دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

بیوگرافی ژوزه ساراماگو، کارگری که جایزه نوبل گرفت



ژوزه ساراماگو,بیوگرافی ژوزه ساراماگو,زندگینامه ژوزه ساراماگو

ژوزه ساراماگو، نویسنده پرتغالی

 

ژوزه ساراماگو، کارگری که جایزه نوبل گرفت
زادروز : ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲
مرگ : ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ میلادی
ملیت : پرتغالی
پیشه : نویسنده
سال‌های نویسندگی : ۲۰۱۰-۱۹۴۷

 

ژوزه ساراماگو (به پرتغالی: José de Sousa Saramago) نویسندهٔ پرتغالی (زادهٔ ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ و درگذشته ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰) برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است. ژوزه ساراماگو گرچه از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمان‌های آن وفادار بود اما هیچگاه ادبیات را به خدمت ایدئولوژی در نیاورد.

 

زندگینامه ژوزه ساراماگو
ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد.

 

رمان های ژوزه ساراماگو,بیوگرافی ژوزه ساراماگو,زندگینامه ژوزه ساراماگو

ژوزه ساراماگو برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است

 

اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه در ۱۹۴۷ به چاپ رسید ولی ناکامی او برای کسب رضایت ناشر برای چاپ کتاب دومش موجب شد رمان نویسی را کناربگذارد، تا این که با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا در سال ۱۹۸۲ و ترجمه آن به انگلیسی در ۱۹۸۸ شهرت به سراغ او آمد، رمانی تاریخی که به انحطاط دربار پرتغال در قرن شانزدهم می‌پردازد.


سبک ادبی ژوزه ساراماگو
منحصربه‌فردترین ویژگی آثار ساراماگو عدم کاربرد نشانگان سجاوندی به صورت متداول و استفاده از جملات بسیار طولانی است، که گاه در درون آن زمان نیز تغییر می‌کند. او از میان علائم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده می‌کند و از سایر علامات که مثلاً جمله سئوالی را مشخص می‌کند یا آن را در گیومه می‌گذارد و... مطلقاً می‌پرهیزد. گفتگوهای شخصیت‌های داستان را پشت سرهم می‌نویسد و مشخص نمی‌کند که کدام جمله را چه کسی گفته و به ندرت یک پاراگراف را تمام می‌کند.

 

اگرچه بسیاری از منتقدان ادبی ساراماگو را در ردیف نویسندگان پیرو سبک رئالیسم جادویی قرار داده و آثار او را با نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین مقایسه می‌کنند اما او خود را ادامه دهنده ادبیات اروپا و تأثیر پذیری خود را بیشتر از گوگول و سروانتس می‌داند. ساراماگو گاه در دل داستان‌های خود از جملات طعنه آمیزی استفاده می‌کند که ذهن خواننده را از حوادث تخیلی و غالباً تاریخی داستان خود به واقعیت‌های جامعه امروز معطوف می‌کند. نوک پیکان کنایه‌های ساراماگو معمولاً مقدسات مذهبی، حکومتهای خودکامه و نابرابری‌های اجتماعی است.

 

ژوزه ساراماگو,بیوگرافی ژوزه ساراماگو,آثار ژوزه ساراماگو

ساراماگو با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا در سال ۱۹۸۲مشهور شد

 

 رویکرد ساراماگو علیه مذهب آنچنان در رمان‌ها و مقالات او آشکار است که وزیر کشور پرتغال در سال ۱۹۹۲ در پی انتشار کتاب انجیل به روایت عیسی مسیح نام او را از لیست نامزدهای جایزه ادبی اروپا حذف کرد و این کتاب را توهینی به جامعه کاتولیک پرتغال خواند، ساراماگو پس از آن به همراه همسر اسپانیایی‌اش به تبعیدی خودخواسته به لانساروت جزیره‌ای آتشفشانی در جزایر قناری در اقیانوس اطلس رفت و تا آخر عمر در آنجا اقامت گزید.
ساراماگو به همراه ژان مورو عضو هیئت داوران پنجاه و چهارمین دورهٔ جشنواره بین‌المللی فیلم سن سباستین بود.

 

برخی از آثار ژوزه ساراماگو
-۲۰۱۱  - دفتر یادداشت (به پرتغالی: Caderno)
- ۲۰۰۸ - سفر فیل (به پرتغالی: A Viagem do Elefante)
- ۲۰۰۵ - وقفه در مرگ (به پرتغالی: As Intermitências da Morte)
- ۲۰۰۴ - بینایی (به پرتغالی: Ensaio sobre a Lucidez)
- ۲۰۰۳ - مرد تکثیر شده (به پرتغالی: O Homem Duplicado)
- ۱۹۹۵ – کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira)
- ۱۹۹۱ – انجیل به روایت عیسی مسیح (به پرتغالی: O Evangelho Segundo Jesus Cristo)
 ۱۹۷۷ - مبانی نقاشی و خطاطی (به پرتغالی: Manual de Pintura e Caligrafia)

 

سینما
فیلم دشمن به کارگردانی دنیس ویلنیو اقتباس ادبی از رمان مرد تکثیر شده(۲۰۰۴) است. فیلم سینمایی کوری به بازیگری مارک روفالو اقتباس ادبی از رمان کوری است.

منبع : fa.wikipedia.org


ویدیو مرتبط :
جایزه صلح نوبل!!!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ژوزه ساراماگو، کارگری که جایزه نوبل گرفت


ژوزه ساراماگو (Jose de Sousa Saramago) نویسنده پرتغالی 16 نوامبر 1922 به دنیا آمد و 18 ژوئن 2010 درگذشت. او از فعالان چپ پرتغال بود و از سال 1969 به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمان های آن وفادار ماند، اما ادبیات را به خدمت ایدئولوژی درنیاورد.





روزنامه اعتماد- ضمیمه کرگدن - اسدالله امرایی: ژوزه ساراماگو (Jose de Sousa Saramago) نویسنده پرتغالی 16 نوامبر 1922 به دنیا آمد و 18 ژوئن 2010 درگذشت. او از فعالان چپ پرتغال بود و از سال 1969 به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمان های آن وفادار ماند، اما ادبیات را به خدمت ایدئولوژی درنیاورد. فرهنگستان سوئد در سال 1998 به ستایش و تمجید از ژوزه ساراماگو پرداخت و نوشت: «آثار ساراماگو با تمثیل های ملهم از تخیل و شفقت و طعنه ما را بی وقفه وادار به ادراک یک واقعیت فرار و مبهم می کند.»

ساراماگو در دهکده ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده ای کشاورز به دنیا آمد. او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمره پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اولین رمان او به نام «اقلیم گناه» در سال 1947 به چاپ رسید، ولی نتوانست ناشرش را راضی کند کتاب دوم را هم چاپ کند. با انتشار کتاب «بالتازار و بلموندا» در سال 1982 و ترجمه آن به انگلیسی در سال 1988 شهرت به سراغ او آمد؛ رمان تاریخی که به انحطاط دربار پرتغال در قرن شانزدهم می پرداخت.

ژوزه ساراماگو، از کارگری تا جایزه نوبل!

زبان خاص ساراماگو تخیل و تاریخ و انتقاد از سرکوب سیاسی و مبارزه با فقر و ستم طبقاتی را با هم ترکیب می کند و شاعران و نویسندگان امریکای لاتین مانند گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا را به یاد می آورد، اما خودش معتقد است از سروانتس و گوگول بیشتر تاثیر پذیرفته است.

سبک منحصر به فرد ساراماگو در رمان هایش پرهیز از علائم سجاوندی متداول است و استفاده از جملات بسیار طولانی که گاه درون آن ها زمان نیز تغییر می کند. او از میان علائم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده می کند و از سایر علامت ها- مثل علامت سوال و نقل قول و گیومه و علامت تعجب- مطلقا پرهیز می کند.

ساراماگون تا زمان کسب جایزه نوبل، در ایران شهرتی نداشت و اثری از او منتشر نشده بود. اما بعد از آن اغلب کارهایش به زبان فارسی ترجمه شد که گاه حتی هر کتاب او با چند ترجمه مختلف به بازار نشر عرضه شد و هر کدام از این کتاب ها نیز به چاپ های متعدد رسید.

ژوزه ساراماگو، از کارگری تا جایزه نوبل!

ساراماگو معمولا حکومت های خودکامه و نابرابری های اجتماعی را به نقد می کشید و سیاست های کلیسای کاتولیک را که دست در دست نظام سلطه داشت، محکوم می کرد. رمان «کوری»، شاهکار ژوزه ساراماگو، اثری تحسین شده و جهانی از او است که تا به حال با سه ترجمه مشهور در ایران منتشر شده.

ترجمه اول را که فضل تقدم با آن است، به قلم خانم مینو مشیری با ویراستاری محمدرضا جعفری که از ویراستاران بنام هستند، نشر علم منتشر کرد. ترجمه بعدی را هم من انجام دادم و انتشارات مروارید آن را منتشر کرد که غلامحسین سالمی ویرایش آن را به عهده داشت. بعد از آن هم ترجمه مهدی غبرایی را نشر مرکز منتشر کرد که به چاپ های متعدد رسید.

در دولت قبل ترجمه من و مهدی غبرایی از انتشار بازماند و تا تغییر دولت، تغییری در سرنوشت آن ها اتفاق نیفتاد. این سه ترجمه در مجموع بیش از شصت بار تجدید چاپ شده اند.

ناشران و مترجمان دیگر هم بخت خود را با «کوری» آزموده اند: عاطفه اسلامیان در نشر آیین، کیومرث پارسای در نشر روزگار، کوروش پارسا در نشر حوض نقره، زهره روشنفکر در نشر مجید، محمدصادق سبط الشیخ در نشر میر سعیدی فراهانی و حبیب گوهری راد و بهاره پاریاب در نشر جمهوری. این دو مترجم آخر در نشر رادمهر هم این کتاب را منتشر کرده اند.

ژوزه ساراماگو، از کارگری تا جایزه نوبل!

داستان «کوری» پشت چراغ قرمز یک چهارراه در کشوری بی نام آغاز می شود. راننده اتومبیلی که به ناگاه کور می شود. به فاصله اندکی، افراد دیگری که همگی از بیماران یک چشم پزشک هستند، دچار کوری می شوند. پزشک با معاینه آن ها در می یابد که چشم این افراد کاملا سالم است، اما آن ها هیچ چیز نمی بینند. دولت تمامی افراد نابینا را جمع آوری و در ساختمان یک آسایشگاه جمع می کند.

پزشک نیز خود دچار این بیماری می شود. پلیس برای جلوگیری از شیوع بیماری، پزشک را نیز روانه آسایشگاه می کند. همسر پزشک نیز خود را به کوری می زند تا در کنار شوهرش باشد.

نیروهای امنیتی برای افراد غذا تهیه می کنند، اما برای عدم سرایت کوری غذاها را جلوی در آسایشگاه می گذارند و می روند. نابینایان برای تقسیم غذا با هم درگیر می شوند. کم کم خوی حیوانی افراد در این وضعیت فلاکت بار بروز می کند. عده ای از کورها که پیش از این اپیدمی هم کور بودند، تحویل غذا را به دست می گیرند و غذا را به افراد می فروشند. کورها برای زنده ماندن، از تمامی چیزهای باارزش خود می گذرند تا جایی که افراد زورگیر مسلح اما کور، از ناموس کورهای دیگر هم نمی گذرند. در این میان تنها زن دکتر در بهبود وضعیت افراد می کوشد، اما به هیچ عنوان اجازه نمی دهد کسی بفهمد که بیناست.

ژوزه ساراماگو، از کارگری تا جایزه نوبل!

بازگردیم به ترجمه های ساراماگو در ایران؛ زهرا رهبانی نیز «سفر فیل» را در نشر گل آذین منتشر کرده که استقبال خوبی از آن شده است. او نام نویسنده را خوزه ساراماگو ثبت کرده. «سال مرگ ریکاردو ریش»، «همه نام ها» و «تاریخ محاصره لیبون» را عباس پژمان در انتشارات هاشمی منتشر کرده و مهدی غبرایی «لم سنگی» را در نشر مرکز.

نشر مروارید «در ستایش مرگ» را با ترجمه شهریار وقفی پور و نشر ثالث «نوت بوک» را با ترجمه مینو مشیری منتشر کرده است. این کتاب آخر با عنوان «دفترچه یادداشت» با ترجمه محمدصادق رئیسی در نشر روزگار و با عنوان «دفتر یادداشت» با ترجمه علی قادری در نشر مروارید چاپ شده. این را هم ناگفته نگذارم که شهلا زرلکی نیز در کتاب «انسان گرای تمام عیار» به مرور آثار منتشرشده ساراماگو پرداخته است.