اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

هم‌بندی‌های سابق، همدست‌های امروز



اخبار ,اخبار حوادث ,هم‌بندی‌های سابق

 

اخبار حوادث - هم‌بندی‌های سابق، همدست‌های امروز

نام و تاهل: «داریوش ـ ق»، مجرد سن: 32 سال تحصیلات: دبیرستان اتهام و محل دستگیری: سرقت ـ استان تهران یگان دستگیرکننده: پلیس آگاهی

داریوش از کودکی در خانواده ای نابسامان زندگی می کرد. او می گوید: «من دو خواهر دارم و خودم تک پسر خانواده و بچه بزرگ هستم. از وقتی یادم است پدر و مادرم دعوا داشتند. پدرم با زنی دیگر رابطه داشت و علت اصلی همه دعواها​ همین بود تا این که بالاخره آنها طلاق گرفتند و من و خواهرهایم بلاتکلیف ماندیم.

 

قرار بود من و یکی از خواهرها با پدرم زندگی کنیم و بچه کوچک تر پیش مادرم بماند، اما پدرم هیچ توجهی به ما نداشت.

 

او همیشه به فکر آن زن بود و همان زن هم باعث شد معتاد شود و از کار و کاسبی اش بیفتد. من بچگی خیلی بدی داشتم و بسختی توانستم خودم را تا کلاس اول دبیرستان برسانم اما بعد از آن ترک تحصیل کردم و در یک کارگاه مشغول، کار شدم.»

داریوش اولین بار به اتهام نزاع به زندان افتاد. او می گوید: «یکی از دوستانم در کارگاه با پسری دعوا کرد و من هم به حمایت از او دخالت کردم و طرف را با چاقو زدم بعد هم به زندان افتادم. در مدتی که در زندان بودم، پدر و مادرم​ هیچ کدام سراغی از من نگرفتند، انگار اصلا چنین بچه ای ندارند.»

متهم بعد از آزادی از زندان، دیگر به کار سابقش بازنگشت. او با چند خلافکار دوست شده بود و از آن به بعد وقتش را در جمع آنها می گذراند. او می گوید: «آنها باعث شدند من دوباره دزدی کنم. خودم راه و چاه این کار را بلد نبودم و حتی اوایل خیلی می ترسیدم. ناراحت هم می شدم. فکر می کردم کسی که از او دزدی کرده ایم، الان چه حال خرابی دارد، اما خیلی زود همه اینها برایم عادی شد همان طور که زندان عادی شد. تا قبل از این بار که دستگیر شدم، چهار بار به زندان افتاده ام و دیگر زندان مثل خانه ام شده است.

 

جای دیگری را هم ندارم وتمام درد من بی خانواده بودن است وگرنه من هم الان مثل خیلی از همسن و سال هایم زندگی خوبی داشتم. شاید می توانستم درس بخوانم و به دانشگاه بروم، اما هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاد به این دلیل که پدرم گول یک زن غریبه را خورد و زندگی همه ما را فدای او کرد. مدت هاست از پدرم خبری ندارم. آخرین بار​ که حال و روزش را دیدم واقعا تاسف خوردم. بدجوری معتاد شده بود و دیگر نمی توانست خودش را جمع و جور کند و بدتر از همه این که آن زن هم رهایش کرده بود.»

داریوش حرف هایش را این طور ادامه می دهد: «در زندگی ام کارهای خلاف زیاد انجام داده ام، اما هیچ وقت سراغ مواد نرفتم. به خاطر پدرم از مواد بدم می آید همین هم خیلی به نفع ام تمام شده وگرنه شاید تا حالا گوشه خیابان مرده بودم و شهرداری جنازه ام را خاک می کرد.»

مرد جوان سرش را پایین می اندازد و درباره اتهام تازه اش می گوید: «این دفعه هم جرمم سرقت است. با دو نفر از بچه ها که از قبل در زندان با هم آشنا شده بودیم، تصمیم گرفتیم زورگیری کنیم. البته باندی در کار نبود فقط با هم کار می کردیم اول از همه ماشین می دزدیدیم. بعد با آنها مسافر سوار می کردیم و با تهدید پول هایشان را می گرفتیم. تقریبا همه وقتی چاقو را می دیدند، تسلیم می شدند و هر چه می گفتیم گوش می کردند ما هم قصدمان این نبود که به کسی صدمه ای بزنیم. راستش از این که مرتکب قتل شوم، خیلی می ترسم. من یکی دو قاتل را دیده ام و می دانم در زندان چه زندگی سختی دارند. آنها از ترس چوبه دار شب و روز ندارند. واقعا هم سخت است که آدم با ترس اعدام زندگی کند.»

متهم می گوید: «من هم مثل هر مجرم دیگری دوست ندارم این طور​ زندگی کنم هر دفعه هم که دستگیر شدم، به خودم گفتم این بار دفعه آخر است، اما حقیقتش این است که راه دیگری ندارم نه خانواده ای دارم که از من حمایت کنند نه پول و سرمایه و نه حتی سواد درست و حسابی. من حتی از خواهرهایم هم هیچ خبری ندارم. امیدوارم آنها ازدواج کرده و زندگی خوبی داشته باشند. شاید این دفعه بعد از آزادی دنبال شان رفتم و پیدایشان کردم. همه این بدبختی ها تقصیر پدرم است ای کاش او بیشتر به خانواده اش توجه داشت تا ما به این حال و روز نمی افتادیم، ولی برای او هم بد نمی خواهم. امیدوارم مواد را ترک کند و دوباره به زندگی برگردد.»

اخبار حوادث - جام جم

 


ویدیو مرتبط :
گیتار(گروه سون 7 همدست)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دزدها، همدست خود را در محل سرقت ...



 

 

دزدها، همدست خود را در محل سرقت جا گذاشتند

 

vزن و شوهری با شناسایی دزدان حرفه ای و تشكیل باند سرقت، از منازل و اماكن مردم در اسلامشهر سرقت می كردند

 

.روز ۱۰ مرداد امسال صاحب یك كارگاه آهنگری وارد محل كارش در یكی از میدان های اصلی شهرك واوان در اسلامشهر شد و مشاهده كرد اثاثیه كارگاه به هم ریخته شده و از اتاقك نگهبانی نیز سروصداهایی به گوش می رسد.

 

او به سمت اتاقك نگهبانی رفت و با دیدن مرد غریبه ای در آن محل، در را قفل كرد و در تماس با مركز فوریت های پلیسی ۱۱۰ از ماموران كمك خواست.

 

دقایقی بعد ماموران كلانتری ۱۲ واوان به محل سرقت اعزام شدند و پس از باز كردن در اتاقك نگهبانی، سارق را دستگیر كرده و در اختیار ماموران مبارزه با سرقت پلیس آگاهی اسلامشهر قرار دادند.

 

● اعتراف دزد

متهم خود را میثم معرفی و در بازجویی های پلیسی عنوان كرد با اعضای یك باند سرقت كه هدایت آن را یك زوج جوان به عهده دارند، همكاری دارد ولی روز حادثه موفق به سرقت نشده و ۲ همدستش او را جا گذاشته اند.

 

به این ترتیب، دو همدست او كه از محل سرقت فرار كرده بودند، تحت تعقیب قرار گرفتند و چند روز بعد در شهرك واوان دستگیر شدند و در بازجویی های پلیسی به جرمشان اعتراف كردند.

 

● دستگیری ۵ دزد دیگر

در ادامه تحقیقات معلوم شد ۵ مرد دیگر هم كه از افراد سابقه دار هستند، با متهمان بازداشت شده همكاری داشته اند.

 

با مشخص شدن این موضوع، پاتوق احتمالی آنها شناسایی و هفته گذشته متهمان در خانه ای در شهرك جانبازان اسلامشهر دستگیر شدند.

 

این متهمان به نام هایی یوسف، علی، عیسی، بهرام و ابراهیم در بازجویی به همكاری در ۲۷ فقره سرقت منازل، كارگاه و مغازه های مردم اعتراف كردند.

 

ماموران پس از ثبت اظهارات این متهمان پی بردند زوج فراری مخفیگاه خود را تغییر داده و به محله دیگری رفته اند.

 

به این ترتیب چند روز پیش ماموران باهماهنگی قضایی وارد خانه جدید آنها شده و زوج فراری را همراه ۳ مرد كه در حال مصرف موادمخدر بودند، دستگیر كردند. در بازرسی از خانه آنها نیز موادمخدر و پایپ كشف شد.

 

متهمان برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی اسلامشهر انتقال یافتند و به سرقت های متعدد اعتراف كردند.

 

سرهنگ قشقایی، سرپرست فرماندهی انتظامی اسلامشهر در این باره گفت: ابتدا ماموران به تحقیق از ۲ مهره كلیدی باند به نام های شیوا و شوهرش (حسن چریك) پرداختند كه آنها به سرقت از منازل و اماكن مختلف اعتراف كردند.

 

این زوج در تشریح شیوه سرقتشان گفتند: ابتدا منازل خالی از سكنه و دیگر اماكن را شناسایی می كردیم سپس اعضای باند را كه همگی از دزدان سابقه دار بودند به منزلمان دعوت و نقشه سرقت را طراحی می كردیم.

 

آن گاه در قالب گروه های ۳ یا ۴ نفره به محل های مورد نظر دستبرد می زدیم.

 

بنابر این گزارش، اعضای این باند به ۲۷ فقره سرقت اعتراف كردند و با قرارقانونی روانه زندان شدند. تحقیقات تكمیلی از آنها ادامه دارد... /گزارش : جام جم آنلاین