اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
چه کسانی یارانه را میبلعند؟
چه کسانی یارانه را میبلعند؟
در ادامه یادداشت نویسنده در عصر ایران آمده است: نخست به این خاطر که چهرههای موجه، مستقل و معتبری چون دکتر حسین راغفر نیز که معمولا در کمتر برنامه تلویزیونی دعوت یا حاضر میشوند به این برنامه آمده بودند. دوم به این سبب که نمایندهای نیز از جانب دولت حضور یافته بود. هر چند که تصریح میکرد دولت هنوز به جمعبندی خاصی نرسیده و او تنها برآورد نظرات را بیان میکند.
البته از ابتدا حدس زده میشد که یکی از اهداف این برنامه در دولت حسن روحانی به چالش کشیدن اعضای دولت است. هر چند که حاصل این مناظره هم سویی اکثر قریب به اتفاق بینندگان با موضوع برنامه و مطلوب دولت (کاهش شمار یارانه نقدی بگیران) بود.
ماجرا از این قرار است که دولت اعلام کرده با کسری بودجه روبهروست و قادر به ادامه پرداخت یارانه نقدی با این روش نیست. اگر اسکناس چاپ کند به تورم دامن زده و اگر بخواهد با افزایش بیشتر قیمتها- فاز دوم – کسب درآمد کند باز هم دود تورم به چشم همان یارانهبگیران میرود و عملا نقض غرض است.
عجالتا راهحل دولت حذف سه دهک پردرآمد با جمعیت حداقل 10 میلیون نفری است. هر چند هنوز مکانیسم شناسایی روشن نیست و نگرانی نسبت به تبعات احتمالی اجتماعی و سیاسی هم چنان باقی است.
خوانندگان این یادداشت یا برنامه را دیدهاند یا میتوانند نظرات کارشناسان خصوصا دوئل دکتر جمشید پژویان- دکتر حسین راغفر را مطالعه کنند و این گفتار قصد تکرار آن را ندارد اما به نظر میرسید هم جای یک نفر خالی بود و هم جای چند بحث خاص.
آن که جایش خالی بود دکتر محسن رنانی است که پیش و بیش از همه گفته بود این بار، کج است و به مقصد نمیرسد و به رغم ظاهر اقتصادی بیشتر یک پروژه سیاسی است و عمق فاجعه را فراتر از این میداند که با حذف دو سه دهک اصلاح شود. نه تنها جای او خالی بود که در نقل قولها هم اشارهای به دیدگاههای متنوع او نشد.
حال آن که به گواه مقالات متعدد وضعیت کنونی خصوصا افزایش نرخ تورم به سبب رشد نقدینگی و تبخیر یارانه نقدی روی دیگ تورم را به صراحت پیش بینی کرده و هشدار داده بود. اما چند نکته دیگر:
-با فرض حذف 10 میلیون نفر تنها 5 هزار و 460 میلیارد تومان از کسری بودجه دولت جبران میشود. حال آن کسری بودجه تا 10 برابر این عدد اعلام شده است. کارشناسان اقتصادی بهترین راه مقابله با کسری بودجه را انضباط مالی و واقعیسازی آمارها میدانند. با این وصف و با فرض حذف 10 میلیون نفر میتوان گفت «کی میدهد کفاف این باده به مستی ما؟»
اقتصاد ایران چنان مبتلاست که رفع مستی آن به برنامهای فراتر نیاز دارد. برنامهای که قطعا باید مبتنی بر انضباط مالی و کاهش ریخت و پاشهای دولتی باشد.
- آیا دولت میخواهد پس از حذف یارانه پردرآمدها همچنان به سازمانهای کمخاصیت و بیخاصیت دولتی یارانه بپردازد؟ پولی که به بسیاری از شرکتهای زیانده دولتی پرداخت میشود همان یارانهای است که دولت با عنوان «بودجه» میپردازد. به عبارت دیگر مشکل دولت و بودجه عمومی یارانه 45 هزار و 500 تومانی نیست. بلکه یارانههایی است که به انواع سازمانها و شرکتها داده میشود.
تنها یک کشور را در دنیا پیدا کنید که دستگاه رادیو و تلویزیون آن تا این اندازه عریض و طویل باشد. تنها یک کشور دیگر را معرفی کنید که دستگاه رسمی ورزش آن دو باشگاه رقیب ورزشی را مدیریت و مالکیت کند. کجای دنیا این همه خبرگزاری دولتی و شبه دولتی با بودجه عمومی به تولید خبر به صورت رایگان اشتغال دارند؟
کجای دنیا نهاد ستادی دولت آن ( نهاد ریاستجمهوری یا نهاد نخستوزیری) این همه کارمند دارد که غالبا در هر دولت بر اساس رابطه وارد شدهاند و بعد ماندهاند؟ این یک ادعا نیست. حاصل مطالعات دو ساله مرکز مطالعات مدیریت ایران است که نشان میدهد نهاد نخستوزیری بریتانیا با 300 نفر اداره میشود و در ایران با هزاران نفر!
یارانه را نیروهای غیر متخصص اما مدعی میبلعند که با رابطه در دستگاههای اداری جا خوش کردهاند نه آن کارمند و کارشناس متخصص که نان از عمل و دانش خود میخورد و اکنون به خاطر این 45 هزار و 500 تومان، متهم کسری بودجه معرفی میشود!
این همه بنیاد غیرمولد با ظاهر فرهنگی چرا باید از بودجههای کلان برخوردار باشند؟ آیا قابل تامل نیست که نهادهای نظامی و شبه نظامی بانک تاسیس کردهاند و اصناف هنوز بانک ندارند؟
-هنگام بررسی بودجه در مجلس نمایندگان انواع و اقسام سازمانها میآیند و طلب بودجه بیشتر میکنند و میگویند چون سال قبل فلان میلیارد میگرفتهاند برای سال بعد 40 درصد بیشتر میخواهند چون نرخ تورم این قدر شده یا به هر بهانه و توجیه دیگر.
حال آن که باید به بسیاری از آنها گفت از ابتدا بلاوجه میگرفتهای! حالا اگر بودجه میخواهید اول طرح بیاورید بعد پول بگیرید آن هم نه یک باره که مرحله به مرحله. نه این که بودجه بگیرید و مطابق آن طرح و پروژه بسازید! از این منظر وقت آن رسیده که بودجهریزی بر مبنای صفر در دستور قرار گیرد. به این معنی که فرض را بر این قرار دهند که این سازمان تازه تاسیس شده نه این که چون پار و پیرار فلان میزان میگرفته امسال باید بیشتر بگیرد. ابتدا صفر کنند بعد ببینند چه پولهایی که بیثمر هزینه میشود.
درباره همین سازمان صدا و سیما گفته میشود که بیشترین مرخصی به کارمندان آن در ایام نوروز اعطا میشود و بالاترین بیننده و بازدهی را در همین نوروز دارد! چه کسی گفته که تهیه کننده برنامه تلویزیونی باید به اندازه یک جراح درآمد داشته باشد؟ چرا تلویزیون این همه ریخت و پاش میکند؟ هم بودجه کلان میگیرد هم انواع آگهیها را پخش میکند؟
صریح این که دولت باید ابتدا از یارانه دولتیها بکاهد بعد سراغ مردم برود. مشکل کسری بودجه با این 6 هزار میلیارد تومان حل نمیشود. 20 میلیون نفر را هم حذف کنند باز می شود 12 هزار میلیارد تومان. راهحل در عین پیچیده بودن ساده است: اولا دولت باید کوچک، چابک و کارآمد شود. ثانیا همه بر سر اولین معضل اقتصاد به توافق برسند.
اگر تورم است هیچ توجیهی برای ادامه پمپاژ نقدینگی باقی نمیماند. اگر اشتغال است پرداخت به نیروی مازاد را این گونه توجیه کنند. اگر یارانه به مفهوم علامت نادرست به اقتصاد است حذف کنند تا سرمایهگذار بداند چقدر دست او را میگیرد. ما میخواهیم دُرّی داشته باشیم که هم لغزان باشد هم ارزان و هم لرزان. اما نمیشود. به خدا نمیشود!
در واقع این دولتیها و شبه دولتیها هستند که به نام بودجه یارانه نقدی میگیرند. یارانه نقدی واقعی این است نه این شندرغازی که به لطف سیاستهای دولت گذشته دو سوم ارزش خود را هم از دست داده است. آری! یارانه نقدی را قطع کنید؛ اما یارانه نقدی دستگاههای کرخت و زیانده دولتی را. همان یارانهای که با عنوان پرطمطراق بودجه دریافت میکنند. در این حالت نه مدارس کاسه به دست طلب شهریه میکنند و نه بیماری پشت درهای بیمارستان میماند و نه کتابخوانی ناگزیر از تامین کتاب به قیمت گزاف خواهد شد.
یارانه بگیر واقعی دستگاههای دولتی و شبهدولتیاند که شهروندان را از امکان پارک خودرو مقابل خانهشان نیز گاه محروم میکنند و به خود حق میدهند معبر عمومی را نیز اشغال کنند. بسیاری از این دستگاههای بیهنر و موازی تولید اشتغال کردهاند اما برای خودشان و فرزندانشان و تنها هنرشان این است که اکسیژن هوا را میمکند. بودجه اینها را قطع کنید. آن گاه خواهید دید که مشکل کسری بودجه چگونه حل خواهد شد. /ایسنا
ویدیو مرتبط :
کسانی که از یارانه انصراف دهند، بیمه رایگان میگیرند
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چه کسانی دیگر یارانه نمی گیرند؟
بالاخره گمانه زنیها ی بعد از پایان سرشماری آماری نفوس و مسکن درباره حذف یارانههای نقدی اقشار پردرآمد به حقیقت پیوست و بر خلاف وعدههای دولتیها نه تنها مبلغ یارانه نقدی ۳ برابر نشد، بلکه بنا بر گفته سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت، ۱۰ میلیون نفر از اقشار مرفه در مرحله دوم اجرای قانون از لیست دریافت یارانه نقدی حذف خواهند شد تا به این ترتیب تکذیبهای مداوم دولتیها درباره حذف یارانه نقدی عدهای از مردم که گفته میشود پر درآمد هستند، رنگ واقعیت به خود بگیرد.
محمدرضا فرزین در گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما با اشاره به حذف ۱۰ میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی در گام دوم اجرای هدفمندی یارانهها، گفت: براساس برآوردها، افرادی که یارانه نقدی تنها ۵ تا ۱۰ درصد از درآمد ماهیانه آنها را تشکیل میدهد، در مرحله دوم یارانه نقدی دریافت نخواهند کرد.
سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت با تاکید بر اینکه در آینده نزدیک طی نامههایی بر اساس دستور رئیس جمهور برای افراد و خانوادههایی که نیاز به یارانه نقدی ندارند، به منظور عدم پرداخت به آنها ارسال خواهد شد، تصریح کرد: دهکهای نهم و دهم مشمول عدم دریافت یارانه نقدی خواهند شد.
وی با اشاره به اینکه اما این افراد منتظر ارسال نامه ما نباشد و خود نسبت به انصراف اقدام کنند، افزود: درآمد حاصل از عدم پرداخت یارانه به ۱۰ میلیون نفر به سایر افرادی که یارانه نقدی دریافت میکنند، پرداخت میشود و یارانه نقدی آنها افزایش مییابد، یعنی مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان یارانه نقدی ۱۰ میلیون نفر حذف و به یارانه بقیه خانوارها اضافه میشود.
هر چند با این اظهارات مشخص نشد که در آخر طبق گفته رئیس جمهور نامهای به اقشار پردرآمد ارسال خواهد شد یا اینکه این افراد باید خود پیش قدم انصراف دادن شوند اما با توجه به این سخنان، اگر متوسط درآمد هر ایرانی بالغ و مشغول به کار ۵۰۰ تا ۵۵۰ هزار تومان در نظر گرفته شود و مبلغ یارانه نقدی برای هر نفر ۴۰۵۰۰ تومان باشد، مبلغ یارنه نقدی ۱۰ درصد درآمد تعداد زیادی از ایرانیان را تشکیل خواهد داد که این تعداد مسلما بالای ۱۰ میلیون نفر خواهد بود.
از آنجایی که بسیاری از کارشناسان خط فقر را درآمد ۷۵۰ تا ۱ میلیون تومان دانستهاند و از آنجایی درآمدها ثابت است و حقوقها تغییر نمیکند اما تورم روز به روز بیشتر میشود و مردم با گرانی روز به روز کالاهای اساسی مواجه هستند، به نظر میرسد این طریقه حذف یارانهها، چندان با عدالت اجتماعی همخوانی ندارد.
از سوی دیگر، هر چند تخلفات گسترده دولت در برداشت از منابع یارنهها و مشکلات دولت در پرداخت یارانه نقدی مانند انحراف ۶۴ درصدی از قانون بودجه ۸۸، ثبت دستکم ۱۰ تخلف در مسیر اجرای قانون یارانهها و مغایرت اساسنامه دولت درباره قانون یارانهها، باعث ایجاد مشکلاتی شده است که شاید حذف یارانه نقدی اقشار پردرآمد بتواند کمی از بار این مشکلات کم کند اما سوال اصلی اینجاست اگر دادن یارانه نقدی به اقشار پر درآمد کار درستی نبود چرا در همان ابتدای امر، خوشه بندیها اصلاح و اعمال نشد و یک سال این هزینه به بودجه کشور تحمیل شد؟
مگر نه اینکه اجرای هدفمندی یارانهها به گفته دولتیها نتیجه چند سال برنامه ریزی و کار کارشناسی بوده است، پس چگونه است کارشناسان دولت از ابتدا این مشکل را پیش بینی نکردهاند و حتی رئیس دولت دهم وعده ۳ برابر شدن یارانه نقدی را میدهد در حالیکه کارشناسان اقتصادی غیر دولتی همواره به این رویه اعتراض داشتهاند؟
چرا مردم باید پاسخگوی تخلفات یارانهای صورت گرفته توسط دولت باشد و دود این تخلفات به چشم مردم برود؟
هر چند فرزین دلیل اجرا نشدن خوشه بندیها در ابتدای امر را بروز مشکلات شناسایی افراد دانست و گفت: در ابتدای اجرای طرح حدود ۱۴، ۱۵ میلیون نفر از طریق خود انصرافی وارد عرصه نشدند اما بعدا تعداد خود انصرافیها کاهش یافت.
اما سوال اینجاست که این مشکل امروز چگونه حل شده است؟ آیا استفاده از آمار نفوس و مسکن برای حذف یارانهها صحت دارد و اگر این چنین است، چرا در ابتدای امر این مساله از سوی مرکز آمار تکذیب شد و آیا اصلا از لحاظ علمی، سرشماری نفوس و مسکن میتواند معیار خوبی برای حذف یارانه نقدی افراد باشد یا خیر؟
آنچه مسلم است، مبلغ یارانه نقدی تاثیری در زندگی بسیاری از مردم پر درآمد ندارد اما آیا با حذف این افراد از چرخه پرداخت یارانهها، مبلغ یارانه دهکهای پایین جامعه تغییر میکند تا تغییری مثبت در زندگی آنها ایجاد شود؟ پاسخ به این سوال با توجه به سخنان فرزین منفی است پس چرا باید این افراد از حق خود از یارانهها گذشت کنند در حالی که این دولتیها هستند که نتوانستهاند وضعیت اقتصادی را درست مدیریت کنند؟
شاید بهتر بود، دولتیها با مردم صادقتر بودند و به جای تکذیب و انکار و بعد از آن اجرای به یک باره این طرح، مشکلات اقتصادی پیش رو را با مردم صادقانه و شفاف در میان میگذاشتند، به ایرادات مدیریت اقتصادی خود اعتراف میکردند و از مردم میخواستند برای توسعه و بهبود وضعیت اقتصادی کشور به دولت کمک کنند.ای کاش که این اتفاق رخ میداد../شفاف