اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پیش گویی شیطانی
پیش گویی شیطانی
همکلاسیام با اصرار مرا به جشن تولد یکی از دوستانش برد و در آنجا با زن جوانی آشنا شدم که همه مهمانها میگفتند فال قهوه و پیشگوییهایش معرکه است.
شوک: من که خیلی علاقهمند بودم بدانم در آینده چه سرنوشتی برایم رقم خواهد خورد، با کنجکاوی در کنار این زن غریبه نشستم و از او خواهش کردم برایم فال بگیرد.
دختر جوان سرش را به نشانه تأسف تکانی داد و افزود: زن فالگیر در آن مهمانی در حالی که به چشمانم خیره شده بود، لبخندی زد و گفت اینجا نمیتوانم با تمرکز کامل برای تو که واقعاً دختری زیبا و دوستداشتنی هستی فال قهوه بگیرم. شبنم شماره تلفنش را به من داد و تأکید کرد فردا بعدازظهر تماس بگیر تا در مورد آیندهات پیشگویی کنم.
من با وجود آنکه اعتقاد چندانی به فال و طالعبینی ندارم، اما تحت تأثیر تعریف و تمجیدهای شبنم درمورد خودم، ساعت 3 بعدازظهر بود که به وی زنگ زدم. ما قرار گذاشتیم در یکی از پارکهای بزرگ مشهد همدیگر را ببینیم.شبنم در این دیدار با مقدمهچینی ماهرانه و حرفهای عجیب درمورد آیندهام، پسر جوانی که داخل خودرو منتظرش بود را به عنوان داییاش معرفی کرد و گفت: از مدتها پیش دنبال یک دخترخانم خوشطالع و رعنا میگشتم تا بتواند داییام را خوشبخت کند و حالا قرعه فال به نام تو افتاده است که زن یک مهندس جوان بشوی و به رؤیاهایی که در آسمان سرنوشت میدرخشد، برسی.
دختر جوان با چشمانی اشکبار در دایره اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد افزود: شبنم به همین راحتی و با وعده و وعیدهای خیالی مرا غرق در رؤیاهایی کرد که نفهمیدم چطور با داییاش ارتباط دوستی برقرار کردم.
من و امید مدتی با هم بهطور تلفنی رابطه داشتیم و متأسفانه در اینباره چیزی به خانوادهام نگفتم، اما شبنم یک روز با این بهانه که پیش از برگزاری مراسم خواستگاری میخواهد طالع من و داییاش را برای آخرینبار ببیند، مرا به داخل خانهای کشاند که خلوتگاه شیطانی بود و هرچه التماس و گریه کردم، راه فراری ندیدم و...
مینا گفت: شبنم و آن پسر که حالا فهمیدهام هیچ نسبتی با هم ندارند، مرا با خودرو در نزدیکی خانهمان رها و حتی تهدیدم کردند که نباید درباره این ماجرا به کسی حرفی بزنم در غیر این صورت بلایی به سرم خواهند آورد که مرغهای آسمان به حالم گریه کنند.برای خودم واقعاً متأسفم که خیلی دیر سرم به سنگ زمانه خورد و معلوم نیست من چندمین قربانی این فالهای شیطانی هستم.
بنابه این گزارش، با اعلام شکایت دختر جوان و خانوادهاش، شبنم و امیر دستگیر و تحقیقات پلیسی درباره چگونگی ماجرا ادامه دارد./شبکه ایران
ویدیو مرتبط :
برنامه ی ما ازدواج کردیم تکیون و گویی گویی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آگهی استخدام منشی؛ دام شیطانی برای ...
آگهی استخدام منشی؛ دام شیطانی برای دختران جوان -فردی كه به بهانه استخدام منشی، دختران جوان را فریب میداد و از آنها تصاویر غیراخلاقی تهیه میكرد، دستگیر شد.
چند روز پیش دختر جوانی با حضور در پلیس امنیت شهرستان نهاوند در حالی كه بشدت مضطرب و نگران نشان میداد، شكایتی ارائه و از ماموران درخواست كمك كرد.
این دختر در شكایت خود عنوان كرد، سال گذشته پس از پایان تحصیلاتم در مقطع دبیرستان، تصمیم گرفتم برای كمك به والدین خود شغلی نیمهوقت پیدا كنم، تا این كه یك روز هنگام عبور از مقابل یك پاساژ، آگهی استخدام یك منشی توجه مرا جلب كرد.
دختر جوان ادامه داد: چند بار آگهی را خواندم و به تصور این كه شرایط لازم را برای استخدام دارم، بدون لحظهای تفكر با شمارهای كه در آگهی درج شده بود تماس گرفتم و مردی كه پاسخگوی تلفن بود، آدرسی به من داد و خواست صبح روز بعد به محل شركت بروم.
● دختر جوان در دام
شاكی اضافه كرد: آن شب مدام به شغل جدیدی كه به دست خواهم آورد، فكر میكردم و تصمیم گرفتم بدون آن كه موضوع تماس با شركت را برای والدینم بازگو كنم، صبح به محل شركت رفته و پس از استخدام موضوع را به آنها اطلاع دهم.
وی افزود: صبح روز بعد وقتی وارد محل شدم، مردی تنها كه خود را صاحب شركت معرفی میكرد، با چربزبانی مرا فریب داد و زمانی به خود آمدم كه متوجه شدم در دام شیطانی او گرفتار شدهام.
وقتی به او اعتراض كردم، مرا تهدید كرد در صورتی كه موضوع را به پلیس اطلاع دهم، تصاویر تهیهشده از مرا در شهر منتشر خواهد كرد و ... .
● آغاز تحقیقات
به دنبال این شكایت، موضوع به صورت ویژه در دستور كار ماموران پلیس امنیت نهاوند قرار گرفت و با تحقیقات میدانی مشخص شد آگهی استخدام دختران جوان به صورت گسترده در اطراف پاساژها در نهاوند نصب شده است.
با جمعبندی اطلاعات، ماموران ۲ روز پس از شكایت دختر جوان، مخفیگاه متهم شیطانصفت را شناسایی و پس از صدور دستور قضایی مبنی بر دستگیری متهم، محل را محاصره كردند.
هنگامی كه متهم خود را در محاصره پلیس دید، متواری شد كه در پی تعقیب و گریز ماموران با متهم، دقایقی بعد وی دستگیر شد.
● اعتراف
با انتقال متهم به پلیس امنیت، وی ابتدا منكر اغفال دختر جوان شد، اما در ادامه و پس از مشاهده دلایل و مدارك جمعآوری شده زبان به اعتراف گشود و با معرفی خود به نام ابراهیم (۲۷ ساله) در تشریح اعمال مجرمانه خود گفت: ساكن یكی از روستاهای اطراف نهاوند هستم و از چندی پیش تصمیم گرفتم با اجاره یك محل به عنوان شركت و چاپ آگهی استخدام، دختران جوان را فریب دهم.
گزارش حاكی است با اعتراف متهم به چندین فقره جرم، ماموران در بررسی گوشی تلفن همراه وی، فیلم و عكسهای دختران اغفال شده را كشف و ضبط كردند.
در مرحله دیگر تحقیقات، متهم اعتراف كرد در این اقدام مجرمانه چند نفر دیگر نیز با او همدست بوده و در اغفال دختران با وی همكاری میكردهاند كه موضوع به بازپرس پرونده گزارش و دستور دستگیری دیگر متهمان پرونده كه متواری هستند، صادر شده است.
مركز اطلاعرسانی ناجا با هشدار به دختران جوان جویای كار، از آنها خواست پیش از تصمیم به استخدام در شركتهای خصوصی، ابتدا موضوع را به والدین خود اطلاع دهند و فراموش نكنند كه آگهیهای اغواكننده، ممكن است یك دام برای آنها باشد..../ جامجم آنلاین