پسر 15 ساله، جنایت مادرش را گردن گرفت

روزنامه خراسان: شب جمعه گذشته، نوجوان 15ساله ای که دچار عذاب وجدان شده بود وارد پاسگاه انتظامی شهرک رضویه مشهد شد و راز قتل پدرش را فاش کرد.

او به افسر نگهبان گفت: حدود 3ماه قبل و در یک شب سرد زمستانی که برف نیز به آرامی می بارید، مشغول کبوتر بازی بودم که ناگهان چوب دستی که با آن کبوترانم را می پراندم از دستم رها شد و به سر پدرم اصابت کرد و جان خود را از دست داد. آن شب من و مادرم خیلی ترسیده بودیم و برادر 2.5 ساله ام نیز گریه می کرد.

تا این که به پیشنهاد مادرم دهانه چاه فاضلاب داخل حیاط روستایی را باز کردیم و جسد پدرم را داخل چاه انداختیم. پس از آن هم آلونک کبوترها را تخریب کردیم و همه خاک و آجر و نخاله ها را روی جسد ریختیم. نوجوان 15ساله ادامه داد: آن منزل اجاره ای بود و به همین خاطر هم 15روز بعد از آن منزل به جای دیگری نقل مکان کردیم ولی از روزی که این حادثه رخ داد دچار عذاب وجدان بودم تا این که تصمیم گرفتم به پلیس مراجعه کنم.

در پی اظهارات نوجوان، بلافاصله ماموران انتظامی موضوع را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند. دقایقی بعد و با صدور دستوری از سوی قاضی سید جواد حسینی، مادر 55 ساله نوجوان نیز بازداشت شد و ماموران آتش نشانی مشهد با بررسی محل دفن جسد، اعلام کردند به دلیل تاریکی شب و قدیمی بودن چاه فاضلاب امکان عملیات بیرون آوردن جسد میسر نیست تا این که صبح روز جمعه گذشته، گروهی از ماموران آتش نشانی عملیات خاکبرداری را آغاز کردند.

عملیات آتش نشانان که با تلاش گسترده آنان همراه بود تا ساعت 14:30 روز گذشته به طول انجامید که ناگهان جسد مرد 55ساله نمایان شد. با پیدا شدن جسد، بلافاصله قاضی حسینی به همراه پزشک قانونی، افسر جنایی و عوامل بررسی صحنه جرم عازم روستای قازقان شد و به تحقیق در این باره پرداخت. مقام قضایی که متوجه اظهارات ضد و نقیض نوجوان 15ساله شده بود، وقتی با جسد طناب پیچ مرد افغانی مواجه شد از نوجوان مذکور خواست تا حقیقت ماجرا را بیان کند.

او که دیگر اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: مادرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و مرا هم معتاد کرده بود. آن روز من برای تامین هزینه های مواد مخدر تعدادی از کبوترانم را فروختم اما وقتی پدرم متوجه موضوع شد مادرم را عامل بدبخت شدن من دانست و گفت: اگر تو او را معتاد نمی‌کردی او امروز کبوترانش را نمی فروخت!

به همین دلیل هم بین آن ها درگیری به وجود آمد و مادرم با چوب دستی پدرم را کشت. سپس با کمک یکدیگر لباس های پدرم را از تنش خارج کردیم، دست وپایش را با طناب بستیم و جسد او را داخل چاه انداختیم.

وی در پاسخ به سوال مقام قضایی که چرا با مادرت همکاری کردی؟ گفت: آن شب من برادر کوچکم را در آغوش گرفته بودم که مادرم گفت مرا اعدام می کنند. من هم فکر کردم اگر او اعدام شود برادرم بی کس می شود به همین خاطر هم ابتدا قتل پدرم را به گردن گرفتم.این درحالی است که زن 55ساله نیز در بازجویی ها گفت: شوهرم که 60سال داشت به شغل چوپانی اشتغال داشت. آن روز وقتی با هم به خاطر فروش کبوترها درگیر شدیم او مرا از منزل بیرون کرد. وقتی بازگشتم دیدم پسرم او را کشته است.

به همین خاطر هم جسد را با کمک یکدیگر درون چاه فاضلاب انداختیم. وی در پاسخ به سوال قاضی که چگونه راز جنایت را پنهان کردید گفت: به اهالی روستا می گفتم همسرم به افغانستان رفته است و به آشنایان هم می گفتیم در بیابان به چوپانی مشغول است. این گزارش حاکی است: 2 متهم با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد در اختیار کارآگاهان آگاهی قرار گرفتند تا بررسی های بیشتری در این باره انجام شود.

 قاضی حسینی نیز ضمن قدردانی از تلاش های ماموران آتش نشانی برای بیرون آوردن جسد، به خراسان گفت: جسد مقتول برای انجام معاینات به پزشکی قانونی انتقال یافته است و بررسی های لازم برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده همچنان ادامه دارد.