مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

این که خداوند در قرآن كریم به عصر سوگند یاد كرده، منظور چیست؟



صر امام,عصر امام زمان

كلمه عصر یكی از مواردی است كه مورد قسم خداوند واقع شده

 

این که خداوند در قرآن كریم به عصر سوگند یاد كرده، منظور چیست؟ آیا مربوط به عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ یا امام زمان (عج) است یا عصر بعد از ظهور؟

كلمه عصر یكی از مواردی است كه مورد قسم خداوند واقع شده، در قرآن هر جا چیزی مورد قسم خداوند واقع شود، نشان دهندة عظمت و اهمیّت آن چیز است.


واژه عصر به معنای فشردن است مثلاً «عصر الثوب»، یعنی فشردن لباس است تا آب آن خارج شود.


برخی از احتمالاتی كه مفسران در مورد این كلمه داده‌اند عبارتند از:
1. بعضی گفته‌اند: عصر اشاره به همان وقت عصر (= بعداز ظهر) است. دلیل این گروه این است كه در اوّل بعضی از آیات قرآن به آغاز روز قسم و سوگند یاد شده است. مثل والضحی[1]‌، و الصبح اذا اسفر[2]. به این دلیل به عصر قسم یاد شده كه این وقت از روز، زمان دگرگونی نظام زندگی و حیات انسانهاست و كارهای روزانه پایان می پذیرد، پرندگان و حیوانات به لانه‌های خود می‌روند، خورشید غروب می‌كند و هوا كم‌كم تاریك می‌شود؛ لذا این دگرگونی انسان را متوجه خداوند لایزال و قدرت او می‌نماید.


2. بعضی گفته‌اند: اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت است كه پر از درسهای عبرت و حوادث است؛ لذا شایستة قسم خوردن است.


3. بعضی گفته‌اند: چون معنای لغوی عصر به معنای فشردن است این سوگند هم ناظر به انواع فشارها و مشكلاتی می باشد كه در طول زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد و آن‌ها را از خواب غفلت بیدار می‌كند و به یاد خدا می‌اندازد.


4. بعضی هم آن را اشاره به انسانهای كامل كه عصاره عالم هستی و جهان است می‌دانند.

 

5. بعضی هم آن را ناظر به نماز عصر می‌دانند چون نماز عصر دارای اهمیّت ویژه‌ای است. خداوند می‌فرماید: «حافظوا علی الصلوات و الصلوة الوسطی»[3] كه صلات وسطی را تفسیر به نماز عصر نموده‌اند.


6. بعضی عصر را به معنای قسمت خاصی از زمان مثل زمان قیام حضرت مهدی (عج) می‌دانند. چون آن زمان دارای ویژگی و عظمت خاصی از تاریخ بشریت است و حضرت مهدی هم عصاره و خلاصه رسالتها و نبوتها و امامتها است. پس مراد از عصر می‌تواند خود حضرت ولی عصر ـ علیه السلام ـ باشد. چون او انسان كامل است.[4]


7. عدّه‌ای عصر را به امام زمان و عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  تفسیر كرده‌اند.[5]
اگر چه این تفاسیر با هم تضادی ندارند و می‌تواند همه به عنوان تفسیر و مصادیق عصر باشد، ولی عدّه‌ای از مفسران معنای هفتم را ترجیح داده‌اند. علامه طباطبایی می‌فرماید: «مناسب با دو آیه بعد كه می‌فرماید: انسان در خسران است مگر كسی كه تابع حق باشد و به حق صبر كند و عمل صالح انجام بدهد، این است كه مراد از عصر، عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  باشد كه همان عصر طلوع اسلام و زمان روشن شدن حق بر باطل است.»[6] عدّه‌ای دیگر از مفسران دلیلی كه بر این معنای هفتم اقامه كرده‌اند این است: همان طور كه خداوند به شهر محل تولد پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  (مكّه) قسم خورده، «لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد»[7] به همین نحو خداوند هم به عصر ثبوت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  قسم خورده و آن را بزرگ شمرده؛ زیرا در این زمان دین بشر كامل شده[8] و تاریكی‌های جهل، ظلم، فساد و طغیان با آمدن خورشید وجود پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  از بین رفت و برابری و برادری و عدالت جای آن‌ها را گرفت.
 
پی نوشت ها:
[1] - ضحی/ 1.
[2] - مدثر/ 34 .
[3] - بقره/ 239 .
[4] - الحویزی، تفسیر نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، ج 5، ص 666، حدیث 5.
[5] - ر.ك: مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 27، ص 292 ـ 293.
[6] - طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 20، ص 356 .
[7] - بلد/ 1 ـ2 .
[8] - محلاتی شیرازی، صدرالدین، تفسیر سورة والعصر، تهران، انتشارات نوید، 1362، ص 42.

 

منبع:andisheqom.com


ویدیو مرتبط :
پیروزی تنها از جانب خداوند حكیم ومتعال است.(قرآن كریم)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خداوند در فرآن می فرماید مرا یاد کنید تا شما را یاد کنیم، منظور از این یاد کردن چیست؟



درد و دل با خدا,راز و نیاز با خدا

مرا یاد كنید، تا شما را یاد كنم

 

 یک اصلی بین جوانترها هست که می گویند باید رفاقت را در حق رفیقمان تمام کنیم تا او هم در حق ما رفاقت کند. پس رفاقت یک رابطه ی دوطرفه است، نمی شود یک طرف خودش را به آب و آتش بزند ولی طرف مقابل هیچ عکس العملی نشان ندهد. جریان رفاقت ما با خدا هم همینطور است که خداوند مهربان همه چی را در حق ما تمام کرده است ولی در عوض ما جز گناه و سرپیچی کاری نکرده ایم.

 

اگر بخواهیم تمام نعمتهایی که خداوند متعال تا به الان به ما داده است را بشماریم، این نعمتها چفدر می شود؟ آیه قرآن داریم که نعمتهای خدا را اصلا نم شود شمرد: (إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: اگر نعمت [هاى‏] خدا را شماره كنید، آن را نمى‏ توانید بشمارید-نحل/18) خدای مهربان به ما یاد داده است که چطور با او رفاقت کنیم، او می فرماید: فَاذْكُرُونی‏ أَذْكُرْكُم: مرا یاد كنید، تا شما را یاد كنم(بقره/152). این همان قاعده ای است که انسان ها در روابط دوستیشان با یکدیگر دارند.

 

منظور خداوند عزیز از این حرف این نمی باشد که یک انسان از صبح که از خواب برمی خیزد، تسبیحی در دست بگیرد و گوشه ای بنشیند و ذکر بگوید، وقتی به احوال عرفا هم نگاه میکنیم میبینیم که اهل به گوشه ای نشستن نبودند. پس منظور خداوند متعال چیست؟ او می خواهد به ما بفهماند که باید همه کارهای زندگیمان را برای رضای خدا انجام بدهیم. یعنی باید تمام توجهمان به خدا باشد، نگاهمان را حتی یک لحظه هم از خدا برنداریم. آنوقت همه‌ی کارهایمان رنگ خدایی به خودش میگیرد.

 

مثلا نیت غذا خوردنمان این باشد که توان بندگی کردن به دست آوریم، یا اگر فرزندی داریم و میخواهیم او را تربیت کنیم نباید تربیتش کنیم تا بقیه‌ی افراد بگویند چه فرزند خوبی دارد بلکه باید تربیتش کنیم، طوری که بنده‌ی خوب خدا بشود و بتواند یاری امام زمان علیه السلام را بکند، اگر غیر از این باشد تمام زمانهایی که برای فرزندمان وقت گذاشته‌ایم به هدر رفته است. یا وقتی نماز میخوانیم باید همه توجهمان در این چند دقیقه به خدا باشد اگر درست دل به خدا بدهیم خدا هم ما را در دریای نعماتش می‌اندازد، در ابتدا کمی سخت است اما حتما شدنی است.


 البته این طور نیست که اگر یکی اهل یاد خدا نباشد خدا با او کاری ندارد بلکه خداوند از نعمتهایش به تمام بندگان می دهد، ولی اگر بنده، با خدا رفاقت کرد آنوقت رنگ و لعاب نعمتهای خداوند نیز عوض می شود. پس لازم نیست ریاضتهای سخت بکشیم ، همینکه دلمان را پر از خدا بکنیم کفایت می کند. و اگر اذکار لفظی می گوییم باید دلمان را متوجه کنیم تا اثر بگذارد.(برداشت آزاد از تفاسیر المیزان، نمونه، نور) در معانى الاخبار از حسین بزاز روایت كرده كه گفت:

 

امام صادق علیه السلام به من فرمود: آیا می خواهى تو را از مهمترین وظیفه ‏اى كه خدا بر خلق خود واجب كرده خبر دهم؟ عرضه داشتم: بله، فرمود: اول انصاف دادن به مردم، به اینكه با مردم آن طور رفتار كنى كه دوست میدارى با تو رفتار كنند و دوم مواسات با برادران دینى و (سوم) یاد خدا در هر موقف (شرایطی)، البته منظورم از ذكر خدا، سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر نیست، هر چند كه این نیز از مصادیق آنست، ولى منظورم این است كه در هر جا كه پاى اطاعت خدا به میان می ‏آید، بیاد خدا باشى و اطاعتش كنى، و هر جا معصیت خدا پیش آید، بیاد او باشى و آن را ترك كنى. (معانى الاخبار ص 192 حدیث3)

منبع:askdin.com