مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

زندگینامه ی شهید آیة الله سید حسن مدرس



سید حسن مدرس,زندگینامه سید حسن مدرس

زندگینامه ی شهید آیة الله سید حسن مدرس رحمت الله علیه(1)
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیة الله سید حسن مدرس یكی از چهره‎های درخشان تاریخ تشیع بشمار می‎رود كه زندگی و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیری‎های سیاسی و اجتماعی وی می‎تواند برای مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبی است. او موقعیت خود راسراسر در راه اعتلای اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامی و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.

همان گونه بود كه می‎گفت و همانطور گفت كه می‎بود. سرانجام به موجب آنكه با عزمی راسخ چون كوهی استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه‎گری استعمارگران را افشا نمود جنایتكاران وی را به ربذه خواف تبعید نمودند و در كنج عُزلت و غریبی این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتار اشاره‎ای كوتاه به زندگی ابرمردی است كه بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش كشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیّر واداشت.اگر ما به ذكر نامش می‎پردازیم و خاطره‎اش را ارج می‎نهیم بدان علت است كه وی پارسایی پایدار و بزرگواری ثابت قدم بود كه لحظه‎ای با استبداد و استعمار سازش نكرد و در تمامی مدت عمرش ساده زیستن، تواضع، قناعت و به دور بودن از هر گونه رفاه طلبی را شیوه زندگی خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، كمالات معنوی را كسب كرد.
ولادت و تحصیلات
شهید سید حسن مدرس بر حسب اسناد تاریخی و نسب نامه‎ای كه حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی (ره) تنظیم نموده از سادات طباطبایی زواره است كه نسبش پس از سی و یك پشت به حضرت امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ می‎رسد. یكی از طوایفی كه مدرس گل سرسبد آن به شمار می‎رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهكده ییلاقی «سرابه» اقامت داشتند.

سیداسماعیل طباطبائی (پدر شهید مدرس) كه از این طایفه محسوب می‎گشت و در روستای مزبور به تبلیغات دینی و انجام امور شرعی مردم مشغول بود، برای آنكه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره‎ای قطع نكند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندی را تجدید و تقویت كرده، سنت حسنه صله ارحام را احیا كند. بدین علت نامبرده دختر سید كاظم سالار را كه خدیجه نام داشت و از سادات طباطبائی زواره بود به عقد ازدواج خویش درآورد.

ثمره این پیوند با میمنت فرزندی بود كه به سال 1278 ق. چون چشمه‎ای پاك در كویر زواره جوشید. پدر وی را حسن نامید. همان كسی كه مردمان بعدها از چشمه وجودش جرعه‎هایی نوشیدند. پدرش غالباً در «سرابه» به امور شرعی و فقهی مردم مشغول بود ولی مادر و فرزند در زواره نزد بستگان خویش بسر می‎بردند تا آنكه حادثه‎ای[1] موجب شد كه پدر فرزندش را كه شش بهار گذرانده بود در سال 1293 به قمشه نزد جدش میرعبدالباقی ببرد و محله فضل آباد این شهر را به عنوان محل سكونت خویش برگزیند. این در حالی بود كه میر عبدالباقی قبلاً از زواره به قمشه مهاجرت كرده و در این شهر به فعالیتهای علمی و تبلیغی مشغول بود.[2]
سید عبدالباقی بیشترین نقش را در تعلیم سید حسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت كرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامه‎ای سید حسن را بر ادامه تحصیل علوم دینی تشویق و سفارش نمود زمانی كه سید عبدالباقی دارفانی را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود.[3] وی در سال 1298 ق. به منظورادامه تحصیل علوم دینی رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سی استاد را درك كرد.[4] ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدی چون میرزا عبدالعلی هرندی آموخت.

در محضر آخوند ملامحمدكاشی كتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یكی از اساتیدی كه دانش حكمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حكیم نامدار میرزا جهانگیر خان قشقایی است.[5]
مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمدباقر درچه‎ای و شیخ مرتضی ریزی و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتی یافت كه توانست تقریرات مرحوم ریزی را كه حاوی ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چكیده زندگینامه تحصیلی خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل كه به زبان عربی نگاشته، آورده است.

وی پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 ق. وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیة الله میرزای شیرازی در مدرسه منسوب به صدر سكونت اختیار نمود و با عارف نامدار حاج آقا شیخ حسنعلی اصفهانی هم حجره گردید.

مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سید محمد فشاركی و شریعت اصفهانی بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمد صادق طباطبائی و شیخ عبدالكریم حائری، سید هبة الدین شهرستانی و سید مصطفی كاشانی ارتباط داشت و مباحثه‎های دروس خارج را با آیة الله حاج سید ابوالحسن و آیة الله حاج سید علی كازرونی انجام می‎داد.

سید حسن مدرس,زندگینامه سید حسن مدرس

مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به كار می‎پرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگی خود می‎نمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تأیید مقام اجتهاد او از سوی علمای این شهر به سال 1318 ق. (در چهل سالگی) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیاری راهی اصفهان گردید.
دوران تدریس
مدرس پس از بازگشت از نجف و اقامت كوتاه در قمشه خصوصاً روستای اسفه و دیدار با فامیل و بستگان، قمشه را به قصد اقامت در اصفهان ترك و در این شهر اقامت نمود. وی صبحها در مدرسه جدة كوچك (مدرسه شهید مدرس) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جدة بزرگ درس منطق و شرح منظومه می‎گفت و در روزهای پنجشنبه طلاب را با چشمه‎های زلال حكمت نهج‎البلاغه آشنا می‎نمود. تسلط وی به هنگام تدریس در حدّی بود كه از این زمان به «مدرس» مشهور گشت.

وی همراه با تدریس با حربة‌ منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مرم به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت كرد.
زمانی پس از شكست كامل قوای دولت در درگیری با نیروهای مردمی، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتی سپرده شد. صمصام السلطنه كه به عنوان فرمانده نیروهای مسلح عشایر بختیاری نقش مهمی در ماجرای مشروطیت داشت در رأس حكومت اصفهان قرار گرفت و در بدو امر مخارج قوا و خساراتی را كه در جنگ با استبداد قاجاریه به ایشان وارد آورده بود به عنوان غرامت از مردم اصفهان آنهم با ضربات شلاق طلب نمود. مدرس كه در جلسه انجمن ولایتی اصفهان حضور داشت و نیابت ریاست آن را عهده دار بود با شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و گفت حاكم چنین حقی را ندارد و اگر شلاق زدن حدّ شرعی است پس در صلاحیت مجتهد می‎باشد و آنها (حاكمان قاجار) دیروز به نام استبداد و اینها امروز به نام مشروطه مردم را كتك می‎زنند.
صمصام السلطنه با مشاهده این وضع دستور توقیف و تبعید مدرس مبارزه را صادر كرد امّا وقتی ماجرای تبعید این فقیه به گوش مردم اصفهان رسید كسب و كار خود را تعطیل و به دنبال مدرس حركت كردند. این وضع كارگزاران صمصام را بشدت نگران كرد و خشم مردم، حاكم اصفهان را ناگزیر به تسلیم نمود و با اجبار و از روی ناچاری در اخذ مالیات و دیگر رفتارهای خود تجدید نظر كرد و مدرس هم در میان فریادهای پرخروش مردم كه می‎گفتند «زنده باد مدرس»، به اصفهان بازگشت.
مدرس در ایام تدریس به وضع طلاب و مدارس علمیه و موقوفات آنها رسیدگی می‎كرد و متولیان را تحت فشار قرار می‎داد تا در آمد موقوفات را به مصرف طلاب برسانند. تسلیم ناپذیری او در مقابل كارهای خلاف و امور غیر منطقی برگروهی سودجود و فرصت طلب ناگوار آمد و تصمیم بر ترور او گرفتند. امّا با شجاعت مدرس و رفتار شگفت‎انگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذكور در اجرای نقش مكارانة خودناكام ماندند.[6]
آیة الله شهید سید حسن مدرس در سنین جوانی به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هر چند حاضر به چاپ رساله علمیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیة الله العظمی مرعشی نجفی (ره) تألیفات فقهی او را ستوده و افزوده است كه: از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است.[7]
آیة الله حاج سید محمدرضا بهاء‎الدینی در مصاحبه ای اظهار داشته است مرحوم مدرس یك رجل علمی و دینی و سیاسی بود و این گونه فردی مهمتر از رجل علمی و دینی است. زیرا این مظهر ولایت است كه اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامی تحقق كامل نمی‎یابد.[8]
مدرس با ورود به تهران در اولین فرصت درس خود را در ایوان زیر ساعت در مدرسه سپهسالار (شهید مطهری كنونی) آغاز نمود و تأكید كرد كه كار اصلی من تدریس است و سیاست كا ر دوم من است.[9] وی در 27 تیر ماه 1304 ش. كه عهده‎دار تولیت این مدرسه گشت برای اینكه طلاب علوم دینی از اوقات خود استفاده بیشتری نموده، و با جدیت افزونتری به كار درس و مباحثه بپردازند برای اولین بار طرح امتحان طلاب را به مرحله اجرا درآورد و به منظور حسن اداره این مدرسه، نظام نامه‎ای تدوین كرد و امور تحصیلی طلاب را مورد رسیدگی قرار داد و برای احیا و آبادانی روستاها و مغازه‎های موقوفه مدرسه زحمات زیادی را تحمل كرد.
عصرهای پنجشنبه اغلب در گرمای شدید تابستان به روستای اطراف ورامین رفته و خود قناتهای روستاهای این منطقه را مورد بازدید قرار می‎داد و گاه به داخل چاهها می‎رفت و در تعمیر آنها همكاری می‎كرد و از اینكه با چرخ از چاه گل بكشد هیچ ابایی نداشت. 10
در این مدرسه شخصیتهایی چون آیة الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، آیة الله سید مرتضی پسندیده (برادر بزرگتر حضرت امام)، شیخ محمد علی لواسانی و... تربیت شدند.11

-------------------------------------

پی نوشت:
[1] . در این مورد نگاه كنید به مقاله طفولیت مدرس، به قلم محیط طباطبائی، مجله محیط، شماره دوم، سال اول، مهر 1321.
[2] . مدرس مجاهدی شكست ناپذیر، عبدالعلی باقی، ص 26.
[3] . اعیان الشیعه، سیدمحسن امین، ج 5، ص 21.
[4] . همان مأخذ.
[5] . مدرس مجاهدی شكست ناپذیر، ص 160 و 161.
[6] . مدرس، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج اول، ص 29 و 213، مدرس شهید نابغه ملی ایران، دكتر علی مدرسی، ص 45 و 47؛ مدرس مجاهدی شكست ناپذیر، ص 130.
[7] . مدرس قهرمانی آزادی، حسین مكی، ج 2، به نقل از یادنامه مدرس، ص 129.
[8] . مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل 16، ص 42.
[9] . یادنامه شهید مدرس، ص 74.
10مدرس مجاهدی شكست ناپدیر، ص 33.
11 مقاله شخصیت علمی و فقهی مدرس، ابوالفضل شكوری (مندرج در كتاب مدرس، ج 2).
منبع: andisheqom.com


ویدیو مرتبط :
زندگینامه سید حسن نصر الله و تاریخچه حزب الله

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عکس: سید حسن مدرس، شهید استبداد


دهم آذر روز شهادت سید حسن مدرس نماد نماینده‌ای عادل و امین برای ملت و سیاستمداری سازش ناپذیر در برابر زورگویی و استبداد است.

وبسایت فرادید: دهم آذر روز شهادت سید حسن مدرس نماد نماینده‌ای عادل و امین برای ملت و سیاستمداری سازش ناپذیر در برابر زورگویی و استبداد است.

آیت الله سید حسن مدرس در شب دهم آذر 1316 برابر با 27 رمضان 1356 قمری به دست عمال رضاخان به شهادت رسید و پیکرش مخفیانه به خاک سپرده شد.

حسن مدرس در پی تقلب وسیع در جریان انتخابات دوره هفتم مجلس که با نظارت شدید مأموران نظامی برگزار شد نتوانست به مجلس راه یابد و مصونیت پارلمانی او لغو و در ادامه به دستور رضاخان دستگیر شد.

نقل است که پس از آنکه اعلام شد مدرس حتی یک رای هم در انتخابات کسب نکرده است وی با اشاره به تقلب وسیع صورت گرفته به طنز گفت: "20 هزار نفر از مردمى که در دوره گذشته به من راى دادند همگى مرده باشند یا راى نداده باشند پس آن یک راى را که خودم به خودم دادم چه شده است."

در پی دستور رضاخان سرتیپ درگاهى رئیس شهربانى تهران مامور دستگیری مدرس شد و در شب دوشنبه شانزدهم مهرماه 1307 به همراه چند پاسبان مسلح به منزل مدرس رفت و پس از مضروب و مجروح کردن اهل خانه و زیر کتک گرفتن شهید مدرس وى را سر برهنه و بدون عبا دستگیر و به قلعه خواف تبعید کرد.

تبعید مدرس در خواف نه سال به طول انجامید و وی آخرین روزهای عمرش را در کاشمر سپری کرد. مدرس سرانجام در شب دهم آذر 1316 به دست دو تن از ماموران حکومتی به نام خلج و مستوفیان مسموم و به شهادت رسید.

سید حسن مدرس، شهید استبداد
مدرس در جمع نمایندگان اقلیت مجلس پنجم

سید حسن مدرس، شهید استبداد
عکسی که آنتوان سوریوگین از مدرس انداخته است.

سید حسن مدرس، شهید استبداد
مدرس در خانه

سید حسن مدرس، شهید استبداد
مدرس در کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه؛ وی به عنوان وزیر عدلیه و اوقاف در کنار حاج عزالممالك اردلان، محمد على خان كلوپ، ادیب ‏السلطنه سمیعى، محمد على خان سالار معظم و میرزا قاسم خان تبریزى (صوراسرافیل) حضور داشت. کابینه موقت در زمان جنگ جهانی اول برای مقابله با تهاجم روس و انگلیس تشکیل شد.

سید حسن مدرس، شهید استبداد
حسن مدرس در جلسه کابینه دفاع ملی به ریاست نظام السلطنه(سمت راست مدرس)

سید حسن مدرس، شهید استبداد
حسن مدرس در کنار سید العراقین در مدرسه صدر اصفهان

سید حسن مدرس، شهید استبداد
حسن مدرس در کنار علمای اصفهان در مدرسه صدر

سید حسن مدرس، شهید استبداد
حسن مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام

سید حسن مدرس، شهید استبداد
مزار سید حسن مدرس در کاشمر

سید حسن مدرس، شهید استبداد
مقبره شهید حسن مدرس در کاشمر