اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
گره کور در معمای مرگ مرد میلیاردر
این پسر وقتی پیش روی بازپرس«مدیر روستا» از شعبه 6 دادسرا ایستاد، گفت: ساعت 11 صبح جمعه 21 آذرماه امسال پدرم برای فروش زمین 5 میلیارد تومانیاش که در محدوده سعادتآباد تهران قرار دارد خانهمان را در خیابان آذربایجان ترک کرد و دیگر برنگشت.
هر چه چشم به راه ماندیم به خانه نیامد هر دقیقه دلنگرانیمان بیشتر میشد. چند بار به موبایلش زنگ زدم اما خاموش بود. دلواپس شدم از آنجا که میدانستم قرار است زمین را به مردی با نام «علیرضا» بفروشد و با او قرار داشت تا برای بازدید از زمین به سعادتآباد بروند ابتدا با علیرضا تماس گرفتم و ادعا کرد که به سعادتآباد رفتهاند و زمین را بازدید کرده و در زمان برگشت پدرم را در میدان ونک پیاده کرده و دیگر خبری از او ندارد.
پسر جوان ادامه داد: همه جا را زیر پا گذاشتم. به همه بیمارستانها رفتم و با همه بستگانمان تماس گرفتم اما اثری از پدرم نبود تا اینکه تصمیم گرفتم نزد شما آمده و به طرح شکایت بپردازم.
بازپرس جنایی تهران که تصور میکرد حادثه ناگواری برای مرد پولدار رخ داده باشد به تیمی از اداره 11 پلیس آگاهی تهران دستور داد از سرنوشت این مرد که «داود» نام دارد رازگشایی کنند.
کارآگاهان با وجود تجسسهای زیاد در چند شاخه و در حالی که فرضیههای مختلفی داشتند با گره کور مواجه شدند تا اینکه علیرضا که آخرین کسی بوده که داود را در جریان خرید زمین میلیاردیاش ملاقات کرده بود تحت تحقیق گرفتند.
این مرد ادعا کرد پس از بازدید زمین داود را در میدان ونک پیاده کرده است و دیگر از وی خبری ندارد.
کارآگاهان که تصور میکردند این مرد داستان دروغینی را پیش روی آنها قرار داده است تجسسهای خود را روی وی متمرکز کردند تا اینکه پس از گذشت یک هفته علیرضا به اعترافات عجیبی دست زد و گفت: آذرماه امسال توسط مردی به نام «حسین» که دوست من بود با داود آشنا شدم و دریافتم که وی میخواهد زمین خود را در سعادتآباد بفروشد. به وی پیشنهاد خرید دادم از آنجا که ارزش زمین پنج میلیارد تومان است با وی قراردادی نوشتم که در ازای آن پنج میلیارد تومان فرش ماشینی به او تحویل بدهم. برای ضمانت ابتدا یک چک پنج میلیاردتومانی حامل به وی دادم تا پس از اینکه خرید قطعی شد فرشها را به او تحویل داده و چک را پس بگیرم.
روز حادثه برای بازدید زمین به سراغ داود در خیابان آذربایجان رفتم او را سوار کردم ولی در مسیر دیدم که وی یک قرص را با شربت خورد یکی از دوستانش از کاشان برای او این داروها را تهیه کرده بود.
هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که ناگهان داود ادعا کرد حالش بد است و سرش گیج میرود آنجا بود که وقتی به او نگاه کردم دیدم دهانش کف کرده است او بیحال افتاد، خودرو را متوقف کردم. نزدیک اتوبان حکیم بودیم. وقتی به بدنش دست زدم دیدم کاملاً سرد است. خیلی ترسیده بودم نمیدانستم باید چه کار کنم سریع وارد اتوبان حکیم شدم و به سمت کرج حرکت کردم نرسیده به پمپ بنزین وردآورد گوشی موبایل و شیشه شربت را از خودرویم بیرون انداختم تا اینکه به «پیشآهنگی» در کمالشهر رسیدیم چون میدانستم یک استخر آن حوالی است جسدش را آنجا انداختم و با مقداری بنزین که داشتم همانجا جسدش را به آتش کشیدم و به خانه برگشتم.
باور کنید من قاتل نیستم فقط ترسیده بودم و از شدت ترس او را به بیمارستان نبردم و جسدش را به آتش کشیدم.
با اعترافات هولناک این مرد، بازپرس وی را در اختیار اداره پلیس ویژه قتل قرار داد تا زوایای پنهان این جنایت روشن شود.
بررسیهای پلیسی نشان داد که اواخر آذرماه سالجاری مأموران پلیس کرج جسد سوخته مردناشناسی را داخل استخر در پیش آهنگی پیدا کردهاند که جزو اجساد ناشناس در بهشت سکینه کمالشهر به خاک سپرده شده است.
بنابر این گزارش، بازپرس ویژه قتل با ارسال نامهای به پزشکی قانونی خواستار اعلام علت مرگ داود شد و اگر علت مرگ هنوز درهالهای از ابهام باشد باید دستور نبش قبر صادر شود تا پرده از جزئیات مرگ مرموز مرد ثروتمند برداشته شود.
اخبار حوادث - رزونامه ایران
ویدیو مرتبط :
آموزش و راه حل معمای راز گره 3
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گره کور در پرونده قتل مرد ارمنی
اخبار حوادث - گره کور در پرونده قتل مرد ارمنی
به گزارش شرق، اهالی ساختمانی در تهران روز هشتم دی سال 84 در تماس با پلیس از کشف جنازه مردی 60ساله در خانهاش خبر دادند. وقتی ماموران به محل حادثه رفتند جنازه مرد ارمنی را در حالیکه دست و پایش بسته شده بود یافتند و جنازه را به پزشکیقانونی منتقل کردند. متخصصان بعد از انجام آزمایشهای تخصصی اعلام کردند این مرد 48 ساعت قبل از کشف جسد بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن خفه شده است.
به این ترتیب کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها فهمیدند مقتول بهتنهایی زندگی میکرده و تمام ساختمان متعلق به او بوده که به غیر از یک واحد بقیه را اجاره داده بود. مستاجری که جنازه را کشف و پلیس را باخبر کرده بود به ماموران گفت: «یکی از همسایهها به من گفت دوروز است تلویزیون صاحبخانه و چراغهایش روشن است اما او در را باز نمیکند. با هم جلو در رفتیم اما هرچه او را صدا زدیم جواب نداد. به خانهاش تلفن کردیم اما گوشی را برنداشت. احتمال دادیم اتفاق بدی افتاده باشد به همین دلیل در را از لولا درآوردیم و بعد از ورود با جنازه او روبهرو شدیم.»
ماموران سرگرم تحقیق درخصوص این جنایت بودند که مردی نزد آنها رفت و گفت قاتل را میشناسد. این فرد مدعی شد: «مقتول و خواهرزادهاش با هم اختلاف داشتند و خواهرزاده نقشه قتل دایی را طراحی کرده بود. او از من خواست این جنایت را انجام بدهم اما قبول نکردم و خودش دست به قتل زد.» کارآگاهان بعد از کسب این اطلاعات به تحقیق برای شناسایی خواهرزاده پرداختند و متوجه شدند او در پادگانی در اصفهان دوران سربازیاش را طی میکند.
مظنون بعد از بازداشت قتل را انکار کرد و گفت زمان مرگ داییاش در پادگان بود. مدارک موجود گفتههای پسر جوان را تایید میکرد. کارآگاهان در ادامه فهمیدند شخصی که مظنون را معرفی کرده از بیماری روانی رنج میبرد و بارها در بیمارستان بستری شده است. ادامهیافتن تحقیقات در این زمینه فاش کرد همین مرد قبلا نیز اتهاماتی را به خواهرزاده مقتول وارد کرده و گفته بود او ششنفر را در اصفهان و 9 نفر را در آبادان به قتل رسانده و سرقتهای زنجیرهای نیز انجام داده است. آن زمان پسر جوان بازداشت اما بیگناهیاش ثابت شده بود. به این ترتیب شاهد دروغین در بیمارستان بستری شد و بعد از گذشت مدتی وقتی سلامت نسبی به دست آورد بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.
او ادعای قبلیاش را تکذیب کرد و گفت اصلا به خاطر ندارد چنین حرفی زده باشد و اگر چنین ادعایی را مطرح کرده دلیل آن را نمیداند. به این ترتیب تحقیقات به بنبست رسید و دیگر سرنخی از این جنایت به دست نیامد تا اینکه خواهر مقتول که تنها ولیدم او محسوب میشود و در خارج از کشور زندگی میکند با حضور در ایران ضمن پیگیری پرونده قتل برادرش خواستار دریافت دیه از بیتالمال شد.
بنا بر این گزارش در حال حاضر پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است و قضات بهزودی در اینباره تصمیمگیری خواهند کرد.
اخبار حوادث - شرق