اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
3 گرایش در «زمستان» سیاسی پس از کودتا
اخبار سیاسی - بازخوانی حجاریان از 28مرداد
3 گرایش در «زمستان» سیاسی پس از کودتا
در گفتوگوی پیشرو با «سعید حجاریان» به بررسی فضای پس از کودتا پرداختهایم. فضایی که این فعال اصلاحطلب میگوید پس از آن سه جریان شکل گرفت.
گرایش اول آنهایی که کلا «سیاستزده» شده بودند و شعر «زمستان» را برای وصف حالشان میخواند. گرایش دوم که فعالیت «نرم سیاسی» را انتخاب میکنند و از مهندس بازرگان و نهضت آزادی بهعنوان نمونه بارز این گروه نام میبرد. نهایتا گرایش سوم که بهدنبال «مشی مبارزه مسلحانه» میروند و توضیح میدهد که نیروهای این جریان جوانهایی هستند که از دل جبهه ملی بیرون آمدهاند.
به اعتقاد شما کودتا چه تاثیری در سپهر سیاسی ایران داشته است و اینکه آیا کودتا اساسا گریزناپذیر بود و در هر شرایطی اتفاق میافتاد یا این امکان وجود داشت که جلوی کودتا گرفته شود؟
درباره این بحث نمیتوان با قطعیت حرف زد. آمریکاییها از شرایط راضی نبودند و تودهایها نوعی وحشت بین مردم انداخته بودند. مصدق هم همان موقع دستور داد برخی افراد را دستگیر کنند. مصدق فرد دموکراتی بود، اما سلطنت را قبول داشت، در واقع او مشروطهخواه بود. در دادگاهش هم همین را گفت. بهدلیل همین خیلی با بقایی، زاهدی، رشیدیان و بقیه افراد برخوردی نکرد. میخواهم بگویم در هر صورت شاید کار به کودتا کشیده میشد و این اتفاق گریزناپذیر بود. ضمن اینکه کاشانی، مکی و بقایی همه همدست شدند و به سمت مخالف رفتند و شرایطی پیش آمد که دیگر جلوی کودتا گرفته نشد.
تا چه اندازه عملکرد خود مصدق در وقوع کودتا موثر بود. برخی معتقدند اگر مصدق پیش از کودتا درست عمل میکرد هرگز کودتایی اتفاق نمیافتاد. به نظر شما این نگاه تا چه اندازه میتواند صحیح باشد؟
دقت داشته باشید که کودتا خرج کمی داشت. روزولت میگوید ما برای کودتای 28مرداد هزینه زیادی نکردیم، یعنی کودتای کمهزینهای بود. میخواهم بگویم که مردم کمکم نسبت به کودتا بیاهمیت و خنثی شدند. درواقع مردم قهر کرده بودند. در صورتی که پیش از آن میبینیم مردم در صحنه هستند، چنانکه قوام رفت و مصدق برگشت، چون مردم خواسته بودند.
اما چرا مردم به صحنه نیامدند؟
مردم دیدند اوضاع خیلی مناسب نیست، کارها خوابیده، دولت مشکل اشتغال داشت و بیپول بود، طلاهایش را ضبط کرده بودند، نفت صادر نمیشد. در کل، دولت فلج شده بود. از طرفی، مردم از دعواهای احزاب خسته شده بودند. درواقع همهچیز برای کودتا آماده بود، انگار که چاره دیگری نبود.
نزدیکی ایران به آمریکا و انگلیس و فاصلهگرفتن از روسیه، انحلال مجلس توسط مصدق و مخالفتش با روحانیت همه از مواردی است که بسیاری معتقدند در بروز کودتا موثر بوده است. آیا این موارد، میتوانند دلایلی واقعی و البته کافی برای نقد و اثر رفتار مصدق در بروز کودتا باشد؟
همه اینها در وقوع کودتا اثر داشت، البته آنزمان آیتالله بروجردی ساکت بود. آیتالله بروجردی هم معتقد بود که یک شاه شیعه، سر کار باشد برای ما بهتر است. در صورتی که برخیها برای تخریب چهره مصدق؛ سگ را عینکزده بودند مشابه یکی از شخصیتهای شاخص است. مشابه یکی از شخصیت های شاخصی هرچند کار تودهایها نبود اما کار مصدق هم نبود و کار عوامل خود کودتا بود، اما به اسم مصدق تمام شد. در صورتی که میبینیم بعد از کودتا به فلسفی تریبون میدادند و به تلویزیون میآمد و علیه بهاییت هم، صحبت میکرد. حتی شاه، دستور تخریب معبد بهاییان را صادر کرد. در واقع شاه جواز داد تا آنها این کارها را انجام دهند.
ماندگاری دولت ملی دکتر مصدق تا چه اندازه در آینده سیاسی کشور میتوانست تاثیرگذار باشد؟
دولت دکتر مصدق دولت ضعیفی بود، اگر هم میماند باز هم دچار مشکل میشد. هرجومرج میشد و مصدق نمیتوانست کار را جمع کند. در داخل جبهه ملی هم انشقاق ایجاد شده بود. روحانیت هم با دکتر مصدق بد شده بود. بعید بود که بتواند کشور را جمع کند.
آیا میتوان گفت اگر کودتای 28مرداد رخ نمیداد، هرگز جامعه ایران به انقلاب 57 نمیرسید؟
بله، به آنجا نمیرسید. هرجومرج میشد و همان کودتا به نوعی دیگر، چندماه بعد اتفاق میافتاد.
شما بههر حال معتقدید کودتا در ایران رخ میداد؟
بله، کودتا اتفاق میافتاد.
اگر کودتایی رخ نمیداد، ممکن بود شاه دست به اصلاحات بزند؟
بله؛ اما اگر شاه قبول میکرد که سلطنت کند و قدرت خود را واگذار میکرد. اما شاه حاضر به انجام چنین کاری نبود، چون مصدق بهدنبال قدرت نظامی بود. مصدق میخواست علاوه بر قوهمجریه و مقننه، قوه قهریه را هم به دست بگیرد، وزیر دفاع هم خود او باشد. اما شاه با این کار نبود، چون میدانست اگر قدرت نظامی را هم به مصدق بدهد، مشروطیت کامل میشود و آنزمان ایران به کشوری مانند، بلژیک، اسپانیا و هلند تبدیل میشد که خوشایند شاه نبود. شاه حاضر نبود ارتش را به مصدق واگذار کند.
عملکرد فعالان سیاسی ایران را بعد از کودتای 28مرداد چگونه ارزیابی میکنید؟ بهنظر میرسد بعد از کودتا، فعالان سیاسی بیش از اندازه، منفعل میشوند.
بحث اصلی همینجاست؛ یعنی کودتا به پیکر سیاسی ایران زخم زد و این زخم هم ماندگار شد. به اعتقاد من از دل کودتا «سهجریان» عمده بیرون آمد: یک گرایش این بود که کلا «سیاستزده» شده بود. یعنی یک عدهای میگفتند که دیگر سیاست فایدهای ندارد و بهدنبال خوشباشی رفتند. به قول معروف «اپیکوریسم». در زمان یونان، اپیکور سردسته لذتجویان بوده است و شعارش این بود که از دنیا باید لذت برد. در ایران هم این اتفاق برای بسیاری افتاد و خیلیها بهدنبال زندگی شخصی رفتند. عدهای هم مانند دیوژن شدند. دیوژن که به بیابان زده بود و میگفت بهجای لذت، درد خوب است و این عده ملامتی بودند. دیوژن یکبار لب چشمه آمد و دید فردی با دست آب میخورد، دیوژن کاسهاش را دور انداخت و با خودش گفت پس با دست هم میشود آب خورد.
رواقیون، کلبیون، انحلالطلبان، لاادریون و شکاکیون و اینها بعد از کودتا به دنبال این روش رفتند. میگفتند کسی چه میداند حقیقت چیست و حق با کیست. میگفتند حق با کسی نیست. وصفحال این افراد مشخصا در شعر «زمستان» اخوان ثالث تبلور پیدا میکند:
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت / سرها در گریبان است / کسی سر برنیارد کرد پاسخگفتن و دیدار یاران را / نگه جز پیش پا را دید نتواند / که ره تاریک و لغزان است / وگر دست محبت سوی کس یازی / به اکراه آورد دست از بغل بیرون / که سرما سخت سوزان است
(اینجا میخواهد بگوید مردم راه خودشان را میروند و تو دیگر تنها ماندهای.)
نفس کز گرمگاه سینه میآید برون ابری شود تاریک/ چو دیوار ایستد در پیش چشمانت / نفس کاین است پس دیگر چهداری چشم / ز چشم دوستان دور یا نزدیک / مسیحای جوانمرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین / هوا بس ناجوانمردانه سرد است...ای... / دمت گرم و سرت خوش باد / سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!
(میگوید نفس تو با خودت بد است پس از دیگران چه انتظاری داری. یا میگوید میخواهم سرخوش باشم و بنشینم می بنوشم و خوشحال باشم.)
من امشب آمدستم وام بگذارم/ حسابت را کنار جام بگذارم / چه میگویی که بیگه شد سحر شد بامداد آمد / فریبت میدهد برآسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست / حریفا! گوش سرمابرده است این یادگار سیلی سرد زمستان است
(در واقع شعر زمستان نمونه بارز گرایشی است که گفتم. پس یکسری دنبال این بازیها رفتند. یا شعر نازلی شاملو هم بهنوعی نمایش حال این افراد است)
نازلی! سخن بگو! / مرغ ِ سکوت، جوجه مرگی فجیع را/ در آشیان به بیضه نشستهست! / نازلی سخن نگفت؛/ چو خورشید / از تیرگی برآمد و در خون نشست و رفت...
میخواهم بگویم شعر آن زمان هم اینگونه است.
اما کمکم گرایش دومی پیدا شدند که میگفتند باید کار کرد، علنی هم کار کرد و کار مخفی فایدهای ندارد. افرادی مانند مهندس بازرگان و نهضت آزادی معتقد بودند، که باید کار کرد آنهم فعالیت فرهنگی اما خیلی کند، آهسته اما پیوسته. آمدند انجمن اسلامی راه انداختند، کانون مهندسان راه انداختند. شبیه فعالان سیاسی که در سال 1905 در روسیه انقلاب کردند و بعد از شکست سوسیالدموکراسی، آتئیست شدند، که همین موضوع به سوسیالدموکراتها خیلی فشار آورد. آنها بیشتر از نظر تاکتیکی معتقد بودند که باید کار علنی کرد. بازرگان هم معتقد بود که نه در قالب حزب، اما باید کار کرد.
اما بعد از مدتی پس از کودتا، فعالیتهای چریکی و مسلحانه در ایران آغاز میشود.
بله، آن فعالیتها بعدش اتفاق افتاد. کمی بعد از کودتا مثلا آیتالله طالقانی برای خودش مسجد داشت و برای مردم سخنرانی میکرد، طالقانی با فلسفی یا بقایی یا زنجانی فرق داشت. بعد از کودتا، زاهدی نخستوزیر شد و بعد تیمور بختیار، مسوول حکومت نظامی شد که بعدها او ساواک را هم بهراه انداخت. خیلی ضربه زد، خیلیها را کشت، حتی از جبهه ملی، فاطمی را کشتند.
حزب توده در آن زمان متهم به کودتاچی میشود.
در آن مقطع حزب توده کودتاچی نبود.
بعد از کودتا بدترین رفتارها از سوی حکومت با آنها صورت میگیرد.
حزب توده یکبخش علنی و یکبخش مخفی داشت. اعضای حزب توده، افسرانی تحتنظر روزبه بودند. تودهایها در واقع یکتشکل نظامی بودند. بعد از کودتا همه را دستگیر کردند، حامیان شاه، آمریکا و انگلیس بودند و حزب توده نزدیک به روسیه بود و آنها از این موضوع خوشحال نبودند. نهایتا بعد از کودتا یکعده از افراد حزب توده به خارج رفتند و یکعده هم دستگیر یا اعدام شدند و حبسهای طولانیمدت گرفتند. همین محمدعلی عمویی حبس ابد داشت.
فشاری که به نیروهای سیاسی بعد از کودتا وارد میشود تا چه اندازه در جریان و تغییر شکل فعالیتهای سیاسی در ایران موثر بوده است؟
قطعا خیلی موثر بود. کودتا، زخم بدی بر پیکره سیاسی ایران وارد کرد.
فکر میکنید چهچیزی موجب شد تا نیروهای سیاسی مدتها بعد از کودتا دوباره فعال شدند؟
من تا الان دوگرایش را گفتم. یکی آنهایی که دنبال «تکروی و بیخیالی» رفتند و یکی هم نیروهایی که بهدنبال «فعالیت نرم سیاسی» رفتند. گرایش سوم مانده است. این گرایش جوانهای جبهه ملی بودند که با پیرمردها یا نسل اولیهای جبهه ملی درگیر شده بودند. جوانها میگفتند ما آنها را قبول نداریم چون افرادی مانند زیرکزاده، حصیبی، صدیقی، صالح و دیگران را دیدند که بریدند، از سوی دیگر مصدق از این جوانها دفاع کرد. در احمدآباد از تبعیدگاهش پیام داد که «من امیدم به شما جوانهاست.» نیروهای جوان افرادی چون بهزاد نبوی و جزنی بودند که این نسل را تشکیل میدادند.
اینها بعد نشستند فکر کردند که چه باید کرد. گفتند بازرگان و نهضت آزادی که کاری نمیتوانند بکنند و با روش گام به گام بازرگان کاری پیش نمیرود. به همین دلیل با بازرگان مرزبندی کردند. امثال حنیفنژاد و سعیدمحسن و سران مجاهدین خلق اولیه شروع به نقد بازرگان و نهضت آزادی کردند. گفتند روش آنها جواب نمیدهد و نهایتا مشی آنها «مشی چریکی» شد. از طرفی فداییان و افرادی چون پویان شروع به نقد حزب توده کردند و گفتند حزب توده اشتباه کرده و با مصدق در افتاده است. مصدق با حزب توده بد بود. بعد از کودتا هم، همه اعضای حزب توده به مسکو و اتحاد شوروی، لایپزیک و اروپای شرقی رفتند.
بههمین جهت جریانهای بازمانده از مصدق با تودهایها بد بودند. از سوی دیگر شوروی کمکم بعد از کودتا با شاه رفیق شده بود و در ایران ذوبآهن راه انداخته بود، حتی به شاه اسلحه میداد. این طور شد که نهایتا نسل بعدی یعنی سومین گرایش به سمت «مشی مبارزه مسلحانه» رفت. یعنی در واقع فشارها باعث میشد از دل جریان مسالمتجو یک جریان با مشی مسلحانه بیرون زدند. میخواهم بگویم این الگو یعنی سه گرایش مطرح شده، میتواند یک الگوی همیشگی برای همهجا باشد و نه فقط برای بعد از کودتای 28مرداد. چنانچه این اتفاق در بسیاری از کشورها رخ داده است.
آیا ارتباط ضعیف مردم با طبقه روشنفکر موجب افزایش فشارها از سوی حکومت نمیشد؟
در زمان شاه جامعه ما جامعه روستایی بود و طبقه شهری وجود نداشت، اما کار سیاسی صرفا در شهر انجام میشد. تهران پایتخت بود و مهم و آن زمان آنچنان بزرگ نبود. شما نگاه کنید مبارزان زمانی میگفتند باید مبارزه را از کوه شروع کرد، یک عدهای هم میگفتند از شهر و بعدا فهمیدند که شهر مهم است. میخواهم بگویم ایران جامعهای روستایی بود و شهر هم دست شاه بود. حتی سال 42 که قم، ورامین و چند شهر کوچک شلوغ شد، شاه، امام را تبعید کرد. 42 کجا، 57 کجا، 57 تهران، «تهران» شده بود.
البته خود شاه با «اصلاحات ارضی» باعث شده بود، عدهای به شهر بیایند. حاشیهنشینی زیاد شده بود و کم و بیش به انقلاب کمک کرد. نه اینکه بگویم حاشیهنشینی در انقلاب ایران مطرح بود، اما بیتاثیر هم نبود. شما ببینید مهندس بازرگان را از دانشکده فنی اخراج میکنند، شاه هم بهدنبال نیروهایی مانند منصور میگردد که خارج بوده و تحصیل کردهاند.
شاه چه کاری میتوانست انجام دهد که به این نقطه نرسد؟
خب قبل از کودتا مردم به جبهه ملی اقبال نشان میدهند و به نظر میرسد در دورهای وجود فضای باز سیاسی کشور را از هر خطری دور میکند. شاه میتوانست به حفظ فضای ایجادشده در کشور کمک کند.
آیا بعد از کودتا فرصتی برای جبران خسارت وجود داشت؟
مهندس بازرگان در دادگاهش به شاه گفت: «ما آخرین گروهی هستیم که با شما با زبان خوش حرف میزنیم.» او به شاه گفت: «تو حتی ما را هم تحمل نمیکنی، بعد از ما افرادی میآیند که تندتر از ما هستند.» چنانچه میبینیم شاه حتی علی امینی را هم تحمل نکرد و برکنارش کرد. امینی تند نبود، تنها به دنبال اصلاحات ارضی بود. دقت کنید اصلاحات سیاسی نه، اصلاحات ارضی.
رفتار شاه با کودتاچیها هم قابل تامل است، مثلا امتیاز فوقالعادهای به زاهدی نمیدهد، انگار زاهدی آمده بود کاری را انجام بدهد و بعد تاریخ مصرفش تمامشده تلقی شد؟
بعد از کودتا زاهدی گفته بود من خودم «تاجبخش» هستم و شاه از این حرف بدش آمده بود. گفته بود که من تاج را به شاه برگرداندهام.
اما به هر حال به نظر میرسد به نوعی شاه، اغلب کودتاچیها را کنار میزند؟
حذف نکرد. مثلا به نصیری پست داد. شاه از شهریور 20 تا 32 یک فرد دیگری است. به قول سلطنتطلبان به او میگویند «شاه جوانبخت» یا شاه «دموکرات»، اما بعد از کودتا شاه دیگر هیچ تغییری را قبول نکرد. بهخصوص بعد از شکلگیری جنبش مسلحانه در ایران شاه دیگر نوکر امپریالیسم شد و رابطهاش با «مردم» خوب نشد.
شما اشاره کردید مصدق از «تبعید» پیام میدهد؛ «تبعید» نخستوزیر برکنارشده توسط کودتا چه تاثیری بر فعالان سیاسی بیرون داشت؟
دقت داشته باشید که شاه از جبهه ملی تنها یکنفر را اعدام میکند و آن دکترفاطمی است. اما چرا «تبعید» انتخاب شد، چون دکترمصدق چهرهای بود که میتوانست همه را دور خود جمع کند. زمانی که مصدق «تبعید» شد، بقیه از هم پاشیدند. یکعده گفتند باید کند برویم، عدهای هم گفتند باید تند برویم. از طرفی مصدق هم ادعا کرد دنبال سرنگونی شاه نبوده، بلکه مشروطهخواه است و شاه را قبول دارد.
آیا مصدق از درون «حبس» کنش سیاسی کافی داشت؟
نمیگذاشتند کنش سیاسی داشته باشد.
برخی معتقدند دفاعیات مصدق یا دستنوشتههای او درآن زمان باعث میشد بهنوعی روح مبارزه را در فعالان سیاسی زنده نگه دارد.
کموبیش بله اثر داشت. اما روی جوانان اثر داشت و روی قدیمیها تاثیری نداشت.
چرا شاه مصدق را به طور کامل حذف نکرد؟
چون حذف مصدق در سطح جهان هم بسیار اثر داشت.
اما جامعه جهانی هم از مصدق حمایت نکرد؟
بالاخره مصدق در معادلات سیاسی جهان موثر بود و اگر شاه او را میکشت، بعدا شهید میشد. شاه نمیخواست از مصدق یک «شهید» بسازد. غربیها که تکلیفشان نسبت به کودتا مشخص است، روسیه هم که میخواست با شاه رابطه نزدیکی برقرار کند و تودهایها را به شوروی برد و بدبخت کرد.
اگر کودتا اتفاق نمیافتاد، آیا امکان بقای شاه وجود داشت؟
ببینید باید بدانیم مصدق از شاه چه میخواست. مصدق از شاه قوای نظامی خواست که شاه حاضر نبود به او واگذار کند.
اما بعد از کودتا هرگز فرصتی برای بازگشت شاه به دوران 20 تا 32 پیش نیامد؟
دیگر نه میشد و نه شاه میخواست، دیگر ممکن نبود. در آمریکا دموکراتها رفته بودند و جمهوریخواهها بر سر کار آمده بودند. میزان ضدشورویشدن جمهوریخواهها بالا رفته بود و به همین دلیل مانع میشدند که فضای سیاسی در ایران باز شود. بعد دیگر کسی نمانده بود که کار را به آنها بسپارد چنانکه میبینیم بعد از کودتا حکومت را اول زاهدی، بعد علاء، امینی، علم، منصور و آخر هم به هویدا داد.
تا چه اندازه بعد از کودتا عملکرد اطرافیان و گزارشهایشان به شاه، او را به سوی سقوط میبرد؟
اطرافیان شاه بهخصوص این آخرها اطلاعات را «فیلتر»شده به شاه میدادند، چون میگفتند شاه ناراحت میشود. به شاه گزارش میدادند، اما گزارشهای ناقصی به او ارایه میکردند.
کودتای 28مرداد در حافظه تاریخی ایرانیها چگونه ثبت شده است؟
کودتا یک روز تلخ در تاریخ ایران است .
اخبار سیاسی - شرق
ویدیو مرتبط :
کودتا در علوم سیاسی - استاد عباسی -
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
290 نماینده مجلس نهم و گرایش سیاسی آنها را بشناسید
290 نماینده مجلس نهم و گرایش سیاسی آنها را بشناسید
بعد از اتمام انتخابات مجلس نهم ترکیب سیاسی این مجلس نهایی شد.
به گزارش
خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران
بعد از اتمام شمارش آرا مرحله دوم انتخابات مجلس سرنوشت 290 کرسی نمایندگی مجلس نهم برای چهار سال مشخص شد.
اسامی نمایندگان مجلس نهم به تفکیک حوزه انتخابیه و با گرایش های سیاسی به شرح ذیل است:/باشگاه خبرنگاران
حوزه انتخابیه |
کاندیدای پیروز |
گرایش سیاسی |
نجف آباد و تیران و کرون
|
ابوالفضل ترابی
|
مستقل
|
ساوجبلاغ و طالقان و نظرآباد
|
عقید کبابینژاد-عبدالله نژاد فلاح
|
جبهه متحد اصولگرایان- مستقل
|
کرج
|
محمدجواد کولیوند-عزیز اکبریان
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بوشهر
|
عبدالکریم جمیری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
دشتستان
|
سید مهدی موسوینژاد
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
دشتی و تنگستان
|
محمدمهدی پورفاطمی
|
مستقل
|
دیر و کنگان جم
|
موسی احمدی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
پاکدشت
|
فرهاد بشیری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شهرکرد
|
سید سعید زمانیان
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بیرجند و درمیان
|
محدباقر عمادی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
فردوس و طبس و سرایان
|
محمدعلی عبدالله زاده
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
قائنات
|
جواد هروی
|
مستقل
|
نهبندان و سربیشه
|
مراد هاشمزهی
|
مستقل
|
تربت حیدریه و مه ولات
|
ابوالقاسم خسروی
|
جبهه پایداری
|
چناران و طرفه
|
محمد دهقانی نقندر
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
خواف و رشتخوار
|
محمود نگهبان سلامی
|
مستقل
|
درگز
|
حسین محمد زاده
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
سبزوار
|
محمدرضا محسنثی ثانی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
قوچان و فاروج
|
هادی شوشتری
|
مستقل
|
کاشمر و بردسکن و خلیلآباد
|
محمد اسماعیل تبا
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
گناباد
|
محمد رجایی باغسپاهی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
نیشابور
|
حسین سبحانینیا-علی مروی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
اسفراین
|
هادی قوامی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بجنورد و جاجرم
|
موسیالرضا ثروتی-قاسم جعفری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شیروان
|
عبدالرضا عزیزی
|
مسقل
|
آبادان
|
محمدجواد سعدون زاده
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
اهر و هریس
|
عباس فلاحی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بستان آباد
|
غلامرضا نوروزی
|
مستقل
|
تبریز آذرشهر و اسکو
|
محمدحسین فرهنگی
محمد اسماعیل سعیدی
مسعود پزشکیان
علیرضا منادی
رضا رحمانی
|
جبهه متحد اصولگرایان جبهه متحد اصولگرایان اصلاح طلب
اصولگرا
مستقل
|
سراب
|
مهناز بهمنی
|
مستقل
|
کلیبر و بخش هوراند
|
ارسلان فتحیپور
|
مستقل
|
مراغه و عجب شیر
|
مهدی دواتگری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
ملکان
|
شهروز افخمی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
هشترود و چاراویساق
|
غلامحسین شیری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
ورزقان، خادوانا
|
اللهوردی دهقانی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
ارومیه
|
جواد جهانگیر زاده
نادر قاضی پور
عماد فتاحی
|
جبهه متحد اصولگرایان
مستقل
مستقل
|
خوی
|
موکی حسینی صدر
|
اصلاح طلب
|
سلماس
|
علی اکبر آقاییی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
میاندوآب و شاهین دژ و تکاب
|
روحالله بیگی
مهدی عیسی زاده
|
جبهه متحد اصولگرایان
مستقل
|
اردبیل و نمین و تبر
|
منصور حقیقت پور
کمالالدین پیرموذن
|
جبهه متحد اصولگرایان
مستقل
|
گرمی
|
میرقسمت موسوی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
مشکین شهر
|
یونس اسدی
|
مستقل
|
اصفهان
|
حسن کامران
|
مستقل
|
اردستان
|
احمد بخشایش اردستانی
|
اصلاح طلب
|
خمینی شهر
|
محسن صرامی
|
مستقل
|
فریدن و فریدونشهر و چادگان
|
محمدعلی اسفنانی
|
مستقل
|
کاشان و آران و بیدگل
|
عباسعلی منصوری آرامی
|
مستقل
|
اهواز
|
سید شریف حسینی
|
اصلاح طلب
|
بندر ماهشهرو امیدیه و هندیجان
|
حبیب آغاچری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
خرمشهر
|
عبدالله سامری
|
مستقل
|
رامهرمز و رامتبر
|
شمس الله بهمنی
|
مستقل
|
شوش
|
سید راضی توری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شوشتر و گئوئد
|
سید محمد سادات ابراهیمی
|
مستقل
|
زنجان و طارم
|
محمد اسماعیلی، محسن علیرمتی
|
جبهه متحد، جبهه پایداری
|
ماهنشان
|
رضا عبدالهی
|
جبهه متحد
|
سمنان
|
علیرضا خسروی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شاهرود
|
كاظم جلالی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
چابهار، نیكشهر
|
یعقوب چدگال
|
مستقل
|
خاش، نصرت آباد، میرجاوه، كورین
|
حمیدرضا پشتك ریگی
|
مستقل
|
زاهدان
|
حسینعلی شهریاری تامر كاشانی
|
جبهه متحد اصولگرایان مستقل
|
سراوان
|
هدایت الله میردرلدزهی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
استهان ونی ریز
|
محمد سقایی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
اقلید
|
الیاس طاهری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
جهرم
|
محمدرضا رضایی كوچكی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
داراب و زرین دشت
|
تبی الله احمدی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
سپیدان
|
سید عنایت هاشمی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شیراز
|
ضرغام صادقی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
فیروز آباد، قبر، كارزین و فرانك
|
ناصر فریدونی
|
مستقل
|
كازرون
|
شاهین محمد صادقی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
لارستان و خنج
|
جشمید جعفرپور
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
لامرد ومهر
|
سید موسی موسوی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
مرودشت و ارستجان وپاسارگاد
|
محمد مهدی برومندی
|
اصلاح طلب
|
حوزه انتخابیه
|
كاندیدای پیروز
|
تشكل متبوع
|
بوئین زهرا و آوچ
|
روح الله عباسپور
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
قزوین و آبیك والبرز
|
سید مرتضی حسینی
|
جبهه متحد اصولگرایان، جبهه متحد اصولگرایان، مستقل
|
قم
|
علی اردشیر لاریجانی، رضا آشتیانی عراقی، احمد امیر آبادی فراهانی
|
جبهه متحد اصولگرایان، جبهه متحد اصولگرایان، مستقل
|
بیجار
|
سید محمد بیاتیان
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
سقز و بانه
|
محسن بیگاری
|
مستقل
|
فروه و همگان
|
حامد قامر مرزی
|
مستقل
|
مریوان و سرو آباد
|
امید كریمیان
|
مستقل
|
بافت
|
علیرضا منطری
|
جبهه متحد اصولگرایان،
|
بم
|
علیرضا غضنفر آبادی
|
جبهه متحد اصولگرایان،
|
جیرفت و عنبر آباد
|
فرج الله عارفی
|
مستقل
|
رفسنجان
|
حسین آذین
|
مستقل
|
زرند وكوهستان
|
حسین امیری
|
مستقل
|
سیرجان و پردسیر
|
شهناز حسن پور
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شهر بابك
|
حسین فتاحی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
كرمان وراور
|
محمد مهدی زاهدی، محمدرضا پور ابراهیمی
|
جبهه متحد اصولگرایان، مستقل
|
كهنوج و منوچان
|
محمدرضا امیری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
سنقز
|
محمد ابراهیم محبی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
قصر شیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب
|
فتح الله حسینی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
كرمانشاه
|
عبدالرضا مصری، سعید حیدری طیب
|
جبهه متحد اصولگرایان، مستقل
|
كنگاور و صحنه و هرسین
|
وحید احمدی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بویر احمد و دتا
|
غلام محمد زارعی
|
مستقل
|
كهكیلویه و بهشتی
|
علی محمد بزرگواری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
علی آباد كتول
|
رحمت الله نوروزی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
گرگان و آق قلا
|
سید علی طاهری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
گنبد كاووس
|
سلیمان عباسی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
حوزه انتخابیه
|
كاندیدای پیروز
|
تشكل متبوع
|
رژن
|
عطا الله سلطانی صور
|
مستقل
|
نهاوند
|
مهدی سنایی
|
اصلاح طلب
|
همدان
|
امیر خجسته
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
اردكان
|
محمدرضا تابش
|
اصلاح طلب
|
یزد و صدوق
|
محمد صالح جوكار
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بروجن
|
امیر عباس سلطانی
|
مستقل
|
فسا
|
محمد حسن دوگانی
|
مستقل
|
ساوه
|
شهلا میرگلوبیلات
|
مستقل
|
ملایر
|
نعمت الله چهاردولی
|
مستقل
|
دشتی تنگستان
|
محمد مهدی پور فاطمی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
شادگان
|
عبدالله تیمی
|
مستقل
|
گچساران
|
غلامرضا تاج گردون
|
مستقل
|
بناب
|
محمد باقری بنایی
|
مستقل
|
اسلام آباد غرب
|
علی جلیلیان
|
مستقل
|
پارس آباد و بیله سوار
|
حبیب برومند
|
مستقل
|
گرمسار و آرادان
|
غلامرضا كاتب
|
مستقل
|
خرامه و سروستان و گوار
|
داریوش اسماعیلی
|
مستقل
|
بهار و كبودرآهنگ
|
محمد علی پور مختار
|
مستقل
|
بستان آباد
|
غلامرضا توری
|
مستقل
|
ممنسی
|
نوذر شفیعی
|
مستقل
|
محمد سلیمان
|
اسماعیل جلیلی
|
مستقل
|
اندیمشك
|
حمیدعیسی دارایی
|
مستقل
|
رستم و ممنسی
|
توذر شفیعی
|
مستقل
|
تالش، ماسال، رضوانشهر
|
بهمن محمدیاری
|
مستقل
|
شهریار، قدس و ملارد
|
حسین گروسی
|
مستقل
|
رباط كریم
|
ابراهیم نكو
|
مستقل
|
ایرانشهر
|
سعید اربابی
|
مستقل
|
حوزه انتخابیه
|
كاندیدای پیروز
|
تشكل متبوع
|
آستارا
|
صفر تعیمی
|
مستقل
|
آستانه اشرفیه
|
محمدحسین قربانی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بندرانزلی
|
حسین خسته بند
|
مستقل
|
رشت
|
حسن تامینی
|
اصلاح طلب
|
رودبار
|
عطا الله كریمی
|
مستقل
|
فومن و شفت
|
ناصرعاشوری
|
مستقل
|
لاهیجان و سیاهكل
|
ایرج قدیمی
|
مستقل
|
لنگرود
|
مهرداد لاهوتی
|
متسقل
|
سلسله ودامغان
|
علاالدین خدایی سوری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
کوهدشت
|
الهیار ملک شاهی
|
اصلاح طلب
|
الیگودرز
|
محمدتقی توکلی
|
مستقل
|
بابل
|
علیاکبر ناصری
حسین نیاز آذری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بابلسر
|
مقداد نجف نژاد
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
بهشهر و تکا و گلوگاه
|
احمد علی مقیمی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
ساری
|
محمد دامادی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
قائمشهر و سواد کوه و جویبار
|
سید هادی حسینی
کمال علیپور
|
مستقل
مستقل
|
نور و محمود آباد
|
عبدالوحید فیاضی
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
نوشهر و چالوس
|
قاسم احمدی لاشکی
|
مستقل
|
اراک و کمیجان
|
عباس رجائی
|
جبهه متحد
|
خمین
|
ابراهیم رضایی
|
جبهه متحد
|
شازند
|
قاسم عزیزی
|
جبهه متحد
|
محلات و دلیجان
|
علیرضا سلیمی
|
جبهه م تحد
|
بندرعباس، قشم و ابوموسی و حاجیآباد
|
ابوالقاسم جراره
|
جبهه پایداری
|
میناب و بشاگرد و رودان و جاسک
|
جبهه پایداری
|
جبهه متحد اصولگرایان
|
اسدآباد
|
بهروز نعمتی
|
مستقل
|
اردبیل،نیر،مین و سرعین
|
مصطفی افضلیفرد
|
متحد و پایداری
|
دشت آزادگان
|
ناصر صالحینسب
|
جبهه متحد
|
مشهد و کلات
|
جواد کریمی قدوسی
محمد حسین بحرینی
|
متحد و پایداری
جبهه متحد
|
آباده، یوانات و خرم بید
|
کریم زارع
|
جبهه متحد
|
گرگان و آققلا
|
عیسی امامی
|
ایستادگی
|
کرمانشاه
|
محمد رزم
|
متحد و پایداری
|
بهبهان
|
محمدباقر شریعتی
|
اصلاح طلب
|
شیراز
|
سید حسین ذوالانوار
|
متحد و پایداری
|
ملایر
|
احمدآریایی نژاد
|
جبهه مت حد
|
تفرش،آشتیان و فراهان
|
عباس صلاحی
|
جبهه متحد
|
اصفهان
|
حمیدرضا فولادگر
|
جبهه متحد
|
تبریز
|
میرهادی قره سید
رضا رحمانی
محمداسماعیل سعیدی
|
مستقل
آبادگران جهادی
متحد و پایداری
|
دهلران، آبدانان و درهشهر
|
علی محمد احمدی
|
ایستادگی
|
سنندج،دیواندره و کامیاران
|
سالار مرادی
سید احسن علوی
|
مستقل
جبهه متحد
|
لنجان
|
مجید منصوری
|
مستقل
|
دزفول
|
عباس پاپیزاده بالنگان
|
مستقل
|
ایلام، مهران، ملکشاهی، شیروان و چرادول و ایوان
|
علی اکبر متین
احمد شوهانی
|
اصلاح طلب
اصلاح طلب
|
آبادان،انصاری و دهدشتی
|
محمد سعید انصاری
سید حسینی دهدشتی
|
جبهه متحد
مستقل
|
زابل، زهک و هیرمند
|
حلیمه عالی
|
مستقل
|
پلدختر و معمولان
|
علی کائدی
|
متحد و پایداری
|
درود وازنا
|
عباس قائدرحمت
|
مستقل
|
بروجرد و اشترینان
|
بهرام بیرانوند
|
متحد و پایداری
|
اهواز
|
سیدشکر خدا موسوی
ناصر سودانی
|
متحد و پایداری
متحد و پایداری
|
سمیرم
|
سکینه عمرانی
|
مستقل
|
ایذه و باغملک
|
حجتالله درویش پور
|
ایستادگی
|
همدان و فامنین
|
ابراهیم کارخانه
|
جبهه پایداری
|
تویسرکان
|
کاظم سلیمی
|
مستقل
|
بافق، مهریز، بهاباد، و خاتم
|
دخیل عباس زارع زاده
|
جبهه متحد
|
اردل، فارسان و کوهرنگ
|
حمیدرضا عزیزی فارسانی
|
مستقل
|
طوالش،رضوانشهر و ماسال
|
محمود شکری
|
متحد و پایداری
|
رشت
|
غلامعلی جعفرزاده
جبارکوچکی زاده
|
مستقل
مستقل
|
تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر |
بیژن نوباوه |
جبهه پایداری و جبهه متحد |
اسماعیل کوثری
|
جبهه متحد
|
|
علی مطهری |
صدای ملت
|
|
سید محمود نبویان
|
جبهه پایداری
|
|
احمد توکلی
|
جبهه متحد
|
|
محمدرضا باهنر
|
جبهه متحد
|
|
سید مهدی هاشمی
|
جبهه پایداری
|
|
علی اصغر زارعی
|
جبهه پایداری
|
|
فاطمه رهبر
|
جبهه متحد
|
|
علیرضا زاکانی
|
جبهه متحد
|
|
زهره طبیب زاده
|
جبهه متحد و پایداری
|
|
روح الله حسینیان
|
جبهه پایداری
|
|
حسین مظفر
|
جبهه پایداری
|
|
فاطمه آلیا
|
جبهه متحد
|
|
مهدی کوچک زاده
|
جبهه پایداری
|
|
غلامرضا مصباحیمقدم
|
متحد
|
|
لاله افتخاری
|
متحد
|
|
محمد سلیمانی
|
پایداری
|
|
مجتبی رحماندوست
|
متحد
|
|
حمید رسایی
|
پایداری
|
|
مهرداد بذرپاش
|
متحد
|
|
حسین طلا
|
پایداری
|
|
الیاس نادران
|
متحد
|
|
علیرضامحجوب
|
خانه کارگر
|
|
حسین نجابت
|
متحد
|
اسامی افراد سرشناسی که از حوزه انتخابیه تهران، ری،شمیرانات و اسلامشهر به مجلس نهم راه نیافتند:
حسین فدایی آشتیانی
|
عضو جبهه متحد
|
حسین فدایی قاسم روانبخش
|
عضو جبهه پایداری
|
پرویز سروری
|
عضو جبهه متحد
|
زهره الهیان
|
عضو جبهه متحد
|
حجتالاسلام محسن کازرونی
|
عضو جبهه متحد
|
زهره سادات لاجوردی
|
عضو جبهه پایداری
|
حجت الاسلام محمد ناصر سقای بیریا
|
عضو جبهه پایداری
|
الهام امین زاده
|
عضو جبهه متحد
|
اسدالله بادامچیان
|
عضو جبهه متحد
|
حسن غفوری فرد
|
صدای ملت
|
حسن حمیدزاده
|
عضو جبهه پایداری
|
سهیلا جلودارزاده
|
خانه کارگر
|
محمدنبی رودکی
|
عضو جبهه متحد
|
محمد نبی حبیبی
|
عضو جبهه متحد
|
بتول نامجو
|
عضو جبهه پایداری
|
محمدحسین استادآقا
|
عضو جبهه پایداری
|
فرهاد جوانمردی
|
عضو جبهه پایداری
|
محمدجمال خلیلیان اشک ذری
|
عضو جبهه پایداری
|
علی اصغرخانی
|
عضو جبهه متحد
|
محمداسماعیل کفایتی
|
عضو جبهه پایداری
|
علیرضا صفارزاده
|
عضو جبهه پایداری
|
جواد محمدی
|
عضو جبهه پایداری
|
علی خطیبی شریفیه
|
عضو جبهه پایداری
|
ابراهیم انصاریان
|
عضو جبهه متحد
|
محمود دهقانی محمود آبادی
|
عضو جبهه پایداری
|