دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

بالاخره دنیا به پایان می رسد یا نه؟



بالاخره دنیا به پایان می رسد یا نه؟

در آمریکا، افراد زیادی با جدیت تمام به خرید اسلحه و مهمات جنگی پرداختند. آنها برای مبارزه با «مردگان زنده» آماده می شوند که هالیوود ظهور آنها را قبل از فرا رسیدن « آخر دنیا» اعلام کرده است

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

در یکی از ورودی خانه های مسکو، درنزدیکی در ورودی چنین اعلامیه ای آویزان شده است: « به مناسبت فرا رسیدن آخر دنیا ، خواهشمندیم قرض های خود در رابطه با شارژ ها را تا 21 ماه دسامبر سال 2012 میلادی پرداخت کنید». کارمندان سرویس شهری از مدی بهره گرفته اند که یکسال است مطبوعات نمی تواند از آن دست بکشد.

به گزارش روزگار نو، به نقل از صدای روسیه، در اینجا صحبت از باصطلاح تقویم «مایا» است که معتقدند همانا 21 ماه دسامبر به پایان می رسد. تمام رسانه های گروهی بدون استثنا به این موضوع توجه کردند. همه از افراد ساده تا کسانی که خود را آدمهای « جدی» می داند به این موضوع توجه کردند. حال ببینیم واکنش نسبت به این موضوع چگونه بوده است.

در آمریکا، به عنوان مثال، افراد زیادی با جدیت تمام به خرید اسلحه و مهمات جنگی پرداختند. آنها برای مبارزه با «مردگان زنده» آماده می شوند که هالیوود ظهور آنها را قبل از فرا رسیدن « آخر دنیا» اعلام کرده است و تعداد آنها روی زمین خیلی زیاد خواهد بود، زیرا جهنم دیگر جا برای پذیرش همه آنها ندارد. دیو ورکمان صاحب مغازه اسلحه فروشی گفت: « مردم واقعاً می ترسند. حداقل دو کمپانی که به تولید مهمات جنگی اشتغال دارند جعبه های گلوله های ضد « زومبی» را پیشنهاد می کنند».

در این میان کشیش ها به همه خواندن کتاب مقدس را پیشنهاد می کنند که فقط از طریق آن و نه رفتن به مغازه و خرید باتری برای چراغ قوه قبل از خاموشی سراسری می توان راه نجات خود را پیدا کرد.

دانشمندان توصیه می کنند مردم تحصیلات خود را بالا ببرند. به گفته یوری پولیوخوویچ دکتر علم تاریخ ، « مایا، آخر زمان را به آن شکلی که اکنون حاملان فرهنگ اروپایی از آن صحبت می کنند، تصور نمی کرد».

گالینا یرشووا، مدیر مرکز مطالعه تاریخ و فرهنگ مایا به نام « کنوروزووا» معتقد است که تمام صحبت ها در باره آخر دنیا - هیچ چیز دیگری نیست به غیر از سرکیسه کردن مردم بیسواد.

این را حتی نمی توان تئوری نامید، زیرا تئوری بر اساس نوعی تحقیقات علمی شکل می گیرد- این را می توان فقط یک کلاهبرداری جدید دانست. در تقویم «مایا» هیچگونه پیش بینی در باره « آخر دنیا» نشده است. این تقویم از یک لوحه سنگی تشکیل شده است که روی آن تاریخ های تقویمی مرتبط با حرکت کره ماه به ثبت رسیده است. در آنجا هیچگونه متن و یا هر گونه پیش بینی دیگری وجود ندارد. حتی اگر در باره پیشگویی ها صحبت کنیم، « آزتک» ها با وجود پیشگویی های زیاد بهرحال نتوانستند لشگرکشی اسپانیولی ها را پیش بینی بکنند که برای آنها به معنای « آخر دنیا» شد. اروپائیان در زمان خود غروب تمدن در سال 1492 را پیشگویی کرده بودند ، اما همانا در آن زمان کریستوفر کلمب آمریکا را کشف کرد.

به این ترتیب ، دانشمندان ،دامن زدن به « فاجعه دسامبر» را با فعالیت های تجاری در ارتباط می دانند. آکادمیسین یوگنی الکساندروف چنین سوالی را مطرح می کند: آیا در زمان جنگ، چنین جنجالی پیرامون « آخر دنیا» برپا می شد؟ در دوران سخت، پیشگویی های وحشتناک، در مقایسه با واقعیات مثل قصه می ماند. شاید ما زیاده از حد راحت زندگی می کنیم و نیاز به هیجانات شدید داریم. آخر میلیون ها نفر با کمال میل این حرف ها را قبول می کنند. به گفته این آکادمیسین ، مطبوعات نیز به این جریان دامن می زند که در آنها با آب وتاب زیاد گفته های اختربینان و تعبیرکنندگان خواب منتشر می شود. بینندگان چنین برنامه هایی و کسانی که از آخر دنیا می ترسند در اکثر موارد از یک گروه مشخص هستند.

با وجود این، بهار سال جاری در گواتمالا یک تقویم دیگر « مایا» کشف شد. این تقویم قدیمی ترین تقویم در بین تمام تقویم های مشهور قبایل است که برای هفت هزار سال در نظر گرفته شده است. به این ترتیب تقویم مایا، نقطه « پایانی» را در سال 2012 میلادی نگذاشته است./روزگارنو

 


ویدیو مرتبط :
دنیا به پایان می رسد...... TV Spotاونجرز عصر الترون..

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مناقشه پروژه «لاله» بالاخره با فروش فیلم به پایان می‌رسد؟



اخبار فرهنگی - مناقشه پروژه «لاله» بالاخره با فروش فیلم به پایان می‌رسد؟

چنین پروژه‌هایی در دنیا بی‌سابقه نیست اما نه درباره هر زنی و من باب مثال درباره مارگارت تاچر فیلمی با نقش آفرینی مریل استریپ ساخته شد و البته با فروش 115 میلیون دلاری در گیشه سینماها، نه تنها هزینه تولیدش را بازگرداند، بلکه به سودآوری نیز رسید... در صورت عدم اکران این فیلم در خارج از ایران، در ایران می‌بایست قریب به 18 میلیارد فروش داشته باشد، تا تنها هزینه هفت میلیاردی تولیدش بازگردد...

مناقشه شکل گرفته بر سر پروژه هفت میلیاردی «لاله» در واپسین روزهای سال در شرایطی تازه شده که برای پایان دادن به آن، بدون آنکه لطمه‌ای به بیت المال وارد آید، راهکارهای مشخصی وجود دارد که در دسترس ترین آنها، تعیین وضعیت مالکیت این فیلم و واگذاری اش به بخش خصوصی است تا میلیاردتومان بودجه‌ای که می‌بایست صرف مستندساری می‌شد اما در فیلمی غیرضروری هزینه شده، به بیت المال بازگردد.

از همان ابتدا دردسرساز و مشکل آفرین بود و مشخص بود که سرانجام روشنی نخواهند داشت؛ خوشبینانه ترین ارزیابی ها، از تولید این اثر پرهزینه و شکست در گیشه حکایت داشت اما با تغییر دولت این فرجام نیز فرانرسیده و وضعیت فیلمی هفت میلیارد تومانی در تعلیق به سر می‌برد؛ فیلمی تحت عنوان «لاله» که تولیدش از اساس با نقد همراه بود.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,پروژه لاله

 
ابعاد این فیلم سینمایی اما پس از تغییر دولت مشخص شد و تا پیش از اعمال سیاست اتاق شیشه ای رئیس تازه مرکز سینمای مستند و تجربی، تنها مشخص بود که قرار است پروژه‌ای درباره لاله صدیق ساخته شود؛ دختر یک میلیاردر که به اتومبیل‌سواری پرداخته و قهرمانی‌هایی به دست آورده که در نهایت مشخص شده به دلیل دوپینگ خودرویش بوده و اتفاقاً به همین دلیل محروم شده است. ظاهراً این دختر میلیاردر قرار است الگوی زن ایرانی معرفی شود و البته مشخص نیست چه وجهی از شخصیت این دختر می‌تواند در جهان، نماد زن ایرانی را نمایندگی کند.

تولید چنین پروژه‌هایی در دنیا بی‌سابقه نیست اما نه درباره هر زنی و من باب مثال درباره مارگارت تاچر یکی از قدرتمندترین زنان تاریخ بریتانیا که دوران نخست وزیری اش در بریتانیا، یکی از دوران اوج گیری این کشور بود، فیلمی با نقش آفرینی مریل استریپ تحت عنوان «بانوی آهنین» ساخته شد و البته با فروش 115 میلیون دلاری در گیشه سینماها، نه تنها هزینه تولیدش را بازگرداند، بلکه به سودآوری نیز رسید اما آیا فیلم سینمایی «لاله» وضعیت مشابهی به لحاظ اقتصادی دارد؟

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,پروژه لاله

 
آنچه مسلم است، تولید این اثر اساساً با اهداف و سیاست های رسمی مرکز سینمای مستند و تجربی سازمان سینمایی در تضاد است و این فیلم، نه یک اثر مستند است و نه یک تجربه تازه در سینمای ایران -هرچند هر فیلم سینمایی را می توان یک تجربه تازه تلقی کرد!- و از این حیث اساساً سرمایه گذاری چندین میلیارد تومانی مرکز سینمای مستند و تجربی که با بودجه محدودش توان پوشش مستندسازان حرفه‌ای را هم ندارد، یک حرکت اشتباه بوده و بنابراین توقف این پروژه از همین منظر اتفاقی قابل دفاع است.

اما آنچه توقف این پروژه را ضروری تر می‌ساخت، بیش از این بود و موضوع فراتر از اینها بود، چرا که وضعیت مالکیت پروژه با ابهام هایی همراه بود و ظاهراً مرکز سینمای مستند و تجربی علی رغم هزینه سنگین مالک کل پروژه نبود و نیک نژاد در قالب یک شرکت کانادایی مدعی شد که 20 درصد پروژه برای سناریو متعلق به این شرکت است که ظاهراً خودش نمایندگی اش می کند. با این تفاسیر هرچه هزینه در این پروژه می‌شد توسط دولت پرداخت می‌شد و اگر فیلم فروشی داشت، ولو اندک، بخشی از این فروش به شرکت کانادایی می‌‌رسید که یک ریال نیز سرمایه گذاری نقدی نکرده است!

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,پروژه لاله

 
مباحث مالی فیلم «لاله» زمانی جالب تر شد که به پرداخت های کلان به بازیگران فیلم «لاله» پرداخته شد که برخی بازیگران ارقام قابل تاملی بابت هر روز نقش آفرینی در این فیلم دریافت کرده بودند و یا هزینه های توجهی که برای فیلمبرداری بخش‌های اتومبیلرانی فیلم صورت پذیرفته و باید هزینه های دیگری نیز برای فیلمبرداری همین سکانس های پرهزینه اتومبیلرانی انجام شود تا پروژه به پایان برسد.

در نهایت برای توجیه هزینه های کلان و کم سابقه صورت پذیرفته، امروز نیک نژاد کارگردان «لاله» عنوان کرده که این پروژه در راستای جنگ نرم است و البته کارگردان توضیح نداده که زندگی یک دختر میلیاردر ایرانی که اتومبیلرانی می‌کند، چه وجهه‌ای از جنگ نرم دارد و تصویری که مردم ایران به عنوان زن ایرانی باور نمی‌کنند، چگونه جهانیان خواهند پذیرفت.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,پروژه لاله

 
در این شرایط البته همچنان نیک نژاد کارگردان فیلم که پیش از این به سوابقش اشاره شده مدعی است که این پروژه به سودآوری می‌رسد که البته بعید است چنین اتفاقی بیافتد، چرا که در صورت عدم اکران این فیلم در خارج از ایران - که امری محتمل است - فیلم در ایران می‌بایست قریب به 18 میلیارد تومان فروش داشته باشد، تا تنها هزینه هفت میلیارد تومانی تولیدش بازگردد که چنین اتفاقی نیز غیرممکن است و حتی اگر زمینه اکران بین المللی این فیلم فراهم شود، بعید است بیش از چندصدهزار دلار فروش داشته باشد.

با این حال شاید بهتر گزینه را کارگردان و صاحب 20 درصد سهام این پروژه داده که عنوان کرده حاضر است سهم مرکز سینمای مستند و تجربی را بخرد، چرا که اگر این حرف با صدات بیان شده باشد، چندین میلیارد تومان از اعتباراتی که در قالب رقم های چند میلیون تومانی به چندهزار مستند ساز تخصیص می یافت، به حساب مرکز سینمای مستند و تجربی بازمی‌گردد و زمینه توزیعش میان مستندسازان فراهم خواهد شد.

با این تفاسیر بهترین راه، پذیرش پیشنهاد نیک نژاد است و مرکز سینمای مستند و تجربی می‌بایست کل هزینه هایی که تاکنون در رابطه با این پروژه انجام داده را لیست کند و پس از دریافت از نیک نژاد، پروژه را واگذار کند اما آیا واقعاً نیک نژاد حاضر به پرداخت این هزینه ها خواهد شد تا سودآوری ادعایی این پروژه تماماً نصیب خودش شود؟!

اخبار فرهنگی - تابناک