اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
همه حاشیه های «لاله» در تلویزیون
«هفت» در برنامه 3 آبان خود میزبان کسانی بود که رقم زننده رویدادهای سینمایی دو هفته اخیر بودند. شفیع آقامحمدیان مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سیدمهدی طباطبایی مدیر فعلی این مرکز به بازخوانی پرونده پروژه پرحاشیه «لاله» پرداختند.
شبکه ایران: «هفت» در برنامه 3 آبان خود میزبان کسانی بود که رقم زننده رویدادهای سینمایی دو هفته اخیر بودند. شفیع آقامحمدیان مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سیدمهدی طباطبایی مدیر فعلی این مرکز به بازخوانی پرونده پروژه پرحاشیه «لاله» پرداختند.
همچنین گفتوگوی ویژه این برنامه به هنگامه قاضیانی بازیگر سینما اختصاص داشت و محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان مهمان دیگر برنامه «هفت» بود.
شمقدری به فارابی گفته بود یک میلیارد پول را به حساب کارگردان واریز کنند تا بعد آن را از دفتر آقای مشایی بگیرد
بر اساس اعلام تسنیم، مدیر فعلی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بررسی پرونده پروژه سینمایی "لاله" گفت: سوال ما این است چرا فیلم "لاله" باید در مرکز سینمای مستند و گسترش ساخته شود؟ موضوع تهیهکنندگی و مدیریت آن و البته ادعاهای تیم تولید درباره مالکیت فیلم جای سوال است. برای فیلم 7 میلیارد هزینه شده وقرار بود جلساتی را با کارگردان و تهیه کننده بگذاریم تا به نتیجه معقولی برسانیم. با این وجود کارگردان تأکید کرد که مالکیت برای مرکز نیست و متعلق به شرکتی کانادایی است. بنابراین ما هم آنرا به حالت تعلیق درآوردیم.
- قراردادی تحت خرید فیلمنامه ما نداریم و این درست است. نیک نژاد میگفت من قرارداد را با دست چپ امضا کردم و انرا قبول ندارم. وقتی ما را صاحب مالکیت نمیدانستند من هم آنرا تعلیق کردم. قرار است اگر جلسه ای هم تشکیل شود حتما نماینده آن شرکت کانادایی هم در جلسه بعدی حضور داشته باشند. ادعاهایی الان مطرح شده که واهی است اما مدیریت با آن برخورد منطقی نکرده است.
- مسأله اصلی سینمای ما که "لاله" هم مصداقی برای آن است، بحث مدیریت است. فیلم "لاله" قرار نبود در مرکز ساخته شود و گویا برعهده فارابی بود که مدیریت آن از این کار منصرف شدند. فیلم سیر خودش را در فارابی طی میکرد اما آنان زیر بار تولید نرفتند. این بود که مرکز کار را پذیرفت.
- شمقدری به فارابی گفته بود که یک میلیارد پول را از فارابی به حساب کارگردانم واریز کنند تا دو روز بعد آنرا از دفتر آقای مشایی بگیرد. اما فارابی قبول نکردند. خود حسن نجاریان این را برای من نقل کردند. 350 میلیون تومان با برخورد جدی آقای شمقدری را بالاخره بنیاد فارابی پرداخت میکنند به نیک نژاد. چک این پرداخت هم وجود دارد.
- در کل سیر اتفاقی که برای فیلم افتاده، ربطی به تجربی یا غیر تجربی بودنش ندارد. کار تجربی تعریف دارد؛ اینکه ساختارشکن باشد و اینکه فیلم اولی باشد.
- چه اتفاقی افتاد که از 2.5 میلیارد سال گذشته به حدود 8میلیارد الان رسیده است؟ تهیه کننده قرار بوده 100 میلیون دستمزد بگیرد و مشاوره او هم 100 میلیون. من نمیدانم این مشاور دیگر چیست. در برآورد جدید چندماه بعد قرار بوده به تهیه کننده 200 میلیون بدهند و به مشاور هم 100 میلیون. متوجه نمیشوم این رقمها دیگر چیست.
- بریزو بپاشهای عجب و غیرمنطقی را داشتیم. تا الان 7میلیارد هزینه شده و طبق برآورد گویا قرار است 12 میلیارد خرج آن شود. من یک مصاحبه در مورد فیلم کردم به یکبار عوامل به ما تخفیف نزدیک به دو میلیارد دادند. این پروژه را مدیریت نکردند همچنانکه برخی بخشهای فیلمنامه را حذف کردند اما تغییری در برآورد هزینه نداده اند.
- حدود 6 میلیارد و 800 میلیون تومان پرداخت مستقیم داشته ایم. علاوه بر پرداختهای غیرمستقیم مثل مسافرتها و ... . به نظرم ادعای آقای نیکنژاد واهی است اما در حد مدیریت این رقمها و قراردادها کاملا مخدوش است.
آقامحمدیان: بازیگری داشتیم که 500 میلیون پول میخواست اما قبول نکردیم
مدیرعامل اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز در ادامه این برناته و درباره فیلم "لاله" گفت: کمیسیون فرهنگی مخالفت داشت اما نسبت به پروژه لاله متقاعد شدند و ما هم براین اساس کار را ادامه دادیم. بنابراین الان نگویید با ساخت این فیلم مخالف هستند.
- همچنان معتقدم که "لاله" فیلمی تجربی است. ببینید کاملا به زبان انگلیسی است و این تجربه جدیدی برای سینمای ماست. از طرفی به لحاظ پروداکشن سنگین و امکانات ویژه بازهم یک نوع کار تجربی خواهد بود. خود فیلم "آناهیتا" که در زمان مدیریت قبل در مرکز ساخته شد، آیا تجربی بود که الان "لاله" را متهم میکنند.
- ما حتی کار "آناهیتا" را با اینکه نقد داشتیم ولی بعنوان کار تجربی دوره مدیریت قبلی پذیرفتیم. پس مدام نگویند "لاله" چه ربطی به تجربی دارد یا ندارد؟ با اینکه من تجربی بودن فیلم را قبول دارم. ما بحث بین المللی را تأکید جدی داشتیم.
- تنها 10 درصدی از کار باقی مانده و آن هم نیازمند بازسازی پیست اتوموبیلرانی است. وقتی فیلم وارد حواشی بیرونی و گاها سیاسی میشود مشکلات هم خود به خود ایجاد میشود. پیش بینی ما بود که اگر عادی روند تولید را ادامه میداد و به تورم نمیخورد با همان 2.5 میلیارد پروژه را میساختیم نه رقم الان.
- برآورد رقمهای جدید پس از رفت تهیه کننده اول بود که دوباره قراداد بستیم و همه چیز متوجه تورم بود. رقم تولید اگر بالاتر رفت به دلیل نرخ جدید عوامل پس از تورم و افزایش دلار بود. بازیگری داشتیم که 500 میلیون پول میخواست؛ ادعا میکرد که وقتی پول زیاد گرفتهاید برای پروژه پس من هم پول این چنین میخواهم.
- براورد اولیه این فیلم بالای 10 میلیارد بود و اتفاقا بخشهای حذف شده را کم کردند در نتیجه نهایی. بعد این برآورده هایی که مدام در رقمها اعلام میشود تأیید شده که نیست. رقمی دادند که ممکن است ما هم قبول نکرده باشیم. پس این امار و ارقام در حد حرف است. مخالفین فقط به ادعاها تکیه کرده اند و نه واقعیتها.
- مالیکت فیلم مشخص است. قرار بود اگر به خارج از کشور برود فیلم، بخشی از مالکیت به اسدالله نیک نژاد داده شود. ما کار غیرقانونی نکرده ایم.
- اگر ایرادی به مدیریت من دارید بگوئید وگرنه تهیه کننده و کارگردان باید خودشان پاسخگوی کارشان باشند.
هنگامه قاضیانی: هیچ لابی و پارتی بازی نداشتم و سرم بالاست/ امیدوارم ناصر ملک مطیعی ثابت قدم در سینما باشند
این بازیگر سینما در گفتگویی ویژه با برنامه «هفت» شب گذشته گفت: اگر رشته بازیگری در دانشگاه خوانده شود که چه بهتر و اگر هم نبود رشته های علوم انسانی میتواند به این حوزه به بازیگر یاری برساند. بازیگران زن امروز سینما هرکدام رنگ و بو و بازی خودشان را دارند. با اکثر آنان نیز کار کرده ام. اما تحلیل وضعیت بازیگری، بر عهده من بازیگر نیست بلکه بهتر است فیلمانمه نویسان و کارگردان این وظیفه را برعهده بگیرند.
- تمام کارهایی که تا به امروز و با هرکارگردانی که داشته ام یک خاطره بد و حاشیه در سینما نداشته ام. برایم مهم است با کارگردانی که بخواهم کار کنم نشست و برخواست داشته باشم. اگر روحیه ام به او نخورد حتی اگر گیشه و استقبال داشته باشد قبول نمیکنم. این نظر شخصی من است.
- این قانون شکنی را برای اولین بار داشتم که درباره فیلم «بشارت» از ابتدا چندین بار مصاحبه کردم. چون باید از زمان اکرانش بگذارد تا بتوان از آن حرف زد. فیلم "بشارت..." اول اکران است و نمیتوان خیلی جدی در موردش حرف زد اما امیدوارم مردم آنرا دوست داشته باشند. زیاد حرف زدن مثل ویترین دومی میشود که من آنرا دوست ندارم.
- امیدوارم ناصر ملک مطیعی ثابت قدم در سینما باشند در ورود جدیدش پس از چند سال. به نظرم حضور دوباره او اتفاق خوبی است. هیچ وقت کمکاری نمیکرد و عاشق مردم بود و گذشت زمان نتوانسته او را محو کند.
- قهرمان سازی کار اول بازیگری است اما خصلت و مرام آنان را ماندگار میکند. بدون مردم شک نکنید که من بازیگر بی معنی هستم. اگر مردم من را دوست داشته باشند از برخی خطاها و بازیهام نیز میگذرند.
- حضور افتخاری تنها در فیلم "آینه های روبرو" و "ساکن طبقه وسط" داشتم. قراردادی نداشتم چون نمیخواهم در برابر اینها دم از دستمزد بزنم. اما اگر نقش کوتاه هم بازی کردم به شرطی بوده که تأثیرگذار بوده باشد.
- برکات نقش طاهره فیلم "به همین سادگی" را تا امروز دریافت میکنم چون همه هم مرا با این نقش می شناسند. اقبال زیبایی که ممکن است برای همه رخ دهد با این فیلم برایم شکل گرفت.
- باید فرصت سینما و تئاتر به هر بازیگری داده شود. فرصت باید به همه داده شود تا همه تجربه کنند چون ملک شخصی نیست. برا من سینما و تئاتر هیچ وقت سرگرمی نیست چون بازیگری برایم جدی است و مایه میگذارم. من در تئاتر تجربه های خیلی خوبی داشتم و واقعا به من کمک کرد. تئاتر برای من برکت داشت.
- در مورد خودم از روزی که وارد سینما شدم توسط مهری شیرازی تا امروز؛ هیچ لابی و پارتی بازی صورت نگرفته و سرم بلند است. در مورد دیگران هم امیدوارم اینطور نباشد.
- برای فیلمی به کارگردانی حامد امرایی و تهیه کنندگی محسن علیاکبری قرارداد بسته ام. قرار است در کنار حمید فرخنژاد، فیلم را دو هفته دیگر آغاز خواهیم کرد.
محمدهادی کریمی: سعی کردم عنوان فیلم را زیر نگاه مصلحانه تعریف و عامدانه از کلمات منفی پرهیز کنم
کارگردان فیلم "بشارت به یک شهروند هزاره سوم" در این برنامه افزود: نباید چشم بر موضوعاتی همچون شیطان پرستی و امثالهم ببندیم. هست و از جوانانی که بی اعتماد هستند سوء اسفاده میکنند و این باید آسیب شناسی کرد. آنها کارخودشان را میکنند و ما باید حواسمان باشد.
- به نظرم برای این موضوع در فیلم "بشارت..." بک درام و جذابیت خاصی را ترسیم کرده ایم. مخاطب فیلم قرار نیست فقط سرگرم باشد بلکه در تلاش برای آگاهی دادن بوده ایم.
- به نظرم مردم هم از ساختار نامتعارف فیلم هم استقبال کرده اند و به قول سینماداران، تلفاتی نداشته ایم و سالن را ترک نمیکنند.
- پخش جهانی فیلم توسط موسسه رسانه های تصویری انجام خواهد شد. قرار است در مالزی هم همزمان پخش شود. فکر میکنم چون موضوع ایمان جهانی است میتواند مخاطب جهانی داشته باشد به لحاظ موضوع. اما قواعد جشنواره های جهانی را چون بلد نیستم تلاشی هم شاید برای آن نکردم.
- به "بشارت..." صرفا به چشم یک فیلم نگاه نکردم بلکه میخواستم به حرفی دست پیدا کنم تا مخاطب هم بتواند حتی لحظاتی به آن فکر کند. در عین اینکه نمیخواستم شکل وعظ و شعاری پیدا کند.
همچنین گفتوگوی ویژه این برنامه به هنگامه قاضیانی بازیگر سینما اختصاص داشت و محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان مهمان دیگر برنامه «هفت» بود.
شمقدری به فارابی گفته بود یک میلیارد پول را به حساب کارگردان واریز کنند تا بعد آن را از دفتر آقای مشایی بگیرد
بر اساس اعلام تسنیم، مدیر فعلی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بررسی پرونده پروژه سینمایی "لاله" گفت: سوال ما این است چرا فیلم "لاله" باید در مرکز سینمای مستند و گسترش ساخته شود؟ موضوع تهیهکنندگی و مدیریت آن و البته ادعاهای تیم تولید درباره مالکیت فیلم جای سوال است. برای فیلم 7 میلیارد هزینه شده وقرار بود جلساتی را با کارگردان و تهیه کننده بگذاریم تا به نتیجه معقولی برسانیم. با این وجود کارگردان تأکید کرد که مالکیت برای مرکز نیست و متعلق به شرکتی کانادایی است. بنابراین ما هم آنرا به حالت تعلیق درآوردیم.
- قراردادی تحت خرید فیلمنامه ما نداریم و این درست است. نیک نژاد میگفت من قرارداد را با دست چپ امضا کردم و انرا قبول ندارم. وقتی ما را صاحب مالکیت نمیدانستند من هم آنرا تعلیق کردم. قرار است اگر جلسه ای هم تشکیل شود حتما نماینده آن شرکت کانادایی هم در جلسه بعدی حضور داشته باشند. ادعاهایی الان مطرح شده که واهی است اما مدیریت با آن برخورد منطقی نکرده است.
- مسأله اصلی سینمای ما که "لاله" هم مصداقی برای آن است، بحث مدیریت است. فیلم "لاله" قرار نبود در مرکز ساخته شود و گویا برعهده فارابی بود که مدیریت آن از این کار منصرف شدند. فیلم سیر خودش را در فارابی طی میکرد اما آنان زیر بار تولید نرفتند. این بود که مرکز کار را پذیرفت.
- شمقدری به فارابی گفته بود که یک میلیارد پول را از فارابی به حساب کارگردانم واریز کنند تا دو روز بعد آنرا از دفتر آقای مشایی بگیرد. اما فارابی قبول نکردند. خود حسن نجاریان این را برای من نقل کردند. 350 میلیون تومان با برخورد جدی آقای شمقدری را بالاخره بنیاد فارابی پرداخت میکنند به نیک نژاد. چک این پرداخت هم وجود دارد.
- در کل سیر اتفاقی که برای فیلم افتاده، ربطی به تجربی یا غیر تجربی بودنش ندارد. کار تجربی تعریف دارد؛ اینکه ساختارشکن باشد و اینکه فیلم اولی باشد.
- چه اتفاقی افتاد که از 2.5 میلیارد سال گذشته به حدود 8میلیارد الان رسیده است؟ تهیه کننده قرار بوده 100 میلیون دستمزد بگیرد و مشاوره او هم 100 میلیون. من نمیدانم این مشاور دیگر چیست. در برآورد جدید چندماه بعد قرار بوده به تهیه کننده 200 میلیون بدهند و به مشاور هم 100 میلیون. متوجه نمیشوم این رقمها دیگر چیست.
- بریزو بپاشهای عجب و غیرمنطقی را داشتیم. تا الان 7میلیارد هزینه شده و طبق برآورد گویا قرار است 12 میلیارد خرج آن شود. من یک مصاحبه در مورد فیلم کردم به یکبار عوامل به ما تخفیف نزدیک به دو میلیارد دادند. این پروژه را مدیریت نکردند همچنانکه برخی بخشهای فیلمنامه را حذف کردند اما تغییری در برآورد هزینه نداده اند.
- حدود 6 میلیارد و 800 میلیون تومان پرداخت مستقیم داشته ایم. علاوه بر پرداختهای غیرمستقیم مثل مسافرتها و ... . به نظرم ادعای آقای نیکنژاد واهی است اما در حد مدیریت این رقمها و قراردادها کاملا مخدوش است.
آقامحمدیان: بازیگری داشتیم که 500 میلیون پول میخواست اما قبول نکردیم
مدیرعامل اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز در ادامه این برناته و درباره فیلم "لاله" گفت: کمیسیون فرهنگی مخالفت داشت اما نسبت به پروژه لاله متقاعد شدند و ما هم براین اساس کار را ادامه دادیم. بنابراین الان نگویید با ساخت این فیلم مخالف هستند.
- همچنان معتقدم که "لاله" فیلمی تجربی است. ببینید کاملا به زبان انگلیسی است و این تجربه جدیدی برای سینمای ماست. از طرفی به لحاظ پروداکشن سنگین و امکانات ویژه بازهم یک نوع کار تجربی خواهد بود. خود فیلم "آناهیتا" که در زمان مدیریت قبل در مرکز ساخته شد، آیا تجربی بود که الان "لاله" را متهم میکنند.
- ما حتی کار "آناهیتا" را با اینکه نقد داشتیم ولی بعنوان کار تجربی دوره مدیریت قبلی پذیرفتیم. پس مدام نگویند "لاله" چه ربطی به تجربی دارد یا ندارد؟ با اینکه من تجربی بودن فیلم را قبول دارم. ما بحث بین المللی را تأکید جدی داشتیم.
- تنها 10 درصدی از کار باقی مانده و آن هم نیازمند بازسازی پیست اتوموبیلرانی است. وقتی فیلم وارد حواشی بیرونی و گاها سیاسی میشود مشکلات هم خود به خود ایجاد میشود. پیش بینی ما بود که اگر عادی روند تولید را ادامه میداد و به تورم نمیخورد با همان 2.5 میلیارد پروژه را میساختیم نه رقم الان.
- برآورد رقمهای جدید پس از رفت تهیه کننده اول بود که دوباره قراداد بستیم و همه چیز متوجه تورم بود. رقم تولید اگر بالاتر رفت به دلیل نرخ جدید عوامل پس از تورم و افزایش دلار بود. بازیگری داشتیم که 500 میلیون پول میخواست؛ ادعا میکرد که وقتی پول زیاد گرفتهاید برای پروژه پس من هم پول این چنین میخواهم.
- براورد اولیه این فیلم بالای 10 میلیارد بود و اتفاقا بخشهای حذف شده را کم کردند در نتیجه نهایی. بعد این برآورده هایی که مدام در رقمها اعلام میشود تأیید شده که نیست. رقمی دادند که ممکن است ما هم قبول نکرده باشیم. پس این امار و ارقام در حد حرف است. مخالفین فقط به ادعاها تکیه کرده اند و نه واقعیتها.
- مالیکت فیلم مشخص است. قرار بود اگر به خارج از کشور برود فیلم، بخشی از مالکیت به اسدالله نیک نژاد داده شود. ما کار غیرقانونی نکرده ایم.
- اگر ایرادی به مدیریت من دارید بگوئید وگرنه تهیه کننده و کارگردان باید خودشان پاسخگوی کارشان باشند.
هنگامه قاضیانی: هیچ لابی و پارتی بازی نداشتم و سرم بالاست/ امیدوارم ناصر ملک مطیعی ثابت قدم در سینما باشند
این بازیگر سینما در گفتگویی ویژه با برنامه «هفت» شب گذشته گفت: اگر رشته بازیگری در دانشگاه خوانده شود که چه بهتر و اگر هم نبود رشته های علوم انسانی میتواند به این حوزه به بازیگر یاری برساند. بازیگران زن امروز سینما هرکدام رنگ و بو و بازی خودشان را دارند. با اکثر آنان نیز کار کرده ام. اما تحلیل وضعیت بازیگری، بر عهده من بازیگر نیست بلکه بهتر است فیلمانمه نویسان و کارگردان این وظیفه را برعهده بگیرند.
- تمام کارهایی که تا به امروز و با هرکارگردانی که داشته ام یک خاطره بد و حاشیه در سینما نداشته ام. برایم مهم است با کارگردانی که بخواهم کار کنم نشست و برخواست داشته باشم. اگر روحیه ام به او نخورد حتی اگر گیشه و استقبال داشته باشد قبول نمیکنم. این نظر شخصی من است.
- این قانون شکنی را برای اولین بار داشتم که درباره فیلم «بشارت» از ابتدا چندین بار مصاحبه کردم. چون باید از زمان اکرانش بگذارد تا بتوان از آن حرف زد. فیلم "بشارت..." اول اکران است و نمیتوان خیلی جدی در موردش حرف زد اما امیدوارم مردم آنرا دوست داشته باشند. زیاد حرف زدن مثل ویترین دومی میشود که من آنرا دوست ندارم.
- امیدوارم ناصر ملک مطیعی ثابت قدم در سینما باشند در ورود جدیدش پس از چند سال. به نظرم حضور دوباره او اتفاق خوبی است. هیچ وقت کمکاری نمیکرد و عاشق مردم بود و گذشت زمان نتوانسته او را محو کند.
- قهرمان سازی کار اول بازیگری است اما خصلت و مرام آنان را ماندگار میکند. بدون مردم شک نکنید که من بازیگر بی معنی هستم. اگر مردم من را دوست داشته باشند از برخی خطاها و بازیهام نیز میگذرند.
- حضور افتخاری تنها در فیلم "آینه های روبرو" و "ساکن طبقه وسط" داشتم. قراردادی نداشتم چون نمیخواهم در برابر اینها دم از دستمزد بزنم. اما اگر نقش کوتاه هم بازی کردم به شرطی بوده که تأثیرگذار بوده باشد.
- برکات نقش طاهره فیلم "به همین سادگی" را تا امروز دریافت میکنم چون همه هم مرا با این نقش می شناسند. اقبال زیبایی که ممکن است برای همه رخ دهد با این فیلم برایم شکل گرفت.
- باید فرصت سینما و تئاتر به هر بازیگری داده شود. فرصت باید به همه داده شود تا همه تجربه کنند چون ملک شخصی نیست. برا من سینما و تئاتر هیچ وقت سرگرمی نیست چون بازیگری برایم جدی است و مایه میگذارم. من در تئاتر تجربه های خیلی خوبی داشتم و واقعا به من کمک کرد. تئاتر برای من برکت داشت.
- در مورد خودم از روزی که وارد سینما شدم توسط مهری شیرازی تا امروز؛ هیچ لابی و پارتی بازی صورت نگرفته و سرم بلند است. در مورد دیگران هم امیدوارم اینطور نباشد.
- برای فیلمی به کارگردانی حامد امرایی و تهیه کنندگی محسن علیاکبری قرارداد بسته ام. قرار است در کنار حمید فرخنژاد، فیلم را دو هفته دیگر آغاز خواهیم کرد.
محمدهادی کریمی: سعی کردم عنوان فیلم را زیر نگاه مصلحانه تعریف و عامدانه از کلمات منفی پرهیز کنم
کارگردان فیلم "بشارت به یک شهروند هزاره سوم" در این برنامه افزود: نباید چشم بر موضوعاتی همچون شیطان پرستی و امثالهم ببندیم. هست و از جوانانی که بی اعتماد هستند سوء اسفاده میکنند و این باید آسیب شناسی کرد. آنها کارخودشان را میکنند و ما باید حواسمان باشد.
- به نظرم برای این موضوع در فیلم "بشارت..." بک درام و جذابیت خاصی را ترسیم کرده ایم. مخاطب فیلم قرار نیست فقط سرگرم باشد بلکه در تلاش برای آگاهی دادن بوده ایم.
- به نظرم مردم هم از ساختار نامتعارف فیلم هم استقبال کرده اند و به قول سینماداران، تلفاتی نداشته ایم و سالن را ترک نمیکنند.
- پخش جهانی فیلم توسط موسسه رسانه های تصویری انجام خواهد شد. قرار است در مالزی هم همزمان پخش شود. فکر میکنم چون موضوع ایمان جهانی است میتواند مخاطب جهانی داشته باشد به لحاظ موضوع. اما قواعد جشنواره های جهانی را چون بلد نیستم تلاشی هم شاید برای آن نکردم.
- به "بشارت..." صرفا به چشم یک فیلم نگاه نکردم بلکه میخواستم به حرفی دست پیدا کنم تا مخاطب هم بتواند حتی لحظاتی به آن فکر کند. در عین اینکه نمیخواستم شکل وعظ و شعاری پیدا کند.
ویدیو مرتبط :
واکتش تند محمدرضا حیاتی به حاشیه گفتگوی مسعود فراستی در تلویزیون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حاشیه های ادامه دار «لاله» در تلویزیون
اسی نیکنژاد که این روزها پروژهی او را جنجالیترین فیلم سینمایی ایران میدانند، میگوید همه کسانی که به او درباره «لاله» تهمت میزنند را میبخشد و پیش قراردادها و نامههای مختلفش را نشان میدهد تا خود را از زیر بار اتهاماتی که در یک ماهه اخیر به او زده شده است خارج کند؛ تلاشی که نجاریان قائممقام بنیاد فارابی آن را زیر سوال برده و درباره آن میگوید اگر او اینگونه تکنفره پیش قاضی برود قطعا راضی برمیگیرد!
خبرگزاری ایسنا: اسی نیکنژاد که این روزها پروژهی او را جنجالیترین فیلم سینمایی ایران میدانند، میگوید همه کسانی که به او درباره «لاله» تهمت میزنند را میبخشد و پیش قراردادها و نامههای مختلفش را نشان میدهد تا خود را از زیر بار اتهاماتی که در یک ماهه اخیر به او زده شده است خارج کند؛ تلاشی که نجاریان قائممقام بنیاد فارابی آن را زیر سوال برده و درباره آن میگوید اگر او اینگونه تکنفره پیش قاضی برود قطعا راضی برمیگیرد!
اسی نیکنژاد – کارگردان فیلم «لاله» - که شامگاه 10 آبانماه در برنامه «هفت» حاضر شده بود، درباره این فیلم توضیح داد.
بخشهایی از سخنان نیکنژاد را در زیر میخوانید:
در برنامه قبل، آقای طباطبایینژاد 29 بار، آقای آقامحمدیان 12 بار و آقای ایوبی دو بار نام من را تکرار کردند. اینکه یک نفر را در مظان اتهام قرار دهند تا از بقیه حفاظت کند، درست نیست.
مطالبی که درباره پروژه مطرح میشود بیشتر افترا و تهمت است. من همه کسانی که به هر نوعی به پروژه حمله کردند و افترا زدند را میبخشم و میخواهم یک بار برای همیشه به انتقادات پاسخ بدهم.
خیلیها در پروژه با صداقت کار میکردند اما عدهای هم تلاش داشتند در روند پروژه اخلال ایجاد کنند.
من همیشه برای کارهایم اسفند دود میکردم، چون به تاثیر چشم بد اعتقاد دارم.
عدهای میخواستند اذیت کنند و استرس بدهند. حتی در هتلی که در شمال مستقر بودیم، وقتی پتو را از کنار زدم که کمی استراحت کنم، اسکلتی روی تخت بود که جا خوردم. مدیر هتل، تهیهکننده، مدیر تولید و... هم شاهد ماجرا بودند.
من حدود 30 سال است در آمریکا زندگی میکنم. در طول آن مدت نوع نگاه مردم مخصوصا پس از یازده سپتامبر را نسبت به مردم کشورمان میدیدم. احساس میکردم که چگونه چهره کشوری که سابقه تمدن سه هزار ساله دارد را مخدوش میکنند.
در سال 2005، از نظر مالی وضع مناسبی داشتم، یک استودیو و روابطی در هالیوود داشتم و فکر کردم الان وقتش است که خدمتی به کشورم کنم. اولین سوژهام زندگی یک خانم نقاش شمالی بود که بودجهاش هم در استودیوهای هالیوودی تامین شده بود اما سخنرانی رییسجمهور وقت ایران روحیه دوستان کلیمی داخل هالیوود را تغییر داد. پس از آن، داستان لاله صدیق را در نیویورکتایمز خواندم و درباره آن تحقیق کردم. رایت داستان خانم صدیق برای کمپانی من در لسانجلس (کمپانی INP - International Noor Production) فراهم شد و شروع به نوشتم فیلمنامه کردیم. میخواستم در آن فیلم محتوا و واقعیت جامعه ایران را نمایش دهم چون هیچ وقت ندیدم جوامع امریکایی و اروپایی واقعیت این کشور را نمایش دهند اما وقتی فیلمنامه را به چند استودیوی درجه یک هالیوود نشان دادم، دیدند داستان درباره جامعهای نیست که آنها میخواهند آن را نمایش دهند و وارد پروژه نشدند.
ابتدا به این فکر نبودم که میتوان برای تولید «لاله» از ایران کمک گرفت. زمانی که استودیوهای هالیوودی ساخت فیلم را قبول نکردند، با دوستانم در ایران تماس گرفتم. آن زمان با یکی از مسئولان قبلی تلویزیون که در نیویورک زندگی میکرد، مشورت کردم. در نهایت فیلمنامه را به آقایان طالبزاده و حسیننژاد ارائه دادم و آن ها هم برای تولید آن موافقت اصولی دریافت کردند. پس آن زمان شنیدم شخصی به نام آقای شمقدری مسئولیت سینمای ایران را برعهده دارد، تماس گرفتم و قصه را به ایشان نشان دادم.
وقتی پروژه «لاله» با نام «درایو» به فارابی منتقل شد، فیلمنامه دوباره در سال 89 خوانده شد تا بودجهاش تامین شود. با توافقنامهای سناریوی فارسی و انگلیسی و جزئیات پروژه را به آنها دادیم. یک قرارداد 20 صفحهای بین کمپانی INP و فارابی باید منعقد میشد. آنها قرارداد را گرفتند که مطالعه کنند و پس از یک ماه و نیم نظرات خودشان را رسما اعلام کردند. طبق اصلاحیهای که دادند، قرارداد اصلاح و دوباره برای فارابی ارسال شد. در آن تاریخ توافقنامهای با امضای آقای میرعلایی بین من و فارابی منعقد شد و بر همین اساس بهعنوان پیش پرداخت مبلغ 350 میلیون تومان به من داده شد. در واقع این 350 میلیون تومان که از آن صحبت میشود، بر اساس توافقنامه داده شده و رسید آن را هم دریافت کردند.(این سخنان نیکنژاد با واکنش قائممقام بنیاد فارابی مواجه شد )
آقای طباطبایینژاد متاسفانه بیشترین گفتههایشان که به حق هم بود، شنیدههایشان است و هیچ اسنادی درباره صحبتهایشان ندارند. ایشان درباره همین 350 میلیون تومان گفتهاند فلانی به فلانی زنگ زده و گفته است که یک میلیارد دلار به اسی نیکنژاد بدهید!
بعد از این قراردادها، من برای داوری جشنواره فجر دعوت شدم اما استعفا دادم. پس از آن در ژانویه، تحریمها علیه ایران شدید شد و من هم مشکلی برایم ایجاد شد که طی آن تصمیم گرفت شرکت INP امریکایی با فارابی ادامه فعالیت ندهد و شرکتی در کانادا که رابطه فرهنگی بهتری با ایران داشت تاسیس کرده و آقای شمقدری و فارابی هم کاملا در جریان این موضوع بودند.
در همه جای دنیا این رسم است که استعداد 50 درصد و سرمایهگذار 50 درصد در فیلم سهیم هستند.
ما در طرح اولیهمان که به فارابی ارائه دادیم، برآورد پنج میلیون و هشتصد هزار دلار را اعلام کردیم و پذیرفتند و پیش قرارداد امضاء شد.
من به دو سه سال شایعه و تهمت و افترا عادت کردهام. من هفته قبل از گفتوگوی این دو مدیر دلشکسته بودم و روزنامهها به من افترا میزدند. تمام اسناد و مدارک من کاملا مشخص است.
این پروژه از کریستال شفافتر است.
(درباره سخنان سبطاحمدی در ایسنا): ببینید اصولا چه کسی و با چه منفعتی صحبت میکند. من از زمانی که فیلم در مرکز گسترش کلید زده شده یک ریال در پروژه دخالت نداشتهام. سخنان کسانی که پس از یک سال و نیم از اخراجشان شروع به صحبت میکنند اصلا مهم نیست. آقای آقامحمدیان خودش گفت که من به ایشان (سبطاحمدی) گفتم آْن حرفها را بگوید!
ثبت حقوقی «لاله» به نام شرکت «درایو» در کاناداست اما مالکیت با داشتن حقوق کپیرایت فرق میکند. این چیزی است که دوست عزیزمان آقای طباطبایینژاد سریع درباره آن سخنانی را مطبوعاتی کردند و مساله پیچیده شد. من در گفتوگو با «ایسنا» تاکید کردم که بحث مالکیتی که مطرح شده، درست درک نشده است.
بنده وقتی که در امریکا بودم، ریاست جمهوری وقت برای سازمان ملل وارد امریکا شد. رسم است در ورود رییس جمهور مراسم شامی با متخصصآن ایرانی برگزار میشود که بنده هم همراه 700 – 800 نفر دیگر در آن ضیافت حضور داشتم. ساعت 10:30 شب، شام تمام شد و تا 12 وقت بود. در این فاصله در همان مهمانی، آقای شمقدری را دیدم و همدیگر را شناختیم. او به من گفت «چه میکنی؟» و من نیز پاسخ دادم فیلمنامهای درباره ایران دارم که بودجهاش فراهم نمیشود و قرار شد پکیج آن را برایشان بفرستم که این کار را کردم.
درباره سخنان سبط احمدی در ایسنا پیرامون توافق با رابرت دنیرو برای حضور در «لاله»: آقای سبطاحمدی در دوماه تیر و مرداد در دفترشان مسئول پروژه بودند در حالی که کار پروژه از اسفند قبل از آن در مرکز گسترش کلید خورده بود. من گفتم ارتباطاتی برای گرفتن بازیگر خارجی داشتم تا برای نقش مربی لاله صدیق بازیگری هالیوودی داشته باشم. همان موقع، من با مدیربرنامه رابرت دنیرو تماس گرفتیم که گفتند موافقت خود را اعلام کردهاند و دو میلیون دلار برای 24 روز خواستهاند و نیمی از آن را در ابتدا و نیم دیگر آن در پایان پروژه میگیرند.
مرکز گسترش خواست یک بازیگر خارجی در پروژه حضور داشته باشد. من مرتب میگفتم با جنجالی که اطراف پروژه است خیلی سخت میشود که بتوان بازیگری را برای فیلم بیاوریم. در آن شرایط حتی سرمایهگذاران داخلی هم کنار کشیدند. (این سخنان وی با واکنش نجاریان روبرو شد)
من کمال موافقت را با آقای طباطبایینژاد درباره عدم مدیریت در پروژه دارم. از اسفندماه که «لاله» به مرکز گسترش رفت هیچ کس برای پروژه مدیریت نکرد. البته من برای آقای آقامحمدیان احترام زیادی قائلم چون زیر بار فشار خیلی زیادی از پروژه دفاع کردند.
(درباره انتشار خبرهایی پیرامون دستمزد حدود 100 میلیون تومانی نیکی کریمی برای بازی در سه سکانس): درست نیست. منبع شما باید معتبر باشد.
بنده خدمت آقای ایوبی ارادت دارم اما ایشان طبق اطلاعات غلطی در هنگام ورود به دفترشان در سازمان سینمایی گفتند پروژهای 17 میلیارد تومان برایش هزینه شده است اما امروز خودشان نشان دادند که از اول تا آخر پروژه 6.5 میلیارد تومان هزینه داشته است. (این سخنان نیکنژاد با واکنش و توضیح طباطبایینژاد روبرو شد)
الان 25 درصد پروژه باقیمانده و هنوز 40 درصد بودجهای که باید داده میشده را ندادهاند.
من نگفتم قرارداد 20 صفحهای ما در فارابی امضا شد. آنچه با فارابی امضا شد توافقنامهای بود که طی آن 350 میلیون تومان پرداخت کردند.
درباره بودجه «لاله» اطلاعات غلطی به مسئولان داده میشود.
در ادامه این برنامه، حسن نجاریان - قائممقام بنیاد سینمایی فارابی- روی خط آمد و ضمن انتقاد شدید از سخنان نیکنژاد گفت:
ایشان از نظر خودشان مسائل «لاله» کریستال مانند و شفاف است اما از نظر ما خیر. آقای نیکنژاد خوب حرف میزنند و اگر اینطور یکطرفه به قاضی بروند قطعا راضی برمیگردد.
آقای نیکنژاد مدعی شده بود پخش، سرمایهگذار و بازیگر خارجی به «لاله» میآورد. ما در اینباره با بخش بینالملل فارابی مشورت کرده و به ایشان گفتیم چنین کاری در این شرایط امکان ندارد.
آقای نیکنژاد هیچ قراردادی با فارابی نداشتند و آنچه مطرح میکنند پیشنویس است.
ما مجبور شدیم 350 میلیون تومان را بر خلاف میلمان به ایشان بدهیم. برای پرداخت این رقم و برای شکل اداریاش، مجبور شدیم قراردادی (توافقنامهای) را درست کنیم و شد آن توافقنامهای که ایشان نشان میدهد و می گوید طی آن برای شروع پروژه پیشپرداخت گرفتهاند.
در ادامه، سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد - مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی- هم روی خط آمد و ضمن اعتراض به سخنان نیکنژاد بیان کرد:
دیدید که آقای نیکنژاد، خودشان درباره مالکیت «لاله» تاکید دارد که متعلق به یک شرکت کانادایی است.
در پاسخ به اعتراض نیکنژاد مبنی بر سخنان ایوبی درباره هزینه 17 میلیارد تومان در پروژه لاله: در جلسهای که ایشان با من داشتند، پرسیدند بحث 17 میلیارد تومان هزینه برای لاله که آقای ایوبی مطرح کردهاند، چیست؟ من نیز گفتم مگر شما در ابتدا نگفته بودید برای پست پروداکشن پروژه دو سه میلیون دلار هزینه داریم؟ این رقم به علاوهی هزینه هشت میلیارد تومانی پیش تولید و فیلمبرداری، میشود 17 میلیارد تومان.
ایشان در ابتدا دو سه میلیون دلار برای پست پروداکشن «لاله» به علاوه هشت میلیارد تومان برآورد فیلمبرداری دادند اما بعدا برآورد پست پروداکشن را به 650 هزار دلار تغییر دادند.
از آقای نیکنژاد میپرسم کدام کلمه من خلاف واقع بوده است؟ شما در مصاحبهتان با «ایسنا» تمام سخنان مرا تصدیق کردید.
در جلسهمان شما به من گفتید که وقتی پروژهای را در زمینه دیگران ساختهاید، چه انتظاری دارید؟ من نیز از شما پرسیدم «آیا ادامه دادن چنین پروژهای منطقی است؟ که شما پوزخند زدید و خانم پرتو (تهیهکننده «لاله») پاسخ دادند: «خیر». چطور از ما انتظار ادامهی یک کار غیر معقول را دارید؟
سپس شفیع آقامحمدیان - مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی- هم در سخنانی ضمن تاکید بر مالکیت ایران بر پروژه «لاله» گفت:
مالکیت (فیلم) در کشور ما سبک خاص خودش را دارد. قرارداد با کارگردان میبندیم و امتیاز فیلمنامه را میگیریم. اگر بحث کپیرایت مطرح میشود، متاسفانه مسالهای لاینحل در کشور ماست.
کل مالکیت فیلم برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است.
پروانه پرتو هم - تهیهکننده فعلی «لاله» - ضمن ابراز تاسف از برخی سخنان مطرح شده اظهار کرد:
واقعا متاسفم. فکر میکنم شأن هنر بالاتر از همه این حرفهاست. هر آنچه که باید گفته نمیشد، گفته شد. این پروژه از اول آبان 89 به من پیشنهاد شد و پس از مدتی پذیرفتم. من با قرارداد امانی وارد کار شدم. از اولین روز، این پروژه با حسابداری دوبل انجام شده است.
همهچیز در «لاله» به خوبی و خیلی روشن پیش میرفت. دولت عوض شد و دولت تدبیر، امید و اعتدال سر کار آمد و پروژهی ما تعطیل شد!
در پایان، نیکنژاد بیان کرد:
مالکیت «لاله» برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است اما مساله حقوق فیلم است که جنبه بینالمللی دارد. از روزی که آقای طباطبایینژاد مطالبی را در اینباره رسانهای کردند، 12 بار با دفتر ایشان و 6 بار با دفتر آقای ایوبی تماس گرفتم و خواهش کردم که درباره موضوعت صحبت کنم اما جوابی نگرفتم.
از روزی که وارد مذاکره با مرکز شدم، قراردادی به آنها دادم. این قرارداد از 10 اسفندماه 90 در دست دوستان مرکز گسترش و آقای شمقدری بوده است. من برای امضای قرارداد و مشخص شدن وضعیتم امضاء شدن آن را پیگیری میکردم اما مدام میگفتند ادامه بدهید. من مرتب به آقای شمقدری میگفتم که قرادادم را امضا نکرده اند. در این قرارداد (و البته برگههایی که نیکنژاد جلوی دوربین تلویزیون نشان داد) بحث 20 تا 25 درصد حق مشارکت در سود پروژه مطرح بود. طبیعتا وقتی یک مسئول میگوید «تو برو جلو و ما مساله را حل میکنیم»، بنده اعتماد میکنم.
امروز بعضیها صحبت از بیتالمال میکنند، بعضیها فقط تظاهرش را دارند و بعضیها هم واقعا حرصش را میخورد. امروز فقط 25 درصد از پروژه «لاله» باقیمانده است. از وزیر ارشاد و آقای ایوبی درخواست دارم که جلوی ایجاد خسارت بیشتر به پروژه را بگیرند و اجازه دهند کار را مجددا آغاز کنیم.
به معاون مرکز گسترش، چهار راه را برای پایان پروژه پیشنهاد دادم. اگر فیلمبرداری را تا چند روز آینده مجددا شروع نکنیم به پروژه خسارت میخورد اما من در مقابل مردم سرافراز هستم. اگر شما نمیخواهید این پروژه ساخته شود، این شما هستید و این هم مردم.
همچنین در این برنامه «هفت»، نقد فیلم «دربند» با حضور سعید قطبیزاده و احمد طالبینژاد، گفتوگو با دبیر جشنواره فیلم رشد، گفتوگو با سیدجمال ساداتیان تهیهکننده «آذر، پرویز، شهدخت و دیگران» درباره نحوه تصادف گوهر خیراندیش در سرصحنه این فیلم و... پخش شد.
سوال این هفته برنامه به مهمترین عامل ایجاد حواشی مختلف برای «لاله» اختصاص داشت که در نهایت مخاطبان گزینه «دخالت سیاسی» را با بیش از 55 درصد و «ناتوانی مدیریتی» را با بیش از 24 درصد انتخاب کردند.
اسی نیکنژاد – کارگردان فیلم «لاله» - که شامگاه 10 آبانماه در برنامه «هفت» حاضر شده بود، درباره این فیلم توضیح داد.
بخشهایی از سخنان نیکنژاد را در زیر میخوانید:
در برنامه قبل، آقای طباطبایینژاد 29 بار، آقای آقامحمدیان 12 بار و آقای ایوبی دو بار نام من را تکرار کردند. اینکه یک نفر را در مظان اتهام قرار دهند تا از بقیه حفاظت کند، درست نیست.
مطالبی که درباره پروژه مطرح میشود بیشتر افترا و تهمت است. من همه کسانی که به هر نوعی به پروژه حمله کردند و افترا زدند را میبخشم و میخواهم یک بار برای همیشه به انتقادات پاسخ بدهم.
خیلیها در پروژه با صداقت کار میکردند اما عدهای هم تلاش داشتند در روند پروژه اخلال ایجاد کنند.
من همیشه برای کارهایم اسفند دود میکردم، چون به تاثیر چشم بد اعتقاد دارم.
عدهای میخواستند اذیت کنند و استرس بدهند. حتی در هتلی که در شمال مستقر بودیم، وقتی پتو را از کنار زدم که کمی استراحت کنم، اسکلتی روی تخت بود که جا خوردم. مدیر هتل، تهیهکننده، مدیر تولید و... هم شاهد ماجرا بودند.
من حدود 30 سال است در آمریکا زندگی میکنم. در طول آن مدت نوع نگاه مردم مخصوصا پس از یازده سپتامبر را نسبت به مردم کشورمان میدیدم. احساس میکردم که چگونه چهره کشوری که سابقه تمدن سه هزار ساله دارد را مخدوش میکنند.
در سال 2005، از نظر مالی وضع مناسبی داشتم، یک استودیو و روابطی در هالیوود داشتم و فکر کردم الان وقتش است که خدمتی به کشورم کنم. اولین سوژهام زندگی یک خانم نقاش شمالی بود که بودجهاش هم در استودیوهای هالیوودی تامین شده بود اما سخنرانی رییسجمهور وقت ایران روحیه دوستان کلیمی داخل هالیوود را تغییر داد. پس از آن، داستان لاله صدیق را در نیویورکتایمز خواندم و درباره آن تحقیق کردم. رایت داستان خانم صدیق برای کمپانی من در لسانجلس (کمپانی INP - International Noor Production) فراهم شد و شروع به نوشتم فیلمنامه کردیم. میخواستم در آن فیلم محتوا و واقعیت جامعه ایران را نمایش دهم چون هیچ وقت ندیدم جوامع امریکایی و اروپایی واقعیت این کشور را نمایش دهند اما وقتی فیلمنامه را به چند استودیوی درجه یک هالیوود نشان دادم، دیدند داستان درباره جامعهای نیست که آنها میخواهند آن را نمایش دهند و وارد پروژه نشدند.
ابتدا به این فکر نبودم که میتوان برای تولید «لاله» از ایران کمک گرفت. زمانی که استودیوهای هالیوودی ساخت فیلم را قبول نکردند، با دوستانم در ایران تماس گرفتم. آن زمان با یکی از مسئولان قبلی تلویزیون که در نیویورک زندگی میکرد، مشورت کردم. در نهایت فیلمنامه را به آقایان طالبزاده و حسیننژاد ارائه دادم و آن ها هم برای تولید آن موافقت اصولی دریافت کردند. پس آن زمان شنیدم شخصی به نام آقای شمقدری مسئولیت سینمای ایران را برعهده دارد، تماس گرفتم و قصه را به ایشان نشان دادم.
وقتی پروژه «لاله» با نام «درایو» به فارابی منتقل شد، فیلمنامه دوباره در سال 89 خوانده شد تا بودجهاش تامین شود. با توافقنامهای سناریوی فارسی و انگلیسی و جزئیات پروژه را به آنها دادیم. یک قرارداد 20 صفحهای بین کمپانی INP و فارابی باید منعقد میشد. آنها قرارداد را گرفتند که مطالعه کنند و پس از یک ماه و نیم نظرات خودشان را رسما اعلام کردند. طبق اصلاحیهای که دادند، قرارداد اصلاح و دوباره برای فارابی ارسال شد. در آن تاریخ توافقنامهای با امضای آقای میرعلایی بین من و فارابی منعقد شد و بر همین اساس بهعنوان پیش پرداخت مبلغ 350 میلیون تومان به من داده شد. در واقع این 350 میلیون تومان که از آن صحبت میشود، بر اساس توافقنامه داده شده و رسید آن را هم دریافت کردند.(این سخنان نیکنژاد با واکنش قائممقام بنیاد فارابی مواجه شد )
آقای طباطبایینژاد متاسفانه بیشترین گفتههایشان که به حق هم بود، شنیدههایشان است و هیچ اسنادی درباره صحبتهایشان ندارند. ایشان درباره همین 350 میلیون تومان گفتهاند فلانی به فلانی زنگ زده و گفته است که یک میلیارد دلار به اسی نیکنژاد بدهید!
بعد از این قراردادها، من برای داوری جشنواره فجر دعوت شدم اما استعفا دادم. پس از آن در ژانویه، تحریمها علیه ایران شدید شد و من هم مشکلی برایم ایجاد شد که طی آن تصمیم گرفت شرکت INP امریکایی با فارابی ادامه فعالیت ندهد و شرکتی در کانادا که رابطه فرهنگی بهتری با ایران داشت تاسیس کرده و آقای شمقدری و فارابی هم کاملا در جریان این موضوع بودند.
در همه جای دنیا این رسم است که استعداد 50 درصد و سرمایهگذار 50 درصد در فیلم سهیم هستند.
ما در طرح اولیهمان که به فارابی ارائه دادیم، برآورد پنج میلیون و هشتصد هزار دلار را اعلام کردیم و پذیرفتند و پیش قرارداد امضاء شد.
من به دو سه سال شایعه و تهمت و افترا عادت کردهام. من هفته قبل از گفتوگوی این دو مدیر دلشکسته بودم و روزنامهها به من افترا میزدند. تمام اسناد و مدارک من کاملا مشخص است.
این پروژه از کریستال شفافتر است.
(درباره سخنان سبطاحمدی در ایسنا): ببینید اصولا چه کسی و با چه منفعتی صحبت میکند. من از زمانی که فیلم در مرکز گسترش کلید زده شده یک ریال در پروژه دخالت نداشتهام. سخنان کسانی که پس از یک سال و نیم از اخراجشان شروع به صحبت میکنند اصلا مهم نیست. آقای آقامحمدیان خودش گفت که من به ایشان (سبطاحمدی) گفتم آْن حرفها را بگوید!
ثبت حقوقی «لاله» به نام شرکت «درایو» در کاناداست اما مالکیت با داشتن حقوق کپیرایت فرق میکند. این چیزی است که دوست عزیزمان آقای طباطبایینژاد سریع درباره آن سخنانی را مطبوعاتی کردند و مساله پیچیده شد. من در گفتوگو با «ایسنا» تاکید کردم که بحث مالکیتی که مطرح شده، درست درک نشده است.
بنده وقتی که در امریکا بودم، ریاست جمهوری وقت برای سازمان ملل وارد امریکا شد. رسم است در ورود رییس جمهور مراسم شامی با متخصصآن ایرانی برگزار میشود که بنده هم همراه 700 – 800 نفر دیگر در آن ضیافت حضور داشتم. ساعت 10:30 شب، شام تمام شد و تا 12 وقت بود. در این فاصله در همان مهمانی، آقای شمقدری را دیدم و همدیگر را شناختیم. او به من گفت «چه میکنی؟» و من نیز پاسخ دادم فیلمنامهای درباره ایران دارم که بودجهاش فراهم نمیشود و قرار شد پکیج آن را برایشان بفرستم که این کار را کردم.
درباره سخنان سبط احمدی در ایسنا پیرامون توافق با رابرت دنیرو برای حضور در «لاله»: آقای سبطاحمدی در دوماه تیر و مرداد در دفترشان مسئول پروژه بودند در حالی که کار پروژه از اسفند قبل از آن در مرکز گسترش کلید خورده بود. من گفتم ارتباطاتی برای گرفتن بازیگر خارجی داشتم تا برای نقش مربی لاله صدیق بازیگری هالیوودی داشته باشم. همان موقع، من با مدیربرنامه رابرت دنیرو تماس گرفتیم که گفتند موافقت خود را اعلام کردهاند و دو میلیون دلار برای 24 روز خواستهاند و نیمی از آن را در ابتدا و نیم دیگر آن در پایان پروژه میگیرند.
مرکز گسترش خواست یک بازیگر خارجی در پروژه حضور داشته باشد. من مرتب میگفتم با جنجالی که اطراف پروژه است خیلی سخت میشود که بتوان بازیگری را برای فیلم بیاوریم. در آن شرایط حتی سرمایهگذاران داخلی هم کنار کشیدند. (این سخنان وی با واکنش نجاریان روبرو شد)
من کمال موافقت را با آقای طباطبایینژاد درباره عدم مدیریت در پروژه دارم. از اسفندماه که «لاله» به مرکز گسترش رفت هیچ کس برای پروژه مدیریت نکرد. البته من برای آقای آقامحمدیان احترام زیادی قائلم چون زیر بار فشار خیلی زیادی از پروژه دفاع کردند.
(درباره انتشار خبرهایی پیرامون دستمزد حدود 100 میلیون تومانی نیکی کریمی برای بازی در سه سکانس): درست نیست. منبع شما باید معتبر باشد.
بنده خدمت آقای ایوبی ارادت دارم اما ایشان طبق اطلاعات غلطی در هنگام ورود به دفترشان در سازمان سینمایی گفتند پروژهای 17 میلیارد تومان برایش هزینه شده است اما امروز خودشان نشان دادند که از اول تا آخر پروژه 6.5 میلیارد تومان هزینه داشته است. (این سخنان نیکنژاد با واکنش و توضیح طباطبایینژاد روبرو شد)
الان 25 درصد پروژه باقیمانده و هنوز 40 درصد بودجهای که باید داده میشده را ندادهاند.
من نگفتم قرارداد 20 صفحهای ما در فارابی امضا شد. آنچه با فارابی امضا شد توافقنامهای بود که طی آن 350 میلیون تومان پرداخت کردند.
درباره بودجه «لاله» اطلاعات غلطی به مسئولان داده میشود.
در ادامه این برنامه، حسن نجاریان - قائممقام بنیاد سینمایی فارابی- روی خط آمد و ضمن انتقاد شدید از سخنان نیکنژاد گفت:
ایشان از نظر خودشان مسائل «لاله» کریستال مانند و شفاف است اما از نظر ما خیر. آقای نیکنژاد خوب حرف میزنند و اگر اینطور یکطرفه به قاضی بروند قطعا راضی برمیگردد.
آقای نیکنژاد مدعی شده بود پخش، سرمایهگذار و بازیگر خارجی به «لاله» میآورد. ما در اینباره با بخش بینالملل فارابی مشورت کرده و به ایشان گفتیم چنین کاری در این شرایط امکان ندارد.
آقای نیکنژاد هیچ قراردادی با فارابی نداشتند و آنچه مطرح میکنند پیشنویس است.
ما مجبور شدیم 350 میلیون تومان را بر خلاف میلمان به ایشان بدهیم. برای پرداخت این رقم و برای شکل اداریاش، مجبور شدیم قراردادی (توافقنامهای) را درست کنیم و شد آن توافقنامهای که ایشان نشان میدهد و می گوید طی آن برای شروع پروژه پیشپرداخت گرفتهاند.
در ادامه، سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد - مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی- هم روی خط آمد و ضمن اعتراض به سخنان نیکنژاد بیان کرد:
دیدید که آقای نیکنژاد، خودشان درباره مالکیت «لاله» تاکید دارد که متعلق به یک شرکت کانادایی است.
در پاسخ به اعتراض نیکنژاد مبنی بر سخنان ایوبی درباره هزینه 17 میلیارد تومان در پروژه لاله: در جلسهای که ایشان با من داشتند، پرسیدند بحث 17 میلیارد تومان هزینه برای لاله که آقای ایوبی مطرح کردهاند، چیست؟ من نیز گفتم مگر شما در ابتدا نگفته بودید برای پست پروداکشن پروژه دو سه میلیون دلار هزینه داریم؟ این رقم به علاوهی هزینه هشت میلیارد تومانی پیش تولید و فیلمبرداری، میشود 17 میلیارد تومان.
ایشان در ابتدا دو سه میلیون دلار برای پست پروداکشن «لاله» به علاوه هشت میلیارد تومان برآورد فیلمبرداری دادند اما بعدا برآورد پست پروداکشن را به 650 هزار دلار تغییر دادند.
از آقای نیکنژاد میپرسم کدام کلمه من خلاف واقع بوده است؟ شما در مصاحبهتان با «ایسنا» تمام سخنان مرا تصدیق کردید.
در جلسهمان شما به من گفتید که وقتی پروژهای را در زمینه دیگران ساختهاید، چه انتظاری دارید؟ من نیز از شما پرسیدم «آیا ادامه دادن چنین پروژهای منطقی است؟ که شما پوزخند زدید و خانم پرتو (تهیهکننده «لاله») پاسخ دادند: «خیر». چطور از ما انتظار ادامهی یک کار غیر معقول را دارید؟
سپس شفیع آقامحمدیان - مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی- هم در سخنانی ضمن تاکید بر مالکیت ایران بر پروژه «لاله» گفت:
مالکیت (فیلم) در کشور ما سبک خاص خودش را دارد. قرارداد با کارگردان میبندیم و امتیاز فیلمنامه را میگیریم. اگر بحث کپیرایت مطرح میشود، متاسفانه مسالهای لاینحل در کشور ماست.
کل مالکیت فیلم برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است.
پروانه پرتو هم - تهیهکننده فعلی «لاله» - ضمن ابراز تاسف از برخی سخنان مطرح شده اظهار کرد:
واقعا متاسفم. فکر میکنم شأن هنر بالاتر از همه این حرفهاست. هر آنچه که باید گفته نمیشد، گفته شد. این پروژه از اول آبان 89 به من پیشنهاد شد و پس از مدتی پذیرفتم. من با قرارداد امانی وارد کار شدم. از اولین روز، این پروژه با حسابداری دوبل انجام شده است.
همهچیز در «لاله» به خوبی و خیلی روشن پیش میرفت. دولت عوض شد و دولت تدبیر، امید و اعتدال سر کار آمد و پروژهی ما تعطیل شد!
در پایان، نیکنژاد بیان کرد:
مالکیت «لاله» برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است اما مساله حقوق فیلم است که جنبه بینالمللی دارد. از روزی که آقای طباطبایینژاد مطالبی را در اینباره رسانهای کردند، 12 بار با دفتر ایشان و 6 بار با دفتر آقای ایوبی تماس گرفتم و خواهش کردم که درباره موضوعت صحبت کنم اما جوابی نگرفتم.
از روزی که وارد مذاکره با مرکز شدم، قراردادی به آنها دادم. این قرارداد از 10 اسفندماه 90 در دست دوستان مرکز گسترش و آقای شمقدری بوده است. من برای امضای قرارداد و مشخص شدن وضعیتم امضاء شدن آن را پیگیری میکردم اما مدام میگفتند ادامه بدهید. من مرتب به آقای شمقدری میگفتم که قرادادم را امضا نکرده اند. در این قرارداد (و البته برگههایی که نیکنژاد جلوی دوربین تلویزیون نشان داد) بحث 20 تا 25 درصد حق مشارکت در سود پروژه مطرح بود. طبیعتا وقتی یک مسئول میگوید «تو برو جلو و ما مساله را حل میکنیم»، بنده اعتماد میکنم.
امروز بعضیها صحبت از بیتالمال میکنند، بعضیها فقط تظاهرش را دارند و بعضیها هم واقعا حرصش را میخورد. امروز فقط 25 درصد از پروژه «لاله» باقیمانده است. از وزیر ارشاد و آقای ایوبی درخواست دارم که جلوی ایجاد خسارت بیشتر به پروژه را بگیرند و اجازه دهند کار را مجددا آغاز کنیم.
به معاون مرکز گسترش، چهار راه را برای پایان پروژه پیشنهاد دادم. اگر فیلمبرداری را تا چند روز آینده مجددا شروع نکنیم به پروژه خسارت میخورد اما من در مقابل مردم سرافراز هستم. اگر شما نمیخواهید این پروژه ساخته شود، این شما هستید و این هم مردم.
همچنین در این برنامه «هفت»، نقد فیلم «دربند» با حضور سعید قطبیزاده و احمد طالبینژاد، گفتوگو با دبیر جشنواره فیلم رشد، گفتوگو با سیدجمال ساداتیان تهیهکننده «آذر، پرویز، شهدخت و دیگران» درباره نحوه تصادف گوهر خیراندیش در سرصحنه این فیلم و... پخش شد.
سوال این هفته برنامه به مهمترین عامل ایجاد حواشی مختلف برای «لاله» اختصاص داشت که در نهایت مخاطبان گزینه «دخالت سیاسی» را با بیش از 55 درصد و «ناتوانی مدیریتی» را با بیش از 24 درصد انتخاب کردند.