اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

پیاده روهای تهران را چه کسی خریده؟


غیر از نارمک، محلات متعدد دیگری هم هستند که فضاهای عمومی آن در اختیار انسان هاست و در مواقع خاصی از سال، مردم خودشان انتخاب می کنند که چه طور از فضا استفاده کنند.

مجله روشن - حبیب دانشور: برای منی که خودم از بدو تولد ساکن میدان های نارمک بودم، دهه اول ماه محرم، پر است از خاطره، از تلاشی که در سال های دبستان برای قرا گرفتن در صف زنجیرزن های میدان شصت و هشت می کردم، تا درگیری هایی که با هم سن های خودم در دوره راهنمایی برای حمل پرچم ها و کتل های هیات میدان مان می کردم، از حرکت دسته های زنجیرزنی بین کوچه ها و اطراف میدان های نارمک و از رقابت بین هیات های مجاور بر سر داشتن عَلَم با تیغه های بیش تر و برگزاری مراسم شام غریبان با فانوس های کرایه ای و... .

از کنار هم جمع شدن تمامی این هیات ها در ظهر روز عاشورا در میدان هفت حوض و قدیم نارمک که نصف روزی، میدان در اختیار آن ها قرار می گرفت تا آزادانه در هر گوشه آن حرکت کنند و تماشاگر این حرکت باشکوه باشند.

در میدانی که بخش وسیعی از آن تنها مکان حرکت ماشین و موتور سیکلت است، در ظهر عاشورا نه ماشینی حرکت می کند و نه موتورسیکلت به خاطر انبوه جمعیت، به سرش می زند از آن عبور کند. در عوض جای زنان و مردان و کودکان می شود، جای افرادی که حتی با ویلچر آمده اند تا نظاره گر اتفاقات ظهر عاشوری نارمک باشند. تا نماز ظهر و عصرش دور تا دور این میدان، روی آسفالت خیابان برپا کنند.

صحنه مشترکی که هر سال برای من و چند صد هزار نفری از جمعیت منطقه هشت شهرداری تهران تکرار می شود و هفت حوضی که همیشه از صدای موتور و حرکت ماشین و دود و دمش پر است، پر می شود از صدای انسان ها و سنج و دمام و دسته های زنجیرزنی. البته این میدان، در مواقع دیگری نیز در اشغال انسان ها قرار می گیرد که آخرین مواردش، به سال 92 بر می گردد و شادی های پس از انتخابات و چند روز پس از آن، صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی.

نارمک کجاست؟

اما اگر ساکن نارمک نیستید، شاید این معرفی کوتاه بتواند تصویر دقیق تری از این محله به شما بدهد. نارمک از اولین محلاتی است که با برنامه ریزی شهری مدرن ایجاد شده است. در دهه 30 و هم زمان با محلات تهران پارس، یوسف آباد و نازی آباد در تهران به دستور مصدق برای کارکنان دولت در نظر گرفته شده که بعد از تقسیم بندی زین علاوه بر کارکنان دولت، افراد طبقه متوسط نیز ساکن آن می شوند و خانه ها توسط زمین داران ساخته می شوند. با معماری خاص که آجرهای نمابهمنی معرف آن بوده است و ساختمان هایی یک الی دو طبقه. معماری ای که در طرح های تفصیلی بعدی تهران به فراموشی سپرده شد و نارمک را نیز مانند بسیاری دیگر از نقاط تهران میزبان ساختمان های بیش از پنج طبقه کرده، با نمای سنگ رومی.

اما مهم ترین نکته ای که از نظر کالبدی نارمک را از سایر محلات تهران از گذشته تا به امروز جدا می کند، میدان های کوچکی است که به عنوان مرکز محلات احداث شده و در دسترس ساکنان اطراف است. عموما گروه های مختلف، زنان، کودکان، سالمندان و جوانان در ساعات مختلف روز این فضاها را در اختیار خود می گیرن و فعالیت های مختلفی رخ می دهد.

از بازی کودکان در آن ها، تا گفت و گوی زنان و سالمندان، تا استفاده از وسایل ورزش همگانی که در سال های اخیر در میدان ها تعبیه شده و... این میدان ها که شاید از زنده ترین فضاهای اجتماعی شهر تهران به حساب بیایند، موجب شده است که غیر از فعالیت های روزمره سکنه، هماهنگی های بیشتری نیز شکل بگیرد و هیات هایی که در دهه اول ماه محرم در هر یک از این صد میدان نارمک برپا می شود، تبلور این هماهنگی بین سکنه باشد.

هیات هایی که عموما با همکاری و هماهنگی چند نسل از ساکنان نارمک ایجاد شده و بیش از آن که مداح ها یا سخنرانان مُعرف این تکایا باشند، نام میدان هاست که هویت هر هیات را از دیگری مجزا می کند. در بین مراجعان به هیات و برگزارکنندگان شان، بعضا افرادی که چندین سال است از نارمک مهاجرت کرده و به محلات دیگر در شمال و جنوب و شرق و غرب تهران رفته اند، نیز دیده می شوند.

فضاهای عمومی گمشده

غیر از نارمک، محلات متعدد دیگری هم هستند که فضاهای عمومی آن در اختیار انسان هاست و در مواقع خاصی از سال، مردم خودشان انتخاب می کنند که چه طور از فضا استفاده کنند اما شاید شما هم مانند من، از خودتان بپرسید که چرا اغلب این محلات در دوران پهلوی، در تهران شکل گرفته و اقدامات شهرسازی جدیدی که در مسکن مهر و منطقه 22 شهرداری تهران و دیگر جاها رخ داده، تا جای ممکن فضاهای عمومی را از ساکنان و عابران گرفته و در اختیار برج ها و ساختمان ها و مال ها قرار داده و در رقابت بین عابر و سواره نیز، عابران را به اجبار به زیرزمین فرستاده است (اقدامی که در چهارراه ولی عصر نیز رخ داده و ر طرح های آتی به میدان ونک و میدان فلکه دوم صادقیه نیز سرایت خواهدکرد).

اما احتمالا جواب این پرسش نیز یکی از سوالات بی پاسخی است که مشابهش را چند ماه پیش یکی از جانبازان آسایشگاه ثارالله در مصاحبه با یک مجله دانشجویی مطرح کرده بود: «مشکلاتی که در بیش تر پارک ها هست. مثلا شش ماه پیش هوس کردیم برویم پارک پرندگان و بچه ها را هم ببریم. بعد با یکی از جانبازها گفتیم ما زودتر برویم و ببینیم که اصلا مناسب حال جانبازها هست یا نه.

نمی گذاشتند از در پارک با ماشین وارد شیوم، تا این که رییس شان را آوردیم و با کلی دردسر رفتیم. وقتی هم رفتیم داخل، دیدیم پیاده روی هم در آن جا سخت است، وای به حال این که من بخواهم با ویلچر بگردم. گفتم این شن و ماسه ها را چرا ریخته اید جلوی رمپ، خودتان می توانید با ویلچر از روی این بروید که من بتوانم؟ این هم که زمان شاه ساخته نشده، شما دارید می سازید. الان بعد از انقلاب و بعد از جنگ هم هست، و این همه معلول و جانباز داریم.»


ویدیو مرتبط :
پیاده‌روهای گرم و دلپذیر در مناطق شمالی تهران با استفاده از گاز یارانه‌ای

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خاطره بازی با پیاده روهای سنگی تهران


«پیاده» روها و «پیاده» راه های زیبا می توانند امید به زندگی را در پایتخت شلوغ دوباره در دل خیلی ها زننده کنند. شما هم اگر از دسته افراد هستید، این راهنمای گردش در 5 پیاده راه تهران را بخوانید.

همشهری جوان: زیباترین خیابان های دنیا، آنهایی که همیشه جزئی از سکانس های حساس، تاثیرگذار و احساسی فیلم های خارجی هستند، خیابان ها، کوچه ها و میدان های سنگفرش شده ای هستند که هیچ اثری از دود و بوق درشان وجود ندارد. اگر پاریس زیباست، تنها به خاطر کاتفه های خیابانی اش نیست.

سنگفرشی که زیر میز و صندلی های این کافه ها قرار گرفته، آدم را برای راه رفتن به خیابان می کشاند. اگر بعد از دیدن «در بروژ» و کوچه های سنگی و میدان بزرگی که در تمام طول فیلم آدم های قصه دورش نشسته اند، قدم می زنند و روزشان را می گذرانند دلتان غنج رفت، بدانید که برای راه رفتن در خیابان هایی از این دست، به اندازه شهری که در آن هستید تا پایتخت فاصله دارید. این روزها خیلی از خیابان های تهران سنگفرش شده اند. سنگ های سختی که جای آسفالت داغ را گرفته اند، تابلوی عبور ممنوعی هستند برای هر نوع وسیله نقلیه. پیاده راه های تهران این روزها کم کم جای خودشان را بین شهروندان تهرانی پیدا کرده اند.

 راههایی که برای لذت بردن ساخته شده اند؛ لذت بردن از زمانی که برای پیاده روی گذاشته ایم. «پیاده» روها و «پیاده» راه های زیبا می توانند امید به زندگی را در پایتخت شلوغ دوباره در دل خیلی ها زننده کنند. شما هم اگر از دسته افراد هستید، این راهنمای گردش در 5 پیاده راه تهران را بخوانید.

کوچه مروی

کوچه ای قدیمی که سال هاست پامنار و ناصرخسرو را به هم وصل می کند، این روزها سنگفرش شده. کافی است ایستگاه مترو امام خمینی از قطار پیاده شوید و پیاده به سمت ناصرخسرو بروید. اتوبوس و تاکسی هم هست اما با این پیاده روی کوچک می توانید سر راه نگاهی هم به کت و شلوارفروشی های باب همایون بیندازید. شاید فرجی شد و کت و شلوارپوش پا به مروی گذاشتید. بر هیچ کس پوشیده نیست که پای ثابت هر تفریح و گردش تکی و دسته جمعی، تغذیه خوردن وسط راه است.



کوچه مروی با دوتا فلافل فروشی که همان اولش سر راه تان سبز می شوند، می تواند شروع یک پیاده روی لذتبخش را برایتان رقم بزند. آن فلافل فروشی که داخل خود کوچه است، با فلافل های عربی معروفش هوش از سر خیلی ها برده. ظهرهای مروی و جمعیتی که جلوی این دو فلافل فروشی توی صف ایستاده اند یا فلافل به دست اطراف میدان کوچک سر کوچه تنها و دسته جمعی ساندویج سق می زنند، حال آدم را عجیب خوب می کنند. اصلا بخشی از شهرت کوچه قدیمی مروی به خاطر حضور همین فلافل فروشی هاست. بعد از صرف ساندویچ تان می توانید سری هم به ساختمان شمس العماره بزنید.

اگر اهل بازدید از آثار تاریخی باشید، احتمالا مخاطب اصلی چنین پیشنهادی هستید. شمس العماره یا بنای خورشید مربوط به دوره قاجار یکی از معروفترین بناهای کاخ گلستان است. دلیل این شهرت هم ارتفاع، تزیینات و طراحی خاص این ساختمان است. اگر رابطه خاصی با آثار تاریخی ندارید، همان راه مروی را پیش بگیرید. 400 متر راه برای پیاده روی پیش رو دارید. اگر اهل خرید هستید، اینجا می تواند پاتوق پیاده روی شما باشد. همینطور که روی سنگفرش های نوسازش قدم می زنید، می توانید آمار آخرین لوازم بهداشتی و آرایشی، عطر و ادکلن، انواع قهوه و پاستیل و شکلات های خارجی را بگیرید. کمی که در خیابان پیش بروید، می توانیداز بازار رضای معروف مروی هم دیدن کنید. اینجا هر هفته قرعه کشی دارد. شاید این هفته قرعه چرخانک قرعه کشی، به نام شما بایستد. علاوه بر همه این مغازه های مدرنی که این روزها توی کوچه برپا شده اند، مروی بافتی قدیمی دارد که ساختمان حوزه علمیه نماد آن است. بافتی که می تواند حالتان را خوب کند و پیاده روی تان را منحصر به فرد.



خیابان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی


از میدان شهرری که به سمت حرم بروید، همه مسیر سنگفرش شده. ورودی مکان های مذهبی با آن هیاهوی نوستالژیکشان در حالت عادی، همیشه حال آدم را خوب می کنند. حالا اگر این حال خوب با یک مسیر سنگفرش شده زیبا هم همراه باشد، لذتش دوبل می شود. مغازه های فروش سوغاتی که نزدیک حرم هستند، با دکورهایی که هیچ وقت تغییر نمی کنند آدم را پرت می کنند به دوران کودکی. روزهایی که بین خاطرات همه مان جا دارند. می توانید اول با خیال راحت و سر حوصله زیارتتان را بکنید و بعد در مسیر برگشت از این فضا لذت ببرید. البته اینطور هم نباشد که تمام مدت زیارت فکرتان دور و بر پیاده روی و خرید بچرخد!

لحظاتی خاطره انگیز در کوچه های سنگی پایتخت



خیابان برادران مظفر


لازم نیست برای پیاده روی روی سنگفرش های این خیابان حتما یک برنامه ریزی دقیق از قبل داشته باشید. کافی است اسم این خیابان را پس ذهنتان نگه دارید و هر وقت گذرتان به میدان ولیعصر (عج)، خیابان انقلاب یا بلوار کشاورز افتاد، وقتتان را خالی کنید و چند دقیقه ای در آرامشی که ربطی به این چند خیابانی که نام بردیم ندارد، قدم بزنید. خیابان برادران مظفر از ابتدای بلوار کشاورز و جایی نزدیک میدان ولیعصر (عج) شروع می شودو تا خود خیابان شهید لبافی نژاد ادامه دارد.

لحظاتی خاطره انگیز در کوچه های سنگی پایتخت

این روزها اما آن بخشی که بین بلوار کشاورز و خیابان انقلاب قرار دارد زیادی شلوغ است. دلیلش سنگفرشی است که خیابان را عجیب زیبا کرده. قبل از شروع پیاده روی می توانید سری به مرکز انتقال خونی که همان اول خیابان قرار دارد بزنید و تصمیمی که مدت هاست برای خون دادن دارید را عملی کنید. اگر اهل سینما هستید و آمار فیلم های در حال اکران را دارید، اگر اهل سینما هستید اما مشغله های روزانه مدت هاست نگذاشته اند سراغی از سالن های سینما بگیرید یا اصلا اگر اهل سینما نیستید اما هوس کرده اید یک تفریح جدید را تجربه کنید، سر راه می توانید سری به سینما فلسطین بزنید و بعد از دیدن فیلم، روی نیمکت های این خیابان بلند بنشینید و توی ذهنتان نقد و بررسی اش کنید.

خیابان را که پایین بیایید، حوالی خیابان طالقانی، می توانید سری هم به موزه هنرهای معاصر فلسطین بزنید. نمایشگاه های زیادی در این موزه برگزار می شوند که ممکن است باب طبع شما باشند. یکی از مزیت های این مسیر پیاده روی این است که می توانید وسط برنامه کاری روزانه تان را بگنجانید. وسط خرید کردن، انجام کارهای اداری یا حتی بین ساعت های کاری خودتان را به آنجا برسانید. جایی در قلب پایتخت که هیچ ربطی به دود و دم اطرافش ندارد؛ خیابان پهنی که عجیب حال آدم را خوب می کند.



خیابان صف


این پیشنهاد ممکن است کمی زنانه باشد اما شما اگر یک پیاده روی حرفه ای باشید، احتمالا به این برچسب های زنانه و مردانه اهمیتی نمی دهید. خیابان باغ سپهسالار بخشی از یکی از باغ های قدیم تهران به همین نام در زمان قاجاریه و در محدوده میدان بهارستان است. نقل است که این باغ به میرزا حسین خان سپهسالار قزوینی، صدر اعظم ناصرالدین شاه تعلق داشته. این روزها از آن باغ بزرگ فقط همین خیابان معروف باقی مانده. این خیابان 700 متری که سال 85 سنگفرش شده، سال هاست بورس فروش کیف و کفش زنانه و بچگانه است. ایستگاه مترو سعدی که پیاده بشوید، 100 متر جلوتر، خیابان پهنی که با خیابان آسفالتی بالای سرش شباهتی ندارد خودش را توی زاویه دیدتان جا می کند. اگر برای خرید و کیف و کفش زنانه سر از اینجا درآورده اید، بعد از خرید، کمی روی نیمکت های سنگی خیابان بنشینید، یکی از آن ذرت مکزیکی های معروفش را در دست بگیرید و جنب و جوش مردمی که برای خرید به آنجا آمده اند را نظاره کنید.

لحظاتی خاطره انگیز در کوچه های سنگی پایتخت


اگر هم وقت ناهار یا شام است، یکی از رستوران های این خیابان را امتحان کنید. رستوران هایی که عموما قدیمی هستند و از خود فروشنده ها اگر بپرسید، بهترین غذای آن حوالی را دارند. تولیدی کیفی و کفش، بورس انواع سرویس بهداشتی و لوستر فروشی های خیابان لاله زار گزینه هایی هستند که بعد از پیاده روی در خیابان صف این روزها و باغ سپهسالار سابق، می توانید سراغشان بروید.



خیابان 17 شهریور


فرقی نمی کند ایستگاه مترو میدان امام حسین (ع) پیاده شوید یا ایستگاه میدان شهدا. هر کجا که اراده کنید و از پله های برقی مترو بالا بیایید، یک مسیر سنگفرش شده بلند پیش روی شماست. از میدان امام حسین (ع) اگر شروع کنید، اول می توانید سری به پاساژ معروف مردانه فروشی که اطراف میدان است بزنید. بازار شهرستانی هم نزدیکتان است. برای اهل خانواده چند کیلو میوه تازه بخرید و کنارش دعای خیرشان را هم مال خود کنید. کمی پایین تر از میدان، در خیابان صفا هم پر است از مغازه های میوه فروشی. کمی پایین تر از خیابان صفا و نبش خیابان خشکبارچی هم پارک قدیمی خیام است؛ پارکی که از سال ها پیش آنجا خوش کرده و یک توقفگاه خوب در آن حوالی است.

لحظاتی خاطره انگیز در کوچه های سنگی پایتخت

از میدان امام حسین (ع) تا خود میدان شهدا، به اندازه 1200 متر وقت و مسیر دارید که قدم بزنید.

راه رفتن در محله های اصیل و قدیمی تهران لذتی دارد که قدم زدن در هیچ کوچه و خیابان دیگری بهتان نمی دهد. میدان شهدا که رسیدید، اول از یکی از آبمیوه فروشی های آن حوالی، نوشیدنی خنکی بخرید و جگری تازه کنید تا قدرت به پاهایتان برگردد. بعدش هم می توانید بین سینما ملت و سینما میلاد، یکی را برای دیدن فیلم انتخاب کنید.

میدان شهدا مرکز فروش سفره عقد و مزون های لباس عروس است. می توانید سری به آنها هم بزنید. تجربه گشت و گذار در این قبیل مغازه ها بالاخره یک جایی در زنئدگی به کار آدم می آید! میدان شهدا که رسیدید مسیر سنگفرش شده تمام می شود. حالا دو گزینه دارید. یا پله های ایستگاه مترو شهدا را پایین بروید و به مقصد بعدیتان فکر کنید، یا بروید سمت میدان خراسان و از بافت قدیمی ساختمان های آن منطقه لذت ببرید.



محبوبترین خیابان تهران هم پیاده راه می شود؟


ولیعصر (عج) همیشه آباد باد


وقتی رضاخان خواست از کاخ های اطراف تجریش به سمت پایین راحت رفت و آمد کند، یکی از نظامیانش، سرلشگر کریم بوذرجمهری را شهردار کرد و دستور جاده سازی داد. شهردار هم شروع به درختکاری و ساخت نهر اطراف جاده کرد و بعدها این خیابان 18 کیلومتری نبض شهر شد.

آن موقع ها فقط عبور و مرور گاری و درشکه و انواع و اقسام چارپا رایج بود و بعد پای اتول و ماشین های امروزی باز شد. با زمزمه هایی که از شهرداری به گوش می رسد بعید نیست تا چند سال دیگر برای طی کردن این خیابان سوار کالسکه شوید.

لحظاتی خاطره انگیز در کوچه های سنگی پایتخت

اگر خارجی ها شانزه لیزه و کودام و کورسو دارند، ما هم خیابان ولیعصر (عج) را داریم که کلی پزش را بدهیم و به درخت های چنارش افتخار کنیم. خیابانی که خیلی از تازه عروس و دامادها را وسوسه کرده که دست همدیگر را بگیرند و از امامزاده صالح تجریش تا میدان راه آهن پیاده بروند و تا مدتها از فتح این خیابان برای دیگران تعریف کنند.

همانطور که هر جوان شهرستانی که به تهران می آید دلش می خواهد با میدان آزادی عکس یادگاری بیندازد، حتما به خیابان ولیعصر (عج)  هم سری می زند تا چند قدمی هم آنجا زده باشد و از حال و هوای آن سر در بیاورد. خیابان ولیعصر (عج) شاید تنها خیابان تهران است که کوچکترین تصمیم شهرداری برایش، تماماهالی را درگیر می کند. پایتخت نشین ها روی تک تک چنارهای این خیابان تعصب دارند و وقتی در روزهای طوفانی و بارانی خبری از شکسته شدن یا قطع پنهانی یکی از درختان حاشیه ای می رسد، خونشان به جوش می آید و پیگیر ماجرا می شوند.

لحظاتی خاطره انگیز در کوچه های سنگی پایتخت

شهرداری تهران همیشه گفته است که هوای این خیابان را دارد و 4 سال قبل به دلیل جلوگیری از آلودگی خیابان را یکطرفه کرد تا چنارهای صدساله اش بتوانند نفس عمیق بکشند. بعد از سنگ فرش کردن خیابان 17 شهریور حد فاصل میدان امام حسین (ع) تا میدان شهدا و سامان دادن به شلوغی ها و ترافیک آن منطقه، این کار به مذاق شهرداری خوش آمده و تصمیم دارد در آینده همین کار را با خیابان ولیعصر (عج) انجام بدهد و کل این 18 کیلومتر را سنگفرش کند تا عبور و مرور فقط برای پیاده روها آزاد باشد که تا می توانند در این خیابان قدم بزنند و خاطره بازی کنند.