اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پدرکشی جوان ایرانی به خاطر دختر افغان
عشق به دختر افغان، جوان ایرانی را به قاتل پدرش تبدیل کرد. این متهم بهزودی به اتهام قتل در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
روزنامه شرق: عشق به دختر افغان، جوان ایرانی را به قاتل پدرش تبدیل کرد. این متهم بهزودی به اتهام قتل در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
این جوان که مدعی است زمان ارتکاب جرم شیشه مصرف کرده بود در اعترافاتش مخالفت پدر با ازدواجش را انگیزه جنایت اعلام کرد. مسوولان حراست بیمارستانی در تهران آذرماه دوسال قبل به پلیس خبر دادند مردی که با ضربه چاقو بهشدت مجروح شده با وجود تلاش پزشکان جانش را از دست داده است.
علت مرگ مرد میانسال در گزارشی که پزشک معالج مقتول تهیه کرده، خونریزی شدید عناصر حیاتی بدن عنوان شده بود. پزشک اعلام کرد باوجود اینکه سعی کرد خونریزی را کنترل کند اما موفق به این کار نشد ضمن اینکه علایم حیاتی متوفی زمان انتقال او به بیمارستان بسیار ضعیف بود.
بررسی پروندهای که هنگام انتقال مقتول به بیمارستان تهیه شده بود، نشان داد این مرد توسط پسرش به آنجا منتقل شده و این پسر در اظهاراتش گفته با پدرش درگیر شده و به او چاقو زده است. به این ترتیب نیما - متهم- بازداشت شد و به اتهام قتل پدرش مورد بازجویی قرار گرفت.
او گفت: «یکسال بود که با دختری افغان به نام گلنار آشنا شده بودم و بعد از مدتی عاشقش شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم خانواده گلنار راضی بودند و گفتند اگر خانوادهام به خواستگاری بروند بدون مخالفت دختر را به من میدهند. موضوع را به پدرم گفتم و از او خواستم گلنار را برایم خواستگاری کند، قبول کرد و همهچیز آماده شد تا اینکه به او گفتم گلنار افغان است. از فهمیدن این موضوع خیلی ناراحت شد گفت به چنین ازدواجی رضایت نمیدهد و حاضر نیست دختری افغان را بهعنوان عروسش بپذیرد. سعی کردم پدرم را آرام کنم؛ به او گفتم گلنار در ایران بزرگ شده و فرهنگش کاملا ایرانی است و اصلا آنطوری که او فکر میکند نیست، بازهم راضی نشد. سر این موضوع مرتب با هم جروبحث میکردیم.»
متهم در ادامه گفت: «به پدرم گفتم اگر به خواستگاری گلنار نرود خودم این کار را میکنم و باید بداند من را برای همیشه از دست خواهد داد. پدرم قبول کرد از این حرفش تعجب کردم و فکر نمیکردم آنقدر از ازدواج من ناراحت باشد که تهدیدم را بپذیرد. به من گفت هرکاری دوست داری بکن اما من به خواستگاری نمیآیم و روی حرفم هستم.
چند روز بعد دوباره سر این موضوع باهم جروبحث کردیم؛ آن روز من شیشه مصرف کرده بودم که باز مساله گلنار پیش آمد پدرم دوباره مخالفت خودش را اعلام کرد و گفت هرگز به خواستگاری این دختر نخواهد رفت؛ خیلی عصبی بودم به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و در حین درگیری لفظی به پدرم حمله کردم و یک ضربه به او زدم. همان موقع پشیمان شدم ولی کار از کار گذشته بود، بلافاصله پدرم را به بیمارستان منتقل و سعی کردم او را نجات دهم اما نتوانستم. من واقعا قصد کشتن پدرم را نداشتم و به خاطر این اتفاق خیلی پشیمان هستم.»
متهم، صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و در آخرین دفاعیاتش در دادسرا گفت: «اگر آن روز شیشه مصرف نکرده بودم این اتفاق نمیافتاد. واقعا از کاری که کردم پشیمان هستم و تحت تاثیر شیشه دست به چنین اقدامی زدم.»
اکنون پرونده با پایان تحقیق در مرحله دادسرا و صدور کیفرخواست برای متهم بهمنظور رسیدگی به شعبه113 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده است
این جوان که مدعی است زمان ارتکاب جرم شیشه مصرف کرده بود در اعترافاتش مخالفت پدر با ازدواجش را انگیزه جنایت اعلام کرد. مسوولان حراست بیمارستانی در تهران آذرماه دوسال قبل به پلیس خبر دادند مردی که با ضربه چاقو بهشدت مجروح شده با وجود تلاش پزشکان جانش را از دست داده است.
علت مرگ مرد میانسال در گزارشی که پزشک معالج مقتول تهیه کرده، خونریزی شدید عناصر حیاتی بدن عنوان شده بود. پزشک اعلام کرد باوجود اینکه سعی کرد خونریزی را کنترل کند اما موفق به این کار نشد ضمن اینکه علایم حیاتی متوفی زمان انتقال او به بیمارستان بسیار ضعیف بود.
بررسی پروندهای که هنگام انتقال مقتول به بیمارستان تهیه شده بود، نشان داد این مرد توسط پسرش به آنجا منتقل شده و این پسر در اظهاراتش گفته با پدرش درگیر شده و به او چاقو زده است. به این ترتیب نیما - متهم- بازداشت شد و به اتهام قتل پدرش مورد بازجویی قرار گرفت.
او گفت: «یکسال بود که با دختری افغان به نام گلنار آشنا شده بودم و بعد از مدتی عاشقش شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم خانواده گلنار راضی بودند و گفتند اگر خانوادهام به خواستگاری بروند بدون مخالفت دختر را به من میدهند. موضوع را به پدرم گفتم و از او خواستم گلنار را برایم خواستگاری کند، قبول کرد و همهچیز آماده شد تا اینکه به او گفتم گلنار افغان است. از فهمیدن این موضوع خیلی ناراحت شد گفت به چنین ازدواجی رضایت نمیدهد و حاضر نیست دختری افغان را بهعنوان عروسش بپذیرد. سعی کردم پدرم را آرام کنم؛ به او گفتم گلنار در ایران بزرگ شده و فرهنگش کاملا ایرانی است و اصلا آنطوری که او فکر میکند نیست، بازهم راضی نشد. سر این موضوع مرتب با هم جروبحث میکردیم.»
متهم در ادامه گفت: «به پدرم گفتم اگر به خواستگاری گلنار نرود خودم این کار را میکنم و باید بداند من را برای همیشه از دست خواهد داد. پدرم قبول کرد از این حرفش تعجب کردم و فکر نمیکردم آنقدر از ازدواج من ناراحت باشد که تهدیدم را بپذیرد. به من گفت هرکاری دوست داری بکن اما من به خواستگاری نمیآیم و روی حرفم هستم.
چند روز بعد دوباره سر این موضوع باهم جروبحث کردیم؛ آن روز من شیشه مصرف کرده بودم که باز مساله گلنار پیش آمد پدرم دوباره مخالفت خودش را اعلام کرد و گفت هرگز به خواستگاری این دختر نخواهد رفت؛ خیلی عصبی بودم به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و در حین درگیری لفظی به پدرم حمله کردم و یک ضربه به او زدم. همان موقع پشیمان شدم ولی کار از کار گذشته بود، بلافاصله پدرم را به بیمارستان منتقل و سعی کردم او را نجات دهم اما نتوانستم. من واقعا قصد کشتن پدرم را نداشتم و به خاطر این اتفاق خیلی پشیمان هستم.»
متهم، صحنه قتل را نیز بازسازی کرد و در آخرین دفاعیاتش در دادسرا گفت: «اگر آن روز شیشه مصرف نکرده بودم این اتفاق نمیافتاد. واقعا از کاری که کردم پشیمان هستم و تحت تاثیر شیشه دست به چنین اقدامی زدم.»
اکنون پرونده با پایان تحقیق در مرحله دادسرا و صدور کیفرخواست برای متهم بهمنظور رسیدگی به شعبه113 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده است
ویدیو مرتبط :
قتل دختر جوان افغان به جرم قرآن سوزی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پسر ایرانی به خاطر دختر افغان 2 نفر را کشت
جوانی به نام سینا یک سال قبل وقتی متوجه شد خانوادهای که سرپرستی گلنار، دختر افغان را برعهده دارند به وصلت آنها رضایت نمیدهند، خانه این خانواده را به آتش کشید و باعث قتل پدر و دختری به نام فریدون و شیوا شد.
روزنامه شرق: جوانی به نام سینا یک سال قبل وقتی متوجه شد خانوادهای که سرپرستی گلنار، دختر افغان را برعهده دارند به وصلت آنها رضایت نمیدهند، خانه این خانواده را به آتش کشید و باعث قتل پدر و دختری به نام فریدون و شیوا شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: متهم خرداد سال گذشته با ورود به خانه خانوادهای ایرانی که از دختری افغان مراقبت میکردند، آنجا را به آتش کشیده و باعث انفجار خانه و کشتهشدن پدر و دختری به نامهای فریدون و شیوا شده است، همچنین فرزند سهساله شیوا که همراه مادرش بود بهشدت آسیب دیده و دچار سوختگی شدید شده بود که خوشبختانه جان به در برد اما شدت جراحات وارده به او زیاد بود.
نماینده دادستان ادامه داد: هرچند سینا بعد از بازداشت، به قتلها و آتشزدن خانه مقتولان اعتراف نکرد و مدعی شد آن زمان در خانه نبوده و کاری هم نکرده است، اما تحقیقات مأموران از شاهدان پرونده و گفتههای اولیایدم و اختلافاتی که سینا با این خانواده داشت، نشان میدهد او اقدام به این قتلها کرده است و من بهعنوان نماینده دادستان با توجه به درخواست اولیایدم درخواست صدور حکم قانونی را دارم. همچنین متذکر میشوم در مرحله بازپرسی، شاهدان که از همسایههای قربانیان بودند، حضور سینا را در محل تأیید کردند و گفتههای آنها نشان میدهد متهم آتشسوزی را به راه انداخته است.
در ادامه برادر شیوا بهعنوان یکی از اولیایدم در جایگاه حاضر و از سوی خودش و خواهرزادهاش خواستار صدور حکم قصاص برای قاتل پدر و خواهرش شد و گفت برای خواهرزادهاش هم دیه میخواهد. همچنین او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: دختری افغان به نام گلنار که بسیار جوان بود و سرپرستی نداشت، در خانه ما زندگی میکرد. پدرم سرپرستی او را قبول کرده بود و مانند دخترش با او رفتار میکرد. او میخواست زندگی خوبی برای گلنار درست کند و ما هم او را مانند خواهرمان قبول کرده بودیم.
سینا عاشق گلنار شده و چندبار از او خواستگاری کرده بود اما گلنار قبول نمیکرد و پدرم هم میگفت او را وادار به ازدواج نمیکند و کسی نباید کاری به کار او داشته باشد و اگر گلنار دوست دارد با ما زندگی کند، نباید او را اذیت کنیم، ما هم به خواسته پدرمان و گلنار احترام میگذاشتیم. اما سینا فکر میکرد پدرم دروغ میگوید و گفتههای او در مورد عدم تمایل گلنار درست نیست، با اینکه چند بار با گلنار صحبت کرده و او هم گفته بود خودش خواستار این ازدواج نیست بااینحال، سینا خیلی اصرار میکرد.
این مرد در ادامه گفت: «روز حادثه ما در طبقه بالا و پدر و خواهرم در طبقه پایین و فرزند خواهرم در حیاط بودند. من صدای فریادهای خواهرم را شنیدم که میگفت سینا این کار را نکن، میگفت با این کارهایت چیزی درست نمیشود. التماس میکرد و فریاد میزد تا خودمان را به طبقه پایین برسانیم، یکدفعه همه جا شعلهور و بعد هم طبقه پایین منفجر شد که باعث مرگ خواهرم و پدرم شد. بچه خواهرم هم داشت در حیاط بازی میکرد که او هم دچار سوختگی شدید شد و ماهها در بیمارستان بستری بود اما خوشبختانه زنده ماند».
او درباره اینکه درحالحاضر گلنار کجاست، گفت: دختر جوان بعد از این حادثه ایران را ترک کرد و به کشورش برگشت و بعد از آن هم ما دیگر خبری از او نداریم. حالا هم همه ما برای متهم درخواست مجازات داریم.
بعد از گفتههای این مرد سایر اولیایدم هم درخواست او را تأیید کردند و خواستار قصاص متهم شدند. وقتی نوبت به سینا رسید، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «وقتی بازداشت شدم بارها و بارها تأکید کردم که این کار را نکردهام، من اصلا گلنار را نمیشناختم و حرفهایی که این مرد در مورد گلنار میزند دروغ است. من حتی این خانواده را هم نمیشناسم».
در این هنگام رئیس دادگاه از متهم پرسید اگر منکر ارتباط با این خانواده هستی و میگویی هیچ شناختی از آنها نداری پس چرا باید آنها چنین اتهامی را متوجه تو کنند. متهم گفت: من واقعا نمیدانم چرا این حرف را میزنند. من در آتشسوزی آن خانه نقشی نداشتم و هیچ علاقهای هم به گلنار نداشتم. اولیای دم باید توضیح بدهند چرا این کار را کردهاند.
همچنین متهم درباره اینکه شاهدان در بازپرسی گفتهاند او در محل بود و بعد فرار کرد و همچنین یکی از مقتولان نام وی را صدا زده و خواسته که این کار را نکند، گفت: من گفتههای شاهدان را قبول ندارم و این ادعا درست نیست؛ شاید این زن، سینای دیگری را صدا زده باشد. هیأت قضات با توجه به انکارهای متهم تصمیم گرفتند ادامه رسیدگی را به بعد موکول کنند و شاهدان را برای شنیدن گفتههایشان به دادگاه دعوت کنند.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: متهم خرداد سال گذشته با ورود به خانه خانوادهای ایرانی که از دختری افغان مراقبت میکردند، آنجا را به آتش کشیده و باعث انفجار خانه و کشتهشدن پدر و دختری به نامهای فریدون و شیوا شده است، همچنین فرزند سهساله شیوا که همراه مادرش بود بهشدت آسیب دیده و دچار سوختگی شدید شده بود که خوشبختانه جان به در برد اما شدت جراحات وارده به او زیاد بود.
نماینده دادستان ادامه داد: هرچند سینا بعد از بازداشت، به قتلها و آتشزدن خانه مقتولان اعتراف نکرد و مدعی شد آن زمان در خانه نبوده و کاری هم نکرده است، اما تحقیقات مأموران از شاهدان پرونده و گفتههای اولیایدم و اختلافاتی که سینا با این خانواده داشت، نشان میدهد او اقدام به این قتلها کرده است و من بهعنوان نماینده دادستان با توجه به درخواست اولیایدم درخواست صدور حکم قانونی را دارم. همچنین متذکر میشوم در مرحله بازپرسی، شاهدان که از همسایههای قربانیان بودند، حضور سینا را در محل تأیید کردند و گفتههای آنها نشان میدهد متهم آتشسوزی را به راه انداخته است.
در ادامه برادر شیوا بهعنوان یکی از اولیایدم در جایگاه حاضر و از سوی خودش و خواهرزادهاش خواستار صدور حکم قصاص برای قاتل پدر و خواهرش شد و گفت برای خواهرزادهاش هم دیه میخواهد. همچنین او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: دختری افغان به نام گلنار که بسیار جوان بود و سرپرستی نداشت، در خانه ما زندگی میکرد. پدرم سرپرستی او را قبول کرده بود و مانند دخترش با او رفتار میکرد. او میخواست زندگی خوبی برای گلنار درست کند و ما هم او را مانند خواهرمان قبول کرده بودیم.
سینا عاشق گلنار شده و چندبار از او خواستگاری کرده بود اما گلنار قبول نمیکرد و پدرم هم میگفت او را وادار به ازدواج نمیکند و کسی نباید کاری به کار او داشته باشد و اگر گلنار دوست دارد با ما زندگی کند، نباید او را اذیت کنیم، ما هم به خواسته پدرمان و گلنار احترام میگذاشتیم. اما سینا فکر میکرد پدرم دروغ میگوید و گفتههای او در مورد عدم تمایل گلنار درست نیست، با اینکه چند بار با گلنار صحبت کرده و او هم گفته بود خودش خواستار این ازدواج نیست بااینحال، سینا خیلی اصرار میکرد.
این مرد در ادامه گفت: «روز حادثه ما در طبقه بالا و پدر و خواهرم در طبقه پایین و فرزند خواهرم در حیاط بودند. من صدای فریادهای خواهرم را شنیدم که میگفت سینا این کار را نکن، میگفت با این کارهایت چیزی درست نمیشود. التماس میکرد و فریاد میزد تا خودمان را به طبقه پایین برسانیم، یکدفعه همه جا شعلهور و بعد هم طبقه پایین منفجر شد که باعث مرگ خواهرم و پدرم شد. بچه خواهرم هم داشت در حیاط بازی میکرد که او هم دچار سوختگی شدید شد و ماهها در بیمارستان بستری بود اما خوشبختانه زنده ماند».
او درباره اینکه درحالحاضر گلنار کجاست، گفت: دختر جوان بعد از این حادثه ایران را ترک کرد و به کشورش برگشت و بعد از آن هم ما دیگر خبری از او نداریم. حالا هم همه ما برای متهم درخواست مجازات داریم.
بعد از گفتههای این مرد سایر اولیایدم هم درخواست او را تأیید کردند و خواستار قصاص متهم شدند. وقتی نوبت به سینا رسید، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «وقتی بازداشت شدم بارها و بارها تأکید کردم که این کار را نکردهام، من اصلا گلنار را نمیشناختم و حرفهایی که این مرد در مورد گلنار میزند دروغ است. من حتی این خانواده را هم نمیشناسم».
در این هنگام رئیس دادگاه از متهم پرسید اگر منکر ارتباط با این خانواده هستی و میگویی هیچ شناختی از آنها نداری پس چرا باید آنها چنین اتهامی را متوجه تو کنند. متهم گفت: من واقعا نمیدانم چرا این حرف را میزنند. من در آتشسوزی آن خانه نقشی نداشتم و هیچ علاقهای هم به گلنار نداشتم. اولیای دم باید توضیح بدهند چرا این کار را کردهاند.
همچنین متهم درباره اینکه شاهدان در بازپرسی گفتهاند او در محل بود و بعد فرار کرد و همچنین یکی از مقتولان نام وی را صدا زده و خواسته که این کار را نکند، گفت: من گفتههای شاهدان را قبول ندارم و این ادعا درست نیست؛ شاید این زن، سینای دیگری را صدا زده باشد. هیأت قضات با توجه به انکارهای متهم تصمیم گرفتند ادامه رسیدگی را به بعد موکول کنند و شاهدان را برای شنیدن گفتههایشان به دادگاه دعوت کنند.