بررسی ولاستر، اولین خودروی 3 درب هیوندای

مجله تخت گاز: هیوندای سعی داشت سنت شکنی کند و با تولید جنسیس کوپه اولین قدم را در این راه برداشت. طراحی‌های پر انحنا و چشمگیر خبر از سرعت فزاینده رقابت این کمپانی با برندهای مطرح جهان می‌داد. تولید و عرضه ولاستر گامی دیگر در این راستاست تا هیوندای بار دیگر شگفتی‌آفرینی کند. فرصتی پیش آمد تا در اولین روزهای ورود این محصول به کشورمان، به تست و بررسی ولاستر، اولین خودروی 3 درب هیوندای بپردازیم.

طراحی خارجی و داخلی

تازه وارد است و طبق معمول نگاه کنجکاو عابران را به سوی خود می‌کشاند. ولاستر در نمای جلو طراحی جنسیس کوپه 2013 را به عاریت گرفته، چراغ‌های کشیده و جلوپنجره بزرگ. اما در نمای پشت کاملا منحصربه‌فرد است. شیشه عقب بسیار کوچک، دوربین در زیر آرم هیوندای که تصویر عقب را در مانیتور 7 اینچی نمایش می‌دهد، ارتفاع کم قسمت انتهایی، بالچه برای تعادل عرضی، اگزوز دوبل وسط سپر و چراغ عقب با ترکیب نئون و LED معجونی جذاب برای قسمت عقب خودرو ساخته‌اند.


 ولاستر فقط یک درب عقب آن هم سمت شاگرد دارد و به همین منظور به آن 3 درب می گویند. طراحی خاص این اتاق باعث شده که درب جلو سمت شاگرد کوچک‌تر و ستون آن جلوتر از ستون سمت راننده (که درب عقب ندارد) باشد. البته از نظر طراحی سازه ممکن است این سوال مطرح شود که به دلیل عدم قرینه بودن شاسی در گشتاور پیچشی عملکرد ضعیف داشته باشد که این مورد با تقویت پروفیل سازه در ستون‌های میانی جبران شده است.

با وارد شدن به کابین اولین نکته‌ای که جلب توجه می‌کند، اصرار سازنده بر متمایز بودن شکل ادوات است، به عنوان مثال روپوش دایره‌ای شکلی که سطح پایین دسته دنده را پوشانده، روکش ترکیبی طرح برجسته که اولین بار در ب‌ام‌و X6  دیده شده، دستگیره‌های بزرگ و متفاوت درب جلو، حکاکی نوشته Veloster روی صندلی‌های جلو و شیشه عقب دو تکه و منحنی که به همراه سقف پاناروما تقریبا حس و حال سقف تمام شیشه‌ای را به سرنشین هدیه می‌دهد. صندلی راننده ، تنها صندلی نیمه برقی این خودروست که به خوبی راننده را در بر می‌گیرد. فضای عقب برای یک سرنشین بالغ محدود است و به دلیل شیب نسبتا تند سقف، قسمت سر کمی آزرده می‌شود. همچنین جا لیوانی تعبیه شده در وسط صندلی عقب امکان جمع شدن ندارد و تحرک را سخت می‌کند.

توان فنی

ولاستر خودروی چندان قدرتمندی نیست، از یک پیشرانه 4 سیلندر 1600  سی‌سی با 138 اسب بخار قدرت بهره می‌برد که گشتاور آن در دور موتوری بالاتر از حد انتظار به دست می‌آید، اما گیرباکس 6 دنده تیپ ترونیک توانسته ضعف حجم کم موتور را کم رنگ کرده و با دقت عمل بالا و ضریب مناسب، تا حدودی قابلیت حرکتی آن را بهبود ببخشد.


داخل خودرو می‌نشینیم و دکمه استارت که در وسط کنسول تعبیه شده را می فشاریم. موتور بسیار نرم و بی صدا روشن می شود و خبری از غرش و هیجان نیست. دنده را در حالت D قرار می‌دهیم، در شروع مسیر که اتفاقا سر بالایی هم هست، کمی نا امید می‌شویم، چرا که کشش چندانی ندارد. اما با ورود به بزرگراه ورق برمی‌گردد. ظاهرا قصد دارد از شرمندگی ما در آید! پدال گاز را می‌فشاریم ، دنده‌ها به سرعت و نرمی عوض می‌شوند و هرگاه احساس نیاز برای شتاب‌گیری بیشتر کنید گیرباکس با یک معکوس سریع به دادتان می‌رسد. در واقع هیوندای کمبود اسب بخار را با ریزتر‌کردن دنده ها جبران کرده. تا اینجای کار نمره قبولی از آن ولاستر است. سراغ تست مانورپذیری می‌رویم. فرمان ولاستر به طور قابل توجهی تیز و حساس است و مانند یک سرباز گوش به فرمان به هر درخواستی بهترین پاسخ را می‌دهد. ابعاد جمع و جور آن به راننده اطمینان می‌دهد تا کمی هیجان را چاشنی رانندگی کند. از سیستم تعلیق خشک و اسپرت که بگذریم، فرمان کوچک، رینگ بزرگ و دیواره کوتاه لاستیک نیز به افزایش لذت مانورپذیری این 3 درب کره‌ای کمک می‌کنند. همچنین در تست عبور از موانع پیوسته با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت، پایداری عرضی مطلوب ارزیابی می​شود و خروج از محور منحنی شکل تعریف شده تقریبا صفر است.

ولاستر فول در بازار ایران با برچسب قیمتی حدود 113 میلیون تومان عرضه می‌شود و هنوز خبری از ورود نمونه 1600 سی‌سی توربو با 201 اسب بخار نیست. به نظر می‌رسد که با ورود نمونه توربو طیف گسترده‌تری از جوانان جذب این تازه وارد جویای نام شوند.

 چرا باید یک ولاستر بخریم؟

•  ظاهر جذاب و تازه
•  رانندگی شهری خوب و لذت بخش و ابعاد کوچک

علیرغم این​که ولاستر تولید 2014 است اما ضعف​هایی در مونتاژ قطعات بدنه، نظیر عدم توازن فاصله بین سپر و گلگیر و نیز فاصله درز چرا غ و سپر  دیده می شود.

اگر ولاستر نخریم چه بخریم؟

اگر مصرف خانوادگی دارید ولاستر مناسب شما نیست، پس باید سراغ سدان بروید. با همین پول می توانید سوناتا YF و اپتیما کارکرده و یا نیو سراتو صفر بخرید. اگر هم سراغ کوپه‌ها را می‌گیرید می توانید به سراتو کوپ جدید و جنسیس کوپه 2011 (که قابلیت‌های حرکتی بهتری هم دارد)  فکر کنید.

هفت صبح: شاید باورکردنش اندکی دشوار باشد اما واقعیت این است که در شرایطی که می توانستیم نسل پنجم و مدل 2012 هیوندای «آوانته» را با آن طراحی چشم نواز و خیره کننده اش و با قیمت پایه 15 هزار دلاری مورد بررسی قرار دهیم، ناچاریم نسل سوم این خودرو را آن هم با قیمت تامل برانیگز 30 میلیون تومانی مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. نسل اول این خودرو که در برخی از بازارهای اروپایی و آمریکای شمالی با نام «الانترا» شناخته می شود در اکتبر سال 1990 و با مدل 1991 معرفی و به بازار عرضه شد.

 پس از ورشکستگی کمپانی دوو موتورز کره جنوبی و واگذاری آن به شرکت جنرال موتور آمریکا، شرکت کرمان خودرو که در دهه 70 شمسی نمایندگی «دوو موتورز» را در ایران برعهده داشت، بعد از بیدارشدن از خواب زمستانی چندساله و پشت سر گذاشتن شوک ناشی از رفیق نیمه راه شدن شریک خارجی اش به سراغ دیگر کمپانی کره ای رفته و باتوجه به سابقه بسیار خوب این شرکت در داخل کشور توانست با شرکت هیوندای به توافق رسیده و دو مدل از مدل های نسبتا به روز و ارزان قیمت هیوندای را در د اخل ایران به مرحله مونتاژ و فروش برساند.


هرچند انتخاب هیوندای آوانته و هیوندای ورنا برای مونتاژ در کشور را باید از معدود انتخاب های مناسب مدیران ارشد خودروسازی کشور دانست اما بازهم سازنده وطنی با انتخاب قیمت غیررقابتی و اتخاذ سیاست های غلط در عرضه این خودرو نشان داد گویا قرار نیست در صنعت خودروسازی ایران کاری تمام و کمال و عاری از اشتباهات انجام شود!

---

آوانته وارد می شود

خودرو انتخابی مدیران کرمان خودرو که نسخه فیس لیفت شده نسل سوم آوانته محسوب می شد متعلق به سال 2003 بوده که می توان گفت برخلاف دیگر خودروهای مونتاژشده در کشور که اصولا وقتی تاریخ انتقا تولید و فروش شان در بازارهای جهانی تمام می شود در ایران تولید می شوند، آوانته در سال 1384 که به مرحله مونتاژ رسید خودرو نسبتا به روزی محسوب می شد اما با این حال چرا آوانته نتوانست در بازار ایران به موفقیت دست یابد؟

شاید برای پاسخ دادن به این سوال ابتدا بایستی تعریف واژه «موفقیت» را از نگاه مدیران داخلی و سپس از نگاه مصرف کننده بازار خودرو پرسید. اصولا در کشورمان که خودروسازان بزرگ و بنامش که سهم قابل توجهی از بازار را در اختیار دارند برای به کرسی نشاندن اهداف پشت پرده خود، اقدام به مونتاژ صوری یک خودرو متعلق به دو دهه پیش را کرده و پس از فروش چند صد دستگاهی از این خودرو و در حالی که از این اتفاق کاملا راضی به نظر می رسند بدون درنظر گرفتن منافع مشتری و نباز بازار به طور ناگهانی تولید آن را قطع می کند، پس می توان در کتاب فرهنگ لغات صنعت خودروسازی ایران به دنبال معانی دیگری برای «موفقیت» بود.


بر ما پوشیده است که آیا مدیران کرمان خودرو نیز از فروش محدود هیوندای آوانته در بازار راضی بوده و هستند یا خیر اما اگر به دنبال بررسی علل ناکامی آوانته در بازار باشیم بدون شک باید به سیاست های فروش آوانته و عدم همخوانی طراحی ظاهری و داخلی آوانته با یک خودرو 30 میلیون تومانی اشاره کنیم البته در کنار این دلایل ورود گسترده خودروهای خارجی به کشور از میانه دهه 80 شمسی و سپس افت قیمت این خودروها در مدل های کارکرده شان به راحتی توانستند مشتری ایرانی را به سمت خود کشیده و با برچسب های قیمتی متعادل و معقول رده بالاتری از تجهیزات و پرستیژ را نسبت به خودرویی چون آوانته در اختیار مصرف کننده قرار دهند.

---

هیوندای آوانته؛ ساده اما خاص


از داستان تراژیک حضور آوانته در ایران که بگذریم این خودرو را هرچند نمی توانیم زیبا بنامیم اما باید آن را خودروی خاص بازار 30 میلیون تومانی کشور دانست. عرضه محدودتر نسبت به رقبا و کیفیت ساخت قابل قبول آن در مقیاس یک خودرو مونتاژ داخل از آوانته خودرویی خاص و مطلوب برای کسانی که به این زودی ها اهل عوض کردن خودروشان نیستند، ساخته است. استفاده از زبان طراحی «سادگی در عین زیبایی» در این خوردو نیز مزید بر علت است که کمتر کسی چهره ظاهری آوانته را دلنشین و دوست داشتنی نداند البته همانطور که احتمالا تاکنون تجربه کرده اید عرضه کمی یک محصول با بازار دست دوم آن نیز ارتباط مستقیمی دارد، به همین دلیل شاید نباید از آوانته انتظار داشت که به محض ورود به نمایشگاه اتومبیل به فروش برسد.

این خودرو در نمونه های دست دومش حالا حالاها در نمایشگاه های اتومبیل خاک خواهد خورد اما فراموش نکنید که در کشور عزیزمان، عرضه کمی یک محصول، با کیفیت ساخت آن محصول نیز در ارتباط است اما این بار از نوع رابطه عکس! به طوری که برخلاف دیگر خودروهای مونتاژی که در کشور در سال های ابتدایی مونتاژ از کیفیت مثال زدنی برخوردار بودند و سپس رفته رفته با مهندسی توانمندان داخلی فاصله های چند سانتی متری بر روی بدنه و شاسی قابل مشاهده بود، آوانته همچنان از کیفیت بسیار مطلوب ساخت و مونتاژ برخوردار است که می توان این اتفاق را تنها نکته مثبت عرضه محدود آوانته دانست. اما آوانته در مقوله فنی و حرکتی نیز کاملا برتر از رقبای داخلی اش می باشد. شتاب اولیه قابل قبول و جعبه دنده کارآمد آن به خصوص در نمونه های جعبه دنده دستی این خودرو را در مقابل دیگر رقبای بازار 30 میلیون تومانی کشور در جایگاه بالاتری قرار می دهد.

پایداری خوب این خودرو در جاده و پیشرانه سرحال 140 اسب بخاری آوانته که هر اسب بخار قدرت را به رقم قابل توجه هر 9/14 کیلوگرم از وزن اختصاص می دهد و با شتاب صفر تا صد 9 ثانیه ای (در نمونه های جعبه دنده دستی) می تواند راننده جوان آوانته را تا حدودی ارضا کند. البته به شرطی راننده جوان آوانته هنگام رانندگی هیچ نگاهی به طراحی ناامیدکننده کنسول و دکوراتیو داخلی این خودرو نیندازند. اگرچه در مورد طراحی خارجی آوانته نظرهای متفاوتی وجود دارد و کسانی هستند به شکل و شمایل آوانته نمره قبولی کامل می دهند اما طراحی داخلی آوانته جایی است که حتی اگر از طرفداران پر و پا قرص آوانته باشید بی درنگ نمره مردودی را برای این قسمت صادر خواهید کرد. هیوندای آوانته که علاوه بر سایت کرمان خودرو ایران در سایت های تولیدی هیوندای در اولسان کره جنوبی، پکن چین، کاراکاس ونزوئلا و «تاگانروگ» روسیه به تولید می رسید هم اکنون در داخل کشور در دو گونه دنده دستی با جعبه دنده پنج سرعته و دنده اتوماتیک با جعبه دنده چهارسرعته و با یک نوع پیشرانه و برخورداری از تجهیزات استانداردی همچون کیسه هوای راننده و سرنشین و تنظیم برقی شیشه ها و آینه های جانبی و چراغ های مه شکن عرضه می گردد.

---

موقعیت در بازار داخلی

هیوندای آوانته که در بدو ورود به بازار ایران با قیمت 22 الی 25 میلیون تومانی عرضه می شد هم اکنون با افزایش قیمت 10 میلیون تومانی به بازار عرضه می شود. هرچند که امکانات رفاهی و ایمنی و آوانته در مقیاس یک خودرو 30 الی 40 میلیون تومانی کافی به نظر نمی رسد اما باید توجه داشت در بازاری که یک سدان کوچک چینی با قیمت حیرت انگیز، بیش از 20 میلیون تومانی به فروش می رسد (و البته خوب هم به فروش می رود!) قیمت آوانته با صرف نظر از برخی کاستی های تجهیزات ایمنی و رفاهی آن، با توانایی های این خودرو کاملا همخوانی دارد. از مهم ترین رقبای آوانته در ایران می توان به کیا سراتو 1/6 لیتری، رنو مگان 1/6 لیتری (از حیث قیمتی) و نسخه دولیتری مگان (به لحاظ توانایی های حرکتی) اشاره نمود.

در این میان تکلیف سراتو تا حدودی مشخص است. چهره اغواگر و جذاب تر سراتو در کنار برچسب قیمت گران تر این خودرو سبب شده تا سراتو به جای رقابت با آوانته در فکر رقابت با محصولاتی چون ام جی 6، تویوتا کرولا و مزدا 3 باشد. مگان نیز در بازار ملتهب امروز چندان وضعیت مناسبی نداشته و هر روز با تغییرات آسانسوری قیمت مواجه است که همین امر دلیلی شده تا مشتریان این بخش از بازار با تردید بسیار به سمت این خودرو بروند. سخن پایانی اینکه همانگونه که در ابتدای نوشتار گفته شد اگر از آن دسته افرادی نیستید که زود زود سراغ نمایشگاه های شهر را می گیرند، انتخاب هیوندای آوانته چه در نمونه های صفر که به صورت محدود یافت می شود و چه در نمونه های صفر که به صورت محدود یافت می شود و چه در نمونه های کارکرده می توان انتخاب عاقلانه ای به نظر برسد. انتخابی که نه تنها هنگام خرید بلکه هنگام استفاده از خدمات پس از فروش مناسب این خودرو نیز به خوبی نشان خواهد داد که انتخاب شما، انتخاب مطلوبی بوده است.