اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

چرا امروزه درصدبالایی از ازدواج‌ها به طلاق می‌رسد؟



 اخباراجتماعی  ,خبرهای  اجتماعی, طلاق

بسیاری از الگوهای شناختی در مورد خواستگاری و تحقیقات، سنتی می‌باشند و امروز دیگر، تاریخ‌مصرف آن‌ها گذشته است و از سوی دیگر مدل‌های شناختی نوین نیز، دچار عیوبی هستند که خروجی آن‌ها لزوماً مطلوب نیست و حتی از مطلوبیت بسیار کمی برخوردار است.

در سال‌های اخیر روند رو به افزایش پدیده ناخوشایند طلاق، صاحب‌نظران عرصه فرهنگ را به کنکاش جهت علل این معضل واداشته است و آن‌ها را بر آن داشته که نسخه مناسبی جهت پیشگیری از این معضل پیدا کنند. ناگفته هویداست که پدیده طلاق، چه آثار نامطلوبی برای زوجین، فرزندان، اطرافیان و حتی جامعه ایجاد می‌کند و ازاین‌رو لزوم پیشگیری از طلاق به مطالعات و پژوهش‌های همه‌جانبه نیازمند است.

به گزارش مشرق، در راستای بررسی علل و عوامل طلاق در جامعه امروزی ایران، یکی از مسائلی که به نظر می‌رسد نقش مهمی در تولید ناسازگاری بین زوجین داشته باشد، عدم لحاظ کردن مسئله کفویت در امر ازدواج است. کفویت زوجین در ازدواج بدین معناست که زوجین در شاخص‌های مختلف همچون عقاید، اخلاق، مسائل اقتصادی و مالی، امور جسمی و ظاهری، تیپ شخصیتی و ... با هم تناسب کافی داشته باشند که این امر در کنار سازگاری ورزیدن طرفین، تضمین کننده یک زندگی آرام و موفق هست چراکه شباهت‌های متعدد طرفین، از جهت روان‌شناسی احساس محبت طرفین به همدیگر را در پی دارد و همچنین شباهت‌های متعدد از میزان اختلاف‌نظرها و اختلاف رفتارها می‌کاهد.

در مورد چرایی عدم لحاظ کفویت در ازدواج‌های کنونی باید گفت که دخترها و پسرها نسبت به‌ضرورت کفویت در ازدواج درک کافی ندارند و نیز الگوهای شناختی در مقوله ازدواج، تأمین‌کننده یک شناخت مناسب نمی‌باشند. چراکه بسیاری از الگوهای شناختی در مورد خواستگاری و تحقیقات، سنتی می‌باشند و امروز دیگر، تاریخ‌مصرف آن‌ها گذشته است و از سوی دیگر مدل‌های شناختی نوین نیز، دچار عیوبی هستند که خروجی آن‌ها لزوماً مطلوب نیست و حتی از مطلوبیت بسیار کمی برخوردار است.

در توضیح بیشتر این مطلب باید گفت که فرهنگ جامعه امروز ایرانی نسبت به جامعه سی - چهل سال پیش دستخوش تغییرات بسیاری شده است که درنتیجه نسخه‌های مربوط به ازدواج در آن زمان، برای امروز کارایی مناسب ندارد.

در سال‌های گذشته طلاق یک امر به‌شدت مذموم برای جامعه محسوب می‌شد و به‌ندرت طرفین حاضر می‌شدند که سرنوشت زندگی مشترک خود را با طلاق خاتمه دهند و ازاین‌رو سازگاری شاخصه اصلی ازدواج طرفین به حساب می‌آمد اما کم‌کم سبک زندگی در ایران تحت تأثیر عوامل متعددی چون افزایش رفاه، رشد تحصیلات عالی، برنامه‌های رسانه‌های داخلی، رسانه‌های خارجی و ... دگرگون شد که در راستای آن تغییرات، شاهد آن هستیم که سازگاری در ازدواج نیز همچون گذشته پررنگ نیست و لذا لازم می‌نماید همراه با مانور دادن بر روی مسئله سازگاری برای کاهش اختلافات زندگی زناشویی، الگوهای شناختی ازدواج نیز متناسب با امروز دگرگون‌شده و بر اهمیت کفویت تأکید شود.

درگذشته حتی در موارد متعددی بدون رضایت دختر و پسر و توسط بزرگ‌ترها عقد ازدواج منعقد می‌شد و این پیوند نهایتاً با مرگ طرفین پایان می‌یافت و همچنین در بهترین حالت بعد از دو سه جلسه خواستگاری اصطلاحاً دختر به پسر جواب بله یا نه می‌داد اما امروز شایسته می‌نماید جلسات خواستگاری به‌صورت پرتعداد و در یک دوره زمانی معقول برگزار شود تا در لابه‌لای این جلسات و تحقیقات، طرفین و نیز خانواده‌ها شناخت مناسبی نسبت به هم پیدا کنند و امکان مخفی ماندن موضوعات مضر به ازدواج کم بشود. در همین رابطه و برای کارآمد بودن این الگو شایسته است طرفین نکاتی را رعایت بکنند؛ که در ادامه بعضی نکات ذکرشده است.

شناخت دیگران و لحاظ تناسب شخصیتی آن‌ها با خویشتن، موقوف به شناخت خویش هست. سعی کنید ابعاد مختلف وجودی خود را مورد شناسایی قرار دهید و در این راه از خانواده و دوستان خود کمک بجویید؛ و حتی‌المقدور نتایج کار خود را مکتوب نمایید که در زمان خواستگاری در کمترین زمان بتوانید آن را ازنظر بگذرانید.

بر اساس خودشناسی‌ای که از خود حاصل نموده‌اید برای ملاک‌های خود ضریب در نظر بگیرید این نکته در تصمیم‌گیری بسیار حائز اهمیت هست

قبل از اقدام به خواستگاری بامطالعه کتاب‌های معتبر درزمینه ازدواج، آگاهی‌های لازم را کسب کنید.

آقایان با یک شناخت مناسب از خانم‌ها به خواستگاری بروند و نسبت به عقاید، اخلاق، مسائل اقتصادی، امور ظاهری، تیپ شخصیتی و ... گزینه مورد نظر خود یک تناسب کلی را مدنظر قرار دهند و لذا شناخت پیش از خواستگاری باید یک تصویر کلی و درعین‌حال مطلوب برای پسر ایجاد کند.

تمام مراحل آشنایی با اطلاع و همراهی خانواده‌ها باشد. بی‌شک شناختی که با حضور خانواده‌ها به دست می‌آید با شناختی که یک دختر و پسر جوان نسبت به هم‌کسب می‌کنند قابل‌مقایسه نیست و همچنین حضور خانواده‌ها، امور مربوطه را در یک چارچوب موجه و مقبول پیش می‌برد و نیز از حرف‌وحدیث‌های احتمالی جلوگیری می‌کند.

پروژه آشنایی بالخصوص زمانی که این پروژه بخواهد زمان‌بر نیز بشود احساسی و عاطفی شدن روابط طرفین را در پی دارد که در این حالت حصول یک تصمیم منطقی دشوار می‌گردد لذا در جلسات آشنایی شایسته است طرفین با رفتار رسمی به گفتگو بپردازند.

اشکال مهمی که در آشنایی‌های دوطرفه که معمولاً در فضای دانشگاه‌ها پیش می‌آید این است که طرفین قبل از یک شناخت منطقی، معمولاً یک رفتار عاطفی و احساسی را نسبت به هم ابراز می‌دارند و نوعی وابستگی شدید بین آن‌ها به وجود می‌آید که درنتیجه پس‌ازاین نوع تعامل، در صورت کشف هرگونه نکته ناخوشایند در مورد طرف مقابل آن را نادیده می‌گیرند. حالت خطرناک‌تر این مسئله زمانی است که تماس‌های فیزیکی از قبیل دست دادن، روبوسی و ... نیز جزو تعاملات دو طرف شود.

کتمان حقایقی که احتمال داده می‌شود که در تصمیم‌گیری طرف مقابل مؤثر باشد به‌هیچ‌وجه منطقی و معقول نیست. بی‌شک صداقت تضمین کننده انتخاب طرفین هست

نکات جزئی دیگری نیز در مراحل مختلف آشنایی باید لحاظ شود که مطالعه و تحقیق در منابع معتبر مربوط به ازدواج برای تأمین این مقصود بسیار راهگشا به نظر می‌رسد.


ویدیو مرتبط :
شوخی كردم(ازدواج در قدیم و امروزه)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا ازدواج عاشقانه به طلاق می رسد؟



ازدواج عاشقانه, عشق به همسر,زندگی مشترک

زندگی مشترک پیچیدگی های خاصی دارد که اگر آنها را نشناسید ممکن است در تله ای بیفتید که خیلی ها در آن افتاده اند. یعنی خراب شدن رابطه دو نفره تان و در نهایت طلاق.

رسولُ اللّه (ص) می فرمایند: ما أحَلَّ اللّه شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاق.  خداوند چیزی را که نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نکرده است. (میزان الحکمه)

اگر می خواهید ازدواج شما به طلاق منجر نشود، این اصول ساده اما ضروری را از همین امروز یاد بگیرید و در زندگی مشترک فردایتان به کار ببندید. نکته مهم این است که هر دو نفر شما باید برای به کار بستن این اصول تلاش کنید وگرنه تلاش یک نفره شما حتما با شکست همراه خواهد شد:
 
- اول باید هنگام انتخاب فردی را انتخاب کنید که هم کفو شما باشد تا پس از سپری شدن ایام پرهیجان ابتدای زندگی، ناچار به تحمل همسرتان نشده و در ضمن گرفتار طلاق عاطفی نشوید. لازم است همسرتان را از فردی که در طبقه اجتماعی، مالی و فرهنگی خودتان است، انتخاب کنید. نه بالاتر و نه پایین تر. نکته بعدی این است که سعی کنید عشق به همسرتان را حفظ کنید.

- عهد کنید که از همان دوران آشنایی تا روز آخری که با هم زندگی می کنید، از اختلافات و ناراحتی های کوچک چشم پوشی کنید، هرگز به یکدیگر توهین نکنید، هرگز با صدای بلند با هم صحبت نکنید، به هم وفادار بمانید تا عشق و حرمتی که باید میانتان حاکم باشد، حفظ شود. به این ترتیب کارتان به جایی نمی رسد که ناچار شوید یکدیگر را تحمل کنید و گرفتار طلاق عاطفی شوید.

- این یک اصل مهم است. اگر می خواهید ستون های زندگی تان حفظ شود، هر کدام در جایگاه خودتان قرار بگیرید. زن باید به وظایف زنانه و مرد نیز به وظایف مردانه خود عمل کند. زن باید زنانگی داشته باشد و مرد هم مردانگی تا جذابیت خود را برای یکدیگر از دست ندهند.

- اگرچه که باید نقش زنانه یا مردانه خود را همیشه حفظ کنید اما ازدواج یک رابطه کارمندی نیست که همیشه در نقش خود بمانید. باید انواع رابطه را با همسرتان تجربه کنید. در موقعیت هایی برای همسرتان دوست باشید، در موقعیت هایی کاملاً جدی باشید، در موقعیت هایی دلگرمی بدهید و در موقعیت هایی بر مشکلات و ضعف ها تمرکز کنید، گاهی حتی اگر لازم است به طور موقتی نقش های او را به عهده بگیرید و در انجام آنها کمکش کنید.

طلاق دلایل متعددی دارد که مهم ترین آن ها از این قرار است:
- عده ای ازدواج می کنند چون می خواهند از طریق ازدواج مشکلاتشان را برطرف کرده یا به نوعی از مشکلات خانه پدری خود فرار کنند. این افراد بی توجه و بی فکر ازدواج می کنند و تلاشی برای شناخت طرف مقابلشان نمی کنند؛ بنابراین اندکی پس از ازدواج متوجه انتخاب ناآگاهانه خود می شوند و نمی توانند با او ادامه دهند.

- برخی هم به دلیل ادانکردن مسئولیت های ازدواج و وظایف همسری به طلاق می رسند.

- در برخی دیگر از زندگی ها دخالت خانواده ها، به خصوص پدر و مادر زوجین، کار را به جدایی می کشاند.

- برخی دیگر از طلاق ها به دلیل بی وفایی یکی از طرفین صورت می گیرد.

- اعتیاد، به خصوص اعتیاد مرد، یکی دیگر از دلایل رایج طلاق است که زن ناچار می شود کار کند و خرج مواد همسرش را بدهد و چیزی که او را بیشتر نگران می کند این است که مبادا اعتیاد پدر به فرزندان نیز منتقل شود و فرزندان از پدرشان بیاموزند.

- فساد اخلاقی یک یا هر دو طرف؛ چون ازدواج یک گره را از هم باز می کند.

- دلیل دیگر، از بین رفتن شور و حال همسر است. وقتی فردی عاشق شور و نشاط و انرژی همسرش باشد و ببیند در سن بالا همسرش دیگر انرژی سابق را ندارد، از زندگی دلسرد می شود و حتی کار به طلاق می کشد.
 
طولانی شدن دوران عقد عامل طلاق
ازدواج و شروع زندگی نیاز به جاذبه دارد؛ مثلا دوران نامزدی اگر شش ماه باشد فرصت خوبی برای شناخت است، اما اگر 6 سال به طول بینجامد، دو نفر جاذبه های خود را برای یکدیگر از دست می دهند و آن انگیزه جدی برای شروع را نخواهندداشت. حتما دیده اید که بر روی قرص ها یک ماده شیرین وجود دارد و تا زمانی که شیرینی بر روی قرص هست، باید قرص را قورت داد؛ وگرنه اگر زمان بیش از حد بگذرد، دیگر قرص تلخ می شود که حتی ناچار می شوید آن را بیرون بیندازید.

بعضی ها می پرسند اگر این شیرنی بخواهد بعد از ازدواج از بین برود، همان بهتر که زندگی اصلا شروع نشود اما پاسخی که به این افرادمی دهیم این است که شیرینی های ابتدای ازدواج بیشتر جنبه ظاهری و فیزیکی دارد؛ مثلا شما جذب صورت و وضعیت ظاهری طرف مقابلتان می شوید و در مراحل بعدی جاذبه های دیگری برایتان مهم می شوند و مسئله تغییر می کند. اما آنچه مهم است، عمق رابطه طرفین است؛ چرا که دو طرف عشق و علاقه ای عمیق و واقعی به هم پیدا می کنند، به یکدیگر وابسته شده و با هم یکی می شوند.
منبع: موفقیت،تبیان