اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

گره تازه در پرونده پزشک متهم به قتل



 

 

قتل جرم متهم را محرز می داند قضات دادگاه کیفری استان تهران بر این عقیده هستند که مدارک کافی برای گناهکار خواندن این پزشک وجود ندارد.



● کشف جسد


آخرین روز شهریورماه سال گذشته جسد زنی در یک پراید سفیدرنگ در یکی از کوچه های فرعی کوی نصر پیدا شد. جنازه این زن در مشمع پیچیده شده و آثار خفگی روی گردن او مشهود بود.



محمدحسین شهریاری بازپرس ویژه قتل پس از حضور در محل کشف جنازه دستور انتقال آن به پزشکی قانونی، تفحص برای شناسایی هویت مقتول و دستگیری قاتل یا قاتلان او را صادر کرد. کارآگاهان در بررسی های مقدماتی فهمیدند مقتول زنی ۳۵ساله به نام مریم است.



آنان ابتدا شوهر او را به عنوان مظنون بازداشت کردند اما این مرد توضیح داد مدت ها است از مریم جدا شده و هیچ خبری از وی ندارد.



پس از این مرد نوبت به مالک خودروی پراید رسید که پشت میز بازجویی بنشیند. او که مردی به نام بابک است با بی گناه خواندن خود مدارکی ارائه داد که ثابت می کرد وی خودرو را به مریم واگذار کرده و قرار بود کارهای مربوط به انتقال سند پس از پرداخت شدن مابقی وجه پراید انجام شود. در حالی که هیچ مدرکی علیه دو مظنون وجود نداشت، کارآگاهان مسیر تحقیقات را تغییر دادند.


● چند پیامک


افسران جنایی با بررسی فهرست مکالمات و متن پیامک های مریم متوجه شدند او با افراد زیادی رابطه داشته اما بیش از همه با مردی به نام همایون در ارتباط بوده و پیامک های عاشقانه یی نیز بین آن دو رد و بدل شده است.



سرانجام بعد از گذشت دو ماه و نیم از کشف جنازه همایون در خانه اش بازداشت شد و ماموران زمانی که منزل وی را بازرسی کردند طناب و کیسه های مشمعی را پیدا کردند که نمونه آن در پراید مریم وجود داشت. همایون در بازجویی های صورت گرفته به قتل اقرار کرد و گفت؛ حدود دو سال قبل، شماره تلفن مریم را از طریق یکی از دوستانم به دست آوردم.



طی دو سال ارتباط مان، او در مورد مشکلاتش با من حرف می زد و می گفت در ۱۳سالگی ازدواج کرده و در نهایت با داشتن یک دختر، از همسرش جدا شده است.



مریم به مواد مخدر اعتیاد داشت. شب حادثه مشروب زیادی خورد و جزییات بیشتری از زندگی اش را فاش کرد.



او گفت قصد دارد دخترش را به انگلستان بفرستد. بعد وضعیت خودش را تشریح کرد و توضیح داد با افراد زیادی در ارتباط بوده اما پس از آشنایی با من روابطش را کم کرده است. پس از گذشت چند ساعت از فرط خواب آلودگی روی تخت دراز کشید. هر چه از او خواستم خانه ام را ترک کند توجه نکرد. چند دقیقه بعد، به سراغش رفتم و با او ارتباط برقرار کردم سپس از شدت تنفر طنابی را که از قبل در انباری خانه ام بود آوردم و با همان طناب خفه اش کردم.



حین ارتکاب قتل بدون آنکه سر و صدایی کند فقط دست و پا زد و بعد آرام شد. همایون اضافه کرد؛ جسد مریم را با چند کیسه مشکی پوشاندم و سپس آن را داخل اتومبیل پراید او که مقابل منزل پارک بود، بردم.



پس از قرار دادن جسد بین صندلی های عقب و جلو، به داخل خانه برگشتم تا کمی استراحت کنم. ساعت هشت صبح جسد را با ماشین به انتهای خیابان گیشا بردم و در یکی از خیابان های فرعی، سمت راست، زیر یک درخت پارک کردم.



این متهم به قتل در مورد انگیزه اش از جنایت گفت؛ به نظرم اعتیاد مریم و خیانتی که به سبب داشتن روابطش با مردهای مختلف نسبت به دخترش روا داشته بود باعث شد او را بکشم. من می خواستم یک موجود فاسد را از روی زمین بردارم البته می دانم همه اینها توجیه است چون خودم با او دو سال رابطه جنسی داشتم.



با توجه به اعترافات متهم بازپرس شهریاری برای وی قرار مجرمیت صادر کرد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد اما همایون در دادگاه منکر اعترافات قبلی اش شد و به همین سبب پرونده با این استدلال که تحقیقات ناقص است، به دادسرا بازگردانده شد. این اتفاق واکنش بازپرس ویژه قتل را به همراه داشت.



او دیروز گفت؛ «قضات دادگاه نباید صرفاً رویکردی اقرارمحور به تحقیقات داشته باشند بلکه باید جایگاه ادله علمی را نیز در نظر بگیرند و آن را بیشتر مورد توجه قرار دهند، زیرا طبعاً هر مجرمی برای فرار از مجازات یا به جرم خود اقرار نخواهد کرد یا از اقرارش بازمی گردد.»



شهریاری افزود؛ در همین پرونده، متهم در مرحله تحقیقات بدون هیچ گونه فشاری و تنها در مواجهه با شواهد و دلایل علمی و قوی که وجود داشت، صراحتاً به قتل زن جوان اعتراف کرد و صحنه قتل نیز بازسازی شد، چنان که تطبیق اعترافات و نمونه ها و شواهد موجود در صحنه به همراه سایر دلایل علمی حاکی از این بود که اعترافات متهم مقرون به واقع است اما متاسفانه صرف اینکه این فرد در پاسخ به سوال قاضی دادگاه که پرسیده آیا اتهام را قبول داری، اظهار کرده خیر، پرونده تحت عنوان نقص تحقیقات به دادسرا بازگردانده شده است.

 

 

 


ویدیو مرتبط :
شهادت دوربین‌های مداربسته پلیس علیه ادعای دروغین متهم پرونده قتل بنیتا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بازداشت سومین متهم در پرونده تجاوز گروهی و قتل دختر ۹ ساله



 

 

بازداشت سومین متهم در پرونده تجاوز گروهی و قتل دختر ۹ ساله

 

متهم فراری پرونده قتل یک دختر ۹ ساله با گذشت ۱۶ سال از زمان جنایت برای دومین بار دستگیر شد. این قتل در سال ۷۴ در شهرستان سنقر استان کرمانشاه به وقوع پیوست و متهم ردیف اول پرونده در زندان خودکشی کرد. نفر دوم نیز به دار آویخته شد اما متهم سوم که با سپردن وثیقه از زندان بیرون آمده بود بعد از صدور حکم اعدام فراری شد و از آن زمان تحت تعقیب قرار داشت.

لیلا که همراه خانواده اش در بندرعباس زندگی می کرد فروردین سال ۷۴ با والدین خود به خانه خواهر باردارش در سنقر کرمانشاه رفت. در پایان این سفر خواهر لیلا از مادرش اجازه گرفت تا دختر ۹ ساله در آنجا بماند تا بتواند در کارهای خانه به او کمک کند. چند روز پس از این ماجرا لیلا همراه خواهرزاده ۱۱ ساله اش به نام رسول به روستایی در نزدیکی خانه خواهر خود رفت تا کمی میوه بچینند. رسول در این گردش برای دقایقی خاله اش را ترک کرد تا آب بخورد ولی وقتی بازگشت اثری از لیلا پیدا نکرد. بعد از آن پلیس از واقعه باخبر و با شهادت یک معلم فاش شد سه پسر روستایی لیلا را ربوده اند. چند روز بعد جسد لیلا در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته بود در منطقه ای کوهستانی پیدا شد و پس از آن ماموران پلیس هر سه متهم را به نام های هادی۱۹ ساله، محمدصفر ۲۰ ساله و حسن ۲۲ ساله بازداشت کردند.

هادی در بازجویی ها اعتراف کرد همراه دو دوست خود دختربچه را ربودند و مورد تجاوز قرار دادند، سپس برای اینکه شناسایی نشوند وی را کشتند و جسد را میان سنگ ها پنهان کردند. به این ترتیب سه متهم بازداشت شدند اما هادی پنجم تیر همان سال در زندان به زندگی اش پایان داد و پرونده بدون حضور او رسیدگی شد.

قاضی شهرستان سنقر بعد از محاکمه محمدصفر و حسن، آنها را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کرد. والدین لیلا پس از آن برای تهیه تفاضل دیه تلاش های زیادی انجام دادند تا اینکه به دستور رییس قوه قضاییه این مبلغ از بیت المال پرداخت شد اما در آستانه اجرای حکم دادسرای تهران به رای صادره ایراد گرفت و حکم در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور نقض و هر دو متهم تبرئه شدند. سپس حسن با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.

این بار والدین لیلا به رای اعتراض کردند و حکم برائت دو متهم نیز مورد قبول دیوان عالی کشور قرار نگرفت. در این مرحله قاضی شعبه ۱۱۵۶ دادگاه عمومی تهران با اجرای مراسم قسامه به محاکمه محمدصفر و حسن پرداخت، این در شرایطی بود که حسن در دادگاه حضور نداشت، در نهایت محمد صفر به اتهام تجاوز به عنف به اعدام و حسن به اتهام تجاوز و مشارکت در قتل به قصاص محکوم شد و حکم محمد صفر ۲۶ اردیبهشت ۸۶ به اجرا درآمد: از آن زمان حسن تحت تعقیب بود و خانواده اش اعلام کرده بودند وی به عراق گریخته است اما چندی قبل اطلاعاتی به دست آمد که نشان می داد مرد فراری از سال ۸۷ در کاشمر زندگی می کند، به این ترتیب ماموران به آنجا رفتند و حسن را بازداشت کردند.

این مرد که به مرگ محکوم شده است دیروز در دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من جرمی انجام نداده ام، بعد از آزادی هم فکر می کردم پرونده مختومه شده برای همین ازدواج کردم و در این مدت از راه جوشکاری زندگی ام را تامین می کردم.» بنا بر این گزارش متهم فعلا در بازداشت به سر می برد تا درباره حکم غیابی وی تصمیم گیری شود.... / روزنامه شرق