اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

هاشمی رفسنجانی: قیام امام حسین(ع) طراحی الهی و آسمانی داشت



 مراسم عزاداری, مجمع تشخیص مصلحت نظام

هاشمی رفسنجانی: قیام امام حسین(ع) طراحی الهی و آسمانی داشت

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: کربلا پرچم مظلومیت اهل بیت(ع) است که تا قیامت باید برافراشته بماند.

 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پیش از ظهر امروز در مراسم عزاداری اباعبدالله‌الحسین(ع)، واقعه کربلا و ظهور حجت(ع) را از حوادث مسجّل تاریخ از ابتدای اسلام دانست و افزود: هر دو حادثه از اسرار مهم خاتمیت دین اسلام هستند.

وی در این مراسم که جمعی از علما، قشرهای مختلف مردم، خانواده شهدا، مدیران و کارکنان مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشتند، با ارائه تحلیلی از تاریخ کربلا، گفت: ادلّه فراوان و قابل اعتمادی داریم که قیام امام حسین(ع) یک اتفاق نبود و طراحی الهی و آسمانی داشت.

این عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: در کربلا سیل خون و سیل اشک، نتیجه نبرد علیه ظلم و ظالم و نهایتاً پیروزی حق و مظلوم بود.

وی ادامه داد: لشکریان خونخوار یزید با راه‌اندازی سیل خون، مست از غرور پیروزی بودند اما وقتی آوازه مظلومیت و حقانیت لشکریان امام حسین(ع) و سیل اشک شیعیان به راه افتاد، یزیدیان شکستی همراه با تنفر را در تمام تاریخ پذیرا شدند.

هاشمی رفسنجانی با تشریح فلسفه عزاداری برای امام حسین(ع) و یارانش و گریه، عزاداری و روضه‌خوانی برای عاشورا خاطرنشان کرد: خداوند رسوا کردن ظالم و فریاد کشیدن از دست ظلم را نه تنها مجاز، بلکه محبوب درگاه متعالی معرفی کرده است.

وی با استناد به آیه 149 سوره نساء مبنی بر اینکه «لایحبّ الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم»، گفت: کربلا پرچم مظلومیت اهل بیت(ع) است که تا قیامت باید برافراشته بماند.

عضو مجلس خبرگان رهبری، با تقبیح توجیه ظلم برای دفاع از اسلام اظهار کرد: راز تشنگی اصحاب عاشورا در کنار فرات و فرود تیر بر گلوی طفلی شش ماهه، سند رسوایی کسانی است که به بهانه دفاع از اسلام، اهل بیت پیامبر(ص) را خارجی می‌دانستند.

وی مشعل کربلا را هر روز نورانی‌تر از گذشته خواند و با اشاره به عزاداری‌هایی که در ماه محرم در سراسر جهان می‌شود، گفت: انسانی که در دفاع از مظلوم اشک بریزد، لشکر همیشگی حق در تاریخ می‌شود.

هاشمی رفسنجانی در ادامه سخنان خود با تشریح حرکت امام حسین(ع) از مکه تا کربلا و بیان گفت‌وگوی یاران امام در منازل مختلف یادآور شد: در هر مرحله گروهی ریزش می‌کردند و 72 نفر که عصاره ناب وفاداری بودند، به منای عشق در کربلا رسیدند و به بهترین ثواب که شهادت در راه خدا بود، نائل شدند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: دوستداران امام حسین(ع) در دریای متلاطم زمانه، او را کشتی نجات می‌دانند که آنان را به ساحل سعادت می‌رساند و کسانی که خارج از سفینةالنجاة باشند، به ضلالت و گمراهی می‌رسند.

بر اساس این گزارش، در آغاز این دیدار مراسم مرثیه‌سرایی برگزار شد و حجت‌الاسلام رستگاری‌نیا با ذکر مصائب و مناقب اهل بیت(ع)، روضه اباعبدالله(ع) خواند و پس از سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز نماز ظهر و عصر به امامت وی اقامه شد.

/ایسنا

 


ویدیو مرتبط :
ابقای هدایت الهی به شکل صحیح آن با قیام امام حسین (ع)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بزرگترین انگیزه قیام امام حسین (علیه السلام)



 

سخنی با امام حسین

 

این سؤال مطرح است که چرا با وجود شناخت امام از مردم و قدرت بنی امیه چرا امام حسین قیام کرد و مانند امام حسن با حکومت کنار نیامد؟ چند نمونه از علل را در ذیل می آوریم:

 

1. امر به معروف و نهى از منكر


بزرگترین انگیزه قیام امام حسین علیه السلام مسئله امر به معروف و نهى از مـنكر است كه این دو از مـهمـتـرین اركان دین است و امـام عـلیه السلام در درجه اول مسئول اجراء این امر مهم اسلامى است .

 

چنانكه در وصیت به برادرش محمد بن حنفیه اعلان فرمود :« قـیام مـن بر مبناى تمایلات نفسانى نیست ، من به منظور طغیان و فساد و تباهى و ستم خـروج نمـى كنم بلكه انگـیزه ام اصلاح امـت جدم رسول خدا است و مقصود و منظورم امر به معروف و نهى از منكر است» 1

 

چـون بنى امـیه این دو ركن بزرگ و مـهم اسلامـى را متزلزل ساخته بودند كه نه تنها امر به معروف و نهى از منكر متروك گشته بود بلكه معروف منكر و منكر معروف تلقى مى شد و امام علیه السلام در این مسیر مكرر به این حقیقت اشاره فـرمـود كه اولین بار در سخـنرانى حضرت در منزل ذى حسم و برخورد با حر و سپاهیانش فرمود:

 

« مـگـر نمـى بینید كه به حق عـمـل نمـى شود و از باطل جلوگـیرى نمـى شود مـؤمن باید براى اجرا این مهم مشتاق دیدار پروردگارش باشد .» 2

 

و لذا حسین عـلیه السلام به مـیدان جهاد قدم نهاد تا این اساس و پایه مهم اسلامى را استوار سازد و اسلام محكم و مستحكم بماند.

 

2 ـ زنده كردن ارزشهاى اسلامى


حكومت اموى سعى بلیغ می نمود كه ارزشهاى اسلامى را كه كرامت انسانها بدان بستگى دارد مـحو و نابود ساخـتـه و ضد ارزشها را كه در جاهلیت بدان افتخار مى كردند و ارج مى نهادند جایگزین ارزشهاى اسلامى نماید!

 

از جمله ارزشهایى كه اسلام روى آن زیاد سرمایه گذارى كرده و حكومت بنى امیه با تمام قدرت در محو و اضمحلال آن ایستادگى مى كرد این امور است :

 

 

الف ـ وحدت اسلامى :

پـیامـبر اكرم صلى الله علیه و آله براى ایجاد وحدت و برادرى اسلامى سعى و كوشش وافـى مـبذول مـى فـرمـود ولى مـعـاویه از طرق مختلف مخصوصا از طریق احیاى تعصبات قبیله اى و وادار كردن شعراى قبایل بر هجو قبیله رقیب و خانواده هاى آنان وحدت اسلامـى را ریشه كن مـى كرد تـا جائیكه یزید یكى از شعـراى زمـان بنى امـیه انصار و مـردمـى كه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را در مدینه جاى دادند و حمایت كردند هجو می كند.

 

اگـر در اشعـار شعـراى امـوى دقـت شود روشن تـرین اثـرات آن همـان قـذف و هجو قـبایل و خـانواده هاى رقـیب آنان است . در اشعار شعراى معاصر اموى كمترین اثرى از فضائل انسانى و آثار خوب اجتماعى و اخلاق اسلامى دیده نمى شود.

 

حسین علیه السلام براى احیاى آثار و اخلاق اسلامى قیام كرد.

 

و نیز اخـتـلافـاتى كه بین اعراب و اصیل و موالى به وجود آوردند كه عرب كتابهایى در انتـقـاد بر مـوالى یعـنى اقـوامـى كه از ایران و سایر كشورهاى غیر عربى در عراق و كشورهاى عربى زندگى مى كردند تصنیف و تالیف كردند و بر عكس موالى كتابهایى علیه اعراب نوشتند كه این حركت برخلاف مقررات و موازین اسلامى بوده و وحدت اسلامى را مختل مى كرد.


بزرگترین انگیزه قیام امام حسین علیه السلام مسئله امر به معروف و نهى از مـنكر است كه این دو از مـهمـتـرین اركان دین است و امـام عـلیه السلام در درجه اول مسئول اجراء این امر مهم اسلامى است.

 

چنانكه در وصیت به برادرش محمد بن حنفیه اعلان فرمود :« قـیام مـن بر مبناى تمایلات نفسانى نیست ، من به منظور طغیان و فساد و تباهى و ستم خـروج نمـى كنم بلكه انگـیزه ام اصلاح امـت جدم رسول خدا است و مقصود و منظورم امر به معروف و نهى از منكر است»

 

ب ـ حریت :

چـنانكه مـى دانیم و در تـواریخ مـذكور است در دوران حكومـت امـوى ، سفـره قـتـل و شمـشیر یگانه حاكم در این دستگاه مستبد بود كه بدون رسیدگى به حق و حقیقت سفـره قـتـل گـستـرده مـى شد و جلاد به دستـور حاكم بیگـناهى را به قتل مى رسانید، چنانكه حجاج بن یوسف ثقفى یكى از حكام زمان عبدالملك مى گفت : از غذا و طعـام وقـتـى لذت مـى برم كه انسانى را ببینم در خـون خـود دست و پا مى زند و من مـشغول طعام باشم در چنین محیطى هیچ كس را قدرت و جرئت آن نبود كه به نحوه كردار و رفتار ناشایست حكام انتقاد نماید و یا به دفاع از حقوق از دست رفته خود پردازد.

 

حسین علیه السلام قیام كرد تا به انسانهاى زیر بار ظلم و ستم بیاموزد كه چگونه مى تـوانند به حقـوق خـود برسند و حریت و آزادى از دست رفته را باز یابند، و تاریخ گـویاى این مطلب است كه هنوز چند ماهى از شهادت حسین علیه السلام بیش نگذشته بود كه قیام ها یكى پس از دیگرى شروع شد تا حكومت اموى را ریشه كن نمود.

 

آرى مـردم با شهادت حسین علیه السلام درس آزادى و آزادگى را از دانشگاه خون و شهادت كربلا آموختند و براى بدست آوردن حریت بپا خاستند.

 

ج ـ اخلاق اسلامى و انسانى :

از زمـان رحلت رسول خـدا صلى الله عـلیه و آله هیچ یك از خلفاء همانند على علیه السلام به فكر تربیت روحى و اخلاقى جامعه نبودند اما آنقدر مشكلات براى حضرت على عـلیه السلام ایجاد كردند كه نتـوانست راهى را براى تنویر افكار عمومى و اخلاق اسلامى و هدایت روحى جامعه پیش گرفته بود به مقصد برساند.

 

و در زمان حكومت اموى نه تنها در مسیر تربیت جامعه قدمى برنداشتند بلكه مى كوشیدند تا جامعه را به فساد بكشانند زیرا حكومتهاى فاسد با جامعه صالحه نمى توانند كنار بیایند چه كه مردم صالح و شایسته همواره مخالف حكومت هاى ضد خدایى هستند از این رو كوشیدند تا مردم را همانند خود بسازند و لذا مردم در این دوران بحكم (( النّاس على دین ملوكهم )) نه تنها پاى بند به صلاح نبودند بلكه ترسی هم از ارتكاب فساد در آنها نبود و مـظاهر فساد اخلاق از قبیل دروغ ، نقض عهد، لهو و لعب در همه جا به چشم مى خورد، چنانكه رئیس حكومت اموى معاویة بن ابى سفیان پس از پیمان با حضرت حسن بن على علیه السلام اظهار داشت كه به هیچ یك از شرایطى كه در قرارداد به نفع حسن بن على قرار داده عـمـل نخـواهد كرد و حاكم كوفـه نیز به امـانى كه به مـسلم بن عقیل داده بود وفا نكرد.

 

و مردم كوفه كه با همین سیره نشو و نما كرده بودند به سادگى پشت پا به همه وعده هایی كه به حسین علیه السلام داده بودند زدند و منكر همه نامه هاى خود شدند و چه ننگى بالاتـر از این كه فـرزند پـیغـمـبر و سید جوانان اهل بهشت را براى قبول مسئولیت پیشوایى خود دعوت نمایند و اصرار ورزند كه اگر نیایى در پیشگاه خدا با تو احتجاج خواهیم كرد و چون دعوت آنان را پذیرفت در مقابلش صف آرائى نموده و خونش را بریزند.

 

امـام عـلیه السلام در روز عـاشورا خطاب به مردم كوفه فرمود: اى شیث بن ربعى و اى حجار بن ابجر و اى قیس بن اشعث و اى زید بن حارث آیا شما به من ننوشتید كه میوه هاى ما رسیده و باغات ما سرسبز است اگر بسوى ما بیایى بر سپاه مجهزى وارد خواهى شد؟

 

این تیره بختان با كمال وقاحت و بدون هیچ شرم و حیا گفتند: ما چنین نامه هائى ننوشتیم !

 

امام متعجّبانه فرمود: آرى به خدا قسم نوشتید و لذا تن به شهادت داد تا اخلاق اسلامى و انسانى را كه در جامعه آن روز مرده بود زنده كند.