مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

مُهر نماز و فلسفه آن



مُهر نماز, فلسفه مهر, فلسفه مهر نماز, فلسفه نماز

مُهر تکه‌ای گِل شکل داده شده‌است که مسلمانان شیعه هنگام نماز بر آن سجده می‌کنند. گرچه مهر نزد شیعه موضوعیت ندارد؛ بلکه ملاک همان سجده بر خاک است و مُهر وسیله‌ای است که سجده بر خاک را در هر جا و هر مکان سهل و آسان می‌سازد.

سجده‌گاه پیامبر اسلام

بر اساس حدیث بسیار مشهوری که معتبرترین منابع فقهی شیعه و سنی و کتب فراوانی در میان مسلمین آنرا نقل نموده‌اند، پیامبر اسلام گفته‌است:

جعلت لی الأرض مسجدا و طهورا

زمین به عنوان سجده گاه و وسیله‌ای پاک کننده برای من قرار داده شده‌است

در این روایت پیامبر اسلام زمین را آشکارا به عنوان سجده گاه معرفی می‌کنند. در عمل نیز پیامبر اسلام شیوه سجده کردن را به اصحاب آموخته‌اند.

برای عنوان نمونه، وائل (یکی از صحابه)، نقل می‌کند که پیامبر را دیدم، در حالیکه پیشانی و بینی مبارک خویش را به هنگام سجده بر روی زمین گذارده است. ابو هریره و ابو سعید خدری نیز در روایاتی جداگانه می‌گویند که بر اثر بارش باران، خاک زمین تر شده بود، اما با این حال رسول خدا بر روی زمین سجده نمود و ما خود اثر آنرا را بر پیشانی آن بزرگوار مشاهده کردیم. عایشه می‌گوید که رسول خدا هیچگاه به هنگام سجده پیشانی خویش را با چیزی نمی‌پوشاند.

سجده‌گاه شیعیان

شیعیان مطابق آموزه‌ای اهل بیت معتقدند که در شرایط عادی و در غیر حالت اضطرار، باید بر روی زمین و اجزای آن و یا آنچه که از آن می‌روید، به استثنای خوراکی‌ها و آن‌چه که برای تهیه لباس بکار می‌روند، سجده کرد.

شیعیان دلائل و روایات فراوانی در خصوص سجده‌گاه انسان از اهل بیت مورد استناد قرار می‌دهند. به عنوان نمونه هشام بن حکم از جعفر صادق خواست تا او را از چیزهائی که سجده بر آنها صحیح است آگاه کند،جعفر صادق در پاسخ گفت: «سجده بر هیچ چیز جائز نیست، مگر بر زمین و آنچه زمین آنرا می‌رویاند، بغیر از چیزهائی که خورده می‌شوند یا پوشیده می‌گردند.»

از نظر علمای شیعه، سجده بر هر خاکی بدون اشکال است، اما برای تربت حسین بن علی مزیت قائل شده و سجده بر آن را مستحب دانسته‌اند

فلسفه مهر چیست؟

سجده، یعنی مسلمان عابد، پیشانی خود را [به ویژه در هنگام نماز]، بر روی خاک یا سنگ بگذارد. این مسئله در میان اهل تشیع و اهل تسنن یکسان و مشابه است. و مهر نیز به غیر از خاک چیزی نیست.

منتهی چون نمی‌شود در همه جا به خاک یا سنگ دسترسی یافت و یا خاک و سنگ را همراه خود به مسجد، خانه، شرکت، کارخانه و … برد، شیعیان خاک پاک را به صورت یک قالب درآورده‌اند تا حملش آسان باشد و لذا در نظر شیعه این خاکی که به شکل مهر درآمده است، هیچ ارزشی به غیر از همان خاک ندارد. مگر آن که تربیت سیدالشهداء علیه‌السلام باشد که آن در همه جا حرمت خودش را دارد. خواه به شرکت مهر درآمده باشد و یا به همان شکل خاک روی زمین کربلا یا … باشد.

اما در عین حال چنین نیست که سجده بر غیر خاک و یا سنگ جایز نباشد و چنین نیز نیست که بر هر چیزی جایز باشد. لذا در فقه تشیع که مبتنی بر فقه اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد، تعریف آن چه سجده بر آن جایز است و یا جایز نیست به وضوح و کمال صورت پذیرفته است. چنان در مسائل فقهی (رساله‌ها) بیان شده است:

«باید بر زمین و چیزهاى غیر خوراکى و پوشاکى که از زمین مى روید، سجده کرد و سجده بر چیزهاى خوراکى و پوشاکى صحیح نیست . منظور از خوراکى ، چیزهایى است که خام یا پخته آن ، عادتاً خورده مى شود. پس سجده بر گندم و جو و نخاله آنها که در ضمن خورده مى شود، صحیح نیست ، ولى سجده بر پوست برنج و پوست خربزه و هندوانه و انار و حتى در حال اتّصال ، مانعى ندارد. و همچنین سجده بر گیاهان دارویى که اختصاص به مریض دارد و به هیچ وجه از آن در حال سلامت استفاده نمى شود، جایز است . و سجده بر تنباکو و مانند آن ، که خوراکى نیست ، جایز است ، به خلاف مثل قهوه و چاى. منظور از پوشاکى ، چیزى است که عادتاً پوشیده مى شود، و لو بعد از ریسیدن و بافتن ، مثل پنبه و کتان و کنف ، ولى سجده بر برگ درختان و چوب‌ها و آن چه که از چوب ساخته مى شود و حصیر و بادبزن و امثال آن ، جایز است . سجده کردن بر چیزهاى معدنى ، مانند طلا و نقره ، عقیق و فیروزه ، باطل است، اما سجده کردن بر سنگ‌هاى معدنى ، مانند سنگ مرمر و سنگ‌هاى سیاه ، بنابر اظهر اشکال ندارد. بهتر از هر چیز براى سجده کردن تربت حضرت سید الشهداءعلیه السّلام است ».

اما در فقه اهل سنت، سجده بر هر چیزی جایز است. لذا همان طور که پیش‌تر در سایت درج شده بود، ممکن است سجده‌ی نماز اهل سنت به لحاظ فقه تشیع (اگر بر روی چیزهای جایز انجام نپذیرد) اشکال داشته باشد، اما سجده‌ی اهل تشیع به لحاظ فقه تسنن بدون ایراد است. چرا که آنان سجده بر «هر چیزی» را جایز می‌دانند و مهر نیز یکی از همان «هر چیزی» است.

البته در میان فرق‌ها و مذاهب اهل تسنن، طبق معمول «سلفی‌ها که در سعودی هستند و به آنها وهابی نیز گفته می‌شود» و هدفی جز خدمت به بنیانگذارشان انگلیس و تحریف اسلام ندارند، نظر ویژه و کاملاً متضادی با فقه تشیع و تسنن دارند. آنها می‌گویند:

«سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است و هر کس از روی اعتقاد به شرطیت در نماز، این عمل را انجام دهد، خونش هدر است و قتلش بر حاکم اسلامی واجب»!

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید: وهابی‌ها نه تنها خود را تنها فرقه‌ی بر حق دانسته و به خاطر تسلط بر مکه و مدینه حاکم جهان اسلام قلمداد می‌نمایند، بلکه از هر بهانه‌ای برای مشرک خواندن شیعیان و سایر مسلمانان مذاهب اهل سنت سوء استفاده نموده و جواز قتل آنان را به راحتی صادر می‌کنند!

 

منبع:askquran


ویدیو مرتبط :
بهار در شهرستان مُهر استان فارس - طبیعت تنگ مُهر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فلسفه قیام در نماز چیست؟



 قیام در نماز,فلسفه قیام در نماز, نماز,احکام نماز

 قیام و ایستادن برای خواندن حمد و سوره، یکی از مراحل اقامه نماز است. نمازگزار هنگام خواندن نماز از جای برمی خیزد و با فروتنی، وقار و آرامش، در محضر الهی حاضر می شود.

قیام، آمادگی برای تحرک، فعالیت و رشد و بالندگی است.

قیام، بر پای خاستن و دوری از سکون و خموشی است.

قیام، جهاد علیه هواهای نفسانی و آماده شدن برای توبه و استغفار است.



درباره اسرار و حکمت های «قیام» می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. قیام، یعنی ایستادن جسم و روح در مقابل خدا. در این حالت، سر، که بالاترین عضو بدن است، افتاده و افکنده می شود. پایین آمدن سر، نشانه فروتنی در مقابل خدا و دوری از تکبر و ریاست طلبی است.(1)

2. همان گونه که می دانیم، همه موجودات به عبادت و تسبیح خداوند مشغولند: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ.» قیام انسان و خواندن نماز، نوعی هم آوایی است. بنده نیز با این کار، آمادگی خود را برای عبادت الهی نشان می دهد.

3. قیام نشانه تلاش و فعالیت همیشگی انسان در جبهه رشد و تکامل است. نمازگزار سستی، رخوت، سکون و بی تحرکی را کنار می گذارد و با شادابی، طراوت و امید بر پای می خیزد و آماده تلاشی نو می گردد؛ حرکتی برای رسیدن به خدا و کسب فضایل انسانی.

4. معنای دیگر قیام، آمادگی نمازگزار برای مبارزه با شیطان و هواهای نفسانی و مفسدان و ستمگران است. قیام نماد جهاد اکبر و جهاد اصغر است.

5. قیام تجلی مساوات، برابری و همگونگی است. در نماز، همه یکسان در محضر الهی قیام می کنند: سیاه و سفید، فقیر و غنی، پیر و جوان، رئیس و مرئوس و بزرگ و کوچک هیچ یک تفاوتی ندارند.

قیام بیانگر این است که هیچ کس بر دیگری برتری ندارد؛ همه بنده ناتوان درگاه الهی اند. در قیام، دیوار تکبرها، منیت ها و خودخواهی ها فرو می ریزد و افراد فقیر و عالی مرتبه، در کنار افراد معمولی حاضر می شوند و به ادای تکلیف می پردازند.

6. قیام رعایت احترام، ادب و متانت در پیشگاه آفریدگار تواناست. نمازگزار، به احترام نام و یاد خدا برمی خیزد و با ادب و فروتنی تمام می ایستد و با متانت و آرامش به عبادت می پردازد.

7. قیام در حال نماز برای این است که انسان در پیشگاه خدای متعال بایستد و حق بندگی او را ادا کند و از خیرات پروردگار بهره مند شود و بداند که در قیامت نیز در پیشگاه او قیامی خواهد داشت.

حاج میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب گران سنگ خود به نام اسرار الصلاة می فرماید:

و اما قیام، حقیقت قیام عبارت از ایستادن در پیشگاه پروردگار برای ادای حق عبودیت و بندگی او و جلب خیرات پروردگاری، و انس گرفتن با او و لذت بردن به مخاطبات و گفت وگوی با او در کلام، و به مناجات با او در دعا است ... و می بایست که انسان از اینکه در نماز می بایست بر هر دو پا بایستد، به این حقیقت پی ببرد که مسلمان باید در مقام خوف و رجا باشد و از پایین افکندن سر در هنگام نماز، الزام قلب را بر تذلل و خشوع و تواضع و دوری از ریاست طلبی و خودبزرگ بینی فهم نماید و بداند که در فردای قیامت، او را در پیشگاه ذات اقدس خود ایستادنی است که چگونگی آن را این ایستادن تعیین می کند، و لذا سزاوار است که انسان آنچه در توان دارد، در تصحیح قیام نماز خود به کار گیرد و بداند که تمام پنهانی ها و خاطرات و ضمایرش، نزد حضرت حق مکشوف و آشکار است، و پروردگار حتی به چیزهایی که خود از آن بی خبر است و در باطن اوست، آگاه است. و لذا خیلی مراقب باشد که مبادا باطنش مخالف با رضای پروردگار باشد.

 

به ناچار در چنین مقام خطیری تواضع و فروتنی او، لااقل همچون تواضع در محضر سلطانی از سلاطین دنیا خواهد بود. چگونه کسی که در مقابل حاکمی قرار می گیرد، مراقب تمام حرکات و گفته های خود می باشد، که مبادا سخنی بر خلاف رضای او بر زبان آورد و یا از معنای آنچه می گوید، غافل باشد و یا اشارات مخاطبات سلطان را درنیابد، و خدایی که ملک الملوک و جبارالجبابره است، هرگز نزد مسلمان از بشری مثل خود بی مقدارتر خواهد بود.(2)

 پی نوشت ها:
1. الاخلاق، ص 70.
2. میرزا جواد ملکی تبریزی، اسرار الصلوة، ج 1، ص 323.
فرآوری: آمنه اسفندیاری

منابع:
rasekhoon.net
tebyan.net