اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
کارآگاهان در برابر 2 جنایت شیشهای
اخبار حوادث - کارآگاهان در برابر 2 جنایت شیشهای
به گزارش شرق، در اولین واقعه، وقوع درگیری در خیابان ولیعصر تهران ساعت 15:30روز پنجشنبه هفته پیش از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 به کلانتری گاندی اعلام شد. ماموران بعد از حضور در محل حادثه که ساختمانی دو طبقه بود با جسد صاحبخانه 51ساله به نام مرتضی روبهرو شدند. برادر 48ساله مقتول بهنام حمیدرضا نیز با دستان و لباسهای خونآلود در منزل حضور داشت که بلافاصله دستگیر و به کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل تحویل داده شد.
کارآگاهان پس از انجام تحقیقات اولیه فهمیدند مقتول طی درگیری توسط برادرش با واردشدن ضربات متعدد چاقو به ناحیه گردن، سینه، سر و... به قتل رسیده است. همچنین معلوم شد دختر مقتول پس از شنیدن صدای درگیری به طبقه بالای ساختمان رفت، عمویش را در آنجا با دستان و لباسهای خونآلود دید و بلافاصله در خانه را بست و به مادرش تلفن زد. دختر 14ساله مقتول در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «در طبقه اول خانه در حال درسخواندن بودم. ناگهان صدای فریادهای پدرم را شنیدم که درخواست کمک میکرد.
به سرعت خودم را به طبقه بالا رساندم و وقتی در را باز کردم، عمویم را با دستان خونآلود و چاقو به دست مشاهده کردم و دیدم او بالای سر پدرم ایستاده بود. ترسیده بودم و نمیتوانستم وارد خانه شوم اما با کلید طبقه دوم که روی در قرار داشت، در را قفل کردم و بلافاصله به مادرم زنگ زدم. او نیز به پلیس تلفن و تاکید کرد تا آمدن پلیس، به هیچ عنوان در طبقه بالا را باز نکنم.»
کارآگاهان در ادامه به تحقیق از برادر مقتول پرداختند و او نیز در همان بازجوییهای اولیه به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم درباره انگیزهاش از برادرکشی گفت: «برادرم همیشه به من پرخاشگری و مرا تحقیر میکرد. صبح روز حادثه نیز با من شروع به جر و بحث کرد تا اینکه از دستش خسته شدم و تصمیم به قتل او گرفتم.
به آشپزخانه رفتم و در حالیکه برادرم مشغول خوردن ناهار بود، با او درگیر شدم و با چاقو زدمش.» در ادامه تحقیقات از اعضای خانواده مقتول مشخص شد متهم به مصرف ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد و به اصرار برادرش به کمپ ترک اعتیاد رفته اما روز قبل از حادثه بهعنوان مرخصی از کمپ خارج شده و به منزل برادرش مراجعه کرده بود. دومین جنایت ساعت 9:20 صبح روز جمعه به وقوع پیوست و ابتدا وقوع درگیری منجر به جرح به مرکز اورژانس تهران اعلام شد.
امدادگران پس از حضور در محل با جسد زنی 32ساله روبهرو شدند که به علت واردشدن ضربات متعدد چاقو به گردن، پهلو و سینه به قتل رسیده بود و همسرش با دستانی خونآلود و در حالتی غیرعادی از آنان درباره زندهبودن یا نبودن همسرش سوال میکرد. امدادگران بلافاصله موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام کردند و ماموران کلانتری افسریه بعد از آنکه خود را به محل وقوع جنایت رساندند شوهر 33ساله مقتول به نام مهدی را دستگیر کردند.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در ادامه مسوولیت تحقیق درباره این قتل را برعهده گرفتند و با تحقیق از همسر مقتول و همسایگان فهمیدند مهدی به مصرف شیشه اعتیاد دارد و به همین علت بیکار است و همسرش با کار در آرایشگاه زنانه هزینههای زندگی را تامین میکرد. کارآگاهان همچنین اطلاع پیدا کردند مقتول و متهم دختری ششساله دارند که مقتول به علت اعتیاد همسرش، دخترشان را به پدر و مادر همسرش سپرده بود.
مقتول طبق گفته همسرش روز حادثه قرار بود به منزل پدرش در شهر ورامین برود اما حین خروج از خانه با شوهرش درگیر شد و توسط مهدی به قتل رسید.
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، درباره این دو جنایت گفت: «تحقیقات درخصوص این دو پرونده در مراحل اولیه قرار دارد اما با توجه به اعترافات صریح متهمان، قرار بازداشت موقت برای آنها صادر شده و هر دو متهم به دستور مقامات قضایی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند.»
اخبار حوادث - شرق
ویدیو مرتبط :
ترانه تیتراژ آغاز سریال فوق العاده کارآگاهان حقیقی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جنایت تكان دهنده مرد شیشهای + عکس
ایران:حدود ساعت 8 صبح دوشنبه ساكنان خانهای در حوالی خیابان قزوین تهران مرد همسایه - سعید 41 ساله - را دیدند كه با سر و وضعی آشفته و لباسهای خونآلود با عجله از خانه بیرون دوید. آنها با شنیدن صدای گریههای دو كودك خردسال سعید، راهی خانه شده و در ناباوری با پیكر نیمهجان و خونین سمیه - همسر 35 ساله - او روبهرو شدند كه پای چپش از مچ قطع شده بود. پسر 4 سالهاش - پوریا - و دختر 6 ماههاش - پریا - نیز بشدت گریه و بیتابی میكردند. همسایهها بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتند. دقایقی بعد نیز امدادگران زن مجروح را به بیمارستان منتقل كردند. دو كودك زن مجروح به یكی از همسایهها سپرده شده بودند كه مأموران دریافتند پدربزرگ بچهها نزدیكی خانه آنها زندگی میكند. بنابراین پوریا و پریا را از زن همسایه تحویل گرفته و آنها را به پدربزرگشان سپردند. در حالی كه ردیابیها برای دستگیری سعید ادامه داشت حدود ساعت 2 بعدازظهر همسایههای خانه سعید با شنیدن صدای نالههای پسربچه دریافتند مرد شیشهای مخفیانه همراه پسرش به خانه برگشته و پسر كوچولو را هدف ضربههای كارد قرار داده است. بنابراین پسر جوان همسایه با كمك دوستش بیمعطلی پس از شكستن شیشهها و در آپارتمان وارد خانه شدند اما سعید با قمه و كارد به آنها حمله كرد كه همان موقع یكی از پسرها با چوب دستی چند ضربه به سعید زد. دیگری هم پوریا كه هدف 14 ضربه كارد قرار گرفته بود را در آغوش كشید تا او را به بیمارستان برساند. اما سعید با ضربههای كارد وی را نیز مجروح كرد كه سرانجام با كمك همسایهها و حضور مأموران پلیس دستگیر شد. پس از انتقال پوریا به بیمارستان تلاش پزشكان برای نجاتش آغاز شد اما وضعیت وی وخیم اعلام شده است.
اعلام خبر قتل پدر
در حالی كه تحقیقات در این پرونده ادامه داشت حدود ساعت 6 بعدازظهر مرد میانسالی با مأموران كلانتری محل تماس گرفت و از قتل هولناك همسایه 75 سالهاش در خانه خبر داد.
دقایقی بعد مأموران پس از حضور در خانه مورد نظر با جسد خونین ابوالحسن - پدر سعید - روبهرو شدند. دختر 6 ماهه سعید نیز كنار جسد پدربزرگ گریه میكرد.
مرد جوانی كه خود را پسر مقتول و برادر سعید معرفی میكرد به مأموران گفت: «ظهر امروز خالهام از شهرستان تماس گرفت و گفت: ساعتی قبل سعید با تلفن همراه به خانه آنها تلفن زده و گفته بود همسرش را با قمه مجروح كرده و پدرش را نیز كشته است. الآن هم با پسرش پوریا در یك مسجد نشسته و میخواهد پوریا را هم بكشد!» اما من كه سركار بودم موضوع را خیلی جدی نگرفتم تا اینكه بعدازظهر وقتی به خانه سعید رفتم و متوجه مجروح شدن سمیه و پوریا شدم بلافاصله خودم را به خانه پدرم رساندم كه متأسفانه با صحنه جنایت هولناك روبهرو شدم!
با اعلام خبر جنایت به محمد شهریاری - بازپرس كشیك ویژه قتل - تیم ویژه جنایی راهی محل حادثه شدند.
كارآگاهان در تحقیقات مقدماتی دریافتند سعید معتاد به ماده مخدر شیشه بوده و بر اثر توهمات ناشی از مصرف مواد مخدر صنعتی مرتكب جنایت شده است.
ساعتی بعد در حالی كه تحقیقات ادامه داشت دختر 15 سالهای خود را به بازپرس شهریاری رساند و گفت: «من هم دختر سعید هستم. مادرم چند سال قبل از پدرم طلاق گرفت و به امریكا رفت و من مجبور شدم نزد پدر بمانم. اما حدود 6 ماه قبل وقتی پدرم میخواست مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد به ناچار فرار كردم و حالا سرگردان خانههای مردم و خیابانها هستم. دقایقی قبل نیز از طریق همسایهها در جریان موضوع قرار گرفتم.»
بازجویی از جنایتكار شیشهای
مرد جنایتكار كه صبح دیروز برای بازجویی به شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شده بود بدون ابراز ناراحتی از قتل پدر و مجروح كردن همسر و پسر خردسالش گفت: به هیچ عنوان پشیمان نیستم. چرا كه روح شیطان در آنها نفوذ كرده بود پس باید كشته میشدند. پدرم را كشتم اما انگار شیطان وجود همسر و پسرم از من قویتر بودند كه نمردند!
وی در حالی كه منكر توهماتش بود گفت: «از سه سال قبل كه مادرم مرد شیطان به خانواده ما نفوذ كرد. همسرم گمراه شده بود شیطان در روح پوریا لانه كرده بود پس باید هر سه كشته میشدند. به همین خاطر صبح زود سمیه را زدم و به خانه پدرم رفتم. حدود ساعت 11 صبح او را هم كشتم، پریا را همانجا گذاشتم اما پوریا را با خود بردم و بعد از ظهر او را به خانه خودم برگرداندم. میخواستم پسرم را بكشم، كه همسایهها سر رسیدند. مرد شیشهای ادامه داد: قبل از این آشپز بودم تا اینكه پس از بیكاری با موتوسیكلت كار میكردم. خواهرم پزشك است و برادرم هم كارمند است اما با آنها هیچ ارتباطی نداریم.»
بازپرس پرونده پس از شنیدن اظهارات تكاندهنده متهم وی را برای تحقیقات بیشتر در اختیار كارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داد.
گفتوگو با همسایه
عالم خانم زن سالخوردهای كه از 40 سال قبل در كوچه محل جنایت زندگی میكند و پسرش نیز پوریا كوچولو را نجات داده به خبرنگار ما گفت: «سعید و زن و بچههایش از حدود 8 ماه قبل به این خانه نقل مكان كرده و مستأجر طبقه اول شدند. صاحبخانه آنها یك زوج سالخورده بسیار محترم هستند. همسر سعید نیز زن بسیار مهربان و آرامی است. مادرش مرده و ناپدری و برادرانش هم در شهرستان زندگی میكنند. او اینجا كسی را نداشت. در این مدت هم هیچ بدی از او ندیدیم. صبح دوشنبه وقتی صدای گریه بچهها را شنیدیم با عجله خود را به خانه آنها رساندم. بیچاره سمیه با پای مجروح روی زمین افتاده بود. بلافاصله بچهها را به خانه خودم بردم و از همسایهها خواستم با پلیس و اورژانس تماس بگیرند. اما یك ساعت بعد مأموران كلانتری سراغ بچهها آمدند و گفتند باید آنها را به پدربزرگشان تحویل دهیم. اگر میدانستم سعید بعد از زدن همسرش در خانه پدرش مخفی شده اجازه نمیدادم بچهها را از خانهام ببرند. میخواستم بچهها را بخوابانم كه مأموران آمدند و هر دو را بردند. در این مدت پسرم محمد مراقب بود تا اگر سعید برگشت او را دستگیر كنند.
حدود ساعت 2 بعدازظهر بود كه با صدای فریاد دختر و پسر صاحبخانه آنها فهمیدیم سعید به خانه برگشته و با چاقو به جان پوریا افتاده است. پسرم با عجله به خانه آنها رفت اما افسوس كه خیلی دیر شده بود.»... / iran-newspaper