اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

همسرکشی در خیابان



مردی که همسرش را بعد از مشاجره لفظی در حوالی میدان آزادی به قتل رسانده است، خودش را به پلیس معرفی کرد.

به گزارش خبرنگار ما، ماموران کلانتری شهرک گلستان صبح روز سه‌شنبه هفته پیش باخبر شدند جسدی در حوزه استحفاظی‌شان پیدا شده است. گزارش‌های اولیه حکایت از آن داشت که جنازه را به آتش کشیده‌اند.

 

وقتی ماموران به محل اعلام‌شده رفتند، متوجه شدند چندکارگر، پیکر مشتعل زنی حدودا ٣٠ساله را مشاهده و آتش را خاموش کرده‌اند. کارآگاهان جنایی بعد از اطلاع از ماجرا رسیدگی به پرونده را برعهده گرفتند و شناسایی هویت مقتول را در اولویت کاری قرار دادند. آنها ابتدا به بررسی پرونده افراد گمشده پرداختند و متوجه شدند مقتول زنی ٢٧ساله به نام سحـر است که خانواده‌اش با مراجعه به پایگاه‌دوم پلیس آگاهی تهران مفقودشدن او را اطلاع داده بودند.

 

خانواده مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی دخترشان را شناسایی و عنوان کردند از طریق دامادشان در جریان ناپدیدشدن سحر قرار گرفتند. آنها توضیح دادند شوهر ٢٨ساله سحر به نام ایمان یک‌روز پیش از کشف جسد با مراجعه به خانه آنها گفت برای خرید دارو به داروخانه رفته اما پس از بازگشت به محل پارک خودرو سحر را در ماشین ندیده و با جست‌وجوی اطراف او را پیدا نکرده است.

 

کارآگاهان با توجه به اظهارات خانواده سحر تصمیم گرفتند از شوهر او تحقیق کنند اما معلوم شد ایمان ناپدید شده است و هیچ‌کس از او اطلاعی ندارد به این ترتیب تلاش‌ها برای یافتن ایمان آغاز شد تا اینکه ساعت١٩ یکشنبه هفته جاری مردی با مراجعه به کلانتری شهرک‌قدس به ماموران اعلام کرد همسرش را به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنایت جسد را به آتش کشیده است. پس از انتقال این متهم به پلیس آگاهی مشخص شد او همان ایمان است.


«ایمان» با اعترافات صریح به قتل همسرش، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت١٩ روز حادثه دنبال سحر رفتم تا او را از خانه پدرش به منزل خودمان ببرم. پس از انجام خرید برای خانه در نزدیکی‌های میدان آزادی، سحر درباره ارتباطش با یکی از دوستانش به نام سعیده که در آمریکا زندگی می‌کند، حرف زد. او کاملا می‌دانست هیچ علاقه‌ای به صحبت درباره سعیده و خانواده‌اش ندارم چراکه پیش از ازدواج من و سحر، برادر سعیده خواستگار سحر بود و سعیده نیز دیگر در ایران حضور نداشت. به همین علت، من دلیلی برای ادامه ارتباط سعیده و سحر نمی‌دیدم.»


ایمان در ادامه اعترافاتش گفت: «سحر وقتی عصبانی می‌شد دیگر قابل‌کنترل نبود. من نیز به همین علت سعی می‌کردم با او جروبحث نکنم اما زمانی‌که موضوع سعیده و خانواده‌اش را مطرح کرد، در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و شروع به مشاجره لفظی با او کردم.

 

سحر قصد داشت در ماشین سروصدا راه بیندازد من نیز برای ساکت‌کردن او، گلویش را گرفتم و فشار دادم اما ناگهان متوجه شدم سحر دیگر نفس نمی‌کشد و او را خفه کرده‌ام.» ایمان درباره آتش‌زدن جسد همسرش به کارآگاهان گفت: «بسیار ترسیده بودم. درحالی‌که جسد سحر روی صندلی بود، سراسیمه به‌ سمت اتوبان آزادگان مسیر جنوب‌به‌شمال حرکت کردم و متوجه جاده خاکی در حاشیه اتوبان شدم. پس از ورود به جاده خاکی، گودالی را پیدا کردم که به‌نظر می‌رسید در آنجا در حال ساختن چیزی شبیه به کانال هستند.

 

جسد را در تاریکی شب از ماشین خارج و داخل گودال پرتاب کردم و به‌سرعت از محل دور شدم. ساعت شش‌صبح روز بعد مقداری بنزین تهیه کردم و مجددا به همان گودال رفتم. این‌بار جسد را آتش زدم و از محل فرار کردم. پس از آن، ساعت هشت‌صبح به در منزل خانواده سحر رفتم و با آنها راهی دادسرا شدم تا پرونده مفقودشدن او را پیگیری کنیم.»


ایمان درباره طرح داستان خرید دارو از داروخانه نیز به کارآگاهان گفت: «سحر و خانواده‌اش ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند و اگر روزی همدیگر را نمی‌دیدند، چندبار تلفنی با هم صحبت می‌کردند. اطمینان داشتم آنها به‌زودی نگران غیبت سحر خواهند شد. به همین علت ساعت ٢٠:٣٠ روز قتل به داروخانه‌ای در خیابان امیرکبیر رفتم و مقداری دارو خریدم تا در زمان تحقیقات پلیس بتوانم داستان خودم را درباره مراجعه به داروخانه و ناپدیدشدن سحر ثابت کنم.»


متهم درباره ناپدیدشدن خودش نیز توضیح داد: «چندساعت پس از طرح شکایت در خصوص مفقودشدن سحر تصمیم به فرار گرفتم. به همین علت، بدون‌اطلاع هیچ‌کس از تهران خارج شدم و به گیلان رفتم. آنجا خانه‌ای را اجاره کردم. تصمیم داشتم به فرار ادامه دهم اما پس از چندساعت، دچار عذاب وجدان شدیدی شدم. دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم. به این نتیجه رسیدم بهتر است به تهران برگردم و خودم را به پلیس معرفی کنم.»


ایمان در آخر اعترافاتش عنوان کرد: «من قصد کشتن همسرم را نداشتم. من واقعا همسرم را دوست داشتم و فکر می‌کنم او هم مرا دوست داشت. نمی‌دانم یک دعوای ساده چرا باید به اینجا کشیده شود. من با تمام وجود از کرده‌ خود پشیمانم و آماده پذیرش هرحکمی هستم.»


سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره‌دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.»
اخبار حوادث - شرق

 


ویدیو مرتبط :
همسرکشی مار کبرا ( مار نر ، ماده را میکشد )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

همسرکشی در خیابان پس از مشاجره


مردی که همسرش را بعد از مشاجره لفظی در حوالی میدان آزادی به قتل رسانده است، خودش را به پلیس معرفی کرد.

روزنامه شرق: مردی که همسرش را بعد از مشاجره لفظی در حوالی میدان آزادی به قتل رسانده است، خودش را به پلیس معرفی کرد.

ماموران کلانتری شهرک گلستان صبح روز سه‌شنبه هفته پیش باخبر شدند جسدی در حوزه استحفاظی‌شان پیدا شده است. گزارش‌های اولیه حکایت از آن داشت که جنازه را به آتش کشیده‌اند. وقتی ماموران به محل اعلام‌شده رفتند، متوجه شدند چندکارگر، پیکر مشتعل زنی حدودا ٣٠ساله را مشاهده و آتش را خاموش کرده‌اند.

کارآگاهان جنایی بعد از اطلاع از ماجرا رسیدگی به پرونده را برعهده گرفتند و شناسایی هویت مقتول را در اولویت کاری قرار دادند. آنها ابتدا به بررسی پرونده افراد گمشده پرداختند و متوجه شدند مقتول زنی ٢٧ساله به نام سحـر است که خانواده‌اش با مراجعه به پایگاه‌دوم پلیس آگاهی تهران مفقودشدن او را اطلاع داده بودند. خانواده مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی دخترشان را شناسایی و عنوان کردند از طریق دامادشان در جریان ناپدیدشدن سحر قرار گرفتند

. آنها توضیح دادند شوهر ٢٨ساله سحر به نام ایمان یک‌روز پیش از کشف جسد با مراجعه به خانه آنها گفت برای خرید دارو به داروخانه رفته اما پس از بازگشت به محل پارک خودرو سحر را در ماشین ندیده و با جست‌وجوی اطراف او را پیدا نکرده است.

کارآگاهان با توجه به اظهارات خانواده سحر تصمیم گرفتند از شوهر او تحقیق کنند اما معلوم شد ایمان ناپدید شده است و هیچ‌کس از او اطلاعی ندارد به این ترتیب تلاش‌ها برای یافتن ایمان آغاز شد تا اینکه ساعت١٩ یکشنبه هفته جاری مردی با مراجعه به کلانتری شهرک‌قدس به ماموران اعلام کرد همسرش را به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنایت جسد را به آتش کشیده است. پس از انتقال این متهم به پلیس آگاهی مشخص شد او همان ایمان است.

«ایمان» با اعترافات صریح به قتل همسرش، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت١٩ روز حادثه دنبال سحر رفتم تا او را از خانه پدرش به منزل خودمان ببرم. پس از انجام خرید برای خانه در نزدیکی‌های میدان آزادی، سحر درباره ارتباطش با یکی از دوستانش به نام سعیده که در آمریکا زندگی می‌کند، حرف زد. او کاملا می‌دانست هیچ علاقه‌ای به صحبت درباره سعیده و خانواده‌اش ندارم چراکه پیش از ازدواج من و سحر، برادر سعیده خواستگار سحر بود و سعیده نیز دیگر در ایران حضور نداشت. به همین علت، من دلیلی برای ادامه ارتباط سعیده و سحر نمی‌دیدم.»

ایمان در ادامه اعترافاتش گفت: «سحر وقتی عصبانی می‌شد دیگر قابل‌کنترل نبود. من نیز به همین علت سعی می‌کردم با او جروبحث نکنم اما زمانی‌که موضوع سعیده و خانواده‌اش را مطرح کرد، در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و شروع به مشاجره لفظی با او کردم. سحر قصد داشت در ماشین سروصدا راه بیندازد من نیز برای ساکت‌کردن او، گلویش را گرفتم و فشار دادم اما ناگهان متوجه شدم سحر دیگر نفس نمی‌کشد و او را خفه کرده‌ام.»

 ایمان درباره آتش‌زدن جسد همسرش به کارآگاهان گفت: «بسیار ترسیده بودم. درحالی‌که جسد سحر روی صندلی بود، سراسیمه به‌ سمت اتوبان آزادگان مسیر جنوب‌به‌شمال حرکت کردم و متوجه جاده خاکی در حاشیه اتوبان شدم. پس از ورود به جاده خاکی، گودالی را پیدا کردم که به‌نظر می‌رسید در آنجا در حال ساختن چیزی شبیه به کانال هستند. جسد را در تاریکی شب از ماشین خارج و داخل گودال پرتاب کردم و به‌سرعت از محل دور شدم. ساعت شش‌صبح روز بعد مقداری بنزین تهیه کردم و مجددا به همان گودال رفتم. این‌بار جسد را آتش زدم و از محل فرار کردم. پس از آن، ساعت هشت‌صبح به در منزل خانواده سحر رفتم و با آنها راهی دادسرا شدم تا پرونده مفقودشدن او را پیگیری کنیم.»

ایمان درباره طرح داستان خرید دارو از داروخانه نیز به کارآگاهان گفت: «سحر و خانواده‌اش ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند و اگر روزی همدیگر را نمی‌دیدند، چندبار تلفنی با هم صحبت می‌کردند. اطمینان داشتم آنها به‌زودی نگران غیبت سحر خواهند شد. به همین علت ساعت ٢٠:٣٠ روز قتل به داروخانه‌ای در خیابان امیرکبیر رفتم و مقداری دارو خریدم تا در زمان تحقیقات پلیس بتوانم داستان خودم را درباره مراجعه به داروخانه و ناپدیدشدن سحر ثابت کنم.»

متهم درباره ناپدیدشدن خودش نیز توضیح داد: «چندساعت پس از طرح شکایت در خصوص مفقودشدن سحر تصمیم به فرار گرفتم. به همین علت، بدون‌اطلاع هیچ‌کس از تهران خارج شدم و به گیلان رفتم. آنجا خانه‌ای را اجاره کردم. تصمیم داشتم به فرار ادامه دهم اما پس از چندساعت، دچار عذاب وجدان شدیدی شدم. دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم. به این نتیجه رسیدم بهتر است به تهران برگردم و خودم را به پلیس معرفی کنم.»

ایمان در آخر اعترافاتش عنوان کرد: «من قصد کشتن همسرم را نداشتم. من واقعا همسرم را دوست داشتم و فکر می‌کنم او هم مرا دوست داشت. نمی‌دانم یک دعوای ساده چرا باید به اینجا کشیده شود. من با تمام وجود از کرده‌ خود پشیمانم و آماده پذیرش هرحکمی هستم.»

سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره‌دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.»