دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟


تکنولوژی با سرعتی سرسام آور در حال پیشرفت است و شاخه های مختلف، از علوم پزشکی گرفته تا حوزه های قضایی، آموزشی و حتی دفاعی از این پیشرفت ها بهره مند شده اند.

وب‌سایت دیجیاتو - مریم موسوی:  تکنولوژی با سرعتی سرسام آور در حال پیشرفت است و شاخه های مختلف، از علوم پزشکی گرفته تا حوزه های قضایی، آموزشی و حتی دفاعی از این پیشرفت ها بهره مند شده اند.

یکی از این حوزه ها همانطور که گفته شد بخش نظامی است که جنگ و پیکار میان ارتش های مختلف دنیا را وارد سطوح تازه ای کرده است؛ تدوین استراتژی برای جنگ ها از طریق یادگیری عمیق و ماشین های خودرانی که به هدایت انسانی نیاز ندارند همه و همه مواردی هستتند که تا همین چندین سال اخیر بیشتر در فیلم های علمی و تخیلی شاهد به تصویر کشیده شدنشان بودیم و حتی تصور آنکه روزی در میدان های نبرد آنها را ببینیم هم در ذهن نمی گنجید.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟

در ادامه این مطلب قصد داریم به ارائه توضیحاتی پیرامون برخی از پیشرفت های اخیر در این حوزه بپردازیم.

هم شرکت ها و هم ارتش های دنیا چندی است که توجه ویژه ای را معطوف یادگیری عمیق کرده اند؛ این تکنولوژی به نیروهای نظامی امکان می دهد که با بهره گیری از توان بالای محاسباتی و حجم بالای داده ها، تصمیم گیری های حساس خود را انجام دهند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



در بستر نظامی، ارتش ها می توانند پیش از آنگه گلوله ای از تفنگ سربازان شلیک شود، جنگی تمام عیار را در قلمرو دیجیتالی به راه بیاندازند. به این ترتیب به جای ژنرال ها و فرماندهان نظامی، این کامپیوترها هستند که تصمیم می گیرند بهترین راه برای پیروزی چه خواهد بود.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



یادگیری عمیق رابطه ای تنگاتنگ با هوش مصنوعی دارد اما در این باب، پاره ای ملاحظات اخلاقی نیز مطرح می شوند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



فرماندهان نظامی می توانند از ماشین های «هوشمند» برای تدوین استراتژی های خود پیش از در گرفتن جنگ استفاده نمایند اما در اختیار داشتن تسلیحاتی نظیر پهپاد که با استفاده از هوش مصنوعی دشمن را نشانه گرفته و می کشند باعث شکل گیری فضایی شبیه به فیلم ترمیناتور می شود.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



از همین رو لازم است که در باب این موضوع مناقشات لازم صورت بگیرد تا مشخص شود که آیا انسان دوست دارد از این مرز عبور کند یا خیر؟

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



رسیدن به درجه استادی در زمینه هوش مصنوعی بسترهای لازم را برای ساخت ربات های پیشرفته هموار می کند؛ حوزه ای که ارتش های پیشرفته دنیا سرمایه گذاری های هنگفتی را در آن انجام داده اند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



در یک دهه اخیر انقلابی بزرگ در حوزه هواپیماهای کوچک بدون سرنشین رخ داد اما ارتش های دنیا از ساخت وسایل خودکار برای حرکت در زیر آب یا روی زمین هم غافل نبودند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



برای نمونه ارتش آمریکا ربات هایی را مورد آزمایش قرار داد که می توانند وسایل و تسلیحات مورد نیاز نیروهای زمینی را حمل کنند. آنها همچنین نوعی قایق هدایت شونده خودکار ساختند که می توانند با یکدیگر شبکه تشکیل دهند و هرگونه ماموریتی (از عملیات های دفاعی گرفته تا مراقبت نزدیک) را بدون به خطر انداختن سربازان به انجام برسانند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



شاید جنگ سرد تمام شده باشد اما سلاح های هسته ای همچنان به روز رسانی می شوند و کشورهای مختلف نیز از اهمیت این تسلیجات غافل نیستند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



البته چندی است که به لطف معاهدات مختلف بین المللی از حجم این تسلیحات در سرتاسر دنیا کاسته شده، با این همه، تسلیحات هسته ای باقی مانده یا نوسازی می شوند یا اینکه اصلاحاتی روی آنها اعمال می گردد تا کارایی شان بهتر از گذشته شود و از همین رو، کارشناسان هشدار داده اند که این اعمال تنها باعث شکل گیری رقابت های تسلیحاتی می شود.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



هرگونه پیشرفت در زمینه تسلیحات هسته ای نیز توجه به آن روی سکه را ضروری می کند: دفاع در برابر موشک های طرف مقابل.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



در حال حاضر شمار اندکی از کشورهای دنیا سیستم های سپر موشکی ویژه ای را در اختیار دارند که با پرتاب موشک به سمت موشک های پیشتر پرتاب شده آنها را متوقف می کند. با این همه، کارشناسان معتقدند در آینده سیستم هایی ساخته می شوند که از لیزر و گلوله های پرسرعت بهره خواهند برد.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



البته هم اکنون نیز برخی ارتش های دنیا مشغول ساخت این تسلیحات هستند؛ خمپاره های الکترومغناطیسی که می توانند مهمات خود را با سرعت هفت برابر صوت پرتاب نمایند یکی از این موارد به شمار می روند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



اما شاید مهم ترین بخش این پازل دستیابی به مهارت در زمینه فرماندهی و کنترل نیروها باشد؛ منظور همان روش های مختلفی است که فرماندهان نظامی عملیات ها را مدیریت می کنند.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟



فرماندهی و کنترل (C&C) یعنی در اختیار داشتن سیستم های ارتباطی قابل اطمینان و دور نگه داشتن هکرها از شبکه های ارتش.

ارتش های آینده چگونه خواهند بود؟


ویدیو مرتبط :
آینده ارتش روسیه در ۹۰ ثانیه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جنگجویان آینده ارتش آمریکا


گشت زنی با سرگروهبان راسل هانی، یکی از مسوولین نیروگیری برای ارتش آمریکا در کلایتون کانتی ایالت جورجیا، ثابت کرد بیشتر امریکایی ها تمایل چندانی به خدمت در ارتش کشورشان ندارند.




هفته نامه صدا - ترجمه مریم رضایی: گشت زنی با سرگروهبان راسل هانی، یکی از مسوولین نیروگیری برای ارتش آمریکا در کلایتون کانتی ایالت جورجیا، ثابت کرد بیشتر امریکایی ها تمایل چندانی به خدمت در ارتش کشورشان ندارند. ساکنین کلایتون کانتی که از میانگین کشوری فقیرتر و عمدتا سیاه پوست هستند، از گذشته بیشترین استقبال را برای پیوستن به ارتش آمریکا داشته اند. سال گذشته، بیشترین سربازها از این منطقه گرفته شده، اما با این حال، گردان سرگروهبان هانی هنوز نتوانسته هدف نیروگیری سالانه خود را محقق کند.

در جامعه ای که متمایل است تظاهر کند مردم به خدمات دولتی احترام می گذارند- چه در طول «ماه تقدیر از ارتش ملی،» مراسم «روز تقدیر از همسران نظامیان» و دیگر موقعیت ها و تعطیلات عموی- آمار ارقامی که از این ادعا حمایت می کردند، در حال کاهش است.

این بخشی از یک روند طولانی است: عدم ارتباط رو به رشد بین جامعه امریکا و نیروهای نظامی که خود را نماینده این جامعه می دانند. البته این موضوع دلایل زیادی دارد و با پایان سربازگیری در سال 1973 شروع شد. از آن زمان، تجربه نظامی به طور مستمر در زندگی امریکایی ها کمرنگ شده است. در سال 1990، 40درصد جوانان امریکا حداقل یکی از والدینشان نظامی بود. در سال 2014 این رقم به 16 درصد رسید و روند آن هم چنان رو به کاهش است. درمیان رهبران امریکایی نیز، این روند نزولی به طور مشابه مشخص است.

در سال 1981، 64 درصد نمایندگان کنگره سربازان کهنه کار جنگ بودند و این رقم اکنون به 18 درصد رسیده است. فاکتورهای دوره ای، از جمله رونق گرفتن بازار کار و پوشش رسانه ای منفی از جنگ های عراق و افغانستان، این فاصله را بیشتر کرده است و نیز استانداردهای سختگیرانه آموزشی و تناسب جسمی که در جامعه مدرن امریکا رواج یافته است، در دوره درون گرایی پس از جنگ، این فاکتورها دو مساله بزرگ را مطرح می کنند.

مساله اول به توانایی امریکا در بسیج کردن نیرو برای هرگونه جنگی در امریکا مرتبط است. در طول جنگ کره، حدود 70 درصد مردان 18 تا 25 ساله امریکایی در ارتش خدمت می کردند؛ در جنگ ویتنام، بدنامی این درگیری و سهولت شرایط عدم عضویت در ارتش این رقم را به 43 درصد رساند. این روزها حتی اگر هر جوان امریکایی بخواهد به عضویت ارتش درآید، کمتر از 30درصد آنها واجد شرایط هستند. چون اغلب آنها یا دبیرستان را رها کرده اند، یا اضافه وزن بیش از حد دارند و یا سوابق جنایی، پس در کل 4.5 میلیون جوان باقی می مانند که از این میان حدود 390 هزار نفر، آن هم با شرایط خاص به ارتش فکر می کنند.

بنابراین مخزن نیروگیری بالقوه به قدری کوچک است که نمی تواند نیازهای امریکا را تامین کند، به خصوص رد حال حاضر که نرخ بیکاری به کمتر از 6 درصد کاهش یافته است. این موضوع باعث می شود ارتش یا استانداردهای خود را پایین بیاورد و یا دستمزدهای بالاتری بدهد. در سال 2005 که نرخ اشتغال بالا بود و ابخار بدی از بغداد می رسید و ارتش امریکا نتوانست هدف خود را در سربازگیری محقق کند، هر دو استراتژی را مشتاقانه به کار گرفت.

برای حفظ افزایش موفقیت نسبی در عراق، حدود 2درصد نیروهای جدید با وجود عدم موفقیت در به دست آوردن معیارهای آکادمیک و غیره، پذیرفته شدند. ژنرال اسنو، از افسران کارآزموده جنگ عراق می گوید: «ما در مورد کیفیت نیروها متحمل یک ریسک شدیم.» این در حالی بود که هزینه مزایای مالی نیروهای ارتش به صورت ناپایدار افزایش یافت و تنها در سال 2008 به 860 میلیون دلار رسید.

البته به عنوان بخشی از یک تلاش گسترده برای به پایین آوردن هزینه های پرسنل که حدود یک چهارم بودجه دفاعی آمریکا را به خود اختصاص می دهد، این رقم از آن زمان کاهش یافته است. با این حال، هم چنان انگیزه های سخاوتمندانه ای باقی مانده است: پرداخت ها و مزایای ارتش از سال 2000 با افزایش 90 درصدی مواجه بوده است.

سرگروهبان هانی که در ابتدای مطلب به او اشاره شد، در پاسخ به اینکه برای نوجوانان بی هدفی که مدرسه را رها کرده اند، ارتش حاضر است چه خدماتی ارائه دهد، در کنار امکانات رفاهی و بیمه پزشکی، از اختصاص 78 هزار دلار هزینه دانشگاه سخن گفت. آیا ارتش همچنین می تواند جرایم مربوط به مواد مخدر را در مورد جوانان نادیده بگیرد؟ سرگروهبان فرد پدرو معتقد است، این امکان وجود دارد.

این پیشنهاد در شرایطی که دستمزدها در امریکا کاهش یافته می تواند خوب باشد. مشکلاتی که ارتش با آن مواجه است، تا حدی گواه اثرات جنگ های اخیر بر عقاید عمومی است.

در سه دهه اخیر، بعد از خروج امریکا از ویتنام در سال 1973، ارتش این کشور درگیر چندین جنگ کوچک و یک جنگ بزرگ، یعنی اولین جنگ خلیج فارس بوده که تنها صدها تن تلفات داشت. در چنین فضایی، تعداد 5 هزار و 366 کشته و ده ها هزار زخمی در عراق و افغانستان، شوک وحشتناکی برای آمریکایی ها بود. بیشتر جوانانی که جذب ارتش شده بودند، به گفته جیمز اورتیز، مدیر بازاریابی نظامی، «آزرده از لحاظ جسمی، ذهنی و احساسی به خانه برگشتند.» تقریبا همه اعضای کلاس خبرنگاری در دبیرستان ترل در آتلانتا اتفاق نظر دارند که «تنها در صورتی به ارتش می پیوندند که گزینه دیگری نداشته باشند. اما صرفا خشونت را دوست ندارند.»

سال ها تبلیغات در مورد ارتش که عمدتا بر دانشگاه، پول و دیگر مزایای خدماتی متمرکز بود، به این سوءتفاهم افزوده است. اورتیز می گوید: «امریکایی ها ارتش را نمی شناسند و بنابراین برای آن ارزش قائل نیستند.» سال گذشته یک کمپین بازاریابی تشکیل شد تا تاکیدی باشد بر ارزش های والا و عملکرد خوبی که ارتش می خواهد ترویج دهد. با این حال، بازگرداندن امریکایی ها به سبک زندگی که بسیاری آن را بازندگی مدرن ناسازگار می دانند، به کارهایی فراتر از این نیاز دارد. به علاوه، این احتمال نیز وجود دارد که فعالیت بعدی ارتش امریکا، حضور در جنگی بسیار خونی تر از جنگ های اخیر باشد.

نتیجه این است که امریکا با این شرایط ممکن است نتواند ارتش بزرگ تری را که برای چنین جنگ هایی نیاز دارد، تشکیل دهد. اندرو کرپینویچ از مرکز ارزیابی های استراتژیک و بودجه ای می گوید: «آیا می توانیم نیروهایی که نیاز داریم را به میدان بفرستیم؟ ریسکی که وجود دارد این است که تمایل ما برای داشتن چنین درخواستی از افرادی که صرفا می خواهند بجنگند، ناگزیر ما را از جنگاوری دور کند.»