واکنش مفید به استعفای مرضیه برومند

رئیس هیات مدیره انجمن نمایشگران تئاتر عروسکی در حمایت از مرضیه برومند در پی استعفایش از دبیری جشنواره عروسکی متنی را منتشر کرد.

چرا محمد هاشمی، مرضیه برومند را از تلویزیون اخراج کرد؟

چرا محمد هاشمی، مرضیه برومند را از تلویزیون اخراج کرد؟

چندین بار آقای محمد هاشمی من را از تلویزیون بیرون کرد. نامه ای از آقای هاشمی دارم که برای زمانی است که با بدبختی در حال ساخت سری دوم «خون مادربزرگه» بودم. در نامه نوشته است: «چرا به این خانم کار می دهید؟ ایشان کار بلد نیست و کارش زیر استاندارد است؛ بیرونش کنید. »

انتقاد از ضعف برنامه های صداوسیما در حالی ادامه دارد که دیگر نه فقط هنرمندان جوان که پیشکسوتان هم از اوضاع حاکم بر تلویزیون گلایه دارند. به تازگی مرضیه برومند و مریم سعادت هم  به همین بهانه با روزنامه «شرق» گفتگوی بلندی داشته اند که بخشهایی از این گفتگو را در ادامه می خوانید:

مریم سعادت: همه چیز شده یک مجری، یک پلاتو و یک خاله

مریم سعادت : مگر این همه دانشجوی جوان فعال و خلاق با کلی سوژه های ناب که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند و می خواهند وارد بازار کار شوند نیستند؟ منتها سئوال این است که کجا کار کنند؟ تلویزیونی که همه اش شده یک مجری، یک پلاتو و یک خاله همه هم فقط هورا می کشند و بچه ها هم مدام در حال چرت زدن هستند. بعد هم مگر کدام رییس یک مدت زمان طولانی روی کار می ماند که بشود با اوبرنامه ریزی و کار کرد و کار را با اندیشه و فکر جلوبرد، تا بدانیم که آیا تا آخر امسال 4 سریال خوب در گروه کودک خواهیم داشت؟

مرضیه برومند: آقای هاشمی چندین بار مرا از تلویزیون بیرون کرد

مرضیه برومند: مشکلاتی که سر ساخت «مدرسه موشها» و «خونه مادر بزرگه» به سرم آمد سر هیچکسی تا به حال نیامده است چندین بار آقای «محمد هاشمی» - رئیس آن زمان صدا و سیما- من را از تلویزیون بیرون کرد . نامه ای از آقای هاشمی دارم که برای زمانی است که با بدبختی در حال ساخت سری دوم «خون مادربزرگه» بودم. در نامه نوشته است؛ چرا به این خانم کار می دهید؟ ایشان کار بلد نیست و کارش زیر استاندارد است؛ بیرونش کنید. اما من به همه آنها پوزخند می زدم و کار را ادامه میدادم. اصلا به خاطر پول نبود که کار می کردیم. با اتوبوس سر تمرین می رفتیم و می آمدیم، با بی پولی کار می کردیم.

از خانه وسایل می آوردیم، با دست های خودمان عروسک می ساختیم و توقع پول نداشتیم. همه و همه این کارها را می کردیم چون دلمان خوش بود.در «خرمدره» اکثر بچه ها محروم هستند و سرگرمی ای ندارند. یک مرتبه خبر می رسد که کسی دارد از تلویزیون می آید، این خود به خود جذاب است. نمی توانیم بگوییم بچه ها،خاله ها را نگاه نمی کنند چرا؛ بچه های شهرستانی،بچه های خانواده های کم در آمد،بیشترین بیننده این برنامه ها هستند.

الان برنامه های زنده تلویزیون را بلعیده . چون هزینه اش خیلی کم است. طرف دو ساعت برنامه اجرا می کند ناهارش را می خورد، می رود اصفهان و شیراز آنجا مسخره بازی اش را روی سن در می آورد. سر راهش چند تا شهرستان دیگر هم می رود و شب که می رسد کلی پول به جیب زده. صبح دوباره از نو...من در اوج بی پولی ایستادم و گفتم من عکس «مدرسه موش ها» را نمی دهم که روی جلد کتاب و دفتر کار کنند. البته باید این کار را می کردم، چون کالای فرهنگی بود.

زمان «مدرسه موش ها» پول کلانی به من می دادند که برای زمزم تبلیغ کنم قبول نکردم، دست های پنهانی که حالا فهمیدم چه کسی بوده این کار را کرد وقتی من این پیشنهاد را قبول نکردم یکی از پیشکسوتان عروسکی به من زنگ زد و گفت:« به من این پیشنهاد را داده اند که با شخصیت های مدرسه موش ها یک تبلیغ برای زمزم بسازند. تو اجازه می دهی؟» من گفتم:«شما استاد و صاحب اختیارید اما من موافق این کار نیستم.» او هم گفت:«من هم زیر بار این پیشنهاد نمی روم.»

حضرت امام خمینی (ره) گفتند تلویزیون دانشگاه است. اما این دانشگاه الان از نظر درجه علمی در حد دبستان است. هیچ شخص با فرهنگی دوست ندارد بچه اش خاله ها را تماشا کند، چون می بیند نه ذوقی وجود دارد، نه استعدادی نه لحن و ادبیات درستی و همه چیز در حد ابتدایی و بی سلیقه است.مسئولانی که دلسوز هستند و دست شان بسته است و بودجه لازم را ندارند تا کارهای خوبی بسازند، کاش کمیت کار را کنار بگذارند و اجازه بدهند برنامه ای روی آنتن برود که در شأن تلویزیون و مردم باشد این تلویزیون دولتی است، خصوصی نیست که هر کار بی کیفیتی در آن پخش شود. جلوی سود جویی این «خاله» ها و «عمو»ها را بگیرند./شبکه ایران