دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

زنبورها جهان را سریعتر از انسان می بینند



 

زنبورها جهان را پنج بار سریعتر از انسان می بینند

 

 

زنبورها جهان را پنج بار سریعتر از انسان می بینند

 

 

دانشمندان دانشگاه لندن طی تحقیقاتی جدید توانسته اند پرده از توانایی دیگری از زنبورها بردارند که بر اساس آن این حشرات سودمند، جهان را با سرعتی پنج برابر بیشتر از انسان مشاهده می کنند.

 


این توانایی می تواند زنبورهای عسل را به جاندارانی تبدیل کند که قادرند سریعتر از همه جانداران، جهان را به شکل رنگی مشاهده کند. توانایی که با فراهم آوردن امکان ردیابی دشتها و علفزارهایی که در تاریکی قرار گرفته اند شانس یافتن غذا را برای زنبورها افزایش خواهد داد.

 


قدرت مشاهده اطراف در سرعت بالا در حشره هایی که با سرعت پرواز می کنند امری رایج است زیرا به این شکل می توانند به راحتی از شکارچیان خود فرار کرده و حین پرواز با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

 


با این حال تا به حال مشخص نبود آیا سرعت بالای پرواز زنبورها بر روی دید قدرتمند و تمام رنگی آنها تاثیر دارد یا خیر.

 


تحقیقات اخیر توانسته است اطلاعات جدیدی را در رابطه با این موضوع آشکار کند، دانشمندان بر اساس یافته های خود اعلام کردند سرعت دید این حشرات در کندترین حالت نیز دو برابر دید انسان است.

 


شاهد این فرایند نیز در زندگی روزانه انسانها بارها تجربه شده است. انسانها قادر نیستند به راحتی مسیر پرواز یک حشره که با سرعت در حال پرواز است را دنبال کنند اما حشرات خود می توانند مسیر حرکت یکدیگر را به خوبی دنبال کنند.

 


به گفته دانشمندان سرعت دید در جانداران به سرعت عملکرد سلولهای ردیاب نور در چشمهای جاندار بستگی دارد.

 


به بیانی دیگر هر چه این سلولها با سرعت بالاتری تصویر بخشی از جهان را به ثبت رسانده و آن را به مغز انتقال دهند، سرعت دید جاندار نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

 


زنبورهای عسل از قدرت بینایی رنگی خود به شیوه های مختلفی استفاده می کنند. این حشرات اولین جاندارانی هستند که رنگی بودن قدرت دید آنها به اثبات رسیده و از آن زمان تا به حال زنبورها نشان داده اند از این توانایی خود به خوبی استفاده می کنند.

 


ردیابی نورهای ضعیف و منطقه های تاریک، شناسایی اشکالی مانند ورودی کندو و مهمتر از همه توانایی شناسایی رنگ گلهایی که شهد دارند از قابلیتهایی است که دید رنگی زنبورها به آنها بخشیده است.

 

 


ویدیو مرتبط :
مردم قبیله ای که برای اولین بار انسان می بینند!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا انسان جهان را رنگی می‌بیند؟



 

 

چرا انسان جهان را رنگی می‌بیند؟

 

 

برخی از محاسبات و تخمینها نشان می‌دهد چشم انسان از توانایی تشخیص یک تا 10 میلیون رنگ مختلف برخوردار است اما وجود گروهی کوچک از زنان که چهار نوع سلول مخروطی در چشم آنهاوجود دارد نشان می‌دهد امکان تشخیص تعداد بسیار بیشتر از 10 میلیون رنگ وجود دارد.

 

گلهای بنفشه نیلی رنگند و گلهای رز قرمز رنگ، اما شاید تمامی‌این رنگها در ذهن شما باشند. قرمز بودن یک شیئی به چه معنی است؟ آیا شما رنگ آبی را همانطور می‌بینید که افراد اطراف خود را مشاهده و درک می‌کنید؟

 

بسیاری از دانشمندان باور دارند انسانها از قدرت دیدی رنگی برخوردارند که این قدرت معمولا در میان جوامع و فرهنگهای مختلف ثابت و پایدار است و در پس این پایداری نیز دلایل تکاملی نهفته است.

 

"مارک چنگیزی" دانشمند علوم شناختی در موسسه پلی تکنیک رنسلر در تروی نیویورک معتقد است حالات روحی و احساسات پایه های اصلی بینایی رنگی است و این توانایی ارتباطات عمیقتر و غنی تری با مابقی جهان ادراکی انسان دارد.

 

اما برخی از انسانها واقعا رنگ قرمز را به شکلی که اکثر انسانها آن را درک می‌کنند، نمی‌بینند. در حدود هشت درصد از مردان در متمایز کردن رنگها از یکدیگر دچار مشکل هستند و کمتر از 0.5 درصد از زنان مشکلی مشابه دارند.

 

بینایی رنگی بر اساس گیرنده های نوری در چشم رخ می‌دهد که به سلولهای مخروطی شهرت دارند و در حدود 6 تا هفت میلیون از آنها در شبکیه چشم انسان وجود دارد. انسانها معمولا از سه نوع از این سلولها برخوردارند که هر یک از آنها نسبت به طول موجهای کوتاه، متوسط و بلند واکنش نشان می‌دهند. آبی نیلی و متمایل به بنفش مرز طول موجهای کوتاه و قرمزها در مرز طول موج بلند قرار دارند. چشم در عین حال از حدود 120 میلیون رشته میله مانند برخوردار است که تنها قادر به جذب نور هستند و واکنشی نسبت به رنگ ندارند.

 

بر اساس برخی از محاسبات و تخمینها چشم انسان از توانایی تشخیص یک تا 10 میلیون رنگ مختلف برخوردار است، در عین حال وجود گروهی کوچک از زنان که چهار نوع سلول مخروطی در چشم آنها وجود دارد نیز نشان می‌دهد امکان تشخیص تعداد بسیار بیشتر از 10 میلیون رنگ نیز توسط انسان وجود دارد.

 

در بیشتر موارد کور رنگی، سیستم مخروطی چشم برای طول موجهای متوسط یا بلند دچار اختلال شده و باعث می‌شود رنگهای قرمز، سبز و گاه زرد مشابه یکدیگر به نظر بیایند. در موارد نادری از کور رنگی افراد توانایی تشخیص رنگ زرد را از آبی نداشته و در بدترین حالت بیمار تمام جهان را به رنگ خاکستری می‌بیند.

 

سگها و گربه ها به صورت ژنتیکی کور رنگ هستند و تنها قادر به درک سایه هایی ضعیف از رنگ هستند. به بیانی دیگر قدرت بینایی آنها در شب است و در تاریکی از قدرت دید محیطی بالایی برخوردارند. حشرات از طریق صدها هزار واحد گیرنده نور، جهان را به شکل ساختاری موزائیک مانند می‌بینند و از سویی دیگر برخی از حیوانات نیز هستند که از بینایی رنگی قدرتمندتر از انسان برخوردارند، برای مثال کبوترها و ماهی های قرمز یا گلدفیش ها توانایی دیدن امواج ماوراء بنفش را نیز دارند، امواجی که چشم انسان قدرت دیدن آن را ندارد.

 

"دیوید هیلبرت" استادیار فلسفه در دانشگاه ایلینویز معتقد است انسان در دیدن نسبت به دیگر پستاندارن فوق العاده است اما نسبت به استانداردهای بزرگتری از قدرت دید کاملا معمولی و متوسط به شمار می‌رود. بیولوژیستها بر این باورند سیستم بینایی جانداران طی میلیونها سال تکامل یافته و دلیل پایداری برخی از ساختارهای خاص در بینایی آنها ناشی از ویژگی هایی است که برای بقای جاندار در آن ساختارها نهفته بوده است.

 

 

چرا انسان جهان را رنگی می‌بیند؟


یکی از فرضیه‌ها در رابطه با منشاء دید رنگی انسان این است که چنین توانایی به انسانهای اولیه کمک می‌کرده تا بتوانند میوه های قرمز رنگ را در میان برگهای سبز رنگ درختان تشخیص دهند. به گفته "استفان پالمر" استاد علوم شناختی دانشگاه کالیفرنیا برکلی، دید رنگی به طور کلی در تشخیص اجسام و ساختار فضایی آنها از دیگر اجسام کمک می‌کند.

 

"مارک چنگیزی" نظری متفاوت داشته و بر اساس مطالعاتش معتقد است سیستم مخروطی چشم انسان به منظور ردیابی تغییرات هموگلوبینهای خون به واسطه نوسان در اکسیژن رسانی خون تکامل یافته اند. به بیانی دیگر چشم انسان آنچه در زمان سرخ شدن ناشی از شرمساری و یا سفید شدن ناشی از ترس شدید به صورت فیزیولوژیکی رخ می‌دهد را می‌تواند با کمک طیفهای کامل رنگ انسانی مشاهده کند.

 

به گفته چنگیزی در میان موجودات نخستین، موجوداتی با صورتهای پر مو دارای سیستم بینایی ابتدایی بوده اند که تنها توانایی تشخیص آبی-زرد و خاکستری را داشته است؛ در حالی که موجوداتی با سیستم بینایی مشابه انسان از صورتهای بی مویی برخوردار بوده اند، زیرا به گفته چنگیزی دید رنگی به آنها امکان می‌داده است تغییرات احساس و سلامت بدن را با کمک تشخیص رنگهای قرمز، زرد، سبز و آبی در صورت یکدیگر، ردیابی کنند.

 

بر همین اساس چنگیزی طرحی ارائه کرده است تا بیمارستانها از لباسهایی با رنگمایه های نزدیک به پوست انسانها استفاده کنند تا پزشکان با جایگزین کردن این لباسها به جای لباسهای آبی یا سفید کنونی، بتوانند کوچکترین تغییرات را در رنگ بیماران تشخیص دهند.

 


همه افراد قرمز را یکسان می‌بینند؟


چنگیزی بر اساس مطالعات خود بر روی نخستینیان و دید رنگی معتقد است درک انسانها از رنگ باید پدیده ای ثابت باشد. اما دیگر مطالعات نشان می‌دهد دیدن رنگها گاه مشابه چشیدن طعم غذا است، چنانکه طعمی‌خوشایند گاه برای فردی ناخوشایند و تلخ بوده و برای دیگری شور یا بی مزه به نظر می‌آید. درست مشابه زمانی که درجه ای از رنگ زرد می‌تواند برای افراد مختلف زیبا یا آزار دهنده به نظر آید.

 

معمولا افراد به صورت طبیعی طعم غذاهای کپک زده یا فاسد را دوست ندارند که این رفتار از سودمندی تکاملی برخوردار است زیرا احتمال خورده شدن چنین غذاهایی توسط انسان کاهش یافته و از بیماری یا مرگ آنها جلوگیری خواهد کرد. پالمر معتقد است این رفتار درباره رنگها نیز صحت دارد زیرا انسانها برخی از رنگها از قبیل آبی آسمان پاک یا رنگ آب تمیز را سودمند و رنگ غذاهای فاسد و یا زباله های بیولوژیکی را ناخوشایند می‌دانند.

 

به گفته پالمر، آبی یکی از محبوب ترین رنگها به شمار می‌رود زیرا نشان دهنده موارد مثبتی از قبیل آسمان پاک است. سبز-زرد در مقابل یکی از ناخوشایندترین رنگها است زیرا معمولا مواد سمی‌را یادآور می‌شود. نتایج مطالعات جدید پالمر نیز نشان می‌دهد اولویت رنگی در افراد مختلف با میزان علاقه آنها به جسمی‌با رنگ مشابه ارتباط نزدیک دارد.

 

 

همچنین احساس افراد نسبت به رنگها متناسب با محیطی که فرد در آن قرار دارد در طول دوره زندگی تغییر می‌کند. پالمر می‌گوید اعتقادی به وجود تجربه حسی خالص از رنگها ندارد و علاقه انسانها به رنگ به اجسامی‌ارتباط دارد که مورد علاقه انسان است.