اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

200مطهری می‌خواهیم



 اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی,ناصر قوامی

 مجلس دهم اکثریتی اصول‌گرا خواهد داشت یا اصلاح‌طلب؟ علی لاریجانی یا محمدرضا عارف، کدام‌‌یک گزینه بهتری برای ریاست مجلس آینده هستند؟ کمرنگ‌شدن تندروی‌ها چه اثری در عملکرد قوه مقننه در دهمین دوره خواهد داشت و... ؛ اینها پرسش‌هایی است که از بامداد 9 اسفند سال پیش که نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی اعلام شد، اذهان عمومی و همچنین سیاسیون را به خــودش اختصاص داده است و همــه در انتظـار روز 10 اردیبهشت هستند تا تکلیف 68 کرسی باقی‌مانده بهارستان هم معلوم شود.

 

نماینده ادوار مجلس و رئیس کمسیون قضائی مجلس ششم با تأکید بر مراقبت از موقعیت فعلی اصلاح‌طلبان می‌گوید: وقتی شورای نگهبان دو‌سوم ثبت‌نام‌کنندگان انتخابات را که عمدتا اصلاح‌طلب یا مایل به اندیشه‌های اصلاح‌طلبی بودند، رد‌صلاحیت کرد، بسیاری ناامید شدند و این ذهنیت به وجود آمد که مجلس دهم هم با شکل و شمایل مجالس هفتم تا نهم تشکیل خواهد شد اما در تشکیلات اصلاح‌طلبی همه تصمیم گرفتند تا فعل خواستن را به خوبی صرف کنند که نتیجه‌اش توفیق مثال‌زدنی جبهه اصلاحات بود. او تأکید می‌کند: بر همه واجب است از این دستاورد بزرگ، استثنایی و حتی می‌توان گفت تاریخی نگهداری کنند.

 

ناصر قوامی، در‌همین‌رابطه در گفت‌وگو با «وقایع اتفاقیه» به پرسش‌های مطرح‌شده پاسخ گفته است.

فضای انتخاباتی در آستانه دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی را چطور تحلیل می‌کنید؟
با وجود اینکه جریان اصلاحات با همراهی و همکاری نمایندگان متعلق به طیف اعتدال‌گرا، توانستند بیش از آنچه در تصورشان می‌گنجید در مجلس دهم سهمیه داشته باشند، بعید است که آنها در دور دوم به قدری توفیق داشته باشند که بتوانند اکثریت مجلس آینده را از آن خود کنند. با نگاهی اجمالی به اسامی آنهایی که به دور دوم انتخابات راه پیدا کرده‌اند، معلوم می‌شود که بعید است آنها نخواهند تحت لوای لیست امید وارد فضای رقابت شوند؛ البته معلوم نیست آنها در ادامه راه و در ردای نمایندگی موضع اصلاح‌طلبی داشته باشند یا خیر؟


برای اینکه جلوی چنین اتفاقی گرفته شود و منتخبان جامعه به رأی خود وفادار بمانند، چه باید کرد؟
به نظر من آقای دکتر عارف حتما باید برای رئیس‌شدن، در انتخابات هیئت‌رئیسه ثبت‌نام کند؛ همچنین به تعداد نواب رئیس و سمت‌های دیگری که در هیئت‌رئیسه وجود دارد و برای رؤسای کمسیون‌های مختلف، حتما جریان اصلاح‌طلب باید گزینه‌‌هایی را برای رأی‌آوری تعیین کند تا هم این فرصت را داشته باشد که در تحرکات و تصمیم‌گیری‌های مجلس دهم سهم چشمگیری داشته باشند و هم اینکه ببینند، آیا آنهایی که به واسطه حضور در لیست امید رأی آورده‌‌اند، واقعا اصلاح‌طلب باقی خواهند ماند یا بعد از نشستن روی یکی از صندلی‌های سبز ساختمان بهارستان، فراموش خواهند کرد که از کجا و چه طریقی رأی مردم به نامشان به صندوق انداخته شده است؟ همچنین این احتمال را هم باید در نظر گرفت، اگر ریاست مجلس و کرسی‌های مهم مجلس به دست اصول‌گرایان بیفتد، احتمالش زیاد است که تعداد قابل‌توجهی از منتخبان لیست امید برای همراهی با طیف صاحب قدرت و نفوذ، تغییر روش و مسیر بدهند و حتی به عضویت گروه‌های سیاسی درون پارلمان درآیند.

 

همه این مشکلات به این دلیل است که نهاد نظارتی با محدودیت‌های آن‌چنانی نگذاشت تا چهره‌های امتحان پس‌داده و نخبه جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس دهم حضور داشته باشند و دقیقا به‌همین‌دلیل با وجود توفیق نسبی، همچنان نگرانی‌هایی جدی وجود دارد. در این حالت بهترین کار این است که آقای عارف و تصمیم‌گیران اصلاح‌طلبی با رویکردی حزبی، فضا را برای اداره نیروهای راه‌یافته به مجلس آماده کنند. البته باید اذعـــان کرد حضور همین نیروها بسیار بهتر از این است که تندروها و افرادی در مجلس باشند که هیچ توجهی به منافع ملی ندارند و فقط به فکر مصالح جریان سیاسی خود هستند.


شمـــا اصرار به ورود محمــد‌رضا عارف به بحث انتخاب ریاست مجلس دارید، در‌حالی‌که حتی برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب هم قائل به این هستند که لاریجانی گزینــه مطلوبی برای رئیـس‌شدن است و در شرایط فعلی او بهتر می‌تواند مجلس و دولت را از بحران‌های احتمالی گروه‌های فشار نجات دهد.
واقعا نمی‌دانم چرا برخی بدون توجه به اینکه جریان اصلاحات در انتخابات مجلس با‌وجود همه محدودیت‌ها، توانست سهم قابل‌توجهی از کرسی‌های قوه مقننه را از آن خود کند، تلاش می‌کنند تا ریاست رئیس اصول‌گرا برای سومین‌بار متوالی تمدید شود.


آنها کارنامه علی لاریجانی در حمایت از دولت و مقابله با تندروها به‌ویژه در بحث برجام را قابل دفاع می‌دانند و شاید اصلاح‌طلبان را بعد از سال 88 در موضعی می‌بینند که نیاز است کمی با احتیاط بیشتری وارد عرصه قدرت شوند!
تعجب می‌کنم که چطور نظر مثبت مجلس به برجام را به حساب لاریجانی می‌نویسند؛ نه‌تنها علی لاریجانی، بلکه هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند برای خودش در این مسئله سهمی قائل شود. توافق نهایی با نظر مقام‌معظم‌رهبری به دست آمد و معلوم است که وقتی ایشان چنین نظری دارند، هیچ گروه دیگری نمی‌تواند ساز مخالف بزند. تأکید‌ مؤکد می‌کنم که نه لاریجانی و نه چهره دیگری را نباید عامل مهم و تأثیرگذار در رأی مثبت مجلس به برجام دانست، چرا‌که اگر رهبری نمی‌خواستند، قطعا توافق حاصل نمی‌شد و اصلا کار به بررسی مجلس نمی‌رسید.


مجلس نهم در برخی از موارد متهم به تندروی و افراطی‌گری بود و مردم با رأی‌شان در هفت اسفند نشان دادند که نسبت به رفتارهای رادیکال موضع دارند. مجلس دهم را چطور مجلسی می‌بینید، آرام یا جنجالی؟
اینکه مجلس آرام باشد و در قبال اتفاقات و ‌به‌ویژه تخلفات احتمالی هیچ واکنشی نشان ندهد، اتفاقی دردآور و هزینه‌ساز است؛ البته اینکه یک‌سری هم 24ساعته داد‌و‌بیداد کنند هم باعث مخدوش‌شدن جایگاه قوه مقننه می‌شود.

 

مجلسی، مجلس است که نمایندگانش حرف برای گفتن داشته باشند و به چیزی غیر ‌از منفعت کشور و ملت فکر نکنند و همچنین ابایی از گفتن حقایق و آنچه واقع افتاده است، نداشته باشند؛ برای‌مثال می‌توان به عملکرد علی مطهری اشاره کرد. ایشان در‌حالی‌که سعی زیادی می‌کند تا از چارچوب ادب و اخلاق خارج نشود، همیشه اظهاراتش را صریح طرح می‌کند و هر ‌جایی‌ که احساس کند، بایدها و نبایدها نادیده گرفته ‌شده‌اند، محال است که سکوت اختیار کند. در هشت سالی که آقای مطهری در مجالس هشتم و نهم حضور داشت، به دفعات مشاهده شده است که پسر شهید مطهری حتی به مباحثی ورود می‌کند که خیلی‌ها پرداختن به آنها را موجب به‌خطر‌افتادن موقعیت و منفعت فردی‌شان می‌دانند اما علی مطهری هیچ‌گاه از گفتن حرف‌هایی که فکر می‌کند باید گفته شود، ابایی ندارد و هیچ ترسی از پیامدهای احتمالی به خود راه نمی‌دهد.


اما همین علی مطهری هم بارها و بارها مورد نقد جدی و حتی تخریب قرار گرفته است.
شما باید ببینید، منتقدان فرزند شخصیتی مانند شهید مطهری، چه کسانی و وابسته به چه گروه‌هایی هستند؟ به نظر من ایشان نه‌تنها تخریب‌نشدنی است، بلکه مجلس باید 200 علی مطهری داشته باشد تا بتواند دین خود را به مردم ادا کند.


اینکه «مجلس دهم در شرایط حساسی تشکیل می‌شود» را چطور تحلیل می‌کنید؟
نمی‌شود این‌طور گفت که مجلس یا دولتی در دوره جدیدش شروع به کار کند و ادعا کرد که شرایط، شرایطی مهم و حساس نیست؛ پس نمی‌توانیم این مسئله را مختص دهمین دوره مجلس شورای اسلامی بدانیم. همیشه همین حرف‌ها زده می‌شود، این در حالی است که مجلس جایگاه مهمی است که باید نمایندگانش فقط به فکر مردم و منافع کشور باشند و بدانند جزئی‌ترین طرح‌ها و مباحث هم اهمیت بالایی دارد. تأکید می‌کنم نمی‌توان گفت مجلس دهم در وضعیت خاص‌تری نسبت‌به مجالس گذشته فعالیتش را شروع خواهد کرد.


کشور در سال منتهی به انتخابات قرار دارد، جریان اصلاح‌طلبی بعد از سه دوره حاشیه‌نشینی، بازگشتی قوی به قوه مقننه داشت؛ سؤال این است که این طیف تأثیرگار سیاسی در چه فضایی به استقبال دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد رفت؟
جریان اصلاح‌طلبی قطعا نمی‌تواند امیدی به تأیید چهره‌های شاخصش برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری داشته باشد و اگر قرار باشد گزینه‌های فرعی حضور پیدا کنند هم نتیجه‌ای جز این نخواهد داشت که موجب ریزش رأی‌های روحانی شوند و در‌نتیجه شانس اصول‌گرایان را برای بازگشت به پاستور بیشتر می‌کند. پس طبیعی است که اصلاحات مانند 24 خرداد 92، در سال 1396 هم از کاندیداتوری حسن روحانی حمایت کنند، البته به شرط‌ها و شروط‌هایی.


چه شرطی؟
ببینید! ‌مسیری که آقای روحانی در سه سال گذشته طی کرده است، موجب نشده فضای سیاسی داخلی تغییراتی را به خود ببیند. بارها مشاهده شده بعد از اظهارنظرات صریح رئیس‌جمهوری، اعضای کابینه برای واکنش نشان‌دادن به انتقادات و تخریب‌های وارده با آقای روحانی همراهی و همکاری لازم را از خود نشان نمی‌دهند! این وضعیت مانند آفت برای دولت ضرر دارد.

 

چند روز پیش آقای روحانی گفتند، سه ماه وقت کافی برای بهره‌برداری از برجام نیست و وقتی تخریب‌ها در همین موضوع شروع شد، معاونان، وزرا و حتی استانداران هم به خود زحمت ندادند از این حرف او که اتفاقا موضعی براساس واقعیت بود، دفاع کنند. برخی مواقع این احســاس در من به وجــــود می‌آید که آقای روحانی در کشور تنهاســــت. درباره فضای انتخاباتی اصلاحات اصرار دارم که حسن روحانی تنها گزینه‌شان در انتخابات 96 است.


اصول‌گرایان چطور، آنها در مسیر انتخابات ریاست‌جمهوری چه حال و روزی دارند؟
اصول‌گرایان به دلایل متعدد چاره‌ای جز شکست ندارند. آنها در سال 96 دقیقا مانند سال‌های 92 و 94 نمی‌توانند همه سلیقه‌های خود را دور یک میز بنشانند و در ضمن کسی نیست که بتواند به عنوان نامزدی شاخص، به نمایندگی از جریان اصول‌گرایی در انتخابات خودش را در معرض رأی مردم قرار بدهد.


البته آنها تلاش می‌کنند تا با سیاه‌نمایی وضعیت داخلی و تزریق این ذهنیت که همه تحریم‌های اقتصادی پابرجا مانده و همچنین زیر‌سؤال‌بردن برجام، موجب شوند تا حسن روحانی اولین رئیس‌جمهوری باشد که در پایان دوره چهار ساله اول، توسط مردم از قوه مجریه کنار گذاشته می‌شود.


مردم، مردمی آگاه و مطلع هستند و دقیقا می‌دانند که دولت یازدهم برای بهره‌برداری از برجام به زمان بیشتری احتیاج دارد و به‌همین‌دلیل شک نکنید کمتر کسی است که بتواند در انتخابات سال بعد، توانایی رویارویی با حسن روحانی را داشته باشد. ان‌شاءالله دولتی‌‌ها در یک‌سال پایانی که برای هر دولتی ارزشمند است، به گونه‌ای عمل خواهند کرد که بدون هیچ حرف و حدیثی ریاست روحانی تا سال 1400 تمدید شود.

 

می‌خواهم از این فرصت استفاده کرده و توصیه‌ای مهم و واجب به آقای رئیس‌جمهوری و همین‌طور آقای عارف داشته باشم، آقای روحانی اگر می‌خواهد در انتخابات سال 96 رأی بیاورد باید هر چه زودتر استانداران غیر‌همسو را کنار بگذارد و آقای عارف حتما باید شرایط را بعد از شروع به کار مجلس دهم مدیریت کند. همچنین سران و افراد مؤثر جبهه اصلاحات هم باید ایشان را به کاندیدا برای رئیس‌شدن در قوه مقننه تشویق کنند؛ چون رئیس‌شدن آقای لاریجانی، باعث رها‌شدن نمایندگانی خواهد شد که با حمایت لیست امید به مجلس راه یافته‌‌اند.

 

 اخبار  سیاسی -  وقایع  اتفاقیه 


ویدیو مرتبط :