اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

کیهان: چند نفر برای موسوی تره خرد می كنند؟



 

 

 

کیهان: چند نفر برای موسوی تره خرد می كنند؟

 

کیهان در ستون اخبار ویژه امروز خود نوشت: چه انتظاری از موسوی جز صدور بیانیه دارید؟ تازه اگر بیانیه ای هم صادر كند آیا كسی به او لبیك می گوید؟

سایت صهیونیستی بالاترین این مطلب را در جواب آن دسته عناصر ضدانقلاب نوشت كه موسوی را متهم به بی كفایتی می كنند. به نوشته این پایگاه اینترنتی موسوی و كروبی بارها اعلام كرده اند كه رهبر جنبش نیستند ولی از نظر معنوی سخنگو و رهبر جنبش به حساب می آیند. خمینی در انقلاب 57 از خارج كشور اطلاعیه صادر می كرد و جوانان جان خود را فدای این بیانیه ها می كردند، حال آن كه باید بپذیریم چنین كاری برای امثال موسوی نشدنی است.

چه انتظاری از اینها دارید؟ آیا اگر موسوی بیانیه ای صادر و به خیابان دعوت كند، نتیجه ای به دنبال دارد؟ و آیا اصلا كسی هست كه به دعوت او لبیك بگوید؟ ما باید این سؤال ها را از خودبپرسیم و علیه موسوی و كروبی ساز مخالف نزنیم.

اصلا بعد از موسوی كسی با دیدن این همه پراكندگی، خود را درگیر مبارزه خواهد كرد؟ مگر كسی در خارج كه مطمئنا آن هم نخواهد توانست كاری از پیش ببرد. در حال حاضر گزینه ای بهتر از همین ها وجود ندارد...../تحلیل:عصرایران


ویدیو مرتبط :
سید علی موسوی نفر پنجم ترتیل اوقاف کشوری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کیهان: 13 میلیون رأی میرحسین موسوی ، با تقلب به دست آمد



 

کیهان: 13 میلیون رأی میرحسین موسوی ، با تقلب به دست آمد

 

همه كسانی كه در جریان فتنه 88 به كاندیدای فتنه گران رأی داده و برای چند روزی با فریب آنان به خیابان ها آمده بودند، «فتنه گر» تلقی نمی شوند.

در پی تلاش هایی که اخیراً از سوی برخی طیف ها برای وحدت بخشی بین جریان های سیاسی آغاز شده است ، حسین شریعتمداری ، مدیر مسوول کیهان ، در سرمقاله ای با عنوان"چتر وارونه !" ،به شدت به این موضوع حمله کرد.

متن کامل یاادشات کیهان -بدون پیشداوری درباره محتوای آن- به شرح زیر است:

1- چند سال پیش در یكی از یادداشت های كیهان به خاطره ای درس آموز و عبرت انگیز اشاره كرده بودیم و این روزها به مناسبتی مشابه همان روزها، تكرار آن را خالی از عبرت نمی دانیم و به فرموده امام راحلمان(ره) براین باوریم كه «تكرار» اگر برای یادآوری و عبرت باشد، «حدیث مكرر» نیست كه «ملال آور»! تلقی شود. ماجرا، این بود؛

«چند روز بعد از فاجعه 17 شهریور 1357 و قتل عام مردم در میدان شهدا، در جمع زندانیان سیاسی مسلمان و پیرو حضرت امام(ره) تصمیم گرفته شد بیانیه ای در محكومیت جنایت 17 شهریور و توطئه های بین المللی علیه امام خمینی(ره) صادر شود و متعاقب آن زندانیان به عنوان پشتیبانی از این بیانیه و اعلام همدردی با مردم، یك هفته اعتصاب غذا كنند و یا روزه بگیرند. در آن هنگام، مسئولیت پنهان و دوره ای جمع- كمون- زندانیان سیاسی پیرو حضرت امام(ره) برعهده نگارنده بود و براساس یك قرار نانوشته -اما پذیرفته شده- بایستی تصمیم جمع را به اطلاع مسئولان سایر جمع ها می رساندیم تا چنانچه تمایل داشتند با این حركت همراه شوند و درصورت عدم تمایل، از موضوع باخبر باشند.

این بیانیه كه در چند جمله كوتاه تهیه شده بود بعد از بسم الله الرحمن الرحیم، با این جمله شروع می شد؛ «ما زندانیان سیاسی مسلمان، قتل عام مردم بی دفاع در میدان ژاله -شهداء- و توطئه های بین المللی علیه رهبر عالیقدر انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خمینی را محكوم كرده و...».

آقای عباس سماكار، هم پرونده خسرو گلسرخی، مسئول جمع ماركسیست های زندان بود.

وقتی پیشنهاد صدور بیانیه و متن تنظیم شده آن را با وی در میان گذاشتیم، در پاسخ گفت؛ جمع ما نمی تواند این بیانیه را امضاء كند، زیرا بیانیه با بسم الله الرحمن الرحیم شروع می شود كه به آن اعتقاد نداریم(!) و برای زندانیان سیاسی، پسوند «مسلمان» آمده است و ما مسلمان نیستیم و بالاخره این كه از امام خمینی با عنوان رهبرانقلاب یاد شده است و حال آن كه ما ایشان را به عنوان یك شخصیت انقلابی قبول داریم ولی «رهبر» نمی دانیم. آقای سماكار بعد از مشورت با دوستان همفكر خود اعلام كرد كه جمع آنها بیانیه جداگانه ای با تكیه بر اعتقادات خود صادر می كند.

جمع سازمان مجاهدین خلق- كه در آن هنگام نیز از سوی زندانیان سیاسی مسلمان لقب «منافقین» گرفته بود و تحت مسئولیت جمع ماركسیست ها قرار داشت، با بیانیه جمع ما مخالفت كرد و نظر ماركسیست ها را پذیرفت. این جمع نیز حذف بسم الله و قید مسلمان و صفت رهبری برای حضرت امام(ره) را «تفرقه انگیز»! و «مانع وحدت»! اعلام كرد!

آقای لطف الله میثمی عضو ارشد و سابق سازمان منافقین كه به دلایلی از سوی سازمان طرد شده و جمع دیگری با همان سمت و سو تشكیل داده بود نیز با بیانیه مورد اشاره مخالفت ورزید و اعلام كرد كه جمع آنها برای «حفظ وحدت»! بیانیه مشترك ماركسیست ها و سازمان منافقین را امضاء خواهد كرد و چنین نیز كردند. متن هر دو بیانیه در اسناد ساواك كه اكنون در اختیار وزارت اطلاعات است وجود دارد و انتشار آن همراه با نام امضاء كنندگان هر یك از دو بیانیه یاد شده می توانند عبرت انگیز باشد.

از ماركسیست ها انتظاری نبود ولی بحث و استدلال با كسانی كه داعیه اسلامی و انقلابی داشتند نیز نتیجه ای نداشت آنها در مقابل این پرسش كه چگونه ادعای مسلمان بودن و انقلابی بودن دارید ولی به جای وحدت با توده های میلیونی و انقلابی مردم مسلمان كشورتان، از وحدت با دشمنان اسلام و انقلاب دم می زنید؟ سكوت می كردند و یا جواب های بی سروته می دادند، ضمن آن كه حاضر نبودند با صراحت به هویت واقعی خود اعتراف كنند و...

2- این روزها و در پی مرگ فتنه 88 كه با داغ پررنگ ننگ بر پیشانی سران و عوامل اصلی فتنه همراه بود و هویت واقعی آنان را برملا كرد، بار دیگر همان بازی كه در صدر این نوشته آمده است با حضور بازیگران دیگری در حال شكل گیری و تكرار است و این بار در مقیاس و گستره ای به مراتب بزرگتر از چهار دیواری محدودی كه ماجرای یاد شده در آن اتفاق افتاده بود.

امروز هم كسانی در پوشش واژه ارزشمند وحدت، به جای اتحاد و همدلی با توده های عظیم ملت- همانها كه در حماسه های 9 دی و 22 بهمن 88 درخشیدند- ساز وحدت! با دشمنان اسلام و انقلاب و مردم را كوك كرده اند و با تلاش و تقلایی كه از شدت ناشیانه بودن، ترحم برانگیز به نظر می رسد، سر آن دارند كه - به زعم خود- سر ملت بصیر و هوشیار ایران اسلامی را كلاه بگذارند.

نگاهی به هویت كسانی كه در این طیف ناهمگن و البته اندك و كم شمار گرد آمده اند نیز عبرت انگیز است. شماری از حلقه های دوم و سوم فتنه گران، تعدادی از خواص كه خود به دلیل سكوت در مقابل فتنه آمریكایی- اسرائیلی 88 مورد اتهام و یا لااقل، شایسته ملامت هستند و یكی دو نفری كه در باشگاه اصولگرایان ثبت نام می كنند و از شدت ساده لوحی- بی آن كه متوجه باشند- در زورخانه فتنه گران كباده می كشند.

این عده قلیل توضیح نمی دهند با كدام «آب كر» می توان داغ ننگ پررنگی كه بر پیشانی جماعت فتنه گر نشسته است را پاك كرد؟ و با كدام منطق عقلی- شرعی پیش كش!- باید به منافقانی كه خیانت كرده و دست به جنایت زده اند اجازه حضور دوباره در «میقات ملت» داده شود؟! «وحدت» به تنهایی نه خوب است و نه بد، تیغ تیز است كه هم می تواند در دست مردان خداجوی و عدالت گستر باشد و هم در كف زنگی مست. آقایان از كدام «وحدت»! و ضرورت آن سخن می گویند؟!

3- مرحوم آیت الله پسندیده، برادر حضرت امام(ره) از ایشان درخواست كرده بود كه در اعلامیه ها و سخنرانی های خود از جبهه ملی و مصدق نیز نام ببرد و این در حالی بود كه امام راحل ما (ره) در تبعید به سر می بردند. حضرت امام در پاسخ به ایشان نوشت « این جانب نمی توانم از جبهه ای ها و نه از بزرگشان ]مصدق[ اسمی ببرم و ترویجی بكنم، راه آنها با ما مختلف است... قبلاً هم تذكر داده ام، مثل اینكه به سمع مبارك نرسیده است» صحیفه امام(ره) جلد 3 صفحه .439

و در باره كسانی كه به جرم خیانت از عرصه نظام اسلامی طرد شده اند می فرمایند « امروز هیچ تأسفی نمی خوریم كه آنان در كنار ما نیستند... از تجربه تلخ روی كار آمدن انقلابی نماها و به ظاهر عقلای قوم عبرت بگیرید... مبادا گذشته تفكر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی های بی مورد و ساده اندیشی ها سبب مراجعت آنان به پست های كلیدی و سرنوشت ساز نظام شود» صحیفه امام(ره) جلد 21 صفحه 285 و صدها نمونه دیگر از این دست.

4- باید از كسانی كه در روزهای حادثه غایب بوده و در جهاد بزرگ ملت علیه دشمنان اسلام و انقلاب و مردم مسلمان نه فقط شركت نداشتند، بلكه بعضاً با سكوت معنادار خود، در آتش فتنه دمیده اند پرسید؛ آیا یكی از صدها جنایت سران و عوامل اصلی فتنه- هواداران فریب خورده منظور نیست- همراهی آشكار با دشمنان بیرونی نظام، مخصوصاً سرویس های اطلاعاتی آمریكا، انگلیس و اسرائیل نبوده است؟

و آیا همین فتنه گران با گروههای ضد انقلاب و تروریست نظیر منافقین، سلطنت طلب ها، بهایی ها، ماركسیست ها و تمامی جرثومه های فساد و تباهی در جریان فتنه 88 ائتلاف، یعنی همان «وحدت» نداشته اند؟! انبوه اسناد و شواهد موجود و مصاحبه ها و اظهارات مكتوب و مضبوط فتنه گران -غیر از اعترافات دستگیر شدگان- را چگونه می توانید انكار كنید؟!

اكنون باید از میانجی های وحدت پرسید؛ آیا وحدت فتنه گران با سرویس های اطلاعاتی و گروههای یاد شده را تنها به این علت كه نام آن «وحدت» است، قابل احترام تلقی می كنید؟! و اگر چنین نیست كه نباید باشد، وحدت با این وطن فروشان شكست خورده را چگونه تجویز می فرمائید؟! اگر آن وحدت جرم است كه هست، چرا وحدت با بخشی از همان طیف جرم نباشد؟!

5- طی چند روز اخیر، برخی از حامیان فتنه و یا سكوت كنندگان در برابر آن، به بخشی از پاسخ حضرت امام(ره) به نامه آقای محمدعلی انصاری- منشور برادری- استناد كرده و از قول امام راحل(ره)، آورده اند «اگر كسی در این نظام در فكر حذف و یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، پیش از ضربه به رقیب، به اسلام و انقلاب لطمه زده است» و نتیجه گرفته اند كه «منشور برادری به رسمیت شناختن چند صدایی در جامعه اسلامی است» كه باید گفت؛ در حكیمانه بودن رهنمود حضرت امام(ره) و ضرورت پیروی از آن جای كمترین تردیدی نیست، اما امام راحل(ره) - كه با نگاه ملكوتی خود این روزها را می دیدند- در همان نامه مشهور به منشور برادری، تأكید می كنند «موضع گیری ها باید به گونه ای باشد كه در عین حفظ اصول اسلام، برای همیشه تاریخ حافظ خشم و كینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن آمریكای جهانخوار و كمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و... باشد» و باز هم در همان نامه تأكید می فرمایند كه «هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش كنند كه ذره ای از سیاست نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی عدول نشود»

و... اكنون باید از آقایان پرسید؛ آیا ائتلاف با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، ماركسیست ها و پیروی آشكار از فرمول دیكته شده اسرائیل و آمریكا و انگلیس، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع)، شعار به نفع اسرائیل، شعار در حمایت از آمریكا و... و... نشانه اعتقاد به اصول و مبانی انقلاب و جمهوری اسلامی است؟! و آیا هنوز هم می توان شما را یك جناح درون نظام تلقی كرد؟! كه مشمول منشور برادری باشید؟!

6- بدیهی است همه كسانی كه در جریان فتنه 88 به كاندیدای فتنه گران رأی داده و برای چند روزی با فریب آنان به خیابان ها آمده بودند، «فتنه گر» تلقی نمی شوند. اگر به شعارهای قبل از انتخابات موسوی و خاتمی نگاه كنید و آن شعارها را با شعارها و مواضع آنان بعد از انتخابات مقایسه كنید بی تردید به این نتیجه می رسید كه مجریان فرمول سرویس های اطلاعاتی آمریكا، اسرائیل و انگلیس، گندم نمایی كرده و «جو» فروخته اند. بنابراین در كسب 13 میلیون رأی به یقین تقلب كرده اند. بعد از افشای ماهیت سران و عوامل فتنه، فریب خوردگان انگشت ندامت به دندان گزیدند و پا پس كشیدند. این جماعت چندمیلیونی بخشی جدانشدنی از توده های وفادار و عظیم ملت هستند.

اما، آنچه تعجب آور و سؤال برانگیز است اینكه، منادیان وحدت! «مستی» بهانه كرده و برای عوامل حاضر در حلقه های اول و دوم فتنه، یعنی مجرمان و خیانت كرده ها، اشك می ریزند. و عجیب آن كه زیر چتر شعار حكیمانه «جذب حداكثری و دفع حداقلی» آقا نیز ایستاده اند و هنگامی كه در اظهارات آنان دقت می كنید، متوجه می شوید كه این چتر را وارونه به دست گرفته و مفهوم «جاذبه» و «دافعه» را جا به جا كرده اند. از دفع حداقلی سخن می گویند و اكثریت صف شكن فتنه 88 را آدرس می دهند! جذب حداكثری بر زبان دارند و به اقلیت فتنه گر اشاره می كنند.

راستی اگر كاسه ای زیر نیم كاسه ندارند- كه برخی از آنها دارند- چرا در اجرای فرمول جذب حداكثری، زیر بال و پر چند میلیون فریب خورده بی تقصیر را نمی گیرند و برای پیوستن هرچه بیشتر آنان به اقیانوس ملت حاضر در 9 دیماه 88 تلاش نمی كنند؟! و اگر به فرمول دفع حداقلی معتقدند، چرا بر ضرورت دفع عوامل اصلی فتنه اصرار نمی ورزند، اگرچه آنان قبل از محاكمه در دستگاه قضایی كه اجتناب ناپذیر است، در دادگاه ملت، محكوم و طرد شده اند...../تحلیل:عصرایران