اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
وضعیت قدرت خرید مردم پس از انتخاب روحانی
بررسیها نشان میدهد کاهش تورم ماهانه در یک سال گذشته، موجب شده بخشی از درآمد متوسط خانوارها در مقابل زیان ناشی از افزایش قیمتها حفظ شود و کاهش درآمد واقعی آنها، سرعت قبلی خود را از دست بدهد.
روزنامه دنیای اقتصاد: بررسیها نشان میدهد کاهش تورم ماهانه در یک سال گذشته، موجب شده بخشی از درآمد متوسط خانوارها در مقابل زیان ناشی از افزایش قیمتها حفظ شود و کاهش درآمد واقعی آنها، سرعت قبلی خود را از دست بدهد.
مطابق آمارها، متوسط نرخ تورم ماهانه در اقتصاد ایران، از حدود 9/2 درصد (در بازه 17 ماهه از بهمن 1390 تا خرداد سال گذشته) به حدود 1/1 درصد (در بازه 11 ماهه از تیر سال گذشته تا اردیبهشت سالجاری) کاهش یافته است. محاسبات صورت گرفته روی این آمارها با استفاده از اطلاعات بودجه خانوار بانک مرکزی، نشان میدهد که با فرض ثبات درآمد اسمی، تورم ماهانه 9/2 درصدی در هر ماه به میزان 66 هزار تومان از درآمد «واقعی» متوسط هر خانوار شهری کم میکند. این در حالی است که با این فروض، نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی موجب کاهش 26 هزار تومانی درآمد «واقعی» متوسط خانوارها در هر ماه میشود.
بر این اساس، میتوان گفت کاهش متوسط نرخ تورم ماهانه از 9/2 درصد به 1/1درصد، موجب شده هر خانوار شهری ایرانی با درآمد اسمی ثابت، به طور متوسط در هر ماه، 40 هزار تومان از درآمد خود را در مقابل تبعات منفی تورم حفظ کند. صرفهجویی ماهانه هر شهروند ایرانی نیز از این کاهش تورم، تقریبا 12 هزار تومان بوده است.
کاهش تورم ماهانه از تیر 92
بررسی آمارهای مربوط به تورم در چند سال گذشته حاکی از این است که از تیرماه سال گذشته به بعد، به میزان قابلملاحظهای از «رشد ماهانه قیمتها» کاسته شده است. به این معنا که اگرچه تورم (رشد سطح عمومی قیمتها) همچنان وجود دارد و بهای کالاها و خدمات مصرفی هنوز به صورت ماهانه افزایش مییابد، اما سرعت این افزایش در مقایسه با ماههای قبل از این دوره، کاهش قابلملاحظهای یافته است.
بر اساس آمارها، متوسط نرخ «تورم ماهانه» از تیرماه سال گذشته تا اردیبهشتماه سالجاری، معادل 1/1 درصد بوده است، در حالی که متوسط نرخ تورم ماهانه در دوره قبلی؛ یعنی از بهمن 1390 تا خرداد سال گذشته، معادل با 9/2درصد بوده است که فاصله کاملا معناداری را نشان میدهد. تورم ماهانه 9/2 درصدی به این معنا است که هر ماه معادل با این نرخ به سطح عمومی قیمتها در اقتصاد افزوده میشود. محاسبات نشان میدهد درصورتی که تورم ماهانه 9/2 درصدی به مدت یک سال ادامه یابد، نرخ تورم سالانه در آن سال معادل 7/37درصد میشود. این در حالی است که تداوم تورم ماهانه 1/1 درصدی به مدت یک سال، به تورم سالانه 0/14 درصدی منجر میشود. این دو محاسبه، نشان میدهد که یک تفاوت به ظاهر جزئی در نرخ تورم ماهانه، در بازه سالانه چه اختلافهای قابلتوجهی را در رشد قیمتها بهدنبال خواهد داشت.
علاوهبر این، دو روند گفته شده نشان میدهد در 28 ماه گذشته، اقتصاد ایران دو دوره کاملا متفاوت را از لحاظ شاخص «تورم ماهانه» طی کرده است: یک دوره 17 ماهه با متوسط نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی و در ادامه، یک دوره 11 ماهه با متوسط نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی؛ اما کاهش تورم ماهانه چه پیامدهایی برای «قدرت خرید خانوارها» در کشور به جای میگذارد؟
محاسبه درآمد خانوارها و اشخاص
آخرین «گزارش بودجه خانوار» بانک مرکزی، آمارهای مربوط به سال 1391 را در برمیگیرد و بیانگر این است که هر خانوار شهری ایرانی در سال 1391، بهطور متوسط درآمدی حدود 9/20 میلیون تومان در سال داشته است (مجموع درآمدهای «پولی» و «غیرپولی» خانوارها). این درآمد در مقیاس ماهانه، معادل یک میلیون و 742 هزار تومان میشود. گزارش بررسی بودجه خانوار در سال 1391، «بعد خانوارهای شهری ایرانی»؛ یعنی تعداد متوسط اعضای هر خانوار را نیز، معادل 46/3 نفر معرفی میکند.
بر این اساس، میتوان گفت هر شهروند ایرانی در سال 1391، در هر سال درآمدی به طور متوسط معادل 6 میلیون و 42 هزار تومان و در هر ماه نیز، درآمد متوسطی معادل 503 هزار تومان داشته است. تا کنون گزارش بودجه خانوار مربوط به سال 1392 منتشر نشده است، اما با استفاده از دادههای مربوط به سال 1392 مثل تورم این سال، میتوان به صورت «تقریبی» محاسبه کرد که هر شهروند و هر خانوار ایرانی در سال گذشته چه درآمدی داشتهاند. با فرض اینکه درآمدها در سال گذشته متناسب با تورم 7/34 درصدی این سال افزایش یافته باشد، میتوان گفت هر خانوار شهری در سال گذشته درآمد ماهانهای معادل 2 میلیون و 347 هزار تومان داشته و درآمد ماهانه متوسط هر شهروند نیز، به میزان 678 هزار تومان بوده است.
حال با توجه به این آمارها، میتوان برآورد کرد که یک نرخ تورم ماهانه مشخص، در هر ماه چقدر از قدرت خرید واقعی درآمد خانوارها کم میکند. بر این اساس، محاسبه میشود در صورتی که نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی گذشته (که از بهمن 1390 تا خرداد 1392 وجود داشت) در حال حاضر نیز ادامه پیدا میکرد، چه کاهشی را به «درآمد واقعی» هر شخص و خانوار تحمیل میکرد. برای این منظور، اگر فرض کنیم خانوار شهری در ابتدای ماه، درآمدی به میزان 2 میلیون و 347 هزار تومان داشته باشد، تورم ماهانه 9/2 درصدی موجب میشود که درآمد واقعی این خانوار در انتهای آن ماه، معادل 2 میلیون 281 هزار تومان شود؛ یعنی 2 میلیون و 347 هزار تومان اولیه خانوار در ابتدای ماه، در انتهای ماه تنها به میزان 2 میلیون و 281 هزار تومان با قیمتهای ابتدای ماه، قدرت خرید خواهد داشت.
به عبارت دیگر، یک تورم ماهانه 9/2 درصدی، در یک ماه حدود 66 هزار تومان از درآمد واقعی خانوارهای ایرانی کم میکند. به همین ترتیب، نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی، موجب میشود که درآمد واقعی هر شهروند از 678 هزار تومان در ابتدای ماه، به 659 هزار تومان در انتهای آن ماه کاسته شود. به بیان دیگر، هر شهروند ایرانی به طور متوسط در یک ماه، حدود 19 هزار تومان از یک نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی زیان «مستقیم» میبیند.
حال میتوان همین اثرات را در خصوص یک نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی نیز بررسی کرد تا تفاوت این دو تورم بر دخل و خرج خانوارها مشخص شود. با محاسباتی به شیوه قبل، یک نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی موجب میشود که درآمد واقعی هر خانوار شهری، از مقدار 2میلیون و 347 هزار تومان در ابتدای ماه، به مقدار 2 میلیون و 321 هزار تومان در پایان ماه کاسته شود. به عبارت دیگر، یک نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی، موجب زیان 26 هزار تومانی هر خانوار در هر ماه میشود. به همین منوال، درآمد واقعی هر شهروند نیز با وقوع تورم ماهانه 1/1 درصدی، از حدود 678 هزار تومان به حدود 671 هزار تومان کاسته میشود. بر این اساس میتوان گفت هر شهروند ایرانی، از نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی در هر ماه حدودا هفت هزار تومان زیان مستقیم میبیند.
برخی جزئیات برای محاسبه دقیقتر
البته، باید توجه کرد که محاسبه دقیقتر، نیازمند ورود فرضهای دقیقتر و اطلاعات بیشتر است. بهعنوان مثال، معمولا درآمد خانوارها با وقوع تورم، در طول سال یا در پایان سال تعدیل میشود و افزایش مییابد. بهعنوان مثال در ابتدای هر سال به میزانی مشخص بر درآمد و حقوق کارمندان دولت و بخش خصوصی اضافه میشود. هر چند این افزایش در سالهای گذشته در سطحی پایینتر از تورم بوده است و به میزانی نبوده که افت قدرت خرید به دلیل تورم را جبران کند، اما به هر طریق، این تعدیل موجب میشود که بخشی از قدرت خرید از دست رفته، با افزایش سطح حقوقهای دریافتی به خانوار بازگردد. اما نکات دیگری نیز وجود دارد.
بهعنوان مثال، براساس آمارها اقتصاد ایران در سال 1391 حدود منفی 6 درصد کوچک شده و آمارهای مقدماتی سال 1392 نیز، از رشد اقتصادی حدود منفی 3درصدی در این سال خبر میدهد؛ بنابراین به طور تقریبی میتوان گفت در دو سال گذشته، اقتصاد ایران مجموعا رشد اقتصادی منفی 10 درصدی را تجربه کرده است که انقباض شدیدی را در مقدار تولید در کشور نشان میدهد. اما به دلیل اینکه آن روی سکه «تولید»، «درآمد» قرار دارد، میتوان گفت در دو سال گذشته هر خانوار ایرانی، حدود 10درصد از درآمد واقعی خود را از دست داده است، اما این افت قدرت خرید، بهصورتی متوازن توزیع نشده و اثرات متفاوتی بر خانوارهای مختلف داشته است. موضوع دیگری که در محاسبات دقیقتر تغییرات درآمدی باید لحاظ شود، «اثر بازتوزیعی» تورم است.
برخی از مطالعات صورت گرفته نشان میدهد اثر تورم بر کاهش قدرت خرید خانوارهای دهکهای پایینتر، متفاوت از اثر آن بر دهکهای بالاتر بوده است. بهعنوان مثال، در برخی از سالهای گذشته رشد قیمتی کالای مصرفیتر، شدیدتر از متوسط کلی تورم بوده و در نتیجه دهکهای پایینتر که بخش بیشتری از درآمد خود را صرف کالاهای مصرفی و ضروری میکردهاند، در عمل با تورم بزرگتری مواجه بودهاند که قدرت خرید بیشتری از آنان را کاهش داده است. بنابراین آمارهای محاسبه شده اطلاعات دقیقی از جزئیات تغییرات درآمد خانوارهای ایرانی را نشان نمیدهد، اما به صورت ساده بیان میکند که یک تفاوت به ظاهر جزئی در نرخهای تورم ماهانه، در ابعاد بزرگتر چه اثراتی بر بودجه خانوارها در پی دارد.
علاوهبر این، با توجه به آمارهای موجود، میتوان نشان داد که ادامه روند کنونی تورم ماهانه، تا پایان سال منجر به ثبت تورم زیر 20 درصدی خواهد شد. پیش از این دولت هدف تورمی سالجاری را نرخ 25 درصد عنوان کرده بود. بررسیهای «دنیای اقتصاد» حاکی از این است که تا مردادماه، نرخ تورم به کمتر از 25 درصد خواهد رسید و تا پایان سال نیز، درصورتیکه واقعهای غیرمترقبه رخ ندهد، نرخ تورم به حدود 18 درصد یا کمتر نزول خواهد یافت.
حسن روحانی، رئیسجمهور، روز گذشته در نشستی خبری در پاسخ به این سوال که «چرا کاهش تورم در ایران برای مردم کشور محسوس نیست؟»، گفت: «تورم در زمانی که دولت عهدهدار امور شد، رشد فزایندهای داشت. دولت این رشد را متوقف و حرکت آن را کند کرد. بهعنوان مثال اگر قیمت اجناس مصرفی مردم در سال گذشته، طی دو روز افزایش مییافت، در حال حاضر مدت این افزایش قیمت به یک ماه رسیده است. کاری که دولت کرده و همه دستگاههای نظارتی و آمار و ارقام رسمی گواه آن هستند، این است که عنان اسب سرکش تورم را کشیدهایم.»
در این زمینه، آمارهای منتشر شده گویای آن هستند که در مسیر طی شده از سوی تورم در کشور، دو روند کاملا متفاوت وجود داشته است: روند اول که از بهمن 1390 به مدت 17 ماه آغاز شد و رشد ماهانه قیمتها در آن به میزان 9/2 درصد بود؛ این روند در خرداد سال گذشته به پایان رسید. روند دوم اما از تیرماه 1392 آغاز شد و مطابق آخرین آمارها، تا اردیبهشتماه سالجاری نیز ادامه داشته است. این موضوع به این معناست که هنوز «افزایش قیمتها» به پایان نرسیده، اما از «سرعت افزایش قیمتها» کاسته شده است. در این زمینه، بررسیهای «دنیای اقتصاد» حاکی از این است که کاهش متوسط نرخ تورم ماهانه از 9/2 درصد به 1/1 درصد، اثرات قابلملاحظهای بر حفظ «قدرت خرید درآمد خانوارها» داشته است و «درآمد واقعی» خانوارها را از کاهش شدید، دور کرده است.
مطابق آمارها، متوسط نرخ تورم ماهانه در اقتصاد ایران، از حدود 9/2 درصد (در بازه 17 ماهه از بهمن 1390 تا خرداد سال گذشته) به حدود 1/1 درصد (در بازه 11 ماهه از تیر سال گذشته تا اردیبهشت سالجاری) کاهش یافته است. محاسبات صورت گرفته روی این آمارها با استفاده از اطلاعات بودجه خانوار بانک مرکزی، نشان میدهد که با فرض ثبات درآمد اسمی، تورم ماهانه 9/2 درصدی در هر ماه به میزان 66 هزار تومان از درآمد «واقعی» متوسط هر خانوار شهری کم میکند. این در حالی است که با این فروض، نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی موجب کاهش 26 هزار تومانی درآمد «واقعی» متوسط خانوارها در هر ماه میشود.
بر این اساس، میتوان گفت کاهش متوسط نرخ تورم ماهانه از 9/2 درصد به 1/1درصد، موجب شده هر خانوار شهری ایرانی با درآمد اسمی ثابت، به طور متوسط در هر ماه، 40 هزار تومان از درآمد خود را در مقابل تبعات منفی تورم حفظ کند. صرفهجویی ماهانه هر شهروند ایرانی نیز از این کاهش تورم، تقریبا 12 هزار تومان بوده است.
کاهش تورم ماهانه از تیر 92
بررسی آمارهای مربوط به تورم در چند سال گذشته حاکی از این است که از تیرماه سال گذشته به بعد، به میزان قابلملاحظهای از «رشد ماهانه قیمتها» کاسته شده است. به این معنا که اگرچه تورم (رشد سطح عمومی قیمتها) همچنان وجود دارد و بهای کالاها و خدمات مصرفی هنوز به صورت ماهانه افزایش مییابد، اما سرعت این افزایش در مقایسه با ماههای قبل از این دوره، کاهش قابلملاحظهای یافته است.
بر اساس آمارها، متوسط نرخ «تورم ماهانه» از تیرماه سال گذشته تا اردیبهشتماه سالجاری، معادل 1/1 درصد بوده است، در حالی که متوسط نرخ تورم ماهانه در دوره قبلی؛ یعنی از بهمن 1390 تا خرداد سال گذشته، معادل با 9/2درصد بوده است که فاصله کاملا معناداری را نشان میدهد. تورم ماهانه 9/2 درصدی به این معنا است که هر ماه معادل با این نرخ به سطح عمومی قیمتها در اقتصاد افزوده میشود. محاسبات نشان میدهد درصورتی که تورم ماهانه 9/2 درصدی به مدت یک سال ادامه یابد، نرخ تورم سالانه در آن سال معادل 7/37درصد میشود. این در حالی است که تداوم تورم ماهانه 1/1 درصدی به مدت یک سال، به تورم سالانه 0/14 درصدی منجر میشود. این دو محاسبه، نشان میدهد که یک تفاوت به ظاهر جزئی در نرخ تورم ماهانه، در بازه سالانه چه اختلافهای قابلتوجهی را در رشد قیمتها بهدنبال خواهد داشت.
علاوهبر این، دو روند گفته شده نشان میدهد در 28 ماه گذشته، اقتصاد ایران دو دوره کاملا متفاوت را از لحاظ شاخص «تورم ماهانه» طی کرده است: یک دوره 17 ماهه با متوسط نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی و در ادامه، یک دوره 11 ماهه با متوسط نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی؛ اما کاهش تورم ماهانه چه پیامدهایی برای «قدرت خرید خانوارها» در کشور به جای میگذارد؟
محاسبه درآمد خانوارها و اشخاص
آخرین «گزارش بودجه خانوار» بانک مرکزی، آمارهای مربوط به سال 1391 را در برمیگیرد و بیانگر این است که هر خانوار شهری ایرانی در سال 1391، بهطور متوسط درآمدی حدود 9/20 میلیون تومان در سال داشته است (مجموع درآمدهای «پولی» و «غیرپولی» خانوارها). این درآمد در مقیاس ماهانه، معادل یک میلیون و 742 هزار تومان میشود. گزارش بررسی بودجه خانوار در سال 1391، «بعد خانوارهای شهری ایرانی»؛ یعنی تعداد متوسط اعضای هر خانوار را نیز، معادل 46/3 نفر معرفی میکند.
بر این اساس، میتوان گفت هر شهروند ایرانی در سال 1391، در هر سال درآمدی به طور متوسط معادل 6 میلیون و 42 هزار تومان و در هر ماه نیز، درآمد متوسطی معادل 503 هزار تومان داشته است. تا کنون گزارش بودجه خانوار مربوط به سال 1392 منتشر نشده است، اما با استفاده از دادههای مربوط به سال 1392 مثل تورم این سال، میتوان به صورت «تقریبی» محاسبه کرد که هر شهروند و هر خانوار ایرانی در سال گذشته چه درآمدی داشتهاند. با فرض اینکه درآمدها در سال گذشته متناسب با تورم 7/34 درصدی این سال افزایش یافته باشد، میتوان گفت هر خانوار شهری در سال گذشته درآمد ماهانهای معادل 2 میلیون و 347 هزار تومان داشته و درآمد ماهانه متوسط هر شهروند نیز، به میزان 678 هزار تومان بوده است.
حال با توجه به این آمارها، میتوان برآورد کرد که یک نرخ تورم ماهانه مشخص، در هر ماه چقدر از قدرت خرید واقعی درآمد خانوارها کم میکند. بر این اساس، محاسبه میشود در صورتی که نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی گذشته (که از بهمن 1390 تا خرداد 1392 وجود داشت) در حال حاضر نیز ادامه پیدا میکرد، چه کاهشی را به «درآمد واقعی» هر شخص و خانوار تحمیل میکرد. برای این منظور، اگر فرض کنیم خانوار شهری در ابتدای ماه، درآمدی به میزان 2 میلیون و 347 هزار تومان داشته باشد، تورم ماهانه 9/2 درصدی موجب میشود که درآمد واقعی این خانوار در انتهای آن ماه، معادل 2 میلیون 281 هزار تومان شود؛ یعنی 2 میلیون و 347 هزار تومان اولیه خانوار در ابتدای ماه، در انتهای ماه تنها به میزان 2 میلیون و 281 هزار تومان با قیمتهای ابتدای ماه، قدرت خرید خواهد داشت.
به عبارت دیگر، یک تورم ماهانه 9/2 درصدی، در یک ماه حدود 66 هزار تومان از درآمد واقعی خانوارهای ایرانی کم میکند. به همین ترتیب، نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی، موجب میشود که درآمد واقعی هر شهروند از 678 هزار تومان در ابتدای ماه، به 659 هزار تومان در انتهای آن ماه کاسته شود. به بیان دیگر، هر شهروند ایرانی به طور متوسط در یک ماه، حدود 19 هزار تومان از یک نرخ تورم ماهانه 9/2 درصدی زیان «مستقیم» میبیند.
حال میتوان همین اثرات را در خصوص یک نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی نیز بررسی کرد تا تفاوت این دو تورم بر دخل و خرج خانوارها مشخص شود. با محاسباتی به شیوه قبل، یک نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی موجب میشود که درآمد واقعی هر خانوار شهری، از مقدار 2میلیون و 347 هزار تومان در ابتدای ماه، به مقدار 2 میلیون و 321 هزار تومان در پایان ماه کاسته شود. به عبارت دیگر، یک نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی، موجب زیان 26 هزار تومانی هر خانوار در هر ماه میشود. به همین منوال، درآمد واقعی هر شهروند نیز با وقوع تورم ماهانه 1/1 درصدی، از حدود 678 هزار تومان به حدود 671 هزار تومان کاسته میشود. بر این اساس میتوان گفت هر شهروند ایرانی، از نرخ تورم ماهانه 1/1 درصدی در هر ماه حدودا هفت هزار تومان زیان مستقیم میبیند.
برخی جزئیات برای محاسبه دقیقتر
البته، باید توجه کرد که محاسبه دقیقتر، نیازمند ورود فرضهای دقیقتر و اطلاعات بیشتر است. بهعنوان مثال، معمولا درآمد خانوارها با وقوع تورم، در طول سال یا در پایان سال تعدیل میشود و افزایش مییابد. بهعنوان مثال در ابتدای هر سال به میزانی مشخص بر درآمد و حقوق کارمندان دولت و بخش خصوصی اضافه میشود. هر چند این افزایش در سالهای گذشته در سطحی پایینتر از تورم بوده است و به میزانی نبوده که افت قدرت خرید به دلیل تورم را جبران کند، اما به هر طریق، این تعدیل موجب میشود که بخشی از قدرت خرید از دست رفته، با افزایش سطح حقوقهای دریافتی به خانوار بازگردد. اما نکات دیگری نیز وجود دارد.
بهعنوان مثال، براساس آمارها اقتصاد ایران در سال 1391 حدود منفی 6 درصد کوچک شده و آمارهای مقدماتی سال 1392 نیز، از رشد اقتصادی حدود منفی 3درصدی در این سال خبر میدهد؛ بنابراین به طور تقریبی میتوان گفت در دو سال گذشته، اقتصاد ایران مجموعا رشد اقتصادی منفی 10 درصدی را تجربه کرده است که انقباض شدیدی را در مقدار تولید در کشور نشان میدهد. اما به دلیل اینکه آن روی سکه «تولید»، «درآمد» قرار دارد، میتوان گفت در دو سال گذشته هر خانوار ایرانی، حدود 10درصد از درآمد واقعی خود را از دست داده است، اما این افت قدرت خرید، بهصورتی متوازن توزیع نشده و اثرات متفاوتی بر خانوارهای مختلف داشته است. موضوع دیگری که در محاسبات دقیقتر تغییرات درآمدی باید لحاظ شود، «اثر بازتوزیعی» تورم است.
برخی از مطالعات صورت گرفته نشان میدهد اثر تورم بر کاهش قدرت خرید خانوارهای دهکهای پایینتر، متفاوت از اثر آن بر دهکهای بالاتر بوده است. بهعنوان مثال، در برخی از سالهای گذشته رشد قیمتی کالای مصرفیتر، شدیدتر از متوسط کلی تورم بوده و در نتیجه دهکهای پایینتر که بخش بیشتری از درآمد خود را صرف کالاهای مصرفی و ضروری میکردهاند، در عمل با تورم بزرگتری مواجه بودهاند که قدرت خرید بیشتری از آنان را کاهش داده است. بنابراین آمارهای محاسبه شده اطلاعات دقیقی از جزئیات تغییرات درآمد خانوارهای ایرانی را نشان نمیدهد، اما به صورت ساده بیان میکند که یک تفاوت به ظاهر جزئی در نرخهای تورم ماهانه، در ابعاد بزرگتر چه اثراتی بر بودجه خانوارها در پی دارد.
علاوهبر این، با توجه به آمارهای موجود، میتوان نشان داد که ادامه روند کنونی تورم ماهانه، تا پایان سال منجر به ثبت تورم زیر 20 درصدی خواهد شد. پیش از این دولت هدف تورمی سالجاری را نرخ 25 درصد عنوان کرده بود. بررسیهای «دنیای اقتصاد» حاکی از این است که تا مردادماه، نرخ تورم به کمتر از 25 درصد خواهد رسید و تا پایان سال نیز، درصورتیکه واقعهای غیرمترقبه رخ ندهد، نرخ تورم به حدود 18 درصد یا کمتر نزول خواهد یافت.
حسن روحانی، رئیسجمهور، روز گذشته در نشستی خبری در پاسخ به این سوال که «چرا کاهش تورم در ایران برای مردم کشور محسوس نیست؟»، گفت: «تورم در زمانی که دولت عهدهدار امور شد، رشد فزایندهای داشت. دولت این رشد را متوقف و حرکت آن را کند کرد. بهعنوان مثال اگر قیمت اجناس مصرفی مردم در سال گذشته، طی دو روز افزایش مییافت، در حال حاضر مدت این افزایش قیمت به یک ماه رسیده است. کاری که دولت کرده و همه دستگاههای نظارتی و آمار و ارقام رسمی گواه آن هستند، این است که عنان اسب سرکش تورم را کشیدهایم.»
در این زمینه، آمارهای منتشر شده گویای آن هستند که در مسیر طی شده از سوی تورم در کشور، دو روند کاملا متفاوت وجود داشته است: روند اول که از بهمن 1390 به مدت 17 ماه آغاز شد و رشد ماهانه قیمتها در آن به میزان 9/2 درصد بود؛ این روند در خرداد سال گذشته به پایان رسید. روند دوم اما از تیرماه 1392 آغاز شد و مطابق آخرین آمارها، تا اردیبهشتماه سالجاری نیز ادامه داشته است. این موضوع به این معناست که هنوز «افزایش قیمتها» به پایان نرسیده، اما از «سرعت افزایش قیمتها» کاسته شده است. در این زمینه، بررسیهای «دنیای اقتصاد» حاکی از این است که کاهش متوسط نرخ تورم ماهانه از 9/2 درصد به 1/1 درصد، اثرات قابلملاحظهای بر حفظ «قدرت خرید درآمد خانوارها» داشته است و «درآمد واقعی» خانوارها را از کاهش شدید، دور کرده است.
ویدیو مرتبط :
روحانی مچکریم-اتفاقات عجیب و غریب بعد از انتخاب دکتر روحانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
وضعیت قدرت خرید مردم بدتر شد
دولت تا این لحظه از سال نتوانسته رکود را از تولید جدا کند، ضمن اینکه تورم هم سایه سنگینش را بر سر کالاهای مصرفی پهن کرده است وکالاها بدون استقبال مشتریان، گرانتر از قبل روانه بازار میشوند.
خبرگزاری مهر: دولت تا این لحظه از سال نتوانسته رکود را از تولید جدا کند، ضمن اینکه تورم هم سایه سنگینش را بر سر کالاهای مصرفی پهن کرده است وکالاها بدون استقبال مشتریان، گرانتر از قبل روانه بازار میشوند.
۵۷ روز از آغاز سال نو میگذرد. دولت یازدهم سال قبل را سال رونق و شکوفایی اقتصادی نامگذاری کرده بود؛ وعدهای که البته به دلایل مختلف محقق نشد و تحقق آن به امسال موکول شده است.
به گفته دولتمردان، اکنون چند ماهی هست که تحریمها برطرف شده است اما گویا باز هم دولت، برنامه مشخصی در عمل برای اقتصاد ندارد. اگر هم برنامهای باشد، تنها روی کاغذ و در جلسات مطرح میشود و نتایج عملیاتی در اقتصاد ندارد. به هر حال، همه چیز دست به دست هم داده تا دولت یازدهم، اقتصاد ایران را با همان شرایط گذشته پیش ببرد.
اکنون اما مردم، دیگر به آمارهای کاهش تورم دولت اعتماد ندارند. شاید البته ادبیات دولت با ادبیات آنها متفاوت است و آنچه که مردم از تورم میبینند، چیزی جز گرانی نیست و آنچه که دولت از تورم میبیند، اعداد و ارقامی است که بر روی کاغذ و در آمارهای دولتمردان کاهش یافته است. تولیدکنندگان هم گلایه دارند که هنوز رکود تورمی دست از سرشان برنداشته و اگر تلاشها و دست و پا زدنهای خودشان برای فروش کالا نباشد، دولت دردی از آنها دوا نمیکند و برنامهای هم برای خروج این واحدهای تولیدی از رکود تورمی که روز به روز مزمن میشود، ندارد.
اما هر چقدر هم که دولت بگوید تورم را کاهش داده و امسال قرار است تک رقمی کند، آنچه که سیاهه دخل و خرج مردم و کارمندان نشان میدهد، چیزی جز این است که قیمتها بالا رفته و آنها توان خرید گذشته را ندارند و حال تولیدکنندگان هم میگویند که کالاهایشان بیشتری باقی میماند و اگر خودشان فکری برای فروش با روشهای جذاب نداشته باشند، هیچگونه تحرک دیگری به واسطه دولت و سیاستگذاریهای دولتی، در بازار وجود ندارد.
تولیدکنندگان میگویند قیمتها در شرایطی بالا رفته است که حقوق و دستمزد کارگران افزایش یافته و وامهای بانکی و بهرههایی که شبکه بانکی از تولید میگیرد، خود به خود هزینهها را افزایش داده است، بنابراین اگر تولیدکننده بخواهد قیمت را بالا نبرد، با ضرر و زیان مواجه میشود و اگر هم قرار باشد که قیمت را افزایش دهد، باید در کنار آن اقداماتی انجام دهد که مصرفکنندگان همان اندک کالایی که خرید میکنند را هم از سبد مصرفی خود حذف نکنند.
در عین حال، تولیدکنندگان از شگردهای همتایانشان در بخش تولید میگویند که برخی تولیدکنندگان، قیمتها را افزایش دادهاند تا بلکه این قیمت برای مصرفکننده جا بیفتد اما برای کوتاه مدت قیمتها را با تخفیفهای ویژه عرضه میکنند تا کالا با همان قیمت قبلی به دست مصرفکنندگان برسد و آنها خللی در خریدها وارد نکنند ولی بعد از گذشت مدتی، باز هم کالا را با قیمت جدید عرضه میکنند. به هرحال مردم باید حساب دخل و خرج خود را داشته باشند و بر همین اساس هم، رفتار خود در حوزه خرید کالاها را رقم میزنند.
قیمت انواع کالاهای مصرفی در بازار
گوشت قرمز
بررسیهای میدانی خبرنگار مهر نشان میدهد قیمت هر بسته دو کیلوگرمی ران گوساله ۶۷ هزار و ۸۳۰ تومان، گردن گوساله یک کیلویی ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان، چرخ کرده گوساله یک کیلویی ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان، خورشتی گوساله ۸۰۰ گرمی ۳۰ هزار و ۹۰۰ تومان و ران گوسفندی ۸۰۰ گرمی ۴۲ هزار و ۹۱۰ تومان است. همچنین قیمت هر کیلوگرم گوشت آبگوشتی گوسفندی ۲۹ هزار و ۸۰۰ تومان، فیله گوسفند ۶۶ هزار و ۷۲۰ تومان، ماهیچه گوسفندی ۳۹ هزار و ۹۰۰ تومان است.
مرغ
قیمت هر بسته ۱۸۰۰ گرمی ران و سینه مرغ ۱۶ هزار و ۳۰۰ تومان، فیله مرغ ۱۳ هزار و ۶۰۰ تومان، فیله مرغ یک کیلویی ۶۵۴۰ تومان، جوجه کباب بیاستخوان ۱۵ هزار تومان و مغز ران ۱۸۰۰ گرمی ۱۸ هزار و ۱۰۰ تومان است.
تخممرغ
بر اساس گزارشهای میدانی از بازار قیمت هر بسته ۳۰ عدد تخممرغ ۱۱ هزار و ۸۰۰ تومان و هر بسته شش عددی ۳۲۰۰ تومان است.
پنیر
قیمت هر بسته ۴۰۰ گرمی پنیر خامهای ۶۵۰۰ تومان، پنیر پاستوریزه فتا ۳۰۰ گرمی ۳۶۰۰ گرمی، پنیر تازه محلی ۵۰۰ گرمی ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومان و پنیر گوسفندی تبریزی لیقوان ۲۰ هزار و ۵۰۰ تومان است.
ماست
قیمت هر ماست ۱۵۰۰ گرمی پروبیوتیک با ۱.۵ درصد چربی ۵۳۵۰ تومان، ماست ۱۴۰۰ گرمی ۶ درصد چربی ۵۵۰۰ تومان، ماست سون ۲۲۰۰ گرمی ۵ درصد چربی ۸۵۰۰ تومان و ماست خیار ۷۵۰ گرمی ۴۰۵۰ تومان است.
شیر
بر اساس گزارش میدانی خبرنگار مهر قیمت هر بطری ۲.۱ درصد چربی و ۹۴۶ سیسی ۲۴۰۰ تومان، شیر تتراپک ۱۲۵ سیسی با ۱.۵ درصد چربی ۶۰۰ تومان، شیر پاستوریزه ۹۰۰ گرمی با ۳ درصد چربی ۲۳۰۰ تومان و شیر نایلونی ۸۵۰ سیسی با ۲.۵ درصد چربی ۱۵۰۰ تومان است.
برنج
قیمت هر کیسه ۱۰ کیلویی برنج پرمحصول ۷۲ هزار تومان، کیسه ۵ کیلویی برنج طارم دم سیاه ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان، برنج شیرودی ۱۰ کیلویی ۱۰۸ هزار تومان، برنج طارم فریدونکنار ۱۰ کیلویی ۱۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان است. همچنین هر کیسه ۵ کیلویی برنج هاشمی دودی ۷۲ هزار و ۵۰۰ تومان و کیسه ۱۰ کیلویی برنج رمضانی به قیمت ۱۰۸ هزار تومان در بازار به فروش میرسد.
روغن نباتی
قیمت هر بطری روغن مایع ۱۳۵۰ گرمی آفتابگردان ۷۴۱۰ تومان، روغن جامد ۳۸۰۰ گرمی ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان، روغن سبوس برنج دو لیتری ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان، روغن مایع ۸۱۰ گرمی آفتابگردان ۴۹۰۰ تومان، روغن کنجد ۱.۵ لیتری ۳۸ هزار تومان و روغن مایع مخلوط ۸۱۰ گرمی نیز ۴۰۵۰ تومان نیز در بازار به فروش میرسد.
حبوبات
بررسیهای میدانی در بازار حکایت از آن دارد که هر بسته ۹۰۰ گرمی لوبیا چیتی ۱۲ هزار و ۹۰۰ تومان، لپه ۹۰۰ گرمی ۱۰ هزار و ۸۰۰ تومان، لوبیا قرمز ۹۰۰ گرمی ۸۵۰۰ تومان، عدس ۹۰۰ گرمی ۱۰ هزار و ۷۰۰ تومان و نخود ۹۰۰ گرمی ۹۹۹۰ تومان است. همچنین هر بسته ۹۰۰ گرمی لپه نیز به قیمت ۱۱ هزار و ۹۰۰ تومان و نخود و لوبیا سفید ۹۰۰ گرمی ۸۴۰۰ تومان عرضه میشود.
قند و شکر
قیمت هر بسته شکر ۹۰۰ گرمی با برندهای مختلف بین ۲۴۰۰ تومان تا ۳۳۰۰ تومان در نوسان است ضمن اینکه قند شکسته ۷۰۰ گرمی نیز ۳۶۰۰ تومان به فروش میرسد.
۵۷ روز از آغاز سال نو میگذرد. دولت یازدهم سال قبل را سال رونق و شکوفایی اقتصادی نامگذاری کرده بود؛ وعدهای که البته به دلایل مختلف محقق نشد و تحقق آن به امسال موکول شده است.
به گفته دولتمردان، اکنون چند ماهی هست که تحریمها برطرف شده است اما گویا باز هم دولت، برنامه مشخصی در عمل برای اقتصاد ندارد. اگر هم برنامهای باشد، تنها روی کاغذ و در جلسات مطرح میشود و نتایج عملیاتی در اقتصاد ندارد. به هر حال، همه چیز دست به دست هم داده تا دولت یازدهم، اقتصاد ایران را با همان شرایط گذشته پیش ببرد.
اکنون اما مردم، دیگر به آمارهای کاهش تورم دولت اعتماد ندارند. شاید البته ادبیات دولت با ادبیات آنها متفاوت است و آنچه که مردم از تورم میبینند، چیزی جز گرانی نیست و آنچه که دولت از تورم میبیند، اعداد و ارقامی است که بر روی کاغذ و در آمارهای دولتمردان کاهش یافته است. تولیدکنندگان هم گلایه دارند که هنوز رکود تورمی دست از سرشان برنداشته و اگر تلاشها و دست و پا زدنهای خودشان برای فروش کالا نباشد، دولت دردی از آنها دوا نمیکند و برنامهای هم برای خروج این واحدهای تولیدی از رکود تورمی که روز به روز مزمن میشود، ندارد.
اما هر چقدر هم که دولت بگوید تورم را کاهش داده و امسال قرار است تک رقمی کند، آنچه که سیاهه دخل و خرج مردم و کارمندان نشان میدهد، چیزی جز این است که قیمتها بالا رفته و آنها توان خرید گذشته را ندارند و حال تولیدکنندگان هم میگویند که کالاهایشان بیشتری باقی میماند و اگر خودشان فکری برای فروش با روشهای جذاب نداشته باشند، هیچگونه تحرک دیگری به واسطه دولت و سیاستگذاریهای دولتی، در بازار وجود ندارد.
تولیدکنندگان میگویند قیمتها در شرایطی بالا رفته است که حقوق و دستمزد کارگران افزایش یافته و وامهای بانکی و بهرههایی که شبکه بانکی از تولید میگیرد، خود به خود هزینهها را افزایش داده است، بنابراین اگر تولیدکننده بخواهد قیمت را بالا نبرد، با ضرر و زیان مواجه میشود و اگر هم قرار باشد که قیمت را افزایش دهد، باید در کنار آن اقداماتی انجام دهد که مصرفکنندگان همان اندک کالایی که خرید میکنند را هم از سبد مصرفی خود حذف نکنند.
در عین حال، تولیدکنندگان از شگردهای همتایانشان در بخش تولید میگویند که برخی تولیدکنندگان، قیمتها را افزایش دادهاند تا بلکه این قیمت برای مصرفکننده جا بیفتد اما برای کوتاه مدت قیمتها را با تخفیفهای ویژه عرضه میکنند تا کالا با همان قیمت قبلی به دست مصرفکنندگان برسد و آنها خللی در خریدها وارد نکنند ولی بعد از گذشت مدتی، باز هم کالا را با قیمت جدید عرضه میکنند. به هرحال مردم باید حساب دخل و خرج خود را داشته باشند و بر همین اساس هم، رفتار خود در حوزه خرید کالاها را رقم میزنند.
قیمت انواع کالاهای مصرفی در بازار
گوشت قرمز
بررسیهای میدانی خبرنگار مهر نشان میدهد قیمت هر بسته دو کیلوگرمی ران گوساله ۶۷ هزار و ۸۳۰ تومان، گردن گوساله یک کیلویی ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان، چرخ کرده گوساله یک کیلویی ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان، خورشتی گوساله ۸۰۰ گرمی ۳۰ هزار و ۹۰۰ تومان و ران گوسفندی ۸۰۰ گرمی ۴۲ هزار و ۹۱۰ تومان است. همچنین قیمت هر کیلوگرم گوشت آبگوشتی گوسفندی ۲۹ هزار و ۸۰۰ تومان، فیله گوسفند ۶۶ هزار و ۷۲۰ تومان، ماهیچه گوسفندی ۳۹ هزار و ۹۰۰ تومان است.
مرغ
قیمت هر بسته ۱۸۰۰ گرمی ران و سینه مرغ ۱۶ هزار و ۳۰۰ تومان، فیله مرغ ۱۳ هزار و ۶۰۰ تومان، فیله مرغ یک کیلویی ۶۵۴۰ تومان، جوجه کباب بیاستخوان ۱۵ هزار تومان و مغز ران ۱۸۰۰ گرمی ۱۸ هزار و ۱۰۰ تومان است.
تخممرغ
بر اساس گزارشهای میدانی از بازار قیمت هر بسته ۳۰ عدد تخممرغ ۱۱ هزار و ۸۰۰ تومان و هر بسته شش عددی ۳۲۰۰ تومان است.
پنیر
قیمت هر بسته ۴۰۰ گرمی پنیر خامهای ۶۵۰۰ تومان، پنیر پاستوریزه فتا ۳۰۰ گرمی ۳۶۰۰ گرمی، پنیر تازه محلی ۵۰۰ گرمی ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومان و پنیر گوسفندی تبریزی لیقوان ۲۰ هزار و ۵۰۰ تومان است.
ماست
قیمت هر ماست ۱۵۰۰ گرمی پروبیوتیک با ۱.۵ درصد چربی ۵۳۵۰ تومان، ماست ۱۴۰۰ گرمی ۶ درصد چربی ۵۵۰۰ تومان، ماست سون ۲۲۰۰ گرمی ۵ درصد چربی ۸۵۰۰ تومان و ماست خیار ۷۵۰ گرمی ۴۰۵۰ تومان است.
شیر
بر اساس گزارش میدانی خبرنگار مهر قیمت هر بطری ۲.۱ درصد چربی و ۹۴۶ سیسی ۲۴۰۰ تومان، شیر تتراپک ۱۲۵ سیسی با ۱.۵ درصد چربی ۶۰۰ تومان، شیر پاستوریزه ۹۰۰ گرمی با ۳ درصد چربی ۲۳۰۰ تومان و شیر نایلونی ۸۵۰ سیسی با ۲.۵ درصد چربی ۱۵۰۰ تومان است.
برنج
قیمت هر کیسه ۱۰ کیلویی برنج پرمحصول ۷۲ هزار تومان، کیسه ۵ کیلویی برنج طارم دم سیاه ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان، برنج شیرودی ۱۰ کیلویی ۱۰۸ هزار تومان، برنج طارم فریدونکنار ۱۰ کیلویی ۱۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان است. همچنین هر کیسه ۵ کیلویی برنج هاشمی دودی ۷۲ هزار و ۵۰۰ تومان و کیسه ۱۰ کیلویی برنج رمضانی به قیمت ۱۰۸ هزار تومان در بازار به فروش میرسد.
روغن نباتی
قیمت هر بطری روغن مایع ۱۳۵۰ گرمی آفتابگردان ۷۴۱۰ تومان، روغن جامد ۳۸۰۰ گرمی ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان، روغن سبوس برنج دو لیتری ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان، روغن مایع ۸۱۰ گرمی آفتابگردان ۴۹۰۰ تومان، روغن کنجد ۱.۵ لیتری ۳۸ هزار تومان و روغن مایع مخلوط ۸۱۰ گرمی نیز ۴۰۵۰ تومان نیز در بازار به فروش میرسد.
حبوبات
بررسیهای میدانی در بازار حکایت از آن دارد که هر بسته ۹۰۰ گرمی لوبیا چیتی ۱۲ هزار و ۹۰۰ تومان، لپه ۹۰۰ گرمی ۱۰ هزار و ۸۰۰ تومان، لوبیا قرمز ۹۰۰ گرمی ۸۵۰۰ تومان، عدس ۹۰۰ گرمی ۱۰ هزار و ۷۰۰ تومان و نخود ۹۰۰ گرمی ۹۹۹۰ تومان است. همچنین هر بسته ۹۰۰ گرمی لپه نیز به قیمت ۱۱ هزار و ۹۰۰ تومان و نخود و لوبیا سفید ۹۰۰ گرمی ۸۴۰۰ تومان عرضه میشود.
قند و شکر
قیمت هر بسته شکر ۹۰۰ گرمی با برندهای مختلف بین ۲۴۰۰ تومان تا ۳۳۰۰ تومان در نوسان است ضمن اینکه قند شکسته ۷۰۰ گرمی نیز ۳۶۰۰ تومان به فروش میرسد.