اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پاسخ به سوالی درباره «بازی تاج و تخت»
کشته شدن قهرمانان داستان یکی از ویژگیهای اصلی رمان «ترانه یخ و آتش» است که سریال «بازی تاجوتخت» با اقباس از آن ساخته شده است.
خبرآنلاین: کشته شدن قهرمانان داستان یکی از ویژگیهای اصلی رمان «ترانه یخ و آتش» است که سریال «بازی تاجوتخت» با اقباس از آن ساخته شده است.
جرج آر.آر مارتین نویسنده «ترانه یخوآتش» به تازگی در یک مصاحبه در این باره گفته است: «یک نویسنده، حتی یک نویسنده داستانهای فانتزی، مجبور است واقعیت را بگوید و واقعیت این است، همانطور که در «بازی تاجوتخت» گفتیم، مرگ سرنوشت محتوم همه مردم است. همه ما داستانهای زیادی خواندهایم، که در آن قهرمان فیلم همراه با دوست نزدیک و احتمالا عشقش ماجراهای خطرناک بسیاری را پشت میگذارند و در این حوادث تنها افرادی فرعی کشته میشدند و آنها در نهایت جان سالم به در میبرند. این تقلب است. این اتفاق اینگونه روی نمیدهد، آنها وارد نبرد میشوند، دوست صمیمی کشته میشود و خودشان نیز به شدت مجروح میشوند. شاید حتی دست و پای خود را به صورت غیرمنتظرهای از دست بدهند.»
به اعتقاد مارتین نویسنده صادق باید درباره مرگ هم بنویسد، به ویژه اگر داستانش درباره درگیری باشد. او میگوید که قرار نیست قهرمان داستان و یا بهترین دوست قهرمان تا ابد زنده بمانند. برخی اوقات قهرمان میمیرد، حداقل این اتفاقی است که در کتابهای مارتین میافتد. هر چند که این نویسنده میگوید: «من تمام کاراکترهای داستانم را دوست دارم، بنابراین مرگ آنها همیشه برای من سخت است، اما میدانم این اتفاقی است که باید روی دهد. به همین دلیل دوست دارم فکر کنم این من نیستم که آنها را میکشم، بلکه دیگر کاراکترهای داستان مسئول این کار هستند.»
مارتین در این مصاحبه درباره چاپ نخستین داستانش در مجله گلکسی که بابت آن 94 دلار دستمزد گرفته بود، نیز سخن گفت: «زمانی که مجله در فوریه 1971 منتشر شد. با دوستم کیوسکهای مطبوعات شیکاگو را دنبال نسخهای از آن میگشتیم. آن روزها مرسوم نبود که مجله را برای نویسنده بفرستند. باید خودتان مجله را میخریدید. خیلی هیجانزده بودم. همیشه اولینها هیجانانگیزند و در خاطر میمانند. دیدن نامم در مجله خیلی خوشایند بود.»
در طول دهه هفتاد میلادی مارتین به نوشتن داستان در مجلات داستانهای فانتزی و تخیلی ادامه داد تا اینکه سرانجام در سال 1977 نخستین رمان خود با نام «مرگ روشنایی» را به پایان رساند. آثار جرج آرآر مارتین در چند سال اخیر همواره از پرفروشترین کتابهای سبک خود بودهاند.
این نویسنده موفق به کسانی که قصد دارند به دنیای نویسندگی وارد شوند، توصیه کرد: «نباید این کار را برای پول درآوردن یا به شهرت رسیدن یا هر چیز فرعی دیگری انتخاب کنید. اگر آماده نوشتن هستید از خودتان بپرسید، چه میشود اگر کسی داستان مرا نخرد؟ آیا همچنان داستان را مینویسم؟ اگر پاسختان مثبت است، شما نویسندهاید، شما محکوم به نویسنده شدن هستید، این تنها کاری است که میتوانید انجام دهید. اما اگر پاسختان منفی است، و پس از چند سال نوشتن به دلیل اینکه کارتان خریدار ندارد از نوشتن دست میکشید، شاید بهتر باشد همین الان نوشتن را کنار بگذارید و دنبال آموختن علوم کامپیوتری بروید، شنیدهام که این کار آینده خوبی دارد.»
به اعتقاد مارتین نویسنده صادق باید درباره مرگ هم بنویسد، به ویژه اگر داستانش درباره درگیری باشد. او میگوید که قرار نیست قهرمان داستان و یا بهترین دوست قهرمان تا ابد زنده بمانند. برخی اوقات قهرمان میمیرد، حداقل این اتفاقی است که در کتابهای مارتین میافتد. هر چند که این نویسنده میگوید: «من تمام کاراکترهای داستانم را دوست دارم، بنابراین مرگ آنها همیشه برای من سخت است، اما میدانم این اتفاقی است که باید روی دهد. به همین دلیل دوست دارم فکر کنم این من نیستم که آنها را میکشم، بلکه دیگر کاراکترهای داستان مسئول این کار هستند.»
مارتین در این مصاحبه درباره چاپ نخستین داستانش در مجله گلکسی که بابت آن 94 دلار دستمزد گرفته بود، نیز سخن گفت: «زمانی که مجله در فوریه 1971 منتشر شد. با دوستم کیوسکهای مطبوعات شیکاگو را دنبال نسخهای از آن میگشتیم. آن روزها مرسوم نبود که مجله را برای نویسنده بفرستند. باید خودتان مجله را میخریدید. خیلی هیجانزده بودم. همیشه اولینها هیجانانگیزند و در خاطر میمانند. دیدن نامم در مجله خیلی خوشایند بود.»
در طول دهه هفتاد میلادی مارتین به نوشتن داستان در مجلات داستانهای فانتزی و تخیلی ادامه داد تا اینکه سرانجام در سال 1977 نخستین رمان خود با نام «مرگ روشنایی» را به پایان رساند. آثار جرج آرآر مارتین در چند سال اخیر همواره از پرفروشترین کتابهای سبک خود بودهاند.
این نویسنده موفق به کسانی که قصد دارند به دنیای نویسندگی وارد شوند، توصیه کرد: «نباید این کار را برای پول درآوردن یا به شهرت رسیدن یا هر چیز فرعی دیگری انتخاب کنید. اگر آماده نوشتن هستید از خودتان بپرسید، چه میشود اگر کسی داستان مرا نخرد؟ آیا همچنان داستان را مینویسم؟ اگر پاسختان مثبت است، شما نویسندهاید، شما محکوم به نویسنده شدن هستید، این تنها کاری است که میتوانید انجام دهید. اما اگر پاسختان منفی است، و پس از چند سال نوشتن به دلیل اینکه کارتان خریدار ندارد از نوشتن دست میکشید، شاید بهتر باشد همین الان نوشتن را کنار بگذارید و دنبال آموختن علوم کامپیوتری بروید، شنیدهام که این کار آینده خوبی دارد.»
ویدیو مرتبط :
آموزش جذاب و دوستداشتنی ساخت کیک تخت آهنین در بازی تاج و تخت با خمیر فوندانت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پاسخ معمای جان اسنو در بازی تاج و تخت
گروه سازنده این سریال بارها پیش از آغاز فصل ششم در گفتوگو با نشریات و خبرگزاریهای متفاوت بر یک نکته تاکید داشتند : «جان اسنو مرده است».
خبرآنلاین: گروه سازنده این سریال بارها پیش از آغاز فصل ششم در گفتوگو با نشریات و خبرگزاریهای متفاوت بر یک نکته تاکید داشتند:«جان اسنو مرده است».
پس از ماهها طرفه رفتن از پاسخ به پرسشهای موجود درباره سرنوشت جان اسنون کیت هرینگتون لب به سخن گشود و پس از نمایش قسمت دوم سریال در این باره سخن گفت.
این بازیگر پس از اصرار فراوان از برای پاسخ به این پرسشها در نهایت تائید کرده بود که جان اسنو در فصل ششم حضور دارد اما در نقش یک جنازه. البته پس از آغاز فصل ششم حضور نام کیت هرینگتون در تیتراژ سریال تصور حضور او به عنوان یک جنازه را اندکی غیرقابل باور کرده بود.
حتی دیوید بنیاف و دن وایس هم پیش از آغاز فصل ششم در این باره گفته بودند : «قهرمانان اصلی داستان «بازی تاج و تخت» ادعای جاودانگی ندارند. در حقیقیت سرشت قهرمانهای اصلی نقطه برجسته و متفاوت داستان جرج آر.آر مارتین است. ما همه عاشق «ارباب حلقهها» هستیم، اما این یک واقعیت است که هیچ کسی باور نمیکند که سارون در پایان فرودو را بکشد. در «هری پاتر» هم تصور پیروزی ولدمورت بر هری غیرممکن است. اصولا در فانتزیهای سنتی زمانی که نیروی تاریکی در برابر ارتش روشنایی میایستد، همه میدانند برنده چه کسی است؟ قابل پیشبینی بودن نقطه ضعف این گونه داستانها است.»
کیت هرینگتون در این باره گفت : «من برای اینکه به همه دروغ گفتم معذرت میخواهم. از اینکه میدیدم تماشاگران از مردن کاراکتر جان اسنو ناراحت هستند، خوشحال بودم، چون بزرگترین ترسم این بود که کسی به این موضوع اهمیت ندهد.»
البته گام بعدی در سرنوشت جان اسنو کاملا مبهم است، ولی حداقل داستان نجات یافتن او از مرگ به حقیقت پیوست.
در انتهای قسمت دوم فصل ششم سریال داوس سیورث با بازی لیام کانینگام موفق میشود ملیساندر با بازی کاریس فن هوتن را متقاعد کند تا جان اسنو با بازی کیت هرینگتون را با استفاده از جادو به زندگی باز گرداند. این دقیقا همان چیزی بود که هواداران سریال مدتها منتظر آن بودند.
پس از ماهها طرفه رفتن از پاسخ به پرسشهای موجود درباره سرنوشت جان اسنون کیت هرینگتون لب به سخن گشود و پس از نمایش قسمت دوم سریال در این باره سخن گفت.
این بازیگر پس از اصرار فراوان از برای پاسخ به این پرسشها در نهایت تائید کرده بود که جان اسنو در فصل ششم حضور دارد اما در نقش یک جنازه. البته پس از آغاز فصل ششم حضور نام کیت هرینگتون در تیتراژ سریال تصور حضور او به عنوان یک جنازه را اندکی غیرقابل باور کرده بود.
کیت هرینگتون در این باره گفت : «من برای اینکه به همه دروغ گفتم معذرت میخواهم. از اینکه میدیدم تماشاگران از مردن کاراکتر جان اسنو ناراحت هستند، خوشحال بودم، چون بزرگترین ترسم این بود که کسی به این موضوع اهمیت ندهد.»
البته گام بعدی در سرنوشت جان اسنو کاملا مبهم است، ولی حداقل داستان نجات یافتن او از مرگ به حقیقت پیوست.
در انتهای قسمت دوم فصل ششم سریال داوس سیورث با بازی لیام کانینگام موفق میشود ملیساندر با بازی کاریس فن هوتن را متقاعد کند تا جان اسنو با بازی کیت هرینگتون را با استفاده از جادو به زندگی باز گرداند. این دقیقا همان چیزی بود که هواداران سریال مدتها منتظر آن بودند.