اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
هاشمی: احمدی نژاد دروغ گفت و کار بسیار زشتی انجام داد/ رهبری گفتند: به آقای احمدینژاد گفتم که حرفهای ناحقی زدید
روایت هاشمی از گفتگو با رهبری درباره نامه قبل از انتخابات/ هاشمی: احمدی نژاد دروغ گفت و کار بسیار زشتی انجام داد/ رهبری گفتند: به آقای احمدینژاد گفتم که حرفهای ناحقی زدید
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب: رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: وقتی خلاف گویی های مناظرات جبران نشد کاملا واضح بود که احمدی نژاد برنامه ای بالاتر از تخریب اشخاص در فکر دارد.
وی با اشاره به نامه اش به رهبری می افزاید: متأسفانه در مناظره، آقای احمدینژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده میکردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از کتاب منتشر نشده”صراحت نامه” ضمن پاسخگویی به شبهاتی پیرامون نامه ۸۸ ،خاطر نشان کرد:”عمق ۶۰ ساله رابطه من و رهبری فرآتر از اقوال سیاسی است و جریاناتی هم که به بهانه این نامه دست به کار تخریب این رابطه زده و می زنند حتما منافعی در این کار دارند ولی نکته حائز اهمیت این است که قطعا ناکام می مانند.”
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی بخش هایی ازمصاحبه کتاب منتشر نشده "صراحت نامه ” را منتشر کرده که در پی می آید:
* آقای هاشمی! در جایی از این گفتوگو به قدرت خطبههای نماز جمعه اشاره کردید. قدرت نامه به عنوان یک ابزار ارتباطی نیز همینقدر زیاد بوده است. شما در تاریخ انقلاب نامهنگاریهای زیادی انجام دادهاید. فرض بفرمایید در این یک ساله گذشته، چقدر درباره نامه حضرتعالی به رهبری صحبت شد! چقدر در موردش نقد شد! تحلیل شد! شما به عنوان یک مدیر ارشد، قدرت نامه را چگونه میبینید؟
- هر کدام یک خاصیت دارند. آدم گاهی یک مقاله مینویسد که مخاطب مشخص ندارد، اما آن مقاله تأثیرات خاص خودش را دارد. گاهی به یک شخص نامه مینویسد، نامه خصوصی مینویسد، سرگشاده نیست و محدود به خودش است. گاهی نامه سرگشاده مینویسد که در حکم مقاله است ولی چون مخاطب مشخصی دارد، حواشی آن باعث میشود که آثار دیگری نیز داشته باشد؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. نمیتوانیم یک حکم کلی صادر کنیم. اطلاعرسانی از این نوع مثل نامه نوشتنها، کنفرانسها، سخنرانیها، پیغامها و… جنبههای مثبت و منفی دارند و آنجا که در جهت اصلاح از این ابزارها استفاده شود، خوب هستند و کم و زیاد تأثیر دارند.
* آقای هاشمی ! تا الان نامهای نوشتهاید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟
- نه.
* انگیزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ چه چیزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟
- دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه میدانستند که نسبت به دیگر نامزدها بیطرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی میدهند.همه میدانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست.
متأسفانه در مناظره، آقای احمدینژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده میکردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.
در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و اینگونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد.
در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفتهاند. ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامهای تهیه کردم. چون میبایست جواب آن حرفها داده میشد.
میگویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟.
نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه شنبه میدادم، روزنامهها چهارشنبه مینوشتند و اگر چهارشنبه میدادم، پنجشنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام میشد. میخواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار مؤثق شور و اشتیاق مردم را میدیدم. از برنامههای محافل مجریان انتخابات هم خبر داشتم. به هر حال در همان فرصت باقیمانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی مانده نامه را به ایشان نداده بودند. چون جوابی به من نرسیده بود.
در آخرین لحظاتی که میخواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر میخواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند.
پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟
گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظهای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدینژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچههای شما گفت.
گفتم: فضا بهگونهای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد.
ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظهای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر میکردم.
گفتم: خواست خدا بودکه شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر میخواندید و به من میگفتید، منتشر نمیکردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر میکردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدینژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم. ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم.
ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.
* ولی به نظر میرسد این نامه روابط شما را با ایشان دچار تغییرات کرده است؟
- نه، ایشان صراحتاً گفتند که هیچ ملاحظهای درباره محتوای نامه ندارم.
حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثیر میگذارد. ولی بعد از انتخابات جواب میدهم. حتی گفتند که به آقای احمدینژاد هم گفتم که حرفهای ناحقی زدید و جواب شما را میدهم. واقعاً هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند. چون روابط ما بهگونهای است که اگر گله هم داشته باشند، میگویند.
الحمدلله همکاری ۶۰ ساله ما بهگونهای است که با هم رودربایستی نداریم./انتخاب
ویدیو مرتبط :
پسر آقای احمدی نژاد وچند دلیل دیگر برای رای ندادن به احمدی نژاد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جهانگیری: آقای احمدینژاد بیست روز هم قهر بکند ممکن است هیچ اتفاقی نیافتد/هاشمی رفسنجانی نفر دوم نظام است
اسحاق جهانگیری: آقای احمدینژاد بیست روز هم قهر بکند ممکن است هیچ اتفاقی نیافتد/هاشمی رفسنجانی نفر دوم نظام است/اصولگراها وضعشان بدتر از اصلاح طلبان است
در بخشی از گفت وگوی اسحاق جهانگیری وزیر صنایع کابینه سیدمحمد خاتمی با روزنامه اعتماد آمده است:
*کجای شرایط سیاسی امروز برای اصولگراها سخت نیست؟ اصولگراها که وضعشان خیلی بدتر است. هرکدامشان یک جایی هستند، یک جهتگیری دارند. اختلافات داخلی شان خیلی جدی شده است.
از طرف دیگر فکر میکنند باید درباره این عملکرد هشت ساله پاسخگو باشند. وضعیت عملکرد برایشان نگرانکننده بوده. شرایط خیلی برای اصولگراها دشوار شده، به دلیل اینکه مسوول اداره کشور هستند اما اصلاح طلبها از جهت اینکه الان مسوولیتی ندارند، راحت ترند. مردم از اصلاح طلبان انتظار ندارند که پاسخگو باشند.
ولی از موضع یک گروه سیاسی که بالاخره تعیینکننده بود، ریشهدار است و در کشور نقش دارد، شرایط دشواری است چون از صحنه سیاسی کشور حذف شده کنار گذاشته شدهاند.
* در مقطعی از تاریخ قرار گرفتهایم که مشکلات زیادی پیش روی کشور ایجاد شده و اصلاح طلبان به عنوان یک جریان سیاسی نمیتوانند نسبت به این مسائل بیتفاوت باشند. بالاخره این گروه در یک کشتی نشستهاند که سرنوشت آنها به سرنوشت حاکمیت گره خورده است. این طوری نیست که بگویند اگر اتفاقی بیفتد، متوجه جریان حاکم است و متوجه ما نیست.
از طرفی دیگر، بالاخره اصلاحات یک جریان ریشهدار است که در عمق جامعه نفوذ دارد. تصمیمگیری در راس جریان اصلاحات نیاز به بحث و جدل دارد، ولی بالاخره این تصمیمگیری باید طوری باشد که خواستههای گروههای مختلف حتی آنها که در شهرستانها و مناطق دیگر به عنوان اصلاح طلب فعالیت داشتند لحاظ شود و این پرسش طرح شود که آیا ما هر تصمیمی بگیریم، بدنه اجتماعی که همواره در جریان اصلاحات قرار داشتهاند، چه اتفاقی برایشان میافتد؟
از طرفی، اصلاحات هر تصمیمی بگیرد، طبیعتا در تعامل با نظام است و نمیتواند مستقلا تصمیم بگیرد. نه اینکه نمیتواند، تصمیمش وقتی عملی میشود که با نظام در تعامل باشد و به یک تفاهمی رسیده باشند. آن هم دشوار است. بالاخره الان شرایط ارتباطات با نظام خیلی محدود است و تعامل جدی وجود ندارد. اما سیاستمدار، جریانات سیاسی ریشهدار در تاریخی، هیچ وقت به خاطر شرایط محدود در بن بست قرار نگرفتهاند. اصلا نفس سیاستمداری این است که همیشه در بن بستها باید راهکار پیدا کند.
*بعد از انقلاب همواره مجموعه نیروهایی مقابل آقای هاشمی قرار داشتهاند که به خاطر شخصیت و موقعیت ایشان بوده است. چون همواره در جایگاه شخصیت دوم قرار میگرفته، هرکسی میخواسته نقد جدیای به سیستم داشته باشد، آن کسی که قابل نقد بود و هزینهاش کم بود، آقای هاشمی بود.
در مقطعی بخشی از اصلاح طلبها بودند، خصوصا در دوران انتخابات مجلس ششم که تا مرحله اول 84 کشید. دریک دورهیی، بعد از 84، بیشتر اصولگراها بنای ناسازگاری با آقای هاشمی گذاشتند. متاسفانه اصولگرایان در دورهیی جریان حمله به آقای هاشمی را آغاز کردند که برخی نهادهای قدرت و حکومت در اختیارش بود. یعنی نهادهای رسمی... من فکر میکنم که سال 84، عمدتا به همین دلیل عدم تحلیل درست احزاب اصلاح طلب از مسائل کشور، این اتفاق افتاد و نتیجه این شد.
* نفر دوم... به جایگاه رسمی که نگاه کنیم، رییسجمهور است.[در نگاه غیررسمی] اگر این طور نگاه کنیم، به نظر من بعد از رهبری، آقای هاشمی نفر دوم است. بعد از رهبری هیچ کس به آقای هاشمی نمیرسد.
* من تیرماه 88 (کمی این طرف یا آن طرف تر) مصاحبه کردم و در آن شرایط از مهمترین مصاحبهها شد. همان موقع گفتیم جریان اصلاح طلب یک جریان گمنام تازه به صحنه آمده نیست. رییسجمهور، وزیر، نماینده مجلس، رییس مجلس و... داشته. اینها کسانی بودند که تا چند ماه قبل در نشستهایی با نظام گفتوگو میکردند.
درباره مسائل تصمیمگیری میکردند. بخشی از اسرار نظام پیش اینهاست. در نهادهای مختلف کشور، مسوولیت ردهک داشتهاند. اینها باید با نظام وارد تعامل شوند. بروند و گفتوگو کنند و ببینند راهکار چیست. یکی از جاهایی که به نظر من میتوانست خیلی خوب برای کنترل این بحران نقش ایفا کند، دولت بود. ما بالاخره در مسوولیتهای دولتی بودهایم. اتفاقاتی افتاده و دولت میتواند به راحتی با گروه معترض بنشیند، جلسه بگذارد، ببیند چه هست و چه نیست. چه کارهایی کنند یا نکنند.
* آقای احمدینژاد بیست روز هم قهر بکند ممکن است هیچ اتفاقی نیافتد. فوقش میرود مینشیند توی خانهاش.
ولی وقتی این همه برای یک فرد هزینه شده و ادعا شود که کاملا ولایتمدار است و در چارچوب سیستم ولایت عمل میکند، بیاید چنین عکس العملی نشان دهد دیگر براساس شعارها نمیتوان تصمیم گرفت. اگر گذشته را ارزیابی کنیم در عمل نشان داده شده افرادی که کمتر شعار دادهاند، بیشتر همراهی کردهاند. من در دولت آقای خاتمی نمیتوانم هیچ موردی پیدا کنم که ایشان در مقابل یک صحبت صریح این طور عکس العملی داشته باشند.
حالا آقای خاتمی شعار هم نداده و آقای احمدینژاد داده؛ نتیجه این شد به افرادی که با شعار به نحوی خودشان را طور دیگری نشان دادهاند، نباید توجه کرد.
باید به سابقه افراد توجه کرد. باید به دنباله افراد، که این شخص از چه جایگاهی بلند شده و دارد این حرف را میزند نگاه کرد. آیا درست است کسی که هیچ سابقهیی نداشته وارد سیستم شود و بگوید هیچ کس به گرد من نمیرسد؟ بالاخره این نظام جنگ داشته، افرادی که این حرف را میزنند باید بگویند چقدر در جنگ حضور داشتهاند.
این نظام شهید داده. این افراد باید بگویند چه سابقهیی داشتهاند. چقدر با امام همراهی کردهاند. من فکر میکنم در مقاطع یکسری مسائل به عنوان اصل و مبنا قرار گرفت که درست هم بود، نادرست نبود، ولی افرادی برای اینکه بتوانند خودشان را جا بیندازند از آنها استفاده کردند، شروع به شعارهای بزرگ دادن کردند و به این افراد اعتماد شد.
*من آقای هاشمی را مرتب میبینم اما تا حالا از ایشان نشنیدهام که کمترین تمایلی برای شرکت کردن داشته باشد./خبرآنلاین