اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

همه‌ چیز درباره «دخل صدا و سیما»


«وقتی قبضی پرداخت می‌کنید، پولی هم به صداوسیما واریز کرده‌اید؛ پولی که شاید تمایلی به پرداخت آن نداشته باشید چون محصولی را که تولید می‌شود نمی‌پسندید؛ با این حال «باید» پرداخت کنید تا صداوسیما «شناسنامه» تولید کند، به ده‌نمکی پول بدهد تا سریال «معراجی»‌ها را پخش کند یا برای دهمین‌بار چهره «یوزارسیف» را تماشا کنید!»

روزنامه شرق: «وقتی قبضی پرداخت می‌کنید، پولی هم به صداوسیما واریز کرده‌اید؛ پولی که شاید تمایلی به پرداخت آن نداشته باشید چون محصولی را که تولید می‌شود نمی‌پسندید؛ با این حال «باید» پرداخت کنید تا صداوسیما «شناسنامه» تولید کند، به ده‌نمکی پول بدهد تا سریال «معراجی»‌ها را پخش کند یا برای دهمین‌بار چهره «یوزارسیف» را تماشا کنید!»

تلویزیون را روشن می‌کنید، چهره محمدحسین رنجبران (مجری برنامه «شناسنامه») روی صفحه جعبه جادو نقش می‌بندد، «شبکه» را عوض می‌کنید، در برنامه آشپزی، آشپز در حال آموزش غذا با آبلیموی برند خاصی است، باز هم کانال را تغییر می‌دهید، «عمو پوررنگ» در حال تبلیغ محصولات ویژه است، «شبکه سه» را برای ورزش تماشا می‌کنید که آن هم یا مشکلات فنی (!) دارد و تصاویر مکرراً تکرار می‌شوند یا در حال پخش آگهی است. می‌توان به «شبکه خبر» پناه برد، آنجا هم معمولاً مستندهای خبری از فقر و فلاکت در غرب پخش می‌شود!

می‌توان سراغ شبکه‌های جدید هم رفت، سریال «یوسف پیامبر» - ساخته فرج‌الله سلحشور - را برای چندمین‌بار دید یا مثلا فیلم «معراجی‌ها»ی ده‌نمکی را که حالا سریال شده، تماشا کرد!

اگر جزو آن 29 درصدی که به قول وزیر ارشاد، ماهواره ندارند باشید، چاره‌ای جز خاموش کردن تلویزیون ندارید، اما احتمالاً اگر شما هم جزو آن 71 درصدی باشید که طبق اعلام علی جنتی ماهواره دارند، خیلی راحت می‌توانید خروجی تلویزیون را تغییر دهید و سری به شبکه‌های‌های خارجی بزنید. شاید هم اصلاً قبل از اینکه سراغ شبکه‌های آن سوی مرز بروید، تلویزیون ایران را تماشا نکنید. (1)

اصلاً شاید اینها را دوست داشته باشید، تماشا هم بکنید، اما خوب است بدانید، شما ماهواره داشته باشید یا نه، با چیزهایی که رنجبران «شناسنامه» می‌گوید، موافق باشید یا خیر، ساخته‌های فرج‌الله سلحشور را دوست داشته باشید یا نه، موافق یا مخالف خیالپردازی‌های ده‌نمکی باشید و... به هرحال شما به آنها «پول» می‌دهید. طوری هم پول می‌دهید که احتمالا خودتان هم متوجه آن نمی‌شوید!

همه‌ چیز درباره «دخل صدا و سیما»

درآمد و منابع اعتبارات سازمان صداوسیما عبارت است از:

1 - درآمدهای ناشی از واگذاری حق پخش و توزیع محصولات و ارایه خدمات سازمان به اشکال مختلف.

2 - عواید حاصل از اجرای قانون توسعه شبکه تلویزیونی کشور. (دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صداوسیما از فروش هر دستگاه تلویزیون)

3 - درآمدهای ناشی از فعالیت‌های تولیدی و سود مربوطه به آنها.

بودجه صداوسیما طی سال‌های 84 تا 92

4 - وجوه دریافتی از محل بودجه کل کشور و سایر وجوهی که به عناوین دیگر از طرف دولت در اختیار سازمان گذاشته می‌شود.

5 - اعتبارات از محل بودجه عمرانی کشور.

6 - درآمدهای ناشی از اجرا و پخش برنامه‌های تبلیغاتی و آگهی‌های بازرگانی.

7 - کمک‌های نقدی یا غیرنقدی اشخاص حقیقی و حقوقی.

8 - عواید دیگری که طبق قانون یا مقررات دیگر به سازمان تعلق می‌گیرد. (2)

حتی طبق قانون «ممنوعیت به‌کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» وقتی دستگاه‌های دریافت ماهواره شما ضبط می‌شود هم به صداوسیما تحویل داده می‌شود. (اگرچه؛ گفته می‌شود هم‌اکنون این دستگاه‌ها تحویل صداوسیما نمی‌شوند)

اکثر ما نمی‌دانیم، کی، چطور و چقدر به صداوسیما پول می‌دهیم. خب طبیعی هم است، وقتی شما دستگاه تلویزیون می‌خرید، یا قبضی را پرداخت می‌کنید، احتمالا متوجه نمی‌شوید که همراه با آن پولی هم به صداوسیما واریز کردید - پولی که شاید هم تمایلی به پرداخت آن نداشته باشید، چون محصولی که در مقابل آن تولید می‌شود را نمی‌پسندید - با این حال «باید» پرداخت کنید تا صداوسیما بتواند «شناسنامه» تولید کند، به ده‌نمکی پول بدهد تا سریال «معراجی»‌ها را پخش کند یا برای دهمین‌بار چهره «یوزارسیف» را تماشا کنید!

در واقع 75 میلیون نفر ایرانی به صداوسیما پول می‌دهند که برای نزدیک 22 میلیون نفر برنامه تولید کند.

عدد ثبت‌شده تا واقعیت

هرسال بودجه سازمان صداوسیما در لایحه و قانون «بودجه» ذکر می‌شود، طبیعتا با توجه به منابع اعتبارات این سازمان که در قانون اساسنامه آن ذکر شده است، بخشی از بودجه توسط فعالیت‌های اقتصادی خود سازمان و بخش دیگری توسط دولت تامین می‌شود. طبق ماده‌24 قانون اساسنامه سازمان صداوسیما «مدیرعامل موظف (این سازمان) است بودجه تفصیلی سال آتی را حداکثر تا پانزدهم‌مهر هرسال تهیه کرده و برای تصویب به شورای سرپرستی ‌تسلیم کند.»

حساب ساده‌ای داریم، سازمان عظیمی چون صداوسیما طبیعتا هزینه‌های سنگینی دارد، ابتدا رقم درآمدهای این سازمان از سوی سازمان اعلام می‌شود و بعد کسری آن را باید دولت از محل بودجه عمومی کشور تامین کند و جمع تمام اینها بودجه این رسانه را می‌سازد. حالا اگر درآمدهای صداوسیما به اندازه مصارف آن یا احتمالا بیشتر از آن باشد، نه‌تنها دیگر این سازمان نمی‌تواند از بودجه دولتی سهمی داشته باشد، بلکه جزو سازمان‌ها و شرکت‌های سودده نیز طبقه‌بندی می‌شود.

جام‌جهانی و ثانیه‌های طلایی

برای مشخص‌شدن بحث به تیرماه همین امسال بازگردیم. قطعا جام‌جهانی را خاطرتان هست، وقتی قبل، بعد، بین دونیمه و کلا در هرفرصتی یک آگهی تلویزیونی پخش می‌شد و علاوه بر آن، در تمام طول مسابقه نیز نوارهای زیرنویس، پایین تصاویر پخش می‌شدند؛ تصاویری که صداوسیما از آنها پول درمی‌آورد. چقدر؟ در آن زمان، صداوسیما، مزایده‌ای برگزار کرد که طی آن تبلیغات جام‌جهانی را در چهار«پکیج» عرضه کرد که دو«پکیج»، قبل و پایان بازی‌ها، هرکدام 25میلیاردتومان و دو«پکیج» دیگر که بین بازی‌ها بود هرکدام 75 میلیارد تومان قیمت‌گذاری شده بود که جمع آن بالغ بر 200 میلیارد تومان بود.

 البته این فقط قیمت اعلامی مزایده بود، «رایتل» (وابسته به تامین‌اجتماعی) این «پکیج»‌ها را خریداری کرد، ولی مشخص نشد مبلغ نهایی پرداختی چقدر بود اما قاعده حاکم بر مزایده‌ها این است که به‌دلیل رقابت خریداران، قیمت خرید بیشتر از قیمت پایه اعلامی است. این فقط برای جام‌جهانی بود، دقت داشته باشید «پکیج»هایی هم برای «لیگ برتر» وجود دارد، آگهی‌های بازرگانی دیگر هم جای خود را دارند و همه اینها فقط برای یکی از شبکه‌های سیما یعنی «شبکه‌سه» است.

اگرچه درآمدهای صداوسیما هرگز به صورت مشخص اعلام نمی‌شود؛ با این حال، وقتی فقط ارزش پایه مزایده آگهی‌های جام‌جهانی بالغ بر 200 میلیارد تومان است و روزانه نیز همه شبکه‌های صداوسیما در حال پخش آگهی‌های تلویزیونی هستند، می‌توان حدس زد درآمد این سازمان، فقط از محل آگهی‌های پخش‌شده، رقمی بالاتر از هزار میلیارد تومان است. بنابراین به نظر نمی‌رسد درآمدهای صداوسیما آنقدرها کم باشد که محتاج دریافت اعتبار از دولت باشد. با این حال، دولت درآمدهایی که به آن اعلام می‌شود را مبنا قرار می‌دهد و بر اساس آن باید کسری صداوسیما را جبران کند.

صداوسیمای ایران؛ گران‌تر از «یورونیوز»

بررسی تطبیقی«تعرفه آگهی» در صداوسیمای ایران و شبکه «یورونیوز» نشان می‌دهد قیمت آگهی در «جام‌جم» به‌طور متوسط 180 درصد بالاتر از معادل ریالی آگهی در شبکه فراگیری نظیر «یورونیوز» است.

بر اساس ماده14 «تعرفه آگهی» امسال صداوسیمای ایران، 35طبقه برنامه‌های تلویزیونی تعریف‌شده است از آنجا که نحوه قیمت‌گذاری آگهی‌های تلویزیونی در هرشبکه تلویزیونی در جهان اصول و معیارهای خود را دارد، در اینجا برای مقایسه قیمت آگهی در «یورونیوز» و صداوسیمای ایران، یک مشتری با تقاضای یک‌دقیقه آگهی در نظر گرفته شده است. پایین‌ترین هزینه‌ای که یک‌مشتری برای یک‌دقیقه (60ثانیه) آگهی در تلویزیون ایران باید پرداخت کند چهار میلیون و 500 هزار تومان و بالاترین نرخ 210 میلیون تومان است. حدوسط قیمت آگهی‌های صداوسیما برای یک دقیقه چیزی نزدیک به 51 میلیون تومان برآورد می‌شود.

حالا اگر همین مشتری بخواهد یک دقیقه آگهی در «یورونیوز» داشته باشد، بر اساس تعرفه این شبکه اروپایی، در وقت پخش‌های برنامه‌های سطح پایین باید معادل دو میلیون‌ و 590 هزار تومان، در برنامه‌های سطح کیفی متوسط معادل ریالی 27 میلیون‌ و 552 هزار تومان، همچنین در بهترین برنامه‌ها باید معادل 43 میلیون تومان بپردازد. به عبارتی مقایسه قیمت آگهی تلویزیونی 60ثانیه‌ای؛ در صداوسیمای ایران و «یورونیوز» مشخص می‌کند رقم دریافتی مسئولان «جام‌جم» از آگهی‌دهنده، در وقت پخش و بخش‌های کم‌مخاطب نزدیک به 74 درصد، در بخش‌های با مخاطب متوسط نزدیک به 85درصد و در بخش‌های پرمخاطب 388درصد، گران‌تر از دریافتی این شبکه اروپایی است. البته ریشه این گرانی، توجیه اقتصادی ندارد بلکه ناشی از فعالیت و قیمت‌گذاری انحصاری و بدون رقیب صداوسیماست.

11 هزار میلیارد تومان برای چه؟

امسال دوران ریاست عزت‌الله ضرغامی در صداوسیما به پایان می‌رسد.(3) اعداد و ارقام بالا را کنار بگذارید، همین بودجه ثبت‌شده در قانون را که بررسی کنیم، طی سال‌های 1384 یعنی آغاز به‌کار وی در سازمان تا پایان سال 1392، چیزی که در بودجه ثبت‌شده (و طبیعتاً طی توضیحات بالا باید بیش از این باشد) نشان می‌دهد بودجه این سازمان طی این مدت بالغ بر 11 هزار و 233 میلیارد تومان بوده است.

شرح بودجه سازمان صداوسیما در جدول آمده، این بودجه برای جذب 29 درصد مخاطبان بوده است؟ آیا عملکرد صداوسیما موفق بوده است؟ با وجود سهولت دسترسی به شبکه‌های صداوسیما در ایران، بازهم به گفته وزیر ارشاد نزدیک به 71درصد مردم با وجود منع قانونی و مشکلات طبیعی استفاده از این وسیله غیرمجاز، ماهواره تماشا می‌کنند، اگر واقعا سازمان صداوسیما خوب عمل کرده پس این آمار دارندگان ماهواره در کشور چیست؟

نکته جالب‌تر این داستان، شبکه‌های غیرفارسی صداوسیماست، در حالی که 71 درصد مردم با وجود انواع ممنوعیت‌ها و مشکلات انتظامی و قضایی که برای مصرف‌کنندگان ماهواره در ایران وجود دارد، ترجیح می‌دهند به‌جای تلویزیون ایران، ماهواره تماشا کنند، صداوسیما به دنبال کشف مخاطب غیرفارسی‌زبان است و بودجه هنگفتی را صرف شبکه‌های برون‌مرزی خود می‌کند؛ شبکه‌هایی که بازدهی آنها هرگز مشخص نشده است.

ما پول می‌دهیم چون آنها انحصار دارند


آبونمان، عوارض، بودجه عمومی و... همگی مواردی هستند که مشخص است صداوسیما از آنها استفاده می‌کند، اما در سوی دیگر ماجرا، در واقع هزینه پخش آگهی انواع کالا و خدماتی که در این تلویزیون پخش می‌شود را نیز مصرف‌کننده پرداخت می‌کند، طبیعتاq سفارش‌دهندگان آگهی به صداوسیما هزینه تبلیغات خود را روی محصول و خدمات از مشتری‌های خود دریافت می‌کنند.

75 میلیون‌ نفر ایرانی، هرکدام به سهم خود به صداوسیما پول می‌دهند، با این حال 71 درصد آنها پول چیزی را می‌دهند که حتی نگاهش هم نمی‌کنند! واقعاً چند درصد مردم ایران راضی هستند که سریال یوزارسیف را برای چندمین‌بار تماشا کنند؟ چند درصد کسانی که به صداوسیما پول دادند، موافق برنامه‌ای مثل شناسنامه هستند؟

پرسش اینجاست که چرا باید 71 درصد مردم ماهواره تماشا کنند؟ اگر رسانه ما نگاه ملی داشت و تمام سلایق و گرایش‌های ولی‌نعمتان خود را در تولید برنامه‌ها و سیاستگذاری مدنظر قرار می‌داد، آیا این‌همه استقبال از ماهواره وجود داشت؟

وانگهی، سازمانی که عنوان «ملی» را نیز یدک می‌کشد و به هر نحوی از ثروت‌های ملی کشور بهره می‌برد، صورت مالی شفافی منتشر نمی‌کند و مردم دقیقا نمی‌دانند دخل و خرج این سازمان چقدر بوده، کسی هم نمی‌تواند عدد مشخصی اعلام کند، چون از وضعیت حساب‌های آنها خبر ندارد و تنها می‌ماند گمانه‌زنی‌های متکی بر بودجه سالانه و برخی شواهد و قراین. شاید بد نباشد عزت‌الله ضرغامی در آخرین سال حضورش در صداوسیما این گزارش را ارایه دهد که ابهامات رفع شود.

1- وزیر ارشاد: حجاب‌وعفاف ریشه‌ای حل نشد/ ایرنا / 26 آذر 1392

2- ماده 22 قانون اساسنامه سازمان صداوسیمای ج.ا.ا

3- ضرغامی: مدیریت من سال 93 پایان می‌یابد، خانه ملت، 14 مهر 92


ویدیو مرتبط :
سوتی خفن صدا و سیما-گفتن جیــگر به مجری دختر صدا و سیما

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا دخل و خرج صدا و سیما با هم نمی خواند؟



اخبار,اخبار فرهنگی,دخل و خرج صدا و سیما

اخبار فرهنگی - چرا دخل و خرج صدا و سیما با هم نمی خواند؟

به زودی دوران ریاست سیدعزت الله ضرغامی بر سازمان صداوسیما به پایان می رسد. سوم خرداد 1383 با حکم مقام معظم رهبری او جای علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما را گرفت.

حکم وی آبان 88 از سوی رهبر انقلاب تمدید شد. اکنون در آبان 1393 پنج سال دوم ریاست ضرغامی به پایان نزدیک می شود. فرارو بر آن است در پرونده ای ویژه به چالش های پیش روی رسانه ملی و رئیس جدید او بپردازد.

هرسال بودجه سازمان صداوسیما در لایحه و قانون «بودجه» ذکر می شود. با توجه به منابع اعتبارات این سازمان که در قانون اساسنامه آن ذکر شده است، بخشی از بودجه توسط فعالیت های اقتصادی خود سازمان و بخش دیگری توسط دولت تامین می شود. طبق ماده 24 قانون اساسنامه سازمان صداوسیما «مدیرعامل موظف (این سازمان) است بودجه تفصیلی سال آتی را حداکثر تا پانزدهم مهر هرسال تهیه کرده و برای تصویب به شورای سرپرستی تسلیم کند.»

رویه سالهای اخیر این گونه بوده است که دخل و خرج صدا وسیما با هم نمی خوانده است و صدای اعتراض ها در خصوص کمبود بودجه این سازمان از گوشه و کنار به گوش رسیده است. عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما بارها از توقف پروژه های گوناگون به علت کسری بودجه خبر داده است.

حسین راغفر استاد دانشگاه و اقتصاد دان در اینباره گفت: «گاهی میبینیم که یک رادیوی کوچک و یا حتی یک رادیوی محلی به قدری به موفقیت می رسد که می تواند مخاطبین بسیاری را به خود جلب کند و درآمد بسیاری به دست آورد. اما در مقابل می بینیم که دستگاهی به عظمت صدا و سیما نه تنها موفق نبوده بلکه جزو ضررده ترین سازمان ها هم شناخته می شود.»

او گفت: «یک نمونه موفق در این زمینه می تواند شبکه الجزیره باشد. این شبکه تنها چند سال است که فعالیت خود را آغاز کرده است اما در همین فرصت کوتاه راه موفق را به خوبی پیش گرفته است اما چرا صدا و سیما ما با ده ها برابر تشکیلات نتوانسته است موفق باشد؟»

او گفت: «مسئولان همواره از هزینه های زیاد این سازمان نام می برند، درست است که هزینه ها زیاد است اما اتلاف منابع هم کم نیست. باید مجموعه عوامل را در نظر گرفت.»

راغفر ناکارآمدی را عامل اصلی عدم موفقیت این سازمان دانست و گفت: «صدا و سیما دستگاهی نیست که بخواهد وظیفه توزیع اطلاعات را در جامعه انجام دهد بلکه نقش اصلی آن کنترل جامعه است. همه رسانه ها در سطح جامعه نقش کنترل کننده دارند، تعدادی به صورت آشکار و تعدادی ایدئولوژیک. اما در ایران به دلیل ساختار سیاسی موجود، در تمام جاهایی که منابع عمومی توزیع می شود این مسئله وجود دارد. ناکارآمدی؛ آن هم در سطح گسترده.»

او با بیان اینکه این مشکلات بیشتر سیاسی هستند تا اقتصادی گفت: «در شرایطی که انتظارات دیگری از سازمان وجود دارد، کارکرد رسانه با مشکلات جدی ای مواجه می شود. به این ترتیب نمی تواند به نیازی که در جامعه وجود دارد پاسخ دهد و مرتب فاصله میان مخاطبین با برنامه ها بیشتر می شود. در این شرایط مسئولان مجبور هستند که گزارش هایی مبنی بر موفقیت بدهند که بتوانند به کار خود ادامه دهند. این روند ادامه پیدا می کند تا جایی که این دستگاه را به ضررده ترین سازمان دولتی و با مخاطب بسیار کم تبدیل می کند.»

او ادامه داد: «من خود بارها در برنامه های مختلف صدا و سیما حاضر شده ام و به این باور رسیده ام که فقط قصد آن است که برنامه ها پر شوند، بدون توجه به کیفیت. می توان گفت که این دستگاه دیگر یک دستگاه ورشکسته است و تنها برای بقای خودش سعی می کند که برنامه هایی با خرج های بیشتری بچیند اما هیچ اثرگذاری ای متناسب با هزینه ها ایجاد نمی شود.»

این استاد دانشگاه نتیجه گرفت: «پس می توان گفت که این دستگاه به لحاظ اقتصادی و هدف های اصلی رسانه ناکارآمد است و اساس هزینه های زیادش و آن که میزان هزینه ها با درآمدهایش برابری ندارد از منظر اقتصادی به علت ناکارآمدی آن و آنکه نمی تواند هدف هایی که برایش تعریف شده را به درستی تحقق ببخشد به وجود آمده است.»

او توضیح داد: «خود این ناکارآمدی منشا بسیاری از عوارض گسترده دیگر است. تخصیص منابع غلط، روی کار آمدن افراد نالایق، ایجاد زمینه ای برای فرصت طلبی و فساد است. فساد به آن معنا که در بسیاری از جاها همین ناکارآمدی به شیوه ای غالب تبدیل می شود. در چنین فضاهایی می توان انواع و اقسام فساد همچون زد وبند، پارتی بازی، قوم و خویش گرایی و ... را مشاهده کرد. در شرایطی هم که توقع روشنی از محصول مورد نیاز وجود ندارد، این شیوه ادامه پیدا خواهد کرد. زیرا این دستگاه با تمام ناکارآمدی هایش در چنین شرایطی پذیرفته شده است و نیازی به تغییر ندارد.»

راغفر در پایان گفت: «هنگامی که نهادی با منابع عمومی کار می کند اما ارزیابی عمومی ای نسبت به عملکرد آن وجود ندارد و افکار عمومی در این میان دارای اهمیت نیستند، انتظاری هم برای اصلاح آن وجود ندارد و نمی توان تغییر قابل توجهی از وضعیت عملکردی این سازمان انتظار داشت.»

اخبار فرهنگی - ایرنا