اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

همدستی زن جوان با دو مرد برای شوهرکشی



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

همدستی زن جوان با دو مرد برای شوهرکشی

زنی که با همدستی دو مرد، شوهرش را به قتل رسانده و جسد او را در بیابان‌های اطراف تهران رها کرده‌بود، مدعی شد عاملان قتل دو مرد همدست او هستند.

به گزارش شرق، ماموران پلیس اواسط سال 87 جسد مردی میانسال را پیدا کردند که تحقیقات نشان می‌داد، خفه ‌شده‌است و عاملان قتل او را در محل دیگری کشته و سپس جسدش را به بیابان منتقل کرده‌اند.

از آنجایی که شکایتی مبنی بر گم‌شدن مردی با مشخصات مقتول به پلیس ارایه نشده‌ بود و همچنین هویت او نیز مشخص نبود به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و بعد از مدتی از آنجایی که کسی سراغش نرفت جنازه به عنوان مجهول‌الهویه دفن شد. دوسال بعد اعضای خانواده مردی به پلیس مراجعه کردند و مدعی شدند او گم شده‌است. فرزندان حمید به پلیس گفتند نامادریشان هربار به آنها می‌گوید پدرشان به سفر رفته اما هیچ‌وقت این مساله تایید نشده‌است.

زمانی که ماموران، سیما همسر 35 ساله حمید را بازداشت کردند این زن اعتراف کرد با همدستی دو مرد به نام‌های مهدی و شاهین شوهرش را کشته است. تحقیقات پلیس نشان داد مهدی که از دوستان مقتول بود برای اینکه بتواند با سیما ازدواج کند نقشه قتل حمید را طراحی کرد و با اجیرکردن شاهین، مرد 57 ساله را از پای درآورد.

همچنین مشخص شد جسدی که دوسال قبل در بیابان‌های اطراف تهران پیدا شد و بدون شناسایی شدن به خاک سپرده‌شد متعلق به حمید بود. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، متهمان برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌شدند.

روز گذشته در ابتدای جلسه محاکمه، صالحی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را خواند. او گفت: شاهین متهم ردیف اول پرونده متهم است حمید را خفه کرده و جسدش را مخفی و خودرواش را به سرقت برده‌است. مهدی، متهم ردیف دوم نیز در قتل حمید و اختفای جسد و سرقت ماشین او معاونت داشته است. همچنین سیما متهم است علاوه بر معاونت در قتل شوهرش رابطه نامشروع نیز داشته‌؛ بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده و درخواست اولیای‌دم، خواستار صدور حکم قانونی هستم.

در ادامه، اولیای‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. یکی از فرزندان حمید گفت: سیما روی پدرم خیلی نفوذ داشت و پدرم به خاطر او مادرمان را رها کرد. سیما به زندگی ما خیلی آسیب وارد کرد بعد هم پدرمان را به قتل رساند. در طول این دوسال‌، هربار که به سراغ پدرمان رفتیم نبود. سیما به ما می‌گفت پدرمان به کشور کره رفته است. مدتی بعد مدعی شد پدرمان از کره راهی ژاپن شده است و می‌گفت پدرمان تماس هم نمی‌گیرد. هربار که به خانه‌اش می‌رفتیم حرفی به ما می‌زد و قانع‌مان می‌کرد که پدرمان زنده‌است اما عاقبت چون هیچ حرف درستی درمورد پدرمان به ما نگفت مجبور شدیم شکایت کنیم و مشخص شد او با همدستی دو مرد پدرمان را کشته‌است.

پسر مقتول در ادامه گفت: سیما حتی جسد پدرمان را از ما دریغ کرد و بعد از دوسال قبری به ما نشان داده‌اند و می‌گویند قبر پدرمان است. ما هم به آنجا سر می‌زنیم اما نمی‌دانیم واقعا آنجا قبر پدرمان است یا نه. جسدش را هم از روی عکسش شناسایی کردیم.

سپس شاهین، متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد و گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من حمید را نکشتم، فقط در ازای دریافت خودرو مقتول، جسدش را به بیابان‌های اطراف تهران بردم و آنجا رها کردم.

قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- در این هنگام بخشی از اعترافات متهم را که نشان می‌داد او به قتل اعتراف کرده و جزییات را توضیح داده‌است خواند و گفت: در تحقیقات، گفته‌ای مهدی به سراغم آمد و گفت زنی دنبال آدمکش می‌گردد تا شوهرش را به قتل برساند، من هم قبول کردم این کار را بکنم. روز حادثه حمید را به باغ آوردند، سیما هم بود. با او درگیر شدم و وقتی به زمین افتاد سیما پاها و مهدی دست‌هایش را گرفت، من هم طناب را دور گردنش انداختم و خفه‌اش کردم. بعد جسد را داخل ماشین مقتول گذاشتیم و به حاشیه تهران رفتیم و آن را همانجا رها کردیم. من هم خودرو را به عنوان دستمزد برداشتم.

قاضی ادامه داد: چه کسی به دلیل انتقال جسد به بیابان هشت‌میلیون‌تومان می‌دهد؟ این اصلا منطقی نیست ضمن اینکه تو جنازه را مخفی نکردی و فقط آن را در بیابان رها کردی.

متهم گفت: هیچ‌کدام از این حرف‌ها را قبول ندارم. من در قبال انتقال جسد، ماشین را دریافت کردم. حمید به دست سیما و مهدی کشته ‌شد.

سپس مهدی در جایگاه حاضر شد. او هم اتهام قتل را رد کرد و گفت: سیما از من خواسته بود برای شوهرش کار پیدا کنم من هم او را به شاهین معرفی کردم تا در باغ کار کند. نمی‌دانم در باغ چه اتفاقی افتاد که او به قتل رسید.

قاضی سپس اعترافات مهدی را در مرحله تحقیقات مقدماتی خواند و گفت: تو در اعترافاتت گفته‌ای برای رسیدن به سیما با او همدستی کردی تا شوهرش را بکشد و نقشه را هم خودت طراحی کردی.

متهم سکوت کرد و جوابی نداد. سپس متهم ردیف سوم در جایگاه حاضر شد، سیما گفت: چندسال قبل با حمید آشنا شدم و با اینکه همسر و فرزند داشت با او ازدواج کردم. اول به صورت صیغه‌ای همسرش بودم و بعد به صورت دایمی به عقدش درآمدم. چندسالی با هم زندگی کردیم تا اینکه شوهرم با مهدی دوست شد. شوهرم پولدار بود اما در آژانس هم کار می‌کرد. از وقتی با مهدی آشنا شده‌ بود، می‌گفت می‌خواهد در باغ کار کند. روز حادثه من در جریان نبودم چه اتفاقی افتاده‌است فقط شوهرم رفت و دیگر نیامد. مدتی که از ماجرا گذشت می‌خواستم موضوع را به پلیس گزارش بدهم که مهدی اجازه نداد. او اصرار می‌کرد با هم ازدواج کنیم اما من قبول نمی‌کردم. به من گفت شوهرت دیگر برنمی‌گردد و بعد هم گفت شوهرم را کشته‌اند. می‌ترسیدم موضوع را به پلیس گزارش بدهم چون مهدی تهدید کرده‌بود بلایی سربچه‌هایم می‌آورد.

در این هنگام قاضی گفت: در اعترافاتت گفته‌ای می‌خواستی با مهدی ازدواج کنی و به همین دلیل هم نقشه قتل شوهرت را طراحی کردی ضمن اینکه در این مدت پول‌های شوهرت را هم برمی‌داشتی.

متهم گفت: قبول ندارم، من از ترس جان بچه‌هایم سکوت کردم. پول‌های شوهرم را هم برنمی‌داشتم. شوهرم در بانک مبلغی پول داشت که هر ماه می‌توانستم سودش را دریافت کنم. شوهرم به من وکالت داده‌ بود که خودم سود پول را بگیرم. من به اصل پول دست نمی‌زدم. سود پول را برمی‌داشتم تا بتوانم زندگی خودم و بچه‌هایم را اداره کنم. مهدی و شاهین زندگی من را دگرگون کردند. مهدی من را وادار کرد ماشین شوهرم را بدهم تا به شاهین بدهد و او را ساکت کند. من در جریان کارهایی که آنها می‌کردند نبودم.

بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه دادگاه، هیات قضات شعبه 71 برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند./شرق

 


ویدیو مرتبط :
دخالت مرد شجاع، زن جوان را از خشونت شوهر نجات داد‬

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

همدستی زن جوان با مرد مغازه‌دار برای کشتن شوهر



همدستی زن جوان با مرد مغازه‌دار برای کشتن شوهر

پرونده قتل مردی که هشت سال قبل قربانی توطئه همسرش و مرد مورد علاقه او شده‌ بود برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

حوادث - به گزارش شرق، پیرمردی اسفند سال 84 به پلیس مراجعه کرد و گفت پسرش به نام یوسف گم شده ‌است. این مرد گفت: چندماهی است که از پسرم خبر ندارم هربار که سراغ او را از عروسم می‌گیرم می‌گوید برای کار به جنوب رفته ‌است و برای سال جدید برمی‌گردد. پسرم در این مدت یک‌بار هم با من تماس نگرفته‌ است البته عروسم می‌گوید پسرم یک‌بار تلفن زده ‌است.

امکان نداشت پسرم بخواهد کاری بکند و من را در جریان قرار ندهد. این اتفاقات مشکوک است و من فکر می‌کنم اتفاقی برای پسرم افتاده‌ است. مهتاب -همسر یوسف- با توجه به شکایت این مرد مورد بازجویی قرار گرفت.

 

او هم ادعا کرد از شوهرش خبر ندارد و فقط می‌داند وی برای کار به جنوب رفته ‌است. وقتی ماموران از مهتاب پرسیدند شوهرش چه زمانی با او تماس گرفت، مکالمه تلفنی را انکار کرد و گفت: شوهرم چندماه قبل به من گفت برای کار به جنوب می‌رود. از آنجایی که می‌ترسید پدرش جلوی رفتنش را بگیرد به او چیزی نگفت.

 

یوسف قبلا یکبار می‌خواست این کار را بکند و پدرش مانع شده ‌بود. بعد از رفتنش هم دیگر تماس نگرفت چون پدرشوهرم خیلی نگران بود و بچه‌ها هم دلتنگی می‌کردند. من به دروغ گفتم یوسف یک‌بار تماس گرفته ‌است اما از آنجایی که برادرم شوهرخواهر شوهرم هم هست نگران شده و از پدرشوهرم خواسته بود تا موضوع را جدی‌تر پیگیری کند.

 

پلیس تحقیقات گسترده‌ای را در این خصوص انجام داد اما ردی از یوسف پیدا نکرد. مدتی بعد مهتاب با مراجعه به دادگاه خانواده و اعلام غیبت شوهرش از او طلاق گرفت و با مردی به نام ایوب که از مغازه‌داران محل سکونتش بود، ازدواج کرد. به نتیجه نرسیدن تحقیقات نتوانست پدر یوسف را از گشتن دنبال فرزندش مایوس کند و او همچنان پیگیر این پرونده بود تا اینکه در سال 87 ماموران پلیس تهران اعلام کردند حین لایروبی رودخانه‌ای در بلوار ابوذر تهران بقایای جسدی توسط ماموران آتش‌نشانی پیدا شده‌ است.

 

تکه‌لباس‌هایی هم اطراف جسد بود که به نظر می‌رسید با مشخصاتی که از یوسف داده ‌شده بود، همخوانی دارد. بنابراین پزشکی‌قانونی ماموریت یافت هویت جسد را با انجام آزمایش‌های علمی مشخص کند. متخصصان چندماه بعد در گزارشی اعلام کردند تکه اجساد کشف‌شده متعلق به یوسف است.

 

به این ترتیب یک‌بار دیگر تحقیقات درباره سرنوشت یوسف از سر گرفته شد. ماموران که به مهتاب مشکوک شده‌ بودند او را مورد بازجویی قرار دادند اما این زن همچنان منکر قتل بود و می‌گفت از سرنوشت شوهرش هیچ ‌خبری ندارد. پلیس از آنجایی که جسد کاملا مثله شده و نیم‌تنه پایین یوسف پیدا نشده‌ بود احتمال داد این مرد قربانی انتقام‌گیری خشن شده ‌است، به همین سبب روابط مهتاب از چند سال قبل از گم شدن شوهرش مورد بررسی قرار گرفت.

 

وقتی ماموران فهرست مکالمات تلفنی او را بررسی کردند، متوجه شدند مهتاب قبل از گم شدن شوهرش هم با ایوب رابطه داشت و چند ماه بعد از مفقود شدن او با این مرد ازدواج کرد.  مهتاب سرانجام مجبور به اعتراف شد و گفت: یوسف به مواد اعتیاد داشت و هیچ‌وقت سر کار نمی‌رفت. ما همیشه با هم مشکل داشتیم.

او بداخلاقی می‌کرد و خیلی من را کتک می‌زد. نمی‌دانستم باید از دستش چه کنم تا اینکه با ایوب آشنا شدم و روزبه‌روز رابطه ما بیشتر شد و ما عاشق هم شدیم. مدتی بعد تصمیم گرفتیم یوسف را از سر راه برداریم. از آنجایی که می‌دانستم اگر از او طلاق بگیرم، بچه‌ها را از من می‌گیرد، به همین  دلیل تصمیم به قتلش گرفتیم.

 

شب حادثه مقدار زیادی داروی خواب‌آور به او دادم و وقتی خوابش برد، ایوب را صدا زدم. ما با هم کمربندی را دور گردن یوسف انداختیم و از دو طرف کشیدیم تا او خفه ‌شد. جسد چندروزی در خانه ماند نمی‌توانستیم آن را از خانه خارج کنیم. ایوب پیشنهاد داد جنازه را تکه‌تکه کنیم. من هم قبول کردم.


زن جوان گفت: ایوب جسد را با ساطور به دونیم کرد و هرروز یک تکه را بیرون برد اینکه او نیم‌تنه یوسف را کجا انداخته است، خبر ندارم.  ایوب با توجه به اعترافات این زن بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت. او اتهامش را قبول و تایید کرد هرآنچه مهتاب گفته درست است.

 

متهم گفت: وقتی جسد را به دونیم کردم، نیمی از آن را کنار باغی در شهریار رها کردم و نیم‌دیگر را در رودخانه‌ای در تهران انداختم. بعد از چند ماه هم با مهتاب ازدواج کردم.  پلیس با توجه به آدرسی که ایوب داده ‌بود، به جست‌وجو برای پیدا کردن نیم‌تنه یوسف ادامه داد و معلوم شد در تاریخی که متهم می‌گوید، نیم‌تنه‌ انسانی در شهریار پیدا شده و مشخصاتش با مقتول همخوانی دارد. با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جرم کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری فرستاده ‌شد. متهمان به‌زودی مورد محاکمه قرار می‌گیرند./شرق