دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

ایرانی ها بزرگترین قهرمانان فرصت سوزی هستند


از روز پانزده دی ماه 93 که سال 2014 را پشت سر گذاشتیم، وارد سال بهره برداری از سه برنامه جهانی ده ساله شده ایم که دوتای آنها مرتبط با ICT است.





هفته نامه عصر ارتباط - عباس پورخصالیان:
از روز پانزده دی ماه 93 که سال 2014 را پشت سر گذاشتیم، وارد سال بهره برداری از سه برنامه جهانی ده ساله شده ایم که دوتای آنها مرتبط با ICT است:

1) سال آغاز بهره برداری جهانی از پخش دیجیتالی برنامه های رادیو تلویزیونی

2) سال فراگیری جهانی جامعه اطلاعات

3) آب برای زندگی

اما ایران در مقایسه با سایر کشورها، در سال آغاز بهره برداری جهانی از 2 برنامه جهانی مذکور در چه وضعیتی است؟

ایرانی ها بزرگترین قهرمانان فرصت سوزی هستند

گذار ده ساله صدا و سیما از آنالوگ به دیجیتال


2 سال پیش، علی عسگری معاون توسعه و فناوری رسانه سازمان صدا و سیمای ایران، اظهار نظر کرده بود که روز 28 آذر 1393 (19 دسامبر 2014)، روز ASO (یا Analogue Switch Off) روز پایان دادن به پخش برنامه های رادیوتلویزیونی به روش آنالوگ، در ایران است.

ویکی پدیا هم همین تاریخ را به عنوان تاریخ اقدام فوق در ایران، در نشانی زیر آورده است:

http://en.wikipedia.org/wiki/Digital_television_transition

اما روز 28 آذر 1393 فرا رسید، گذشت و آن پیشگویی معاون توسعه و فناوری رسانه سازمان نصدا و سیمای ایران، جامعه عمل نپوشید. ایرانیان هنوز می توانند برنامه های رادیوتلویزیونی صدا و سیما را روی دستگاه های رادیو و تلویزیون خانگی قدیمی و آنالوگ خود بدون استفاده از مبدل های آنالوگ به دیجیتال (A2D) بشنوند و ببینند و به احتمال قوی پس از سال 2020 نیز پخش همزمان تعدادی از برنامه های رادیویی و تلویزیونی به 2 روش دیجیتال و آنالوگ، و به صورت «سای میول کاست» (simulcast) استمرار خواهد داشت.

این تاخیر بیش از پنج ساله صدا و سیما از برنامه های جهانی اتحادیه بین المللی مخابرات و یونسکو، علل متعددی دارد که در جایش باید به آن رسیدگی کرد. اگر در ایران، تاخیر مذکور به تنهایی مطرح بود، می شد از آن گذشت، زیرا کشورهای بسیاری دچار تاخیری کم و بیش مشابه تاخیر صداوسیما هستند.

اما این تاخیر، در ایران با کاستی هایی همراه است. نخست با کاستی نابخشودنی فقدان تلویزیون کابلی؛ و سپس با کاستی نابخشودنی نداشتن ماهواره ملی پخش برنامه های رادیوتلویزیونی، به رغم کاستی اخیر، صداوسیما مدعی داشتن ماهواره ملی «ایران ست» برای پخش برنامه های رادیوتلویزیونی است و این ادعا را بارها به صورت علنی در همایش های ملی و بین المللی ابراز داشته است! در حالی که «ایران ست»، نامی برساخته مدیران صداوسیما است و هنوز در جهان، نام هیچ ماهواره شناخته شده ای نیست.

گذار از آنالوگ به دیجیتال در سایر کشورها

ایرانی ها بزرگترین قهرمانان فرصت سوزی هستند

در اکثر کشورهای عضو اروپای واحد و در اغلب کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه (OECD) که بیش از یک چهارم کشورهای جهان را دربر می گیرند، گذار از آنالوگ به دیجیتال در زمینه پخش تلویزیونی انجام شده است.

نگاه کنید به جدول کشورهایی که موفق به ASO (یا Anglogue Switch Off) و تکمیل پروژه گذار از آنالوگ به دیجیتال شده اند اما پخش رادیویی در برخی از همین کشورهای پیشتاز در دیجیتالی کردن پخش تلویزیونی، ممکن است به زمانی بعد از سال 2020 موکول شود.

2015: سال پایانی دهه شکل گیری جهانی جامعه اطلاعات


در سال پایانی دهه جامعه اطلاعات، کشور از لحاظ نظری و عملی، هنوز حتی اندر خم یک کوچه هم نیست بلکه به خاطر گمراهی نظری اولیه، عملا نیز گمراه مانده است زیرا دانشگاهیان ما از روز اولی که با اصطلاح «Informaiton Society» در متون اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) مواجه شدند به این برنامه توسعه ای سازمان ملل متحد، برچسبی ایدئولوژیک زدند و آن را با «informational society» یا «جامعه اطلاعاتی» چند تن از جامعه شناسان چپ گرای اروپا و آمریکا، خلط کردند و در نتیجه: نه «جامعه اطلاعات» را تعریف کردند، و نه نام اصلی اش را که «جامعه اطلاعات» است، حفظ کردند؛ بلکه تغییرش دادند و «جامعه اطلاعاتی»اش خواندند و هنوز نیز چنین می خوانند.

بزرگترین قهرمانان فرصت سوزی

دهه 2005 تا 2015 علاوه بر 2 مناسبت «گذار جهانی از آنالوگ به دیجیتال (A2D) در پخش رادیوتلویزیونی» و «جامعه اطلاعات فراگیر مردم محور»، مناسبت سومی هم داشت که در مورد آن نیز کاری نشد و فرصت از دست رفت: دهه آب برای زندگی. (Water for Life).

به قول نلسون ماندلا، خطاب به میزبانانش در ایران: شما بزرگترین قهرمانان فرصت سوزی هستید.»

ضمنا نباید فراموش کرد که هشت سال اول دهه 2005 تا 2015 در ایران مصادف شد با دولت نهم و دهم!

ردیف

کشور

روش اعمال ASO

تاریخ تکمیل گذار A2D

1

هلند

سراسری

11/12/2006

2

فرانسه

سراسری

11/09/2007

3

کانادا

سراسری

31/08/2011

4

سوئدئ

منطقه به منطقه

از 19/9/2005 تا 29/10/2007

5

سوییس

منطقه به منطقه

از 1/7/2006 تا 26/11/2007

6

چک

سراسری

30/6/2012

7

ایتالیا

منطقه به منطقه

از 15/11/2008 تا 4/6/2012

8

آلمان

منطقه به منطقه

از 1/10/2002 تا 25/10/2008

9

یونان

سراسری

29/12/2013

10

دانمارک

سراسری

1/10/2009

11

نروژ

منطقه به منطقه

از 1/3/2008 تا 1/12/2009

12

اسپانیا

سراسری

3/4/2010

13

استونی

سراسری

1/7/2010

14

اتریش

سراسری

طی سال 2010

15

قبرس

سراسری

طی سال 2011

16

بلژیک

منطقه به منطقه

از 3/10/2008 تا 1/3/2010

17

هند


31/12/2014

18

الجزیره

سراسری

10/10/2014

19

ژاپن

منطقه به منطقه

از 24/7/2001 تا 31/3/2012

20

عربستان

سراسری

3/7/2009

21

قطر

سراسری

13/2/2012

22

امارات

سراسری

3/6/2009

23

تایوان

سراسری

30/6/2012

24

ویتنام

سراسری

28/5/2014


ویدیو مرتبط :
خودزنی و فرصت سوزی بارسلونا در سن سباستین!!!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آقای داووداحمدی نژادکمی فکرکنیدقرآن سوزی چه ربطی به مکتب ایرانی دارد ؟!



 

 

آقای داووداحمدی نژادکمی فکرکنیدقرآن سوزی چه ربطی به مکتب ایرانی دارد ؟!

موضوع قرآن سوزی و طرح مبحث مکتب ایرانی هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد ، مگر اینکه ثابت شود واضع نظریه مکتب ایرانی که دست راست رییس جمهوری محترم است با محافل صهیونیستی و آمریکایی پشت پروژه آتش زدن قرآن هماهنگی و یا خدای ناکرده همکاری دارد! آیا منظور آقای داوود احمدی نژاد این است؟

عصر ایران – حتما  ضرب المثل معروف " آسمان ریسمان کردن " را شنیده اید ؛ اگر شما این را شنیده اید ، بعضی از مسؤولان ، متعهدانه به آن عمل می کنند و آنقدر راحت و مثل آب خوردن وقایع غیرمرتبط را به هم ربط می دهند که شگفتی هر ناظری را برمی انگیزند.

اصولاً برخی از ما ایرانی ها ذهنی بسیار قوی در ایجاد ارتباط بین اموری داریم که اساسا هیچ گونه ارتباطی به هم ندارد و هیچ کس در هیچ گوشه ای از دنیا ارتباط بین دو پدیده حادث شده را نمی بیند و نمی شنود ، اما به یکباره یک مسؤول نخبه ایرانی این ارتباط را می بیند و سریعا به جهان اعلام می کند!

البته در بسیاری مواقع این آسمان ریسمان کردن ها عموما برای تصفیه حساب های شخصی و جناحی مورد استفاده قرار می گیرد که سخنان روز گذشته جناب داوود احمدی نژاد برادر رییس جمهور محترم کشورمان درباره موضوع قرآن سوزی و ارتباط آن با طرح مبحث " مکتب ایرانی " از این قسم استدلال ها (!) می باشد .

آقای داوود  احمدی نژاد در مراسم  بزرگداشت هفته دفاع مقدس در مشهد با اشاره به موضوع قرآن سوزی در آمریکا گفته است  : "  اگر اکنون شاهد قرآن سوزی هستیم به خاطر توهین به مکتب اسلام در داخل کشور است. بحث مکتب ایرانی به جای مکتب اسلامی پیامدی جز هتک حرمت و آتش زدن قرآن به همراه نداشت. "

این استدلال در واقع از همان آسمان ریسمان کردن ها است که دو موضوعی که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند ، به هم مربوط شده و با توجه به اینکه آقای احمدی نژاد برادر با واضع تئوری مکتب ایرانی اختلاف نظر یا احتمالا مشکل شخصی دارند ، می خواهند گناه یک کار اشتباه و مشمئز کننده در آن سوی آب ها را هم به گردن رییس دفتر برادر خود بیندازند!

این استدلال کردن آن قدر بی پایه است که لزوم زیادی برای آوردن دلیل  در رد آن ندارد ، اما چون متاسفانه آسمان ریسمان کردن مبتلا به جامعه ما است بد نیست چند قلمی در رد این قبیل استدلال ها آورده شود تا سخنگویان این چنینی را نقدی سازنده باشد تا در آینده هنگام سخن گفتن به اتقان استدلال کلامشان بیشتر اندیشه کنند و سخن نامربوط تحویل مردم ندهند:

1- موضوع قرآن سوزی و طرح مبحث مکتب ایرانی هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد ، مگر اینکه ثابت شود واضع نظریه مکتب ایرانی که دست راست رییس جمهوری محترم است با محافل صهیونیستی و آمریکایی پشت پروژه آتش زدن قرآن هماهنگی و یا خدای ناکرده همکاری دارد! آیا منظور آقای داوود احمدی نژاد این است؟

2- اینکه در یک گوشه ای از دنیا عده ای از مردم به جهل یا به تحریک و یا با بعض و نفرت و کینه دست به اقدامی جنون آمیز همچون آتش زدن  کتاب مقدس صدها میلیون انسان بزنند ، نباید در این گوشه دنیا ما را به جان هم بیندازد.

هیچ مسلمانی و حتی هر انسان عاقل و دانایی از هر دین و مکتبی با  آتش زدن کتابی مقدس و محترم موافق نیست و این مساله حتی در جامعه آمریکا هم خودش را نشان داد و قاطبه مردم آمریکا و حتی دولتمردان این کشور این عمل را محکوم کرده و از آن ابراز انزجار کردند.

3- توهین به مقدسات دینی و مقدسات مسلمانان امر تازه ای نیست و قدمتی به درازای تاریخ ادیان و تاریخ اسلام دارد ، از همان روزهای نخست اعلام رسالت پیامبر(ص) عده ای با سنگ اندازی و توهین  به مسلمانان به جنگ اندیشه اسلامی رفتند ، آیا آن موقع هم کسی حرف از مکتب ایرانی زده بود ؟ آیا وقتی سلمان رشدی کتاب موهن خود را می نوشت مکتب ایرانی مطرح بود ؟ و آیا وقتی کاریکاتوریست دانمارکی طرح های موهن خود را می کشید کسی حرف از مکتب ایرانی می زد؟

4- آقای داوود احمدی نژاد گفته است که اگر غیرت دینی مسلمانان زیاد باشد کسی جرات توهین به مقدسات اسلام را نخواهد داشت ( نقل به مضمون ) . اما آیا کسی بیش از امام راحل (ره ) غیرت دینی داشت که حکم مرگ سلمان رشدی را صادر کرد ؟ پس چرا پس از سلمان رشدی بار دیگر افرادی مغرض یا بیمار دل همچون او بار دیگر به مقدسات اسلامی توهین کردند که آخرین نمونه های آن ماجرای کاریکاتورهای دانمارکی و آتش زدن قرآن در برخی مناطق آمریکا بود؟

این که مسلمانان باید غیرت دینی داشته باشند ، حرف درستی است اما اهانت های دشمنان اسلام به این دین الهی را نباید محصول بی غیرتی مسلمانان دانست و توپ را به زمین خود انداخت.

5- بسیار خوب تر است که ما وقتی با کسی مشکل داریم بیاییم و واقعا مشکل خود را از راه درست و منطقی حل کنیم نه اینکه تلاش کنیم با مغلطه کلامی و آسمان ریسمان کردن به حریف خود ضربه وارد کنیم . اگر آقای برادر رییس جمهور با مشایی مشکل دارد ، این حق اوست که مشایی را نقد کند و از برادر خود بخواهد از ایشان دوری کند و... اما این درست نیست که گناه اعمال یک عده انسان جاهل در آن سوی دنیا را هم به گردن مشایی بیندازد. به راستی آیا آقای داوود احمدی نزاد به این فکر کرده که با این سخنان بی بنیاد دارد برای طیف هایی مانند وهابی ها خوراک خبری و تحلیلی درست می کند که آنها به استناد این افاضات ، قرآن سوزی را به گردن ایرانی ها بیندازند؟!

... و دعایی در پایان: خدایا ، به ما آنقدر درک و فهم عنایت کن تا قبل از آن که سخن بگوییم ، ولو اندکی فکر کنیم.