اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
گفتگو با طراح پیچیده ترین نقشه سرقت
کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی چندروز پیش جوانی را بازداشت کردند که متهم است با ترفندی خاص کارتهای عابربانک شهروندان را سرقت میکرد.
این جوان 29ساله که حامد نام دارد تا مقطع کاردانی علوم رایانه درس خوانده و جرایم زیادی انجام داده است؛ به همین دلیل بازپرس پرونده با صدور مجوز انتشار تصویر بدون پوشش او از شاکیان خواسته است در صورت شناسایی این متهم شکایتهای خود را از طریق پلیس آگاهی پیگیری کنند. حامد در گفتوگو با «شرق» داستان زندگی و شگردش برای سرقت را توضیح داده است.
شغل رسمیات چیست؟
شرکت کامپیوتری دارم. آن را ششماه پیش راه انداختم. قبل از آن بیکار بودم. وقتی از خدمت برگشتم با ماشین پدرم مسافرکشی میکردم اما وقتی شرکت را راه انداختم ماهانه دو تا 5/2میلیونتومان درآمد داشتم.
چه مدت بود خلاف میکردی؟
حدود دوسال. این کار را بیشتر در تهران انجام میدادم اما چند مورد در اصفهان و دو، سهمورد هم در شیراز انجام دادم. یکبار در شیراز دستگیر شدم اما فوری با دادن پول شکات، ماجرا را تمام کردم.
چرا سعی نکردی از راه رشته تحصیلی و تخصصات درآمدت را بیشتر کنی؟
من هکر هستم. چندسالی بود که هک هم میکردم. هر سایتی را که فکرش را بکنی،هک کردهام، همه سایتهای غیر از بانکها چون سایت بانکها امنیت بالایی دارد. مثلا سایت118 را هک کردم بینم میشود یا نه اما کاری نکردم اگر میخواستم میتوانستم همه اطلاعات آنجا را روی اینترنت بگذارم.
چه شد که به فکر کلاهبرداری و سرقت افتادی؟
یکبار وقتی دستگاه خودپرداز کارتم را ضبط کرد ناگهان به فکرم رسید با این شیوه میتوانم کلاهبرداری کنم و پول به جیب بزنم. شگردم اینطور بود که کنار باجههای عابربانک میایستادم و به افرادی که آمده بودند کاری انجام دهند میگفتم من امروز سقف برداشت را انجام دادهام و از آن فرد میخواستم اجازه بدهد مبلغی را برایش کارت به کارت کنم و او پول را نقدی به من بدهد. معمولا افراد قبول میکردند. وقتی پشت خودپرداز میرفتم افراد کارتشان را به من میدادند تا شمارهکارت را برای ادامه مراحل وارد کنم در این مرحله به عمد به اشتباه مبلغ زیاد را وارد میکردم و سیستم اعلام خطا میکرد. بعد عذرخواهی میکردم و در یک چشم بههمزدن کارت او را با کارت مشابهی که از قبل آماده کرده بودم عوض میکردم.
بعد از آن طعمه بدونتوجه به اینکه کارت خودش نیست آن را وارد دستگاه میکرد و رمز را میزد. حواسم بود رمز را یاد بگیرم. از طرفی قبلا رمز کارتی را که به آن فرد داده بودم خودم دوبار اشتباه زده بودم و فقط کافی بود یکرمز اشتباه دیگر به دستگاه داده تا کارت ضبط شود. طبیعتا رمز کارت آن فرد با کارتی که من به او داده بودم همخوانی نداشت و دستگاه کارت را نگه میداشت. اینطوری من از طعمهام جدا میشدم و درحالیکه کارت او دستم بود سراغ خودپرداز دیگری میرفتم و پول را برداشت میکردم.
با چندنفر این کار را کردی؟
حداقل صدنفر. در همه این موارد فقط یکنفر در سعادتآباد بهمحض اینکه کارت را به او دادم و تصمیم داشتم از آنجا دور شوم مرا صدا زد و گفت این کارت او نیست. من هم فوری عذرخواهی کردم و کارت خودش را به او پس دادم. طوری رفتار کردم که انگار اشتباه کردهام.
روزی چندبار این کار را میکردی؟
حسابوکتاب نداشت بعضی روزها دومورد بعضی وقتها هم پیش میآمد که در هفته فقط یکبار این کار را بکنم. به وضع مالیام بستگی داشت.
روزانه تا سقف مشخصی میتوان از کارت برداشت کرد اما تو همه موجودی حسابها را خالی میکردی. این کار را چطور انجام میدادی؟
باز هم به یکی میگفتم قصد برداشت دارم اما سقف برداشت را انجام دادهام. از او میخواستم برایش پول بریزم و او نقدی به من بدهد؛ اینبار هم کارت طرف را میگرفتم و همه مشخصات را درست وارد میکردم اما مبلغ را با یکصفر اضافه میزدم. آنوقت فرد مجبور میشد داخل بانک برود، پول نقد بگیرد و به من بدهد البته در بیشتر موارد از صرافیها دلار و یورو میخریدم.
تو که درآمدت از شرکت کامپیوتری خوب بود؛ چرا این کار را میکردی؟
چندبار اول نادانی کردم اما دفعات بعد، مزه پول زیر زبانم رفت و این کار را ادامه دادم.
پولها را چه کردی؟
شرکت ثبت کردم و پژو206 خریدم. با بدترین برآورد، صدمیلیونتومان از این راه درآوردم.
حالا میخواهی چه کار کنی؟
بالاخره همه را راضی میکنم.
مگر آنقدر پول داری؟
دارم. چون فکر میکردم دستگیر میشوم؛ خیلی ریختوپاش نکردم.
تو که فکر میکردی دستگیر میشوی چرا باز هم ادامه میدادی؟
بههرحال میدانستم هرچقدر هم قوی و زرنگ باشم پلیس هم بیکار نمینشیند و دنبال دستگیری من هستند ولی باز هم به خلاف ادامه میدادم.
فکر نمیکردی این پولها مال مردم است و زندگی آنها با کار تو آسیب میبیند؟
هر انسانی که یکبار خلاف کند برایش شیرین است و باز هم تکرار میکند. کسی که با کانتینر موادمخدر وارد میکند نمیداند هرلحظه یکجوان آن را استفاده میکند و میلیاردهاتومان به کشور خسارت میزند؟
وقتی دستگیر شدی چند کارت در اختیار داشتی؟
15کارت.
درباره زندگی شخصیات توضیح بده. ازدواج کردهای؟
دوبار. بعد از اینکه از همسر اولم جدا شدم خلاف را شروع کردم.
همسر دومت از خلافهایت خبر دارد؟
تقریبا خبر داشت. سههفته قبل از دستگیری عقد کرده بودیم. از من قول گرفته بود دیگر خلاف نکنم چند وقتی هم بود که خلاف نمیکردم اما نمیدانم ردم را از کجا گرفتند و دستگیر شدم.
سابقه کیفری داری؟
سابقه اقدام به قتل دارم. سهسال بهخاطرش حبس کشیدم. ماجرا به ازدواج اولم مربوط است. میخواستم مردی را که مرا با همسر اولم آشنا کرده بود، بکشم. آن مرد زن و بچه داشت اما میخواست همسر اول مرا برای خودش صیغه کند. زنم قبل از اینکه با من ازدواج کند، هنوز ازدواج نکرده بود بنابراین آن مرد نمیتوانست او را صیغه کند. به همین دلیل آن مرد به بهانه دوستی و رفاقت، مرا با آن دختر آشنا و زمینه ازدواج ما را فراهم کرد. بعد از مدتی خودش سراغ همسرم آمد و داشت کاری میکرد که او از من طلاق بگیرد و بتواند به هدفش برسد. وقتی متوجه شدم چنین قصدی دارد دو، سهبار با او صحبت و حتی شکایت کردم اما باز هم فایده نداشت.
برای همین از اهواز کلت شاهکش خریدم و به خانه مجردی او رفتم. اسلحه را روی پیشانیاش گذاشتم و به قصد کشتن به او شلیک کردم اما او شانس آورد، دستم لرزید و گلوله از وسط فرقش بیرون زد. اول فرار کردم اما بعد خودم را تسلیم پلیس کردم و محاکمه شدم. چون از آن مرد به اتهام مزاحمت ناموسی شکایت کرده بودم قاضی متوجه موضوع شد و حداقل مجازات را که سهسال بود، برایم در نظر گرفت این در حالی است که میتوانست بهخاطر شروع به قتل به 15سال حبس محکوم کند.
سر آن مرد چه بلایی آمد؟
سمت راست بدنش فلج شد. دادگاه هم 120میلیوندیه برایش برید اما چون من پول نداشتم دادگاه اعسارم را پذیرفت. 10میلیون را نقد دادم و قرار شد ماهی یکمیلیونتومان هم به او بدهم. اصلا دلیل اصلی خلافهای بعدیام همین بود. همسر اولم هم بهخاطر همین ماجرا از من جدا شد.
مگر نمیگویی ماهی دومیلیون درآمد داری؟
این مال ماههای اخیر است که با پول خلاف برای خودم شرکت راه انداختم. قبل از آن ماهی یکمیلیون نداشتم.
این اتفاق در چه سالی رخ داد؟
سال85، بعد از آن هم که چون سابقهدار بودم، کسی به من کار نمیداد. برای همین مجبور به خلاف شدم.
چقدر کارهایی که انجام میدادی بهخاطر ماجراجویی بود و چقدر برای پول؟
90درصدش بهخاطر پول بود و 10درصد برای ماجراجویی.
بعد از این میخواهی چه کنی؟
امیدوارم بعد از اینکه پول شاکیان را دادم، زود آزاد شوم و بتوانم زندگیام را بدون خلاف ادامه بدهم. من با شما خوب مصاحبه کردم، شما هم برایم دعا کنید زود ماجرا ختمبهخیر شود.
ویدیو مرتبط :
گفتگو با طراح مد لباس ایتالیایی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نقشه تبهكارانه برای سرقت طلایی از آرایشگاه زنـانه!
نقشه تبهكارانه برای سرقت طلایی از آرایشگاه زنـانه
زن تبهكار با همدستی پسری جوان توطئه سرقت طلایی از آرایشگاه زنانه را طراحی كرد.
به گزارش ایران مأموران پلیس با سرنخی كه همسایه تیزهوش در اختیارشان گذاشته بود توانستند رازگشایی كنند.
عصر 25 خرداد ماه سال جاری زن جوانی به نام «سحر» پای دركلانتری یاسوج گذاشت و با چهرهای حیرتزده به پلیس گفت: ساعتی پیش در آرایشگاهم تنها بودم. عقربه ساعت 5 عصر را نشان میداد كه ناگهان دختر جوانی وارد مغازهام شد و بعد از كمی صحبت از من خواست كه موهایش را رنگ كنم. در حال آماده كردن وسایلم بودم كه دختر جوان به من گفت كه گوشوارههایت خیلی زیباست از جنس طلا است یا بدل؟! من كه به این حرفها در مغازهام عادت دارم و همیشه مشتریانم با بحثهای مختلف طرح دوستی می ریزند به حرفهایش شك نكردم و گفتم كه طلا است.وی افزود: دقایقی نگذشته بود كه دختر جوان به بهانه این كه همسرش جلو در آرایشگاه منتظر است به سمت در رفت كه به وی بگوید یك ساعت دیگر به دنبالش بیاید كه ناگهان به همراه پسر جوانی وارد آرایشگاه شدند و من كه ترسیده بودم شروع به جیغ و فریاد كردم كه دختر جلوی دهانم را گرفت و پسر جوان با برداشتن 200 هزار تومان و دزدیدن گردنبند طلایم به همراه دختر جوان پا به فرار گذاشتند.
با ادعای زن آرایشگر پلیس برای تحقیقات بیشتر پای به محل سرقت گذاشت و به تجسسهای میدانی دست زده و پی برد یكی از همسایگان زمانی كه صدای درخواست كمك «سحر» را شنید، دیده كه دختر و پسری با سرعت از مغازه آرایشگری خارج شدهاند و زمانی كه قصد فرار با پژو پرشیای سفیدرنگشان را داشتند مرد همسایه شماره پلاك خودرو را یادداشت كرده است.پلیس یاسوج با در دست داشتن شماره پلاك به ردیابی خودروی آنان پرداخت و توانست صاحب خودرو را شناسایی كند كه وی ادعا كرد پرشیا را به مردی به نام افشین فروخته است.
در این شاخه از تحقیقات «افشین» كه صاحب جدید خودرو بود تحت بازجویی قرار گرفت و گفت كه ساعت 4 بعداز ظهر 25 اردیبهشت ماه سال جاری یكی از بستگانم به نام «فرشید» به همراه دختر جوانی به نام «اعظم» پیش من آمده و خواستند كه خودروام را به امانت به آنها بدهم. چون فرشید را میشناختم خودرویم را در اختیار آنها قرار دادم و نمیدانستم آنها چه نقشهای دارند.با اطلاعات به دست آمده مأموران پلیس در دو تیم عملیاتی جداگانه برای دستگیری زوج زورگیر وارد عمل شدند كه ابتدا «اعظم» را در مخفیگاهش به دام انداختند اما زمانی كه پلیس برای دستگیری فرشید وارد عمل شد پی برد وی پیش از حضور مأموران از مخفیگاهش پا به فرار گذاشته است.
«اعظم» ابتدا ادعای بیگناهی كرد اما زمانی كه در برابر زن آرایشگر قرار گرفت دیگر راهی برای فرار پیش روی خود ندید و به ناچار لب به اعتراف باز كرد و گفت با پسر جوانی كه با هم رابطه دوستی دارند به این دزدی دست زدهاند.
بنابر این گزارش، «اعظم» به عنوان همدست مرد فراری با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و تحقیقات برای ردیابی فرشید از سوی پلیس یاسوج ادامه دارد./ایران