اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

گفت‌وگو با مردی که دست به سرقت مرگبار زد: نمی‌خواستیم کسی را بکشیم



 گفت‌وگو با مردی که دست به سرقت مرگبار زد
نمی‌خواستیم کسی را بکشیم

 پلیس در حال تحقیق از دو مرد افغان است تا مشخص شود کدام‌یک از آنها قاتل اصلی مرد83ساله‌ای است که بیش از یک‌سال قبل قربانی سرقتی مرگبار شد.

 این دو مرد با همدستی زنی که پرستار خانگی مقتول بود وارد خانه او شدند و گاوصندوق وی را سرقت کردند.

 

متهمان چندی قبل دستگیر شدند و تحقیقات از آنها همچنان در مراحل اولیه است. یکی از دو متهم که مردی 23‌ساله به نام عبدالحمید است در گفت‌وگو با ما توضیح می‌دهد چگونه همراه همدست 19ساله‌اش به نام جمعه مرتکب دزدی مرگبار شد.


‌ چطور شد که تصمیم به این سرقت مرگبار گرفتید؟
من از سال 83 به ایران آمده‌ام و جمعه هم سال89 به ایران آمد. من در ایران با چند زن و دختر ارتباط داشتم و ماجرای این سرقت هم به یکی از این زنان به نام ثریا برمی‌گردد که الان در افغانستان زندگی می‌کند. اواخر سال 90 با زنی 20‌ساله آشنا شدم که در مشهد زندگی می‌کرد و پس از آشنایی با من به تهران آمد.

 

او از طریق یکی دیگر از زنانی که با آنها در ارتباط بودم در شرکتی خدماتی به‌عنوان نظافت‌چی خانه و پرستار دایمی مشغول به کار و بعد از مدتی از طریق همان شرکت به زن و مرد مسنی که ماجرای سرقت منجر به قتل در خانه آنها اتفاق افتاد، معرفی شد. ثریا بعد از مدتی پیشنهاد سرقت از خانه را با من مطرح کرد.


‌ چطور با زنان آشنا و دوست می‌شدی؟
بعضی مواقع من شروع‌کننده ارتباط بودم و به آنها پیشنهاد می‌دادم اما در مورد ثریا ماجرا اینطور بود که او بعد از چند تماس تلفنی اشتباه به ادامه ارتباط اصرار کرد و برای دیدن من به تهران آمد.


‌ در ایران چه کار می‌کردی؟
من از همان سال اولی که به ایران آمدم به کار ساختمان مشغول شدم و ماهانه 800‌هزارتومان درآمد داشتم.


‌ با اینکه افغان هستی برای برقراری رابطه با زنان ایرانی مشکلی نداشتی؟
اول دوستی چون خیلی خوب فارسی صحبت می‌کنم و لهجه ندارم نمی‌فهمیدند اما بعد از مدتی یا خودشان می‌فهمیدند یا خودم به آنها می‌گفتم با این حال به ارتباط ادامه می‌دادند.
‌ درباره طراحی نقشه سرقت توضیح بده.


 حدود یک‌ماه بعد از آنکه ثریا برای کار به آن خانه رفت به من گفت در آن خانه گاوصندوقی هست که احتمالا چیزهای باارزشی در آن نگهداری می‌شود. بعد هم پیشنهاد سرقت را مطرح کرد.


‌ چطور شد که نقشه سرقت را عملی کردی؟
من و جمعه آن موقع با هم دوست بودیم. ما وقتی افغانستان بودیم در یکجا زندگی می‌کردیم و در ایران هم دوستی‌مان ادامه پیدا کرد. پیشنهاد دادم برای دزدی همدست من شود، او هم قبول کرد.


‌ شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
آن خانه‌ای که ثریا در آنجا کار می‌کرد متعلق به یک زن و شوهر مسن بود که زن خانه فلج بود و گوش‌هایش‌ هم خوب نمی‌شنید اما چشمانش خوب می‌دید. مرد صاحبخانه با وجود سن بالا سرحال بود. قرار شد ثریا شب سرقت داروی خواب‌آور در غذای پیرزن بریزد و بعد منتظر ما بماند. وقتی ما به آنجا رسیدیم ثریا در را باز کرد و ما سراغ پیرمرد رفتیم.

 

او را بیدار کردیم و خواستیم کلید گاوصندوق را به ما بدهد اما پیرمرد کلید را نداد و می‌خواست داد و فریاد کند. مجبور شدیم دست و پای او را ببندیم. هر کاری کردیم جای کلید گاوصندوق را نگفت. ما کمی خانه را گشتیم و بعد ثریا پیشنهاد داد خود گاوصندوق را با خودمان ببریم.


‌ گاوصندوق را چطور با خودتان بردید؟
ثریا پتویی آورد. گاوصندوق را درون آن گذاشتیم و من گاوصندوق را روی کولم گذاشتم و بیرون رفتیم. در خیابان ماشین گرفتیم و گاوصندوق را با خودمان بردیم.


‌ گاوصندوق را چطور باز کردید و چه چیزهایی داخل آن بود؟
 آن را با قلم و چکش باز کردیم. 200گرم طلا و دومیلیون‌و900‌هزارتومان پول داخلش بود.


‌بعد از به دست آوردن اموال سرقتی چه کردید؟
من و جمعه تصمیم داشتیم به افغانستان برویم ثریا هم با ما آمد و بعد از مدتی گفت در ایران شوهر داشت و از خانه فرار کرده بود. وقتی در ایران بودیم او به من گفته بود شناسنامه‌اش را در شهرشان جا گذاشته است.


‌ الان ثریا کجاست؟
پیش خانواده من در افغانستان زندگی می‌کند. ثریا غیابی جدا شد. من و او با هم ازدواج کردیم و الان هم یک بچه داریم.


‌ چطور دستگیر شدید؟
یک‌سال‌ونیم بعد از ماجرای سرقت به ایران برگشتم و در ساختمانی در کرج کار می‌کردم که ماموران آگاهی آمدند و من را دستگیر کردند.


‌ چطور به ایران رفت‌وآمد می‌کردی؟
به قاچاق‌برها پول می‌دادم و قاچاقی به ایران می‌آمدم.


‌ چه زمانی فهمیدی پیرمرد صاحبخانه به خاطر کارهای شما کشته شده است؟
قبل از دستگیری نمی‌دانستم او مرده است. تا وقتی که ما از خانه بیرون آمدیم او هنوز زنده بود.


‌ اصلا چرا این سرقت را انجام دادی؟ با درآمد ماهانه 800‌هزارتومان، نیاز مالی نداشتی.


 نادانی کردیم. فقط می‌توانم بگویم اشتباه بود، سواد ندارم البته قصد قتل هم نداشتم./شرق

 


ویدیو مرتبط :
دکتر قولم زد......آمپول به دست من زد.

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پسر دانشجو به خاطر پرداخت شهریه دانشگاه دست به سرقت زد



فردی كه بصورت اینترنتی اقدام به سرقت از حساب یكی از شهروندان كرده و با مبالغ سرقتی شهریه داشگاه خود را پرداخت كرده بود توسط پلیس فتا استان اصفهان شناسایی و دستگیر شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ سید مصطفی مرتضوی " رئیس پلیس فتا فرماندهی انتظامی استان اصفهان بیان داشت : در پی شكایت یكی از شهروندان مبنی بر اینكه مبلغی بصورت اینترنتی از حساب وی برداشت شده است بررسی موضوع در دستور كار این پلیس قرار گرفت.
 
این مقام مسئول عنوان داشت: با بررسی ها و انجام اقدامات تخصصی در فضای مجازی و جمع آوری سرنخ هایی در این زمینه سرانجام  متهم  كه از دوستان شاكی است شناسایی و دستگیر شد.
 
وی افزود: متهم در مواجه با مدارك و مستندات این پلیس صراحتاً به بزه انتسابی اقرار و عنوان كرد با توجه به اعتماد شاكی و دراختیار گذاشتن اطلاعات حساب بانكی اش  به وی در فرصتی دیگر موقع انتخاب واحد دانشگاه بصورت اینترنتی شهریه دانشگاهم را پرداخت كردم.
 
این مقام انتظامی به شهروندان توصیه كرد:
 
-كارت بانكی خود را در اختیاردیگران قرارندهید. و در صورت قرار دادن كارت خود در اختیار اقوام و آشنایان ویا هر شخص دیگر ، سریعا رمز اول و دوم آنرا تغییر دهید.
 
-سامانه پیامكی تراكنش های بانكی را فعال نمایید تا در صورت برداشت های احتمالی سریعاً از آن مطلع شده و اقدامات لازم از جمله مسدود سازی حساب بانكی خود اقدام نمایید.
 
-از یك رمز برای حساب های مختلف بانكی استفاده نكنید.
 
-موجودی حساب خود را با نگه داشتن رسید های بانكی (تراكنش ها)به طور مرتب كنترل و حسابرسی كنید و هرگونه مغایرت را به بانك اطلاع دهید.
 
   اخبار حوادث  - باشگاه  خبر نگاران