزی(معزالدین) جوانان با استعداد و مومن و متعهد را برای تحصیل علوم اسلامی و معارف قرآنی تشویق می کند. از این رو یکی از فرزندانش, واعظ شهیر و خطیب توانا: حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابوالفضل معزی (۱۳۰۴- ۱۳۷۹ هجری شمسی) با راهنمایی و تربیت وی به تحصیل علوم دینی (در اصفهان,قم و نجف) می پردازد و یاد و راه پدر بزرگوار خویش را  پویا و زنده می دارد.{۱۱}
بازوی مرجعیت و راهگشای دشواری ها
آیت الله شیخ اسماعیل معزی (معزالدین) سال های متمادی بازوی توانمندی برای آیت الله آخوند ملا محمد حسین فشارکی است که به مرجع و فقیه عراقین شهرت دارد.{۱۲}
بسیاری از مشکلات مردم برای راه گشایی و حل و فصل و مرافعات و دعاوی و پاسخ گویی به استفتائات و راهنمایی و مشاوره و ارشاد مردم از جانب آیت الله ملا محمد حسین فشارکی به آیت الله آقا شیخ اسماعیل معزی (معزالدین) ارجاع می شود. {۱۳}
حفظ و احیای حوزه و مدارس دینی
آیت الله معزالدین در دوران سخت حکومت پهلوی اول که بر حوزه های علمیه سایه (سنگین و تاریکی) افکنده بود, با تمام وجود به پرورش طلاب و اندیشمندان و پژوهشگران دینی در مدرسه علمیه خالصیه می پردازد.
این نهاد آموزشی در عصر صفوی از مدارسی بود که عالم جلیل سید نعمت الله جزایری در آن تدریس داشته است. {۱۴}
شیخ اسماعیل معزی (معزالدین) در بدترین و دشوارترین دوران تنگدستی و مشکلات مادی مردم و روزهای اشغال ایران به دست متفقین, از هرگونه فداکاری و جان فشانی و تلاش برای رفع مسایل و نیازهای جامعه به ویژه اهل علم دریغ نمی نماید.
آیت الله ابراهیم امینی {۱۵} که در آن زمان از طلاب مدرسه نوریه و از شاگردان آیت الله معزالدین بوده است می گوید: (افزون بر تلاش های علمی و تربیتی) از جمله اقدام های آیت الله آقا شیخ اسماعیل معزی در آن موقعیت سخت (معیشتی) تهیه نان برای طلاب بود. (همچنین بارها) از میدان کهنه (سبزه میدان) اصفهان میوه (و خوراکی هایی) خریداری کرده و می آورد داخل مدرسه و به طلبه ها که گرد او جمع می شدند می داد و به آنان رسیدگی می کرد. در آن زمان شهریه قابل توجهی هم برای طلاب نبود و اهل علم در مضیقه (و تنگنای شدیدی) بودند. {۱۶}
آیت الله ابراهیم امینی در زندگی نامه خود چنین می نویسد:
به توصیه اساتید و دوستان براى ادامه تحصیل به اصفهان رفتم و در مدرسه نوریه ساکن شدم. سرپرست مدرسه آقاى حاج شیخ اسماعیل معزى (معروف به پشمى) مردى دانشمند، خوش اخلاق، دل‏سوز، زاهد و مخلص بود. براى تأمین هزینه طلاب کوشش مى‏کرد. با آن که زندگى در اصفهان دشوارى‏هاى بسیارى به همراه داشت با شور و شوق بسیار به درس و بحث پرداختم و توجه به خدا و انجام فرایض دینى و اخلاص در عمل، زندگى را بر من آسان مى‏کرد.

آن دوران، بسیار خوش و زیبا بود و اکثر طلاب همین حال را داشتند. منطق زهد و عبادت و کوشش در تحصیل، بر مدارس علوم دینى حاکم بود.
تشکیل جلسات بحث علمی ویژه فرهیختگان
جلسات بحث در مدرسه خالصیه برگزار می شود و عده ای از علمای بزرگوار در این مدرسه، هفته ای دو جلسه مباحثه علمی برقرار می کنند:
۱- آیت الله حاج میرزا ابوالحسن بن حاج عبد الغفار تویسرکانی متوفای ۱۳۸۳ هجری قمری که از محترمین علمای اصفهان بوده است.
۲-  آیت الله آقا شیخ محمد اسماعیل بن محمد حسن معزی {معزالدین} متوفای ۱۳۶۳ هجری قمری که از مجتهدین بزرگوار (شاگرد آخوند خراسانی)بوده است.
۳-آیت الله حاج میرزا محمد باقر تویسرکانی متوفای ۱۳۷۴ هجری قمری که از مجتهدین بوده است.
۴-   آیت الله آقا میرزا حسن بن ملا علی کاشانی متوفای ۱۳۷۷ هجری قمری(از علمای محقق).
۵-  آیت الله آقا میرزا رضا فرزند حاج ملا طاهر شهرکی معروف به الهی متوفای ۱۳۷۴ هجری قمری. {۱۷}
در محضر قرآن و در مکتب اهل بیت(ع)
ایشان افزون بر کرسی تدریس در حوزه علمیه, در مسجد سلام به تبلیغ اسلام و  تفسیر قرآن و تبیین فرهنگ و معارف نبوی (ص) و علوی می پردازد و دوستداران اهل بیت (ع) را با سیره و سخن آن بزرگواران آشنا می سازد و شهد گوارای دعا و نیایش را در کام تشنه کامان وادی حیرت می چکاند و قلوب آنان را با آیات الهی منور می کند؛ به گونه ای که جمعی از خواص عالمان دینی و طلاب و مؤمنان و شاگردان ممتازش گرد او آمده و به راهنمایی و پیشاهنگی آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین که ملهم از قرآن و روایات است به مشارطه و مراقبه و محاسبة النفس روی می آورند و خویشتن خویش را در زمزم زلال قرآن و معارف اسلامی و اذکار و ادعیه و زیارات شستشو می دهند.
ایشان هر شب دعای کمیل می خواند و هر ماه اعمال ویژه ام داوود انجام می دهد و انس خاصی با مسجد دارد.

گاهی با تکیه به دیوار به صورت نشسته, به خواب کوتاهی بسنده می کند و سپس به مطالعه و نگارش کتاب و عبادت می پردازد.

آیت الله معزی برای درک شب قدر واقعی, یک سال تمام شب ها را به احیا و عبادت در مسجد سلام می گذراند و سپس به درخواست جمعی از خواص این کار را تکرار می کند و یک سال دیگر نیز همه ی آداب احیا و عبادت و شب زنده داری را به جامی آورد.
یکی از طلاب فاضل آن زمان که با گذشت زمان خود، عالمی بزرگ و مدرسی سترگ گردید، در پاسخ پرسشی که مربوط به بزرگان حوزه ی اصفهان و تعلیم و تربیت طلاب است چنین می گوید:
“… غیر از آقا سیدعلی نجف آبادی … مرحوم آقا سیدمحمدباقر درچه ای, استاد مرحوم آیت الله بروجردی, حاج شیخ محمدرضا خراسانی, حاج شیخ محمدرضا مسجد شاهی, شیخ اسماعیل معزّی(معزالدین) از شاگردان آخوند خراسانی, در حوزه ی علمیه اصفهان حضور داشتند. آقا شیخ اسماعیل معزی, مردی زاهد و متقی بود.
از آن جا که بنده با فرزند ایشان, شیخ ابوالفضل معزی (معزالدین), دوست بودم و تابستان ها به اصفهان می رفتم, ناظر فعالیت ها و برنامه های آن مرحوم در مدرسه ی نوریّه بودم.ایشان, مدرسه را با برنامه ی خوبی اداره می کرد و به همه ی جوانب زندگی طلاب مدرسه, اعم از مادی و معنوی توجه داشت.
آن بزرگوار, وجوهات و کمک های مالی را دقیقا بین طلاب تقسیم می کرد و برای خود, با این که عائله مند بود, به اندازه ی سهم یک طلبه اختصاص می داد. گاهی اتفاق می افتاد که از ما پول قرض می گرفت”.{۱۸}
دقت نظر، هوش و دانش سرشار
عالم بزرگ و محقق سترگ شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب نقباءالبشرفی القرن الرابع عشر از شیخ اسماعیل معزی (معزالدین) به نیکی یاد کرده و او را عالمی بزرگ و صاحب نظری ژرف اندیش معرفی می کند و چند عنوان از کتاب های ایشان را بر می شمارد.{۱۹}
آقا شیخ اسماعیل معزالدین از هوش و حافظه ی نیرومندی برخوردار بود و افزون بر این که آیات و احادیث و ادعیه ی فراوانی در حافظه داشت, متن برخی از کتب درسی حوزه ها را نیز به خوبی حفظ کرده و به ویژه کتاب کفایة الاصول مرحوم آخوند خراسانی را از حفظ می خواند و آن را شرح و تبیین می کرد.
در جلسه ای که برخی از عالمان و فاضلان اصفهان گرد هم می آیند و درباره ی یکی از مطالب مهم کفایه با یکدیگر بحث می کنند و متن کفایه را نیز برای شاهد بحث خود می خوانند، از آقا شیخ اسماعیل در این باره سئوال می کنند، ایشان می گوید: “عبارت را اشتباه خواندید و به درستی تبیین و شرح نکردید”. سپس به درستی آن را می خواند و به زیبایی و عالمانه تبیین می کند. و همه حاضران آن را تصدیق می نمایند.
این در حالی بود که مدتی از ضعف بینایی ایشان می گذشت. اما حافظه ی نیرومند و احاطه ی بر متون حوزوی این توانایی را در این  مرد الهی پدید آورده بود.
در جلسه ای دیگر که درباره ی نظر آیت الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی بحث و گفت و گو و مناقشه بالا می گیرد. آقا شیخ اسماعیل معزالدین می گوید : شما به خوبی و درستی نظر آقا سیدابوالحسن را در نیافته اید . من چندین سال با ایشان مباحثه داشتم و نظر آقا سید این چنین است. {۲۰}
تحقیق و تالیف
آبت الله آقا شیخ اسماعیل معزی ضمن حفظ سنگر محراب و تدریس و وعظ و خطابه و احیا و شب زنداری و مداومت بر ادعیه و زیارات و مراقبات و ریاضات شرعیه و سیر و سلوک الهی و عرفانی و کسب فیوضات خاصه از زمزم جوشان معارف اهل بیت (ع) به امور پژوهشی و علمی و  نگارش نیز همت می گمارد و آثاری در فقه و اصول و کلام و اعتقادات و اخلاق پدید می آورد :
تالیفات آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین(معزی) اصفهانی
۱-  رساله در اجتهاد و تقلید {۲۱}
۲-رساله در حجیّت ظنّ (مشتمل بر سه بخش){۲۲}
۳-رساله در استصحاب {۲۳}
۴- رساله در قاعدة لاضرر و لاضرار {۲۴}
۵-رساله در تجزی در اجتهاد {۲۵}
۶-رساله در برائت {۲۶}
۷-رساله در انسداد {۲۷}
۸-رساله در تعادل و تراجیح {۲۸}
۹-رساله در خمس {۲۹}
۱۰- رساله در طهارت {۳۰}
۱۱-   رساله در رهن {۳۱}
۱۲-   رساله در قضاء و شهادت {۳۲}
۱۳-   رساله در وقف {۳۳}
۱۴-   اجزاء متفرقه در اصول {۳۴}
۱۵-   شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی {۳۵}
۱۶-   تقریرات درس اصول آخوند خراسانی {۳۶}
۱۷-    تقریرات مباحث فقهی آخوند خراسانی {۳۷}
۱۸- اصول الایمان (در کلام و اعتقادات) {۳۸}
۱۹-   مجالس الموحدین {۳۹}
۲۰-   قضایای غریبه و عجیبه {۴۰}
اجازه روایتی آیت الله مرعشی نجفی از آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین (معزی)از جمله کسانی که موفق به کسب اجازه روایتی از آیت الله معزالدین(معزی) می شود، آیت الله العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی است.{۴۱}
آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین (معزی) را که از مشایخ او به شمار می آید با عناوینی والا ستوده است. {۴۲}
در کتاب المسلسلات فی الاجازات، تصویر متن اجازه روایتی آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین به آیت الله مرعشی آمده است. {۴۳)
رحلت
سرانجام این عالم عامل و فقیه زاهد و مدرس محقق (آیت الله معزالدین) در سن ۷۵ سالگی, در شب جمعه بیست و سوم ذی القعده سال ۱۳۶۳ هجری قمری به بارگاه ربوبی بار یافت و به جایگاه رضوان من الله اکبر و جنت لقاء نایل گشت و در تکیه کازرونی اصفهان{۴۴} به خاک سپرده شد.
همسر و فرزندان
همسر ایشان از خانواده ی اهل علم بود و آرامگاهش در تکیه کازرونی است.آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین، شش فرزند داشتند (چهار پسر و دو دختر ): حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابوالفضل و آقایان مرتضی (که آرامگاهش در تکیه کازرونی است)، باقر و حسین معزالدین (که دوستدار مکتب نبوی و اهل بیت-ع- بودند).دو دختر ایشان: یکی با حجت الاسلام سید باقر عمادالواعظین(موسوی) ازدواج کرد و دیگری با یکی از افراد متشخص و اصیل در تهران وصلت نمود.

------------------------------------
منابع و پی نوشت ها:
۱-  تاریخ تولد ایشان را شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب نقباء البشر فی القرن الحادی عشر,ج۱,ص ۱۵۳ به سال ۱۲۸۸ هجری قمری ذکر کرده است که همین تاریخ صحیح است. زیرا سن ایشان هنگام رحلت ۷۵ سال بوده است؛ اگرچه در کتاب المسلسلات فی الاجازات,ج ۲,ص ۳۰۲ اجازه روایتی را که آیت الله شیخ اسماعیل معزالدین اصفهانی برای آیت الله مرعشی نجفی نوشته اند , سال تولد، ۱۳۰۹(هجری قمری) درج شده است.
۲- فرهنگ و تاریخ گز برخوار (اصفهان) ,ص ۱۷۸
۳-  الاجازه الکبیره صص ۳۰ و ۳۱ ؛ المسلسلات فی الاجازات ج ۲, ص ۳۰۲
۴-  نقباء البشر فی القرن الحادی عشر, ج۱ صص ۱۵۳ و ۱۵۴ ؛ المسلسلات ج۲,ص۳۰۲
۵-  در کتاب قضایای عحیبه و غریبه، این مطلب به دست خط خود ایشان نگاشته شده است.
۶- سوره توبه، آیه ۱۲۲
۷-  آقا شیخ اسماعیل معزی {معزالدین} پس از آن که سال ها ی سخت و خفقانی شدید حکومت پهلوی سپری گردید و مدرسه نوریه به صورت مخروبه ای در آمده بود در احیای آن کوشیدند و عده ای طلبه در آن اسکان دادند. ایشان نه تنها مدرس مدرسه بلکه احیاگر آن نیز بوده اند. (تشیع و حوزه ی علمیه اصفهان،ج ۲،ص ۲۰۸ به نقل از دارالعلم شرق ص۲۵۶)
۸-  مدرسه علمیه حکیمیه (مدرسه کاسه گران) به مناسبت بانی آن، حکیم الملک اردستانی، حکیمیه نامیده شده است. (تشیع و حوزه ی علمیه اصفهان، ج ۲، ص۱۵۳)
۹-  تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ج ۲، ص ۲۰۸
۱۰- تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ج ۲، ص ۲۰۸
۱۱- مصاحبه مولف کتاب روضه رضوان با آیت الله ابراهیم امینی در قم (چهارشنبه بیست و چهارم اسفند ماه ۱۳۸۴)
۱۲- به نقل از آیت الله دکتر جمال موسوی اصفهانی
۱۳- از چهره های علمی مدرسه نوریه ، عالم زاهد و مجتهد بزرگوار آقا شیخ اسماعیل معزی {معزالدین} متوفای ۱۳۶۳ هجری قمری که از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی و آقا شیخ هادی تهرانی بوده و در حوزه علمیه اصفهان به تدریس و تربیت طلاب اشتغال داشته است و در حل و فصل خصومات و افتاء و سایر برنامه های دینی، همکار و یاور مرحوم آخوند فشارکی بوده است. تالیفاتی از قبیل: ۱- اصول الایمان؛ ۲- تقریرات درس مرحوم آخوند خراسانی؛ ۳- شرح بر کفایه الاصول؛ ۴- مجالس الموحدین؛ ۵- شانزده رساله در مباحث مختلف فقه و اصول؛ ۶- قضایای غریبه و عجیبه و… داشته است. (تشیع و حوزه علمیه اصفهان،ج ۲،ص۲۰۷ به نقل از دانشمندان و بزرگان اصفهان،ص۱۳۶)
۱۴- تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ج۲، ص ۱۵۸ و ۱۵۹
۱۵- مدرس برجسته حوزه علمیه قم و امام جمعه شهر مقدس قم و صاحب تالیفات و آثار ارزنده
۱۶- مصاحبه مولف کتاب روضه رضوان با آیت الله ابراهیم امینی در قم (چهارشنبه بیست و چهارم اسفند ماه ۱۳۸۴)
۱۷- تشیع و حوزه ی علمیه اصفهان، ج ۲، ص ۱۵۹و ۱۵۸ به نقل از دارالعلم شرق ص۲۳۱
۱۸- مجله حوزه شماره ۴۸ ( بهمن و اسفند ۱۳۷۰ ) ص ۳۷ (مصاحبه) با آیت الله شیخ محمود غروی اصفهانی(از مدرسان حوزه علمیه قم)
۱۹- نقباء البشر، ج۱، صص ۱۵۳و۱۵۴
۲۰- به نقل از آیت الله دکتر جمال موسوی اصفهانی
۲۱- المسلسلات فی الاجازات،ج۲،ص۳۰۲
۲۲- همان،ص۳۰۳
۲۳- همان
۲۴- همان،ص۳۰۲
۲۵- همان
۲۶- همان
۲۷- همان
۲۸- همان
۲۹- همان۳۰۳
۳۰- همان
۳۱-  همان
۳۲- همان معجم المولفین،ج۳،ص ۱۳۵
۳۳- المسلسلات فی الاجازات،ج۲،ص۳۰۳
۳۴- معجم المولفین،ج۳،ص۱۳۵
۳۵- همان
۳۶- همان
۳۷- المسلسلات فی الاجازات،ج۲،ص۳۰۲
۳۸- معجم المولفین،ج۳،ص۱۳۵
۳۹- همان
۴۰- الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۷، ص۱۵۴؛ معجم المولفی الشیعه،ص ۳۶
۴۱- المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۳۰۲
۴۲- المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۳۰۲
۴۳- المسلسلات فی الاجازات، ج۱، ص۲۰۰
۴۴- در این تکیه عده ای از علمای بزرگ اصفهان مدفون گشته اند. به ویژه در بقعه ی اصلی تکیه از جمله : مجتهد عادل و فقیه فاضل مرحوم آقا شیخ اسماعیل معزی (معزالدین) متوفای ۱۳۶۳ قمری که از شاگردان والامقام مرحوم آخوند ملا محمد کاظم خراسانی(قدس سره) بوده و در اصفهان به تدریس و قضاوت شرعیه اشتغال داشته و بیش از بیست کتاب و رساله در فقه و اصول {و کلام و اخلاق} از خود به یادگار گذاشته است که از جمله آن ها شرحی محققانه بر کفایه الاصول می باشد. (تشیع و حوزه ی علمیه اصفهان، ج ۲، ص۴۶۳ به نقل از  رجال اصفهان،ص ۶۸ و دانشمندان و بزرگان
اصفهان،ص۱۳۶)
منبع : Moezi.com