نقشه عجیب و شیطانی زن جوان برای شوهر

 زنی كه برای قتل شوهرش آدم‌كش اجیر كرده بود، بعد از اعتراف به جرمش به دادگاه كیفری معرفی شد و به زودی پای میز محاكمه می‌رود.

مسوولان بیمارستانی در شیراز آخرین روز دی سال 88 در تماس با پلیس از مرگ مشكوك یكی از بیماران‌شان خبر دادند و گفتند روی بدن این مرد كه چند روزی را در بیمارستان بستری بود و تحت مداوا قرار داشت، آثار جراحت به چشم می‌خورد و به نظر می‌رسد، قربانی یك جنایت شده باشد.

 ماموران بعد از حضور در مركز درمانی هویت متوفی به نام هوشنگ را ثبت و به دستور بازپرس جنایی جنازه را برای تعیین علت مرگ به پزشكی قانونی منتقل كردند.

متخصصان بعد از انجام آزمایش‌های لازم در نظریه‌ای خطاب به كارآگاهان جنایی نوشتند، هوشنگ به مرگ طبیعی جان نباخته بلكه به علت اصابت جسمی برنده و نوك‌تیز مانند چاقو دچار خونریزی شدید داخلی شده و به كام مرگ فرو رفته است.

این نظریه كارآگاهان را بر آن داشت تا درباره چگونگی قتل هوشنگ تحقیقات ویژه‌ای را انجام دهند. آنها در گام نخست به بازجویی از همسر هوشنگ پرداختند.

این زن كه سمیه نام دارد، در حالی كه سعی می‌كرد خودش را داغدار و مغموم نشان دهد، ماجرای قتل شوهرش را این‌طور شرح داد: «من و هوشنگ در پارك نشسته بودیم و داشتیم با هم حرف می‌زدیم كه مردی به ما نزدیك شد. او خیال می‌كرد هوشنگ مزاحم من شده است برای همین با شوهرم درگیر شد و من هر چه سعی كردم تصور نادرست او را اصلاح كنم، فایده‌ای نداشت در حالی كه دعوای آن دو نفر بالا گرفته بود.

 مرد مهاجم چاقویی را از زیر لباسش بیرون كشید و با آن ضربه‌ای به هوشنگ زد و وقتی دید شوهرم دچار خونریزی شدید شده است به سرعت شروع به دویدن كرد و از آنجا دور شد. آن زمان هیچ‌كس در اطراف ما نبود تا از او كمك بخواهم خودم هم نتواستم آن فرد را دستگیر كنم.»

ادعاهایی كه سمیه به زبان آورد، دور از ذهن به نظر می‌رسید و بیشتر به داستانی تخیلی شباهت داشت به همین سبب ماموران به وی ظنین شدند و این زن را به صورت نامحسوس زیرنظر گرفتند. از سوی دیگر، تجسس‌هایی درباره زندگی خصوصی مقتول انجام و فاش شد این مرد از مدت‌ها قبل با همسرش به شدت اختلاف داشت. به دست آمدن این سرنخ به دستگیری سمیه انجامید ولی این زن حاضر به پذیرفتن اتهام قتل نشد.

وی سرانجام بعد از چندین جلسه بازجویی به خاطر تناقض‌گویی‌هایش به بن‌بست رسید و در حالی كه راه ‌چاره دیگری برایش نمانده بود، حقیقت را به زبان آورد. او گفت: «من با شوهرم به شدت اختلاف داشتم؛ به طوری كه دیگر نمی‌توانستم او را تحمل كنم اما چاره‌ای هم برایم وجود نداشت.

 هوشنگ با طلاق مخالف بود و خانواده خودم هم نظر مساعدی نسبت به جدایی من نداشتند. من مدت‌های طولانی با نارضایتی به زندگی با هوشنگ ادامه دادم تا اینكه احساس كردم به آخر خط رسیده‌ام، برای همین نقشه قتل او را طراحی كردم. خودم به تنهایی از عهده این كار برنمی‌آمدم به همین دلیل از پسرعمه‌ام خواستم به من كمك كند من به وی قول دادم اگر شوهرم را بكشد، مبلغ كلانی به او خواهم داد به این ترتیب بود كه توانستم داوود را با خودم همراه كنم.»
این زن ادامه داد:

«من و داوود نقشه قتل را كشیدیم و حتی به این فكر كردیم كه اگر پلیس به من مشكوك شد، چه داستانی را تعریف كنم. ما فكر نمی‌كردیم نقشه‌مان ایرادی داشته باشد و لو برویم.»

ماموران بعد از شنیدن حرف‌های این زن قبل از اینكه برای دستگیری پسرعمه او وارد عمل شوند، تصمیم گرفتند درخصوص صحت و سقم اظهارات سمیه تحقیق كنند، چراكه بعید نبود این زن برای پنهان كردن حقیقت بار دیگر سناریویی ساختگی را تعریف كرده باشد و بخواهد خودش یا فردی دیگر را از اتهام قتل مبرا كند.

تجسس‌های پلیس در این مرحله فاش كرد، داوود از قبل با هوشنگ اختلافاتی داشت و آنها قبلا نیز با هم درگیر شده بودند. همین موضوع احتمال درست بودن ادعاهای سمیه را قوت بخشد و مرد جوان بازداشت شد. او كه ابتدا می‌كوشید خودش را از ارتكاب هرگونه جرمی تبرئه كند، بعد از چند جلسه بازجویی به قتل اقرار كرد و گفت به خاطر دختردایی‌اش و برای به دست آوردن پولی كه او وعده داده بود، این قتل را انجام داد.

متهم به قتل در ادامه صحنه جنایت را بازسازی كرد. به این ترتیب، پرونده اتهامی سمیه و داوود مراحل قانونی‌اش را پشت سر گذاشت و این دو پس از صدور قرار مجرمیت و كیفرخواست به دادگاه كیفری استان فارس معرفی شدند و به زودی در شرایطی پای میز محاكمه خواهند رفت كه اولیای دم مقتول برای عامل اصلی جنایت تقاضای قصاص كرده‌اند.

منبع: شرق