مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

روز هشتم محرم در كربلا چه گذشت؟



علی اکبر,شهادت علی اکبر,هشتم محرم

چون تحمل عطش خصوصاً برای کودکان دیگر امکان پذیر نبود، مردی از یاران امام حسین (علیه السلام) به نام یزید بن حصین همدانی که در زهد و عبادت معروف بود، به امام گفت: به من اجازه بده تا نزد عمر بن سعد رفته و با او در مورد آب مذاکره کنم شاید از این تصمیم برگردد.


ملاقات یزید بن حصین همدانى و عمر بن سعد
چون تحمل عطش خصوصاً برای کودکان دیگر امکان پذیر نبود، مردی از یاران امام حسین (علیه السلام) به نام یزید بن حصین همدانی که در زهد و عبادت معروف بود، به امام گفت: به من اجازه بده تا نزد عمر بن سعد رفته و با او در مورد آب مذاکره کنم شاید از این تصمیم برگردد.

امام (علیه السلام) فرمود: اختیار با توست.

او به خیمه عمر بن سعد وارد شد، بدون آنکه سلام کند.

عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی چه عاملی تو را از سلام کردن به من بازداشت؟ مگر من مسلمان نیستم و خدا و رسول او را نمی شناسم؟

آن مرد همدانی گفت: اگر خود را مسلمان می پنداری، پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفته ای و آب فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می نوشند، از آن مضایقه می کنی و اجازه نمی دهی تا آنان نیز از این آب بنوشند، حتی اگر جان بر سر عطش بگذارند؟ و گمان می کنی که خدا و رسول او را می شناسی؟

عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی من می‌دانم که آزار کردن این خاندان حرام است اما عبیدالله مرا به این کار واداشته است و من در لحظات حساس قرار گرفته ام و نمی دانم باید چه کنم؟ آیا حکومت ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاق آن می سوزم؟ و یا اینکه دستانم به خون حسین آلوده گردد در حالی که می دانم کیفر این کار آتش است، ولی حکومت ری به منزله نور چشم من است. ای مرد همدانی در خودم این گذشت و فداکاری را که بتوانم از حکومت ری چشم بپوشم نمی بینم.

یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام رسانید و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است که شما را برای رسیدن به حکومت ری به قتل رساند.

ملاقات امام حسین (علیه السلام) و عمر بن سعد
امام حسین (علیه السلام) مردی از یاران خود به نام عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد و از او خواست که شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند، عمر سعد نیز پذیرفت. شب هنگام امام حسین (علیه السلام) با 20 نفر از یارانش و عمر بن سعد با 20 نفر از سپاهیانش در محل موعود حضور یافتند.

امام حسین (علیه السلام) به همراهان خود دستورداد تا برگردند و فقط برادر خود حضرت عباس بن علی (علیه السلام) و فرزندش حضرت علی اکبر (علیه السلام) را در نزد خود نگاه داشت و همین طور عمر بن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش به بقیه همراهان دستور بازگشت داد.

ابتدا امام حسین (علیه السلام) آغاز سخن کرد و فرمود:

ای پسر سعد آیا با من مقاتله می کنی و از خدایی که بازگشت تو بسوی اوست، هراسی نداری؟ من فرزند کسی هستم که تو بهتر می دانی. آیا تو این گروه را رها نمی کنی تا با ما باشی؟ و این موجب نزدیکی توبه خداست.

عمر بن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم، می ترسم که خانه ام را خراب کنند.

امام حسین (علیه السلام) فرمود: من برای تو خانه ات را می سازم.

عمر بن سعد گفت: من بیمناکم که املاکم را از من بگیرند.

امام فرمود: من بهتر از آن به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم.

عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و می ترسم که آنها را از دم شمشیر گذراند.

امام حسین (علیه السلام) هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود بازنمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه می شود؟ خداوند جان تو را به‌زودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد، به خدا سوگند من می دانم از گندم عراق جز به مقداری اندک نخوری.

عمر بن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است!

fardanews.com

 


ویدیو مرتبط :
روز شمار محرم (وقایع روز هشتم محرم در سال 61) رادیویی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اعمال شب و روز اول محرم



 

 

اعمال شب و روز اول محرم

 

بدانكه این ماه ، ماه حُزن اهل بیت علیهم السلام و شیعیان ایشان است و از حضرت امام رضاعلیه السلام روایت استكه چون ماه محرّم داخل مى شد پدرم را كسى خندان نمى دید و اندوه و حُزن پیوسته بر او غالب مى شد تا روز دهم چون روز عاشورا مى شد آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و مى فرمود امروز روزى است كه حسین علیه السلام شهید شده است .

 

اعمال شب و روز اول محرم

 

شب اوّل سیّد در اقبال براى این شب چند نماز ذكر فرموده :

 

اوّل : صد ركعت در هر ركعت حمد و توحید بخواند .

 

دوّم : دو ركعت در ركعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و یَّس .

 

سوّم : دو ركعت در هر ركعت حمد و یازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله كه هر كه در این شب این دو ركعت نماز را بجا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خیر كرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود .

 

و نیز سیّد براى هلال این ماه دعاء مَبْسُوطى ذكر فرموده و اگر ممكن شود احیا بدارد این شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن روز اوّل .

 

بدانكه اوّل محرم اوّل سال است و در آن دو عمل وارد است :

 

اوّل : روزه است و در روایت رَیّان بن شبیب از حضرت امام رضاعلیه السلام مرویست كه هر كه در این روز روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعاى او را مستجاب كند چنانكه دعاى زكریّا را مستجاب نمود .

 

دوم : از حضرت امام رضا علیه السلام منقولست كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله روز اوّل محرم دو ركعت نماز مى كرد و چون فارغ مى شد دستها را بلند مى كرد و این دعا را سه دفعه مى خواند:


اَللّهُمَّ اَنْتَ الاِْلهُ الْقَدیمُ وَهذِهِ سَنَةٌ


خدایا تویى معبود ازلى و این سال

 


جَدیدَةُ فَاَسْئَلُكَ فیهَاالْعِصْمَةَ مِنَالشَّیْطانِ وَالْقُوَّةَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ


تازه است از تو خواهم در این سال نگهداریم را از شیطان و نیروى بر این نفس

 


الاْمّارَةِ بِالسّوَّءِ وَالاِْشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْكَ [یاكَریمُ] یا ذَاالْجَلالِ


كه پیوسته به گناه فرمان مى دهد و سرگرمى بدانچه مرا به تو نزدیك كند اى صاحب جلالت



وَالاِْكْرامِ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا ذَخیرَةَ مَنْ لا ذَخیرَةَ لَهُ یا حِرْزَ


و بزرگوارى اى تكیه گاه كسى كه تكیه گاهى ندارد اى ذخیره آنكس كه ذخیره ندارد اى پناهگاه

 


مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یا كَنْزَ


آنكس كه پناهگاهى ندارد اى فریادرس آنكس كه فریادرسى ندارد اى پشتیبان آنكس كه پشتیبانى ندارد اى گنج

 


مَنْ لا كَنْزَ لَهُ یا حَسَنَ الْبَلاَّءِ ی ا عَظیمَ الرَّج اَّءِ ی ا عِزَّ الضُّعَف آءِ ی ا مُنْقِذَ


آنكس كه گنجى ندارد اى كه آزمایشت نیكو است اى بزرگ مایه امید اى عزت بخش ناتوانان اى نجات بخش

 


الْغَرْقى یا مُنْجِىَ الْهَلْكى یا مُنْعِمُ یا مُجْمِلُ یا مُفْضِلُ یا مُحْسِنُ


غریقان اى خلاص كننده هالكان اى نعمت بخش اى زیباپرور اى فزون بخش اى نیكوده

 


اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَكَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ


تویى كه سجده كرد (و به كمال خضوع درآمد) برایت سیاهى شب و روشنى روز و تابش ماه و شعاع

 


الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ یا اَللّهُ لا شَریكَ لَكَ اَللّهُمَّ


خورشید و صداى ریزش آب و بهم خوردن درخت اى خدایى كه شریك ندارى خدایا

 


اجْعَلْنا خَیْراً مِمّا یَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنا ما لا یَعْلَمُونَ وَلا تُؤ اخِذْنا بِما


قرارمان ده بهتر از آنچه مردم گمان كنند و بیامرز از ما آنچه را كه نمى دانند و مگیر ما را بدانچه

 


یَقُولُونَ حَسْبِىَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ


گویند بس است مرا خدا معبودى جز او نیست بر او توكل كنم و او است پروردگار عرش

 


الْعَظیمِ امَنّا بِهِ كُلُّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَما یَذَّكَّرُ اِلاّ اُولُوا الاْلْبابِ رَبَّنا


عظیم ایمان داریم به او و هرچه هست از نزد پروردگار ما است و اندرز نگیرند جز خردمندان پروردگارا

 


لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ


منحرف مساز دلهاى ما را پس از آنكه هدایتمان كردى و ببخش به ما از پیش خود رحمتى كه براستى تویى بخشایشگر

 

شیخ طوسى فرموده كه مستحب است روزه دهه اوّل محرم ولكن روز عاشورا امساك نماید از طعام و شَراب تا بعد از عصر آن وقت بقدر كمى تربت تناول نماید و سیّد روایت كرده فضیلت روزه تمام ماه را و آنكه روزه او نگه میدارد صائم آن را از هر گناهى .

 

روز سوّم روزى است كه حضرت یوسف علیه السلام از زندان بیرون شده هركه آن روز را روزه دارد آسان فرماید حق تعالى بر او كارهاى مشكل را و برطرف كند از او اندوه را و در روایت نبوى صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله است كه دعایش مستجاب شود .

 

روز نهم روز تاسوعا است از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه فرمود تاسوعا روزى بود كه جناب امام حسین علیه السلام و اصحابش را در كربلا محاصره كردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع كردند و ابن مرجانه و عُمر سعد خوشحال شدند به سبب كثرت سپاه و بسیارى لشكر كه براى آنها جمع شده بود و جناب امام حسین علیه السلام و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین كردند كه یاورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مَدَد نخواهند نمود پس فرمود پدرم فداى آن ضعیف غریب .