اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

چرا دانش‌ آموزان «عربی» را دوست ندارند؟


زبان فارسی در مدارس زیاد طرفدار ندارد، زبان انگلیسی هم همین‌طور ولی با این حال طرفداران زبان عربی در مدارس از این دو نیز کمتر است تا آنجا که بی‌میلی به این درس را می‌شود از عضلات منقبض صورت دانش‌آموزان وقتی نام درس عربی می‌آید، فهمید.

خبرگزاری ایسنا: زبان فارسی در مدارس زیاد طرفدار ندارد، زبان انگلیسی هم همین‌طور ولی با این حال طرفداران زبان عربی در مدارس از این دو نیز کمتر است تا آنجا که بی‌میلی به این درس را می‌شود از عضلات منقبض صورت دانش‌آموزان وقتی نام درس عربی می‌آید، فهمید.

«جام‌جم» با این مقدمه نوشت: عربی زبان آسانی نیست، یعنی از زبان فارسی پیچیده‌تر است و قواعدی گیج‌کننده دارد. این ذات این زبان است اما سال‌هاست کتاب‌های درسی نیز مزید بر علت شده و این پیچیدگی ذاتی را پیچیده‌تر کرده است.

دانش‌آموزانی که هنوز در سیستم قدیم آموزشی درس می‌خوانند یعنی هنوز دانش‌آموز دبیرستان محسوب می‌شوند، نه دانش‌آموز دوره متوسطه دوم، همچنان با کتاب‌های خشک و بی‌انعطاف عربی کلنجار می‌روند اما دانش‌آموزان پایه‌های هفتم و هشتم یعنی اول و دوم راهنمایی قدیم، دو سال است دو کتاب تازه‌تالیف می‌خوانند که یک سر و گردن از کتاب‌های قدیم بالاتر است.

از جلد کتاب که شروع کنیم، کتاب عربی پایه هفتم، نام چهار فصل سال را به عربی یاد می‌دهد و کتاب هشتم ترجمه‌شده این شعر حافظ را: از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه / دارم من از فراقش در دیده صد علامت

تاکید اصلی درس‌های این دو کتاب نیز بر آموزش لغات است. به طوری که مولفان کتاب هشتم در مقدمه توضیح داده‌اند، دانش‌آموزان تا پایان سال 200 واژه پرکاربرد عربی را خواهند آموخت و اگر این لغات را با 400 واژه آموخته‌شده در سال هفتم جمع کنند، در مجموع 600 لغت عربی را در حافظه دارند که برای خواندن و فهم قرآن، احادیث، روایات و حتی متون فارسی به کارشان می‌آید.

آنچه به‌وضوح مشهود است، حضور کمرنگ قواعد در کتاب‌های جدید است؛ به طوری که حالا دانش آموزان پایه هفتم و هشتم مثل دانش‌آموزان پیش از خود مجبور نیستند دغدغه ذهب، ذهبا، ذهبوا را داشته باشند و به‌سختی صیغه‌های فعل را صرف کنند.

اباذر عباچی مولف کتاب‌های عربی پایه‌های هفتم و هشتم تاکید می‌کند که آزاد کردن دانش‌آموزان از قید قواعد، تعمدی بوده تا آنها با لذت بیشتری عربی را بخوانند. او می‌گوید که کتاب‌های تازه‌تالیف، نوشته شده تا به دانش‌آموزان لغت آموزش دهد و بی آنکه از آنها بخواهد مدام فعل ذهب را صرف کنند، به آنان بیاموزد ذهب در هر 14 صیغه‌اش، معنی رفتن می‌دهد که این یعنی تاکید بر ترجمه.

او معتقد است که وقتی دانش‌آموزان واژه‌ها را بشناسند و معنی آنها را درک کنند، کم‌کم زبانشان نیز برای حرف زدن باز می‌شود و به آموختن عربی علاقه پیدا می‌کنند که فرشته عالیخانی، معلم عربی اول متوسطه می‌گوید تا حدی اینچنین شده است.

او توضیح می‌دهد که کمرنگ‌شدن قواعد در کتاب‌های درسی و تاکیدش بر آموزش لغات و تمرین مکالمه، کلاس‌ها را از خشکی و کسالت قدیم درآورده و اگر معلم ابتکار داشته باشد و از روش‌های تدریس گروهی استفاده کند، آموزش عربی بر مبنای کتاب‌های جدید، جذاب‌تر می‌شود.

با این حال، مجید زهرایی معلم عربی دوره متوسطه به ما توضیح می‌دهد که این تاکید زیاد بر لغات، آموختن را برای دانش‌آموزان سخت کرده چون اصل را بر محفوظات گذاشته که خوشایند بیشتر دانش‌آموزان نیست.

او در واقع اغلب دانش‌آموزان را هنوز دلزده از عربی و بی‌رغبت به یادگیری می‌بیند و می‌گوید که اگر در کتاب‌ها درس‌هایی گنجانده می شد که مبنایش روش مباحثه بود و دانش‌آموزان را به مشارکت وا می‌داشت یا مثلا در درس‌ها مسابقه‌هایی را طراحی می‌کرد که بچه‌ها را هیجان‌زده می‌کرد و بر سر شوق می‌آورد، یادگیری، دلچسب‌تر و آسان‌تر می‌شد.

با این حال عباچی معتقد است که جداول کلمات متقاطعی که در کتاب هشتم گنجانده شده، هدفش آموزش لغات همراه با سرگرمی است که به این نیاز پاسخ می‌دهد؛ جداولی که به گفته او قرار است در کتاب عربی کلاس نهم نیز به صورت یک درس در میان طراحی شود و آموزش و سرگرمی را توامان دنبال کند.

حجم زیاد کتاب و سرنوشت مدارس دولتی

اما چالش درس عربی در ایران فقط به جذاب نبودن کتاب مربوط نیست، هرچند شمشاد کاظمی مدرس ضمن خدمت درس عربی، به جذابیت کتاب‌های تازه‌تالیف خدشه وارد می‌کند و می‌گوید: عیب این کتاب‌ها این است که به زبان بچه‌گانه نوشته نشده و جذابیتش به همین دلیل مخدوش است.

با این حال حتی کاظمی نیز این عامل را دلیل اصلی اکراه دانش‌آموزان نسبت به درس عربی نمی‌داند و تاکید می‌کند که یکی از دافعه‌های این کتاب‌ها حجم زیاد آنهاست که هم معلمان و هم دانش‌آموزان را به گلایه‌مندی کشانده است.

کاظمی می‌گوید که درس‌های کتاب (به‌خصوص کتاب هشتم) طولانی است و برخی از مباحث آن زیاد تکرار می‌شود که این تکرار موجب دلزدگی می‌شود و این دلزدگی اعتماد به نفس دانش‌آموزان (به‌خصوص در مدارس دولتی) را برای یادگیری عربی پایین می‌آورد.

زهرایی نیز همین نظر را دارد و می‌گوید که در نظرسنجی از دانش‌آموزانش دریافته سه‌چهارم آنها کتاب تازه‌تالیف را سخت می‌دانند.

او البته به حجم زیاد کتاب‌ها هم انتقاد دارد و‌ می‌گوید که تدریس تقریبا 20 صفحه از کتاب در هر ماه کار سنگینی است؛ به‌ویژه در مدارس دولتی که کلاس‌ها شلوغ است و تمرکز و فرصت تکرار در آنها اندک.

فرشته عالیخانی، دیگر معلم عربی نیز به حجم زیاد کتاب‌ها انتقاد دارد و می‌گوید که 120 صفحه کتاب برای پایه هشتم و صد صفحه کتاب برای پایه هفتم که مملو از لغات است، فرصت تمرین و تکرار را کاهش می‌دهد؛ به‌ویژه در مدارس دولتی که تراکم دانش‌آموز بالاست.

اما تقریبا هیچ کدام از این انتقادات مورد پذیرش عباچی، مولف کتاب، نیست. او می‌گوید که انتقاد از حجم کتاب‌ها به این علت است که هنوز برخی از معلمان نمی‌خواهند دست از تدریس قواعد بردارند و بیشتر وقت کلاس را صرف این کار می‌کنند، در حالی که رویکرد آموزش و پرورش، ایجاد توانایی خواندن و ترجمه کردن متون عربی است.

عباچی البته می‌گوید که اگر به این نتیجه برسند که حجم کتاب زیاد است، آن را کم خواهند کرد ولی مشکل نه در حجم کتاب که در روش تدریس معلمان است.

این گفته او را عالیخانی نیز تایید می‌کند و می‌گوید که موفقیت در درس عربی به‌شدت به روش تدریس معلمان وابسته است؛ به طوری که مثلا اگر معلم از روش تدریس گروهی استفاده کند و آموزش عربی در کلاس را به مسابقه تبدیل کند، شیرینی پیروزی و نمره مثبت گرفتن، موجب یادگیری در آنها می‌شود.

پس دوباره می‌رسیم به همان مشکل قدیمی که سنتی بودن خیل عظیمی از معلمان درس عربی است؛ معلمانی که در بین آنها افراد غیرمتخصص نیز یافت می‌شود و اغلب نیز قادر به مکالمه به زبان عربی نیستند. معلمی که بتواند به زبانی که تدریس می‌کند، حرف بزند بی‌شک جذابیت زیادی برای دانش‌آموزان دارد اما چون چنین نیروهایی کمتر در دسترسند و تعداد کسانی که روش‌های خلاقانه تدریس را به کار می‌گیرند، کمتر از این است، عربی هنوز درسی دوست‌نداشتنی در مدارس است.

اصل 16 قانون اساسی معطل مانده

این باور که خواندن درس عربی در زندگی بی‌فایده است، در نسل ما و قبل از ما و بعد از ما یک باور مسری بوده و هست و با چند کتاب تازه‌تالیف هم این باور اصلاح نمی‌شود چون باید مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم بدهند تا دانش‌آموزان به این نتیجه برسند که عربی، شیرین و مفید است.

زمانی که قانون اساسی ایران نوشته می‌شد، در اصل شانزدهم آن همین موضوع پیش‌بینی شده بود که نوشته شد: از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی، عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آن آمیخته است، این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاس‌ها و در همه رشته‌ها تدریس شود.

پس اگر مبنا قانون اساسی کشورمان هم باشد، درس عربی در مدارس باید از بی‌حالی کنونی خارج شود و به عنوان یک نیاز به آن نگاه شود؛ به‌خصوص برای بهتر درک کردن متون فارسی کهن که در عهد رونق زبان عربی در ایران نوشته شده است.

این موضوع باید برای دانش‌آموزان تشریح شود تا بدانند که حداقل فایده‌ای که از آموختن زبان عربی می‌برند این است که به فهم ادبیات فارسی، این زبان مادری دوست‌داشتنی، کمک می‌کند تا آنجا که اگر عربی بدانند، خواهند فهمید که حافظ در نخستین مصراع از دیوان اشعارش خطاب به ساقی گفته که جام را به سمت من بگردان و از آن به من بنوشان (الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها).


ویدیو مرتبط :
تدریس درس 6 عربی هشتم/ دانش آموزان مدرسه شاهد داراب

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آمار اعتیاد دانش آموزان اعلام نمی شود/ چگونه 80 درصد دختران دوست پسر دارند؟!


وزیر آموزش و پرورش می گوید هیچ گاه آموزش و پرورش اعتیاد دانش آموزان را تکذیب نکرده ام، ولی نباید این آمار را اعلام کرد.

حاجی بابایی در ادامه گفت: "درباره اعتیاد دانش آموزان، یکی از مدیران کل ما، تحقیقاتی را برای یک دستگاه انجام داده و خبر از آمار و ارقامش ندارم."

وی در ادامه گفت: "در حال حاضر نیز درباره این مسایل، تحقیقات انجام می شود و در وزارت کشور و شورای امنیت، اخبار را به روز دارند و جایی که نیاز باشد، بیان می کنند."

وزیر آموزش و پرورش گفت: "اگر دانش آموزی سرما خورده باشد چه می کنیم؟ به بیمارستان می فرستیم، اگر دانش آموزی نیز نشان داده شد که اعتیاد دارد، باید بلافاصله به بیمارستان و نظام درمان ارجاع شود. کار مطالعاتی درباره مسایل اعتیاد نیز دستگاه ها و اعتبارات خود را دارد و تحقیقات ما، زیر مجموعه آنها تلقی می شود."

حاجی بابایی گفت: "از زمانی که آمده ام، در استانها، کارشناس هایی دراین باره تشکیل داده ایم و این کارشناس، عضو شورای تصمیم گیری درباره این موضوع است. نظام تعلیم و تربیت یک جایگاهی دارد که مامن و جایگاه خانواده هاست. کدام خانواده ای را سراغ دارید که بگوید من چند فرزند معتاد دارم؟ مگر آنکه این خانواده آب از سرش گذشته باشد. هیچ خانواده ای این موضوع را نمی گوید. هیچ کارشناسی هم در این کور پیدا نمی شود و اعلام نمی کند اگر بچه ای معتاد شد، مدرسه عاملش است. مسایل زیادی از جمله اقتصادی، اجنماعی و فردی وجود دارد که باعث این موضوع می شود. ما هیچ گاه اعتیاد را تکذیب نکرده ایم. ولی آمار را باید با دلیل ارائه کرد."

وی در ادامه گفت: "من نمی توانم با اعلام این مسایل، کار آموزش و پرورش را زیر سئوال ببرم. سابق بر این نیز از این نگاه می گفتند. من از کیان خانواده بزرگ آموزش و پرورش دفاع می کنم که بگویم مدرسه امن است. اگر بگویم امن نیست، چه چیزی دیگر برای آموزش و پرورش می ماند؟ مدرسه، امن است، یکی از نهادهای اجتماعی امن است، ولی کدام نهاد اجتماعی هست که مشکل ندارد؟ ولی نوع بیان و گفتار را باید دقت کرد. اگر کسی می گوید فلان میزان کجی وجود دارد، استدلال بیاورد."

عقلم نمی رسد چرا این حرفها را می زنند
حاجی بابایی همچنین درباره خبرهایی که از روابط بالای دوستی دختران و پسران دبیرستانی  حکایت می کند، اظهار نظر کرد.

او گفت: "نمی دانم چطور عده ای می توانند این آمار را ارائه کنند؟ من فکر می کنم اگر خودم این حرف را زده بودم، گناهش برای تمام عمرم، کافی بود. 70 درصد دانش آموزان دختر ما در شهرها و 30 درصد در روستا هستند. وقتی گفته می شود 80 درصد دختران، دوست پسر دارند، یعنی تمام دختران شهری و یک سوم دختران روستایی، چنین روابطی دارند. من عقلم نمی رسد چرا عده ای این حرفها را می زنند."

وزیر آموزش و پرورش در پایان گفت: "فکر می کنم مراجع ذی صلاح در این مورد تحقیقات خواهند کرد، ولی ما خودمان را در مقام پاسخگویی به این سخنان نمی بینیم."

منبع: خبرآنلاین