اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
گنجینه زیست بومی ایران در آتش می سوزد
تلاش دور روزه نیروهای منطقه ای از طریق مهار زمینی نیز راه به جایی نبرده است و امدادگران نیازمند امداد هوایی برای مهار کامل حریق و نجات درختان و آشیانه پرندگان هستند.
عامل انسانی به این گنجینه زیست بومی از روز گذشته آتشی انداخته که هرچند از مناطق مرتعی و صعب العبور آغاز شد اما با طولانی شدن زمان مهار، اکنون آتش درختان و درختچه های جنگلی را تهدید می کند.
تلاش دور روزه نیروهای منطقه ای از طریق مهار زمینی نیز راه به جایی نبرده است و امدادگران نیازمند امداد هوایی برای مهار کامل حریق و نجات درختان و آشیانه پرندگان هستند.
با توجه به وزش باد و نیز صعب العبور بودن منطقه تلاش محیط بانان و نیروهای منابع طبیعی در مقابله با این آتش کارساز نبوده و نیازمند ابزار و امکانات بیشتری از سوی سازمان ها و بخش های مختلف است.
پارک ملی گلستان این ذخیره گاه حیات وحش که در جهان نام و نشانی دارد و همواره مامنی آرامش بخش برای مسافران و گردشگران، کوهنوردان و علاقه مندان به محیط زیست، منابع طبیعی و حیات وحش بوده است، نیازمند کمک برای رهایی از آتشی است که انسان ها دانسته یا نادانسته آن را گسترده اند.
این آتش که به گفته مدیر پارک ملی گلستان در چهار جهت در حال گسترش است نیازمند همراهی امداد هوایی با تلاش نیروهای زمینی است تا غمنامه جنگل گلستان بسته شود و امیدوار باشیم که حیات وحش و طبیعت این منطقه بار دیگر گرفتار خطای انسانی نشود.
پارک ملی گلستان ذخیره گاهی برای مطالعات علمی و گردشگاهی برای تمام فصول است؛
این پارک در بین گردشگاه های طبیعی استان گلستان با ویژگی های منحصر به فرد، بهشتی سرسبز و متنوع را در مقابل دیدگان قرار می دهد.
این بوستان طبیعی در بین استان های گلستان و خراسان شمالی و در مسیر جاده بین المللی تهران - گرگان - مشهد واقع شده است؛ مساحت این منطقه ۹۱هزار و ۸۹۵هکتار اعلام شده و نخستین بوستانی است که در ایران عنوان پارک ملی را به خود اختصاص داد.
بوستان ملی گلستان با داشتن اقلیم های متفاوت و مناطق زیستی متنوع جنگلی، استپی و چشم اندازها و مناظر متنوع طبیعی از مهمترین جاذبه های گردشگری استان محسوب می شود و مسوولیت حفاظت آن با اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان است.
این پارک به دلیل ارزش های بی شمار طبیعی، وجود جنگل های سرسبز و بکر و گونه های متنوع گیاهی و جانوری با نامدارترین پارک های ملی مشابه خود در دنیا برابری می کند.
از نظر اقلیم آب و هوایی پارک ملی گلستان از اقلیم های متفاوتی از نواحی بسیار مرطوب تا قسمت های نیمه خشک برخوردار است.
این پارک ملی در مجموع یک منطقه کوهستانی است و براساس اعلام دانشنامه گلستان، قله ˈ آلوباغ یانشین ˈ با دو هزار و ۱۷۴متر ارتفاع در بخش جنوبی و ˈدیوارکجیˈ با دو هزار و ۴۱۱ متر ارتفاع در مرکز پارک ملی گلستان از مرتفع ترین نقاط آن محسوب می شود.
این پارک در سال ۱۳۳۶به نام منطقه حفاظت شده ˈآلمه وایشگیˈ تحت حفاظت قرار گرفت و هفت سال بعد به نام پارک وحش تغییر عنوان داد؛ بر اساس نوشته کتاب ˈپارک ملی گلستانˈ در سال ۱۳۵۷پس از پیروزی انقلاب اسلامی این منطقه با وسعت ۹۱هزار و ۸۹۵هکتار وسعت به نام ˈپارک ملی گلستان ˈ تغییر نام پیدا کرد.
پارک ملی گلستان علاوه بر داشتن جنبه های مختلف گردشگری و تفریحی از نظر مطالعات گیاه شناسی، پوشش گیاهی و اقلیمی و وجود حیوانات مختلف از جمله پستانداران، پرندگان و دوزیستان و خزندگان مورد توجه است.
تاکنون در این پارک یکهزار و ۳۴۰گونه گیاه آوندی با ۱۱۰تیره و ۵۶۱جنس ثبت شده است و به عبارتی گفته می شود این پارک ۱۹درصد گونه ها، ۴۵درصد جنس ها و ۶۹درصد تیره های گیاهی ایران را درخود جای داده است.
از سوی دیگر یکی از زیباترین درختان این پارک ملی درخت ˈانجیلیˈ است که گفته می شود از گونه های باقی مانده در دوران سوم زمین شناسی است.
همچنین گونه های درختی بلندمازو، بلوط زرد، ممرز، افرا، درخت آزاد، سرخدار، آلوچه، سیاه تلو، زلزالک، نسترن و زرشک دراین پارک وجود دارد.
مناطق کوهستانی شمال و جنوب پارک نیز از درختزارهای ارس و جوامع گیاهی استپ کوهستانی پوشیده شده است.
تاکنون چند گونه گیاه کاملاً بومی در پارک ملی گلستان و حاشیه آن شناسایی شده است که گیاه شناسان نام آنها را گلستان یا مناطقی از آن نامگذاری کرده اند که در این زمینه می توان به ˈزعفران آلمهˈ اشاره کرد که در ارتفاعات آلمه این منطقه می روید.
همچنین تنوع غنی پوشش گیاهی و اقلیمی در این پارک زیست محیط مناسبی را برای بسیاری از جانواران فراهم کرده است.
در این زمینه می توان به وجود انواع پستانداران در پارک ملی گلستان اشاره کرد که بر اساس مطالعات انجام شده تاکنون ۶۹گونه پستاندار وابسته به ۶ راسته و ۲۱خانواده و ۵۰جنس جانوری شناسایی شده اند.
از آن جمله حیواناتی چون تشی، پلنگ، گرگ، گربه پالاس، شنگ، سمور جنگلی، گربه جنگلی، روباه، خرس قهوه ای، قوچ ،میش و گوسفند وحشی، کل و بز، آهو، شوکا، مرال هستند.
همچنین ۱۵۰گونه پرنده با ۱۴راسته، ۴۲خانواده و ۸۹جنس در این منطقه شناسایی شده اند که براساس اعلام دانشنامه گلستان از این تعداد ۲۶گونه پرنده شکاری و از با ارزش ترین پرندگان پارک هستند که از این میان عقاب طلایی، عقاب شاهی، بالابان، شاهین و هما در خطر انقراض قرار دارند.
انواع پرندگان سبک بال با ۹۳گونه پرتنوع ترین راسته پرندگان پارک ملی گلستان هستند؛ قرقاول، ۳۵گونه پرنده دانه خوار، ۶۰گونه حشره خوار، پرنده ˈسنگ چشم دمگاه حنایی، دال سیاه، دال، سار صورتی، انواع سسک ها، چکچک ها، انواع سهره و توکاˈ از دیگر پرندگان ساکن در این پارک ملی به شمار می روند.
وجود این شمار پرندگان که بسیاری از آنها در خطر انقراض هستند در پارک ملی گلستان باعث اعتبار پارک در سطح ملی و جهانی شده است.
حشرات نیز به عنوان غذای بسیاری از پرندگان و دیگر موجودات نقش اکولوژیکی ویژه ای در این پارک دارند که شامل انواع پروانه های روز پرواز و شب پرواز، انواع سن ها، ملخ ها، زنبورها، سوسک ها و موریانه ها است.
در مورد جانوران ساکن در پارک گلستان از جمله دوزیستان و خزندگان نیز باید گفت که تاکنون سه گونه دوزیست و ۲۴گونه خزندگان شناسایی شده اند که وزغ سبز، قورباغه جنگلی، لاک پشت چهارچنگالی، آگامای صخره ای، مارمولک بی پا، مارآبی، مار قیطانی، گرزه مار، افعی قفقازی و جکوی کاسپی از جمله این حیوانات ساکن پارک گلستان به حساب می آیند.
همچنین در رودخانه های موجود در پارک تاکنون ماهیانی چون سیاه ماهی، گاوماهی رودخانه ای، ماهی لیک و سگ ماهی جویباری دیده شده است.
از جمله چشم اندازهای دیدنی این بوستان ملی نیز دره آبشار، تنگه گل، دره آلمه، دره آلی، دره آنسر و دره فرغون است.
در بوستان ملی گلستان همچنین موزه حیات وحش وجود دارد که بخشی از حیات وحش این پارک را به بازدیدکنندگان معرفی می کند.
هرچند پارک ملی گلستان بیشتر به عنوان یک مرکز گردشگری و تفریحی شناخته و در مورد آن صحبت شده است اما در واقع ارزش این پارک از نظر مطالعات محققان علوم گیاهی، جانوری و جغرافیایی بسیار بیشتر است.
با توجه به ذخایر گیاهی و جانوری حفظ این پارک از آتش سوزی و خطراتی که جانداران و گیاهان موجود در منطقه را تهدید می کند، بیش از گذشته ضرورت دارد.
پارک ملی گلستان ظرف دو ماه گذشته شاهد آتش سوزی هایی بوده است اما بخش هایی از پارک ملی گلستان عصر دیروز برای ششمین بار در دو ماه گذشته دچار حریق شد و نیروهای مردمی و یگان حفاظت محیط زیست مشغول اطفای آن هستند.
آتش سوزی های قبلی جنگل گلستان در حاشیه جاده ای که محل تردد مسافران است، رخ می داد اما این بار آتش سوزی در قلب جنگل و در محدوده ای به نام ˈدیوار کجیˈ اتفاق افتاد که به علت شرایط منطقه برای افراد عادی قابل دسترسی نیست اما به گفته مسوولان عامل انسانی بویژه شکارچیان غیرمجاز علت اصلی این آتش سوزی هستند.
اینک آتش در محدوده دیوار کجی، منطقه ˈ لهندرˈ و مرغزار ˈالنگˈ در حوزه شهرستان مراوه تپه و مناطقی از ˈپودنلی آقسوˈ در محدوده شهرستان گالیکش در حال گسترش است.
روند اطفای حریق در این پارک ملی در حالی به کندی پیش می رود و وزش باد در دو جهت، صعب العبور بودن و وسعت آتش سوزی مشکلات زیادی را برای نیروهای اطفای حریق و مهار آن بوجود آورده است و آنان در انتظار کمک بالگردها و امدادهوایی برای جلوگیری از بروز یک ضایعه زیست محیطی در منطقه هستند.
ویدیو مرتبط :
کالیفرنیا در آتش می سوزد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گردشگری ایران در سرزمین آتش میسوزد+ عکس
اخبار فرهنگی - گزارش/ از سودی که نمیبریم
اصفهان متضرر شماره یک بی رونقی صنعت گردشگری
گردشگری ایران در سرزمین آتش میسوزد+ عکس
به گزارش ایمنا از همسایه شمالی کشور خودمان شروع کردیم، کشوری که تا چند سال قبل تفاوت چندانی از لحاظ میزان درآمد ناخالص ملی با کشورهایی نظیر تاجیکستان یا قزاقستان نداشت، اما در طی چند سال اخیر با راهبرد بالفعل کردن ظرفیتهای صنعت گردشگری، خودش را از این کشورها جدا کرده است و از لحاظ اقتصادی حرفهای جدیدی برای گفتن دارد.
آذربایجان به یکباره تحولی عظیم در میزان درآمد خود از صنعت توریسم ایجاد کرده است و غفلت ما راه را برای جلب توجه گردشگرانی که فرش ایران، مساجد باشکوه اسلامی، طرحها و پارچههای اسلیمی و اصالتاً ایرانی، آثار بینظیر باستانی ایران و... جستجو میکنند، فراهم آورده است.
در واقع علاقهمندان به تاریخ و چالشهای گردشگری که نمیتوانند بر تمدن، اصالت و جذابیتهای منحصر به فرد آسیای مرکزی و خاورمیانه چشم ببندند، همواره دنبال راهی برای تماشای شکوه خاورمیانه بودهاند که بایستی اذعان کرد برای دستیابی به این هدف و با توجه به همه ترسیمهای منفی که از این کشورها در نزد افکار عمومی جهان شده بود، آذربایجان نشان داد بیش از سایرین به این دغدغه چشم دوخته است و اکنون شاهد تکان خوردن صنعت گردشگری این کشور و در پرتو آن رشد اقتصادی، اشتغال، مزایای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن هستیم، اتفاقی که می توانست با درایت ایران، در ایران و در سایه توجه ویژه و برنامه مدار به آثار و شرایط خاص و بی نظیری که اصفهان دارد رقم بخورد.
” روزانه بارها و بارها تبلیغات مربوط به «آذربایجان، سرزمین آتش» از طریقه شبکههای فرانس ۲۴، بین، اسکای و به خصوص یورونیوز روی آنتن میرود “
آذربایجان، سرزمین آتش...
از پیراهن اتلتیکو مادرید که بگذریم به نام آذربایجان در حاشیه "رد کارپت" جشنواره فیلم کن میرسیم، یا به تبلیغات استادیومهای بزرگ اروپا نظیر نیوکمپ و البته تبلیغ در پربیننده ترین شبکههای خبری جهان. روزانه بارها و بارها تبلیغات مربوط به «آذربایجان، سرزمین آتش» از طریقه شبکههای فرانس ۲۴، بین، اسکای و به خصوص یورونیوز روی آنتن میرود و همه مردم دنیا به این باور می رسند که در آذربایجان میتوانند بخشی از تمدن خاورمیانه را از نزدیک احساس نمایند، متفاوت از آنچه تاکنون در تمدن شرق و در مدرنیته غرب تجربه نمودهاند.
این تبیلغات همگون و سازماندهی شده که در راستای مدیریت استراتژیک طرح توسعه گردشگری کشور آذربایجان صورت گرفته است و سایر کشورهای آسیای صغیر نظیر ترکمنستان، گرجستان و ... را هم به تحرک واداشته، به شدت با واکنش مثبت روبرو شده است و آمادگی این کشور برای میزبانی از میلیونها گردشگر خارجی را به همه جهان مخابره نموده است.
نبایستی فراموش کرد که اگر عبارت «Azerbaijan، Land of fire» را از این تبلیغات فاکتور بگیریم و ندانیم که این آثار متعلق به کشور است، بیدرنگ از نوع معماری، پوشش مردم و حتی پیشنهادهایی که این کشور به مخاطبانش ارائه میکند، به خاطر شباهتهای فرهنگی ایران و آذربایجان تصور میکنیم این تبلیغات متعلق به ایران است.
چرا آذربایجان؟
به هر حال آذربایجان در حال حاضر دارد دلارهای تانخورده گردشگران مشتاق آشنایی با تمدن منطقه را به جیب میزند و نبایستی فراموش کرد این دلارها میتوانست در ایران خرج شود.
ایران جاذبههای گردشگری برخی کشورهای خاص را به هر دلیلی در اختیار نداشته و یا با اصول اخلاقی، مذهبی و ملیاش سازگار نیست ولی در مواردی که آذربایجان به عرصه رقابت جهانی ورود کرده است، کشور ایران میتوانست به مراتب پتانسیل بالاتری را نشان دهدو جاذبههای را به جهان معرفی کند که در طی ماههای اخیر تحسین وزرای امور خارجه و دیپلماتهای اروپایی را به تحسین واداشته است. وقتی نگاهی به لیستی از جاذبههای توریستی که آذربایجان خودش برای مسافرت به این کشور ردیف کرده است، می اندازیم، بیتردید میتوانیم سوالات زیادی را در ذهن مرور کنیم:
” آذربایجان در حال حاضر دارد دلارهای تانخورده گردشگران مشتاق آشنایی با تمدن منطقه را به جیب میزند و نبایستی فراموش کرد این دلارها میتوانست در ایران خرج شود. “
۱)آذربایجان، سرزمین ۹ اقلیم
۲) ساحل بزرگترین دریاچه جهان یعنی دریای خزر
۳) آثار ثبت شده در یونسکو
۴) پایگاه نفتی نفتالان
۵) آتشفشان گلی
۶) غذاهای ملی منحصر به فرد
۷) شهر شِکی در مسیر جاده ابریشم
۸)آتش و رازهای سرزمین آتش
۹) بلوار باکو
۱۰) معماری آذربایجان
ایران از هر اقلیمی که صحبت شود حرف برای گفتن دارد! چه سهمی از دریای خزر و ساحل زیبای آن متعلق به ایران است و مگر نه اینکه ایران جذابترین سواحل خزر را به خود اختصاص داده است؟
آثار ثبت شده ایران در یونسکو چند برابر آثار کشور آذربایجان است؟ ایران چه تعداد غذای منحصر به فرد دارد که همین اندک شمار توریستی که از ایران بازدید میکنند، شیفته آن میشوند و از کیفیتش میگویند؟ اصولا آیا تاکنون جاده ابریشم را که بخش قابل توجهی از آن از ایران عبور میکند را به عنوان یک جاذبه گردشگری مورد تامل قرار داده بودیم؟ سرزمین لالههای آتشین و سرخ، در مقابل دشت لالههای رنگین سرتاسر ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ مگر میتوان معماری ایران که هر یک از آثار ثبت شده و نشدهاش کتابی از تاریخ است را با کشوری دیگر به مقام مقایسه گذاشت؟
در مجموع اینکه در زیباییهای آذربایجان تردیدی نیست ولی در مقابل سرزمین ۴ فصل ایران، این کشور نمیتواند شانسی برای رقابت حداقل در مواردی که آنها را به عنوان پارامترهای گردشگریاش معرفی کرده است، برای خود قائل باشد، مگر اینکه مدیران ما راه رقابت را بلد نباشند!
بیتردید اگر ایران میخواست جاذبههایش را بشمارد و از آنها برای دلیل سفر به ایران سخن بگوید شاید به جای انگشتان دو دست، به تعداد پاهای یک هزارپا نیاز داشت.
” ۱۲۶.۲ میلیارد دلار آمریکا، ۵۵.۹ میلیارد دلار اسپانیا، ۵۳.۷ میلیون دلار فرانسه، ۵۰ میلیارد دلار چین و.... اینها کشورهایی هستند که بیشترین درآمد را از صنعت گردشگری دارند “
کافی است در ذهن خود مرور کنید که ایران چند برابر این جاذبههای توریستی را در فرمی معظمتر در خود جای داده است. در هر شهر و در هر منطقه ایران جاذبهای است که میتواند مسیر سفر گردشگران بینالمللی را به سوی این سرزمین کج کند.
کافی بود به جای اینکه بنشینیم و سماق بمکیم تا یک خارجی از پاویون فرودگاه امام(ره) پایش را به خاک ایران بگذارد، برنامه ای برای معرفی و کشاندن چند میلیارد مشتاق سفر به کشورمان داشته باشیم و راه و رسم به روز جذب توریست را بلد باشیم.
سفر به آذربایجان به یکباره فزونی گرفت
مالک یکی از آژانسهای معتبر گردشگری تهران رشد سفر به آذربایجان را قابل ملاحظه میداند. وی که از ذکر نام و آژانس خود در این گزارش اعلام معذوریت کرد، گفت: از دو سال پیش و از زمانی که کشور آذربایجان تبلیغات گستردهای را در سطح جهان ترتیب داد، رشد گردشگر به این کشور به یکباره فزونی یافت. وی ادامه میدهد: البته هنوز سفر به ترکیه و امارات قابل مقایسه با سفر به هیچ کشور دیگری نیست و آذربایجان هم به گرد پای این دو کشور نمیرسد ولی میزان سفر به آذربایجان در طی دو سال اخیر رشدی چند صد درصدی داشته است.
تخصص، زیرساخت و لابی نداریم به روز هم نیستیم
عزیزی، عضو هیات مدیره انجمن صنفی راهنمایان، صحبتهای جالبی در ارتباط با سوژه گزارش ما دارد. او میگوید: متاسفانه بایستی بگویم نبود تخصص، به روز نبودن، ضعیف بودن زیرساختها و نداشتن لابی در عرصه جهانی سبب شده است تا فرصتهای بزرگی که برای جذب سرمایه داریم را از دست بدهیم. متاسفانه این یک واقعیت است که کشوری مثل آذربایجان دارد از غفلت ما نهایت استفاده را میبرد و سودی هنگفت را به جیب می زند، از طرف دیگر با لابی گستردهای که در سازمان ملل و یونسکو دارد بسیاری از مصادیق فرهنگی و ملی ما را به نام خودش به ثبت میرساند و آب هم از آب تکان نمیخورد.
عزیزی ادامه میدهد: شاخصهای گردشگری بسیار زیاد است و وقتی ایران را زیر ذرهبین میبریم فقط افسوس میخوریم که ما همه چیز داریم ولی بلد نیستیم استفاده کنیم.
” جریان سیاسی حاکم بر این سازمان در سایه تغییر دولتها، عدم ثبات مدیریت و عدم استفاده از نیروزهای متخصص را به خوبی نشان میدهد و این شاید ریشهایترین دلیل برای عقب ماندگی ژرف ایران در این صنعت باشد. “
کشورهای جنوب شرق آسیا نظیر مالزی که تا چند دهه پیش کشورهای عقب افتادهای بودند سالانه درآمدهای عجیب و غریبی از گردشگری برای خود ثبت میکنند، بدون اینکه آثاری داشته باشند که ۱۰۰ سال قدمت داشته باشد. سنگاپور که تا چند دهه قبل مقر دزدان دریایی بود و بسیاری از کشورهای اروپایی که تا همین چند قرن پیش روی درخت زندگی میکردند، اکنون از راه گردشگری بخش قابل توجهی از درآمد ملی خود را کسب میکنند.
آنگاه تمدن ایران که در هر دوره تاریخ میتوان به آن بالید به خاطر عدم تخصص در استفاده از آن و به خاطر نبود زیرساخت و مدیریت صحیح بر جذب گردشگر تنها شاهد عبور فصول و توریستهای هر از گاهی است.
اکنون در جهان مردم تور غذا میروند، کروز به یک جاذبه گردشگری جالب و پردرآمده بدل شده است، هتلهای مجلل مردم دنیا را به سوی خود جلب میکنند و در مجموع شرایطی را ایجاد میکنند که مردم جهان با هزینههای هنگفت راهی این مناطق میشوند، آنگاه ما هنوز از زبالههای حاشیه دریای خزر در امان نیستیم!
خشکی و دریا و آثار باستانی بی نظیر ایران هر یک پتانسیلهایی دارد که فقط باید به خاطر استفاده کردن از آنها غبطه خورد. باید ناراحت بود که کشوری مثل آذربایجان در سایه غفلت ما دارد اینگونه میتازد و نباید فراموش کرد هر چه تعلل کنیم، فرصتهای بیشتری را هدر میدهیم.
میتوانیم در چاههای نفت را ببندیم؟
۱۲۶.۲ میلیارد دلار آمریکا، ۵۵.۹ میلیارد دلار اسپانیا، ۵۳.۷ میلیون دلار فرانسه، ۵۰ میلیارد دلار چین و.... اینها کشورهایی هستند که بیشترین درآمد را از صنعت گردشگری دارند. آذربایجان نیز مدعی است خودش را به ۷.۵ میلیارد دلار درآمد از صنعت گردشگری رسانده است و در حال حمله به جمع ۱۰ کشوری است که بیشترین درآمد را در این صنعت دارند.
عمق فاجعه اینجاست که کشوری همچون ایران که در رده شانزدهم رنکینگ آثار ثبت شده در یونسکو قرار دارد(آن هم با آثار فاخری که هنوز موفق به ثبت آن نشده است)، بایستی در رتبههای ۱۳۰ به بعد کشورهای دنیا، دست و پا بزند.
دلمان را خوش کرده ایم به سالانه ۷۰ میلیارد دلار درآمد نفتی که چرخ زندگی را برای ایرانیان به گردش در میآورد و غافل از آن هستیم که اگر ظرفیتهای گردشگری این مرز و بوم را شکوفا کنیم، میتوانیم در چاههای نفت را ببندیم و از گردشگری ارتزاق کنیم.
” بی تردید درک میزان سودی که با بالفعل ساختن ظرفیت توریستی شهری مثل اصفهان پدیدار میگشت، مستلزم نگاهی غیرنسبی، ریشهای و رقابتی به موضوع اس “
مسیر پول و اعتبار، هر جا به جز ایران
روزانه با پیامکهای گوناگونی روبرو هستیم که ما را به سراسر دنیا دعوت میکنند. با هر قیمتی و هر شرایطی. گردشگری صنعتی پر سود در جهان است و همه به این موضوع واقف هستند. این گزارش بنای آن داشت که نقشی که ایران میتواند در پازل این صنعت بر عهده گیرد را گوشزد کند.
ذکر این نکته فاجعهآمیز که تمدن خاص ایرانی- اسلامی که مظاهرش تمام و کمال در قبل خاورمیانه یعنی ایران هویداست، متاسفانه با غفلت مدیران ما و با هوشمندی مدیران سرزمین شمالی و تدبیری که صورت گرفت است، مسیر اعتبار و پول را به سوی خزانههای این کشور باز میکنند و سهم ناچیزی که به ایران میرسد، مایه خجالت است.
سلیمان محمودی، استاد باستان شناسی میگفت تنها بخش فعال در سازمان میراث فرهنگی واحد انتصابات است، مضمون این حرف شاید جریان سیاسی حاکم بر این سازمان در سایه تغییر دولتها، عدم ثبات مدیریت و عدم استفاده از نیروهای متخصص را به خوبی نشان میدهد و این شاید ریشهایترین دلیل برای عقب ماندگی ژرف ایران در این صنعت باشد.
در چنین اتمسفری باید هم کشوری چون آذربایجان سهمی هنگفت از این رقابت را مال خود و حتی یک گردشگر داخلی سفر به چنین کشوری را به سفرهای پر هزینه داخلی ترجیح دهد.
از سودی که نمیبریم...
حس ناسیونالیستی نیست. باید بار دیگر اشاره کرد به مضمون جمله معروف ماهاتیر محمد: «اگر گردشگری اصفهان و شیراز را داشتم، درب چاههای نفت را میبستم». وقتی نتوانستهایم ظرفیتهای گردشگری ایران را به جهان معرفی کنیم و این صنعت را رونق بخشیم بیتردید شهرهایی همچون اصفهان که بیشترین ظرفیت را برای جذب گردشگر، جذب پول و رونق اقتصاد دارند، از عدم اقبال گردشگران نیز بیشترین ضرر را متقبل میشوند.
در واقع حالا که نسبت به سالهای پیشین تعداد قابل ملاحظهای توریست از ایران بازدید میکند باز هم این رقم در مقایسه با کیفیتها و ظرفیتهای اصفهان ناچیز است. بی تردید درک میزان سودی که با بالفعل ساختن ظرفیت توریستی شهری مثل اصفهان پدیدار میگشت، مستلزم نگاهی غیرنسبی، ریشهای و رقابتی به موضوع است و باید تصویرسازی درستی از آن داشت، که گویا چنین نگاهی فعلاً در اولویتها نیست!
اخبار فرهنگی - ایمنا