مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

چگونگی آفرینش انسانها



آفرینش انسان, ماجرای آفرینش انسان, خلقت انسان, هدف از آفرینش انسان

قرآن کریم موضوع آفرینش انسان و دیگر موجودات جاندار را در سوره‌ها و آیات مختلف مطرح نموده و به بیان چگونگی آفرینش آنان پرداخته و در هر مورد از زاویه‌ای به تشریح این آفرینش پرداخته است.

از جمله در آیه ششم سوره زمر در مورد چگونگی آفرینش انسان می‌فرماید:
«خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُكُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ»؛


شما را از نفسى واحد آفرید سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دام ها هشت قسم پدید آورد شما را در شكم هاى مادرانتان آفرینشى پس از آفرینشى [دیگر] در تاریكی هاى سه گانه [م شیمه و رحم و شكم] خلق كرد این است ‏خدا پروردگار شما فرمانروایى [و حكومت مطلق] از آن اوست ‏خدایى جز او نیست پس چگونه [و كجا از حق] برگردانیده مى ‏شوید.

اکنون به بررسی فرازهای این آیه می‌ پردازیم:
1. «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»: این آیه در مقام بیان خلقت انسان و اظهار قدرت خالق هستی بر آمده و اشاره به مراتب خلقت دارد که آفرینش انسان، نخست از یک حقیقت آغاز شده و پس از آن به اعتبار وجود طبیعى او و پیدایش وى در عالم طبیعت، در شکم مادران در سه ظلمت؛ یعنى تاریکى شکم، تاریکى رحم، و تاریکى زهدان(تخمدان) براى او خلقتى پس از خلقتى پدید خواهد آمد.


مخاطب آیه عموم مردم‌اند. مراد از «نفس واحده»، آدم ابوالبشر (علیه السلام) است. آفرینش همه‌ی انسان ‌ها از یک نفس، اشاره به مسئله آفرینش آدم (علیه السلام) است که این همه افراد بشر با تنوع خلقت، خلق و خوى متفاوت، استعدادها و ذوق ‌‌هاى مختلف، همه به یک ریشه باز می ‌گردد که آن حضرت آدم (علیه السلام) است.


2. «ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»: منظور از «زوج ‌ها» همسر وی بوده که از نوع خود او و در انسانیت مانند او است؛ یعنی خداى تعالى این نوع را خلق کرد، و افراد آن‌ را از یک نفس و همسرش زیاد کرد. [1]


3. «وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ». از چهارپایان هشت زوج براى شما نازل کرد. خداوند در این فراز به آفرینش چهارپایانی که انسان ها از پوستشان لباس تهیه کرده و از شیر و گوشت آنها تغذیه نموده، و به عنوان وسیله حمل و نقل از آنها بهره می ‌گیرند، اشاره کرده است.

منظور از «هشت زوج» گوسفند نر و ماده، بز نر و ماده، شتر و گاو نر و ماده است. از آن‌ جا که کلمه «زوج» به هر یک از دو جنس نر و ماده گفته می ‌شود مجموعاً هشت زوج می ‌شود. هر چند در تعبیرات روزمره فارسى «زوج» به مجموع دو جنس اطلاق می ‌گردد، ولى در تعبیرات عربى چنین نیست؛ لذا در آغاز همین آیه از همسر آدم به عنوان «زوج» تعبیر شده است.


4. تعبیر به «أَنْزَلَ لَکُمْ»(براى شما نازل کرد) در مورد چهارپایان به معناى فرستادن از مکان بالا نیست، بلکه در این ‌گونه موارد به معناى «نزول مقامى» و نعمتى است که از مقام برتر به مقام پایین‌‏تر داده شود.[2]

برخی هم می‌گویند؛ اگر از خلقت چارپایان در زمین، تعبیر کرده که ما آنها را نازل کردیم، با این‌که آن حیوانات از آسمان نازل نشده‌‏اند، به این اعتبار است که خداى تعالى ظهور موجودات در زمین را بعد از آن‌که نبودند، انزال آن خوانده؛ به دلیل آن ‌که در آیه شریفه «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ»، [3] به طور کلى موجودات را نازل شده، و اندازه ‏‌گیرى شده از خزینه ‌‏هایى می ‌داند که از هر چیز بی‌ اندازه‌‏اش در آن ‌جا است. [4]، [5] 

آفرینش انسان, ماجرای آفرینش انسان, خلقت انسان, هدف از آفرینش انسان

5. «یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ». سپس به حلقه‌ی دیگرى از حلقه‌‏ هاى آفرینش پروردگار که دوره ‌های خلقت جنین باشد، پرداخته و می ‌گوید: او شما را در شکم مادرانتان آفرینشى بعد از آفرینش دیگر می ‌بخشد، آن هم در میان تاریکی ‌هاى سه‌‏گانه! روشن است که منظور از «خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ» آفرینش‌هاى مکرر و پى در پى است، نه فقط دو آفرینش.

نیز روشن است «یخلقکم» به حکم این‌که فعل مضارع است، دلالت بر استمرار دارد و اشاره‏‌اى است کوتاه و پر معنا به تحولات عجیب، و چهره‌‏هاى متفاوت شگفت ‌‏انگیز جنین، در مراحل مختلف در شکم مادر.[6]


در حقیقت این فراز از آیه، بیان کیفیت آفرینش نامبردگان قبلى(انسان و چهارپایان) است و این‌که خطاب را تنها متوجه انسان کرده، از آن ‌رو است که در بین این پنج نوع جاندار، تنها انسان داراى عقل است؛ لذا جانب او را بر دیگران غلبه داده است. معناى خلق بعد از خلق، پشت سر هم بودن آن است؛ مانند نطفه را علقه کردن، و علقه را مضغه کردن.


6. «فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ». نظر مشهور این است که منظور از «ظلمات ثلاث»، تاریکی شکم، تاریکی رحم، و تاریکی تخمدان است. همین معنا را امام باقر (علیه السلام) خطاب به مفضل بیان کرده است. [7]

برخی هم گفته‌‏اند: مراد از این تاریکی‌ ها، «صلب پدر»، «رحم مادر»، و «تخمدان» او است. [8] این معنا البته با فرازی که صراحت دارد که تمام این تاریکی‌ ها در شکم مادران است، سازگاری ندارد. [9]


تاریکی‌ های سه ‌گانه در تفسیر عرفانی نیز به سه مرحله از آفرینش تفسیر شده است؛ یعنی طبیعت جسمانیة، نفس نباتی و نفس حیوانی. [10]


7. «ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ». یعنى آن حقیقتى که در این‌ آیه و آیه پیشین به خلقت و تدبیر او اشاره شد، تنها او پروردگار شما است، نه غیر او؛ چرا که پروردگار عبارت است از کسى که مالک و مدبر امر ملک خود باشد. و چون خدا، خالق شما و خالق هر موجود دیگرى غیر از شما است، و نیز پدید آورنده نظام جارى در شما است، پس او مالک و مدبر امر شما است، در نتیجه او رب شما است، نه کسی دیگر؛ یعنى بر هر موجودى از مخلوقات دنیا و آخرت که بنگرى، مالک على الاطلاق او، خدا است.


8. «فَأَنَّى تُصْرَفُونَ». یعنى پس با این وجود چگونه از عبادت خدا به سوى عبادت غیر خدا بر می ‌گردید، با این‌که او رب شما است که شما را خلق کرده و امرتان را تدبیر نموده، و حکمران بر شما است. [11]

پی نوشت ها:
[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 238 : طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏17، ص 362- 364.
[2]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏19، ص 381- 382.
[3]. حجر، 21.
[4]. المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 17، ص 238.
[5]. خزینه‌های نعمت‌های الهی و چگونگی نزول و فرستادن این نعمت‌ها، ۵۳۶۶۱.
[6]. تفسیر نمونه، ج 19، ص 383.
[7]. مفضل بن عمر، توحید المفضل، محقق، مصحح: مظفر، کاظم‏، ص 49.
[8]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 766.
[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 238.
[10]. ابن عربى، ابو عبدالله محیى الدین محمد، تفسیر ابن عربى، تحقیق، سمیر، مصطفى رباب، ج ‏2، ص 198.
[11]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، 238- 239.
منبع: اسلام کوئست
 


ویدیو مرتبط :
دانلود مستند چگونگی آفرینش زمین

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چگونگی پیدایش لباس



 

 

ایرانیان از بیش از 10 هزار سال پیش دارای تمدن بوده‌اند. از این رو، ریشه‌ی بسیاری از دستاوردهای بشر را در این تمدن می‌توان یافت. برای مثال، نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار كمربند، نزدیك بهشهر، یافت شده است كه به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. به علاوه، در قدیمی‌ترین بخش‌های شهر باستانی شوش، كه در خوزستان قرار دارد، سوزن‌های سوراخ‌دار پیدا شده است.

این دستاوردهای و نوآوری‌های دیگری كه در دوران‌های بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاك ایران را پیشتاز و سرآمد جهانیان كرد. جالب است بدانید اسكندر مقدونی، با آن‌كه به ایران حمله و آن را اشغال كرده بود، لباس ایرانی می‌پوشید. در این جا به برخی از نوآوری‌های ایرانیان در زمینه‌ی پوشاك و پارچه اشاره می‌شود.

 

پیدایش لباس

كت و شلوار

ایرانیان نخستین مردمانی بودند كه كت آستین‌دار و شلوار می‌پوشیدند. مردمان تمدن‌های دیگر، بابلی‌ها، آشوری‌ها، یونانی‌ها و رومی‌ها، شلوار نمی‌پوشیدند و حتی یونانی‌ها ایرانیان را به خاطر شلوارهای رنگی‌شان مسخره می‌كردند. ایرانیان حتی نوعی شلوار ویژه‌ی سواركاری نیز داشتند كه تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته می‌شد.

شلوار در اصل شروال خوانده می‌شد. عرب‌ها آن را سروال نامیدند و جمع آن را سراویل می‌گویند. در تركی و كردی نیز شروال گفته می شود. مجارهای آن را شلواری (Schalwary) می‌گویند. به زبان لاتین، سارابارا (Sarabara) گفته می‌شد. واژه‌ی انگلیسی Pajama (پاجاما) از واژه‌ی پای جامه ساخته شده است كه از واژه‌های فارسی كهن است.

 


پوشش زنان

ایرانیان از دیرباز به پاكدامنی اهمیت می‌دادند و زنان ایرانی پوشیده با چادر یا پوشش‌های دیگری كه بخش‌هایی از موها را می‌پوشاند و تنه را در بر می‌گرفت، در میان مردان ظاهر می‌شدند. در یك مهر سنگی استوانه‌ای كه از دوره‌ی هخامنشی برجای مانده و اكنون در موزه‌ی لوور فرانسه نگهداری می‌شود، شاهزاده‌ی ایرانی و ندیمه‌هایش دیده می شود كه شاهزاده چادر و ندیمه‌ها سرپوش دارند. در طرحی كه روی سنگی در ارگیلی تركیه نقش بسته است، زن ایرانی باپوشش چادر و سوار بر اسب دیده می‌شود. حتی سرپوش‌های پارچه‌ای دوره‌ی هخامنشی از زیر برف‌های منطقه‌ی پازریك روسیه پیدا شده است. (یادآوری می‌شود، سرزمین‌هایی كه نام بردیم، بخشی از امپراطوری پهناور پارس‌ها بودند.)


لباس

 

گلدوزی

نقش زدن بر پارچه و لباس از دیرباز در ایران مرسوم بود. در تابوت سنگی اسكندر كه در موزه‌ی استامبول نگهداری می‌شود، ایرانیان شلوارهایی با پارچه‌های زیبا پوشیده‌اند كه طرح دار و گاهی نقش‌هایی از گل‌ها دارند. گل‌دوزی در دوره‌ی صفویه به شكوفایی رسید به نحوی كه هنرمندان روم شرقی (امپراتوری بیزانس) طرح‌های ایرانی را بر لباس‌های فاخر نقش می‌زدند. حتی ریشه‌ی عنصرهای اصلی گلدوزی امروزی نیز به ایران بازمی‌گردد كه از راه كشورهای ساحل دریای مدیترانه به ایتالیا و اسپانیا رفته و بعدها در سرزمین‌های دیگر مورد توجه قرار گرفته است.

 


ابریشم ایرانی

بافتن پارچه از ایران آغاز شده و تا دروه‌ی صفوی از مهم‌ترین فرآورده‌های صادراتی ایرانیان بوده است. با آن كه بافت ابریشم به چینی‌ها بازمی‌گردد، ابریشم ایرانی در دوره‌ی ساسانیان به چنان كیفیت و ظرافتی رسیده بود كه چینی‌ها نیز از ایران پارچه‌ی ابریشمی وارد می‌كردند. برخی از پارچه‌های ایرانی كه ویژه‌ی اسقف‌ها تهیه شده، هنوز در گنجینه‌های كلیساهای اروپا نگهداری می‌شود.

ردپای شكوه صنعت پارچه‌بافی را در واژه‌های ایرانی كه به زبان‌های مختلف راه‌یافته است، می‌توان پیدا كرد.

در زبان عربی: دیباج (از واژه‌ی دیباگ به مفهوم زری ابریشمی) و استبرق (از واژه‌ی ستبرگ به مفهوم نوعی پارچه‌ی ابریشمی)

در زبان انگلیسی: Tafta (از واژه‌ی تافته به مفهوم نوعی پارچه‌ی ابریشمی) Chintz (از واژه‌ی چیت به مفهوم نوعی پارچه)

در زبان روسی: Izarbaf (از واژه‌ی هزارباف به مفهوم پارچه‌ی زری گلابتون) و Partcha (از واژه‌ی پارچه)

 

لباس

 

لباس ورزش

ایرانیان نخستین مردمانی هستند كه از لباس ورزشی استفاده می‌كردند. چوگان ورزش باستانی و مورد علاقه‌ی ایرانیان بود. چوگان بازان نوعی پیراهن نیم‌آستین و شلوار تنگی می‌پوشیدند تا هنگاه بازی راحت‌تر باشند. جنس پیراهن چوگان بازی را نیز نوعی انتخاب كرده بودند تا كم‌تر عرق كنند. انگلیسی‌ها در سال‌های استعمار هندوستان در آن سرزمین با چوگان و لباس نیم آستین آشنا شدند و آن را به خود به اروپا بردند كه بعدها به آمریكا نیز راه یافت و به تی‌شرت‌های امروزی منجر شد.

 


لباس شوالیه‌ها

در دوره‌ی اشكانیان و ساسانیان مردان جنگی خود و اسبانشان را زره پوش می‌كردند. در تاق بستان، در كرمانشاه، سربازی زره‌پوش سوار بر اسب زره‌پوش بر پهنه‌ی سنگ كنده‌كاری شده است كه با دیدن آن به یاد شوالیه‌های اروپایی می‌افتیم. در واقع، شوالیه‌های اشكانی سرمشق شوالیه‌های اروپایی قرار گرفتند.

 

لباس

 

نوآوری‌های دیگر

دستكش: گزنفون، تاریخ‌نگار یونانی با ایرانیانی روبه‌رو شده بود كه دستهایشان را در پوست‌های ضخیم و قاب‌هایی نگه می‌داشتند. نمونه‌هایی از دستكش‌های زینتی در موزه‌ی ایران باستان نگهداری می‌شود.

انوع كلاه: ایرانیان از دیرباز كلاه‌های گوناگونی می‌پوشیدند كه نشان‌دهنده‌ی موقعیت اجتماعی آنان بود. كلاه پاپ‌ها و حتی تاج برخی از پادشاهان قدیم اروپا، برگرفته از كلاه و تاج‌ پادشاهان ایران است.

چكمه : پوشیدن چكمه‌های چرمی از زمان هخامنشیان مرسوم بود و حتی ژوستی‌نین، امپراتور روم شرقی، چكمه‌های ایرانی می‌پوشید.

شال: هنوز هم در زبان انگلیسی به همین نام خوانده می‌شود (shawl) و نوع مردانه و زنانه‌ی آن هر دو نوآوری ایرانی هستند.

آن سه خرمند: طرحی از سه مغ زردشتی كه برای شست‌ و شو و معطر كردن عیسی مسیح(ع) دعوت شده یودند. این تصویر موراییك، بر دیوار كلیسای سنت اپالینار در شهر راون ایتالیا نقش بسته است.