اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
«ندا»ی اصولگرایی بهنام «ندا»ی اصلاحطلبی
اخبار سیاسی - «ندا»ی اصولگرایی بهنام «ندا»ی اصلاحطلبی
پس از انتخابات سال 92 شوک بزرگی به جریان اصولگرا وارد شد چون باور نداشتند اصلاحات سرزندهتر از قبل چنان قدرت تاثیرگذاری داشته باشد که حتی پس از 8 سال سکوت بتواند کاندیدای خود را به ریاستجمهوری برساند؛ افرادی مانند بادامچیان چندین بار جمله «اصلاحات مُرد» را تکرار کردند اما دیدند آنچه دیگرحیات ندارد، وحدت اصولگرایان است.
در همین راستا به فکر افتادند حال که خود بزرگترین ضربه را از تصور اشتباهشان مبنی بر تاثیرگذارنبودن اصلاحطلبان خوردند، بازی دیگری را آغاز کنند که آن هم ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان است. اصولگرایان یک موضوع را بهدرستی درک کردهاند و آن هم ورود نیروهای جوان و بیتجربه به اردوگاه اصلاحطلبی در8 سال دوره عدم فعالیت علنی بود.
تصور این بود که فضا برای فعالیت اصلاحطلبان بعد از 24خرداد 92 بازتر خواهد شد و آنها میتوانند به سازماندهی و احیای فعالیتهای خود بپردازند که در این راستا اگر چه دولت و شخص رئیسجمهور به فعالیت احزاب دو جناح اهمیت داد اما بازگشت به قبل از 84 و آغاز دوره جدید برای اصلاحطلبان موضوعی نبود که در فرصت کم امکان تحقق داشته باشد. از اینرو برخی از این جوانان که امید به نتیجه دادن زود هنگام وعدههای رئیسجمهور داشتند سرخورده شدند که همین موضوع موجب بازشدن درها برای ورود اصولگرایان شد.
القای ناکارآمدی نسل اصیل اصلاحطلبی
آنها که یکسال مترصد چنین فرصتی بودند تا پروژه جبران شکست را اجرا کنند، به حمایت از جوانانی پرداختند که عجول بودن ویژگی بارز آنها بود.
رسانههایشان را مامور کردند تا با انجام گفتوگو با آن جوانان به نوعی داشتن اعتبار را به آنها القا کنند و بزرگانشان بر لزوم نواصلاحطلبی تاکید کردند تا از طریق واژههای اینچنینی برای جوانان وانمود کنند که زمان حضور اصلاحطلبان قدیمی بهسر آمده و باید نسل جدید وارد میدان شده و کار را به دست بگیرند که تاحدودی هم در این موضوع موفق بودند چنانکه یکی از جوانان اصلی این جریان گفته است: «35سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و ما معتقدیم در این مدت مدیریت کشور دچار تغییر و تحول چندانی نشده و همان مدیران اول انقلاب همچنان مدیر هستند. بخش عمدهای از ناکارآمدی سیستم مدیریتی کشور هم به تغییر نکردن مدیران برمیگردد. در جریان اصلاحات هم نیاز به پوستاندازی و چرخش نیروها کاملا اجتنابناپذیر است. به همین دلیل به نظر من انتخابات آینده مجلس انتخابات جریان نسل دوم اصلاحطلبی خواهد بود و به اعتقاد جوانان اصلاحطلب، نسل اول اصلاحطلبان داوطلبانه از کاندیداتوری خودداری و عرصه را به جوانان واگذار خواهند کرد. همانطوری که در انتخابات گذشته جوانان از آنها دعوت میکردند که کاندیدا شوند، اینبار نسل اول از نسل دوم دعوت میکنند که کاندیدا شوند.»
دست دوستی سادهلوحانه
البته برخی بزرگان اردوگاه اصلاحطلبی هم بر نواصلاحطلبی تاکید کردند اما ادله آنها با ادله مطرحشده از سوی اصولگرایان تفاوت فاحشی داشت. موضوع قابل تاملی که اصولگرایان مطرح میکنند اما واقعیت ندارد این است که اعضای این تشکل به نام «ندا» اعضای یک حزب اصلاحطلب هستند درحالی که با مرور سبقه فعالیت این جوانان حضور آنها در یک تشکل به اثبات نمیرسد بلکه اینچنین است که هر کدام در یک حزب فعال بودند یا اصلا آغاز فعالیت سیاسیشان حضور در «ندا»ست. اصلاحطلبان باتجربه بهخوبی میدانند زمانی که رقیب اصولگرا به آنها لبخند میزند و پیشنهاد امکانات به آنها میدهند باید احساس خطر کرده و چشم از آن بپوشند اما این جوانان هنوز بسیار کمتجربهتر از آن هستند که معنای لبخندهای رقیب را درک کنند بلکه در اوج سادگی دست دوستی به سمت آنها دراز میکنند.
حمایت سیدمحمد خاتمی؟!
از دیگرموضوعاتی که موجب شگفتی میشود اعتماد به نفس این جوانان است که مدعی میشوند سیدمحمد خاتمی از آنها حمایت میکند. سادگی و ناآگاهی این جماعت از آنجا ناشی میشود که نمیدانند خاتمی حضور و فعالیت جوانان در تمام عرصهها و با هر نامی را مورد حمایت قرار میدهد چراکه اعتقاد دارد جوانان باید زنده و فعال باشد تا بتواند به رفع مشکلات و پیشرفت کشورکمک کند.
واقعیت این است اما این جوانان یا نمیدانند یا نمیخواهند بدانند چنانکه سخنگوی هیات موسس تشکل «ندای ایرانیان» دیروز گفت: این تشکل سیاسی اصلاحطلب که با محوریت سیدمحمد خاتمی فعالیت خواهد کرد در آستانه دریافت مجوز از وزارت کشور است. هادی حیدری این را هم گفت که قابل تامل بود: «ما هیچگاه با صندوق رای قهر نمیکنیم، ما اهل تحریم انتخابات نیستیم و صندوقهای رای را تنها راه دستیابی به دموکراسی میدانیم.
ما همچنین با حاکمیت در عین حفظ هویت اصلاحطلبی خود تعامل میکنیم و هر جا در اقدامات خود با تضادی از سوی ارکان نظام مواجه شویم تا زمانی که نظام را متقاعد نکنیم آن اقدامات خود را مسکوت میگذاریم.» این اظهارات به چه معناست؟ کدام تشکل و جناح سیاسی خلاف این موارد را قبول دارد که حیدری در معرفی تشکل ندا بر آن تاکید دارد؟ وااسفا به این رویکرد خام و ناپخته جوانان ندا!
بنبست، ختم بیتجربگی جوانان
در شرایطی که این جوانان تصورمیکنند با اقدامات سازشکارانه با رقیب اصولگرا میتوانند به جایگاهی دست پیدا کنند، فراموش کردند بخشی دیگر که خود را اصلاحطلب میدانستند همین مسیر را در سالهای پیش طی کردند اما به عنوان «اصلاحطلب بدلی» معروف شدند و اکنون با ابراز ندامت خواستار بازگشت به جمع اصلاحطلبان هستند. واکنش اصلاحطلبان واقعی هم به این اقدامات را باید دانست. آنها بیتوجه به آنچه اعضای ندا میگویند و میکنند به سازماندهی خود مشغول هستند چون آنها بهدلیل تجربهای که دارند بهخوبی میدانند راهی که این جوانان بیتجربه میپیمایند به بنبست میرسد و چارهای جز بازگشت ندارند.
اخبار سیاسی - آرمان
ویدیو مرتبط :
راز اصولگرایی و اصلاح طلبی در برنامه راز
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بی بی سی: علی مطهری، صدای اصولگرایی با فرکانس اصلاح طلبی
بی بی سی: علی مطهری، صدای اصولگرایی با فرکانس اصلاح طلبی/سند
بی بی سی: «صدایش به اصولگراها میماند ولی در آن فرکانسهای اصلاح طلبانه هم شنیده میشود. اما علی مطهری هیچکدام از اینها نیست.»
سایت بی بی سی فارسی (BBCpersian) چهارشنبه 21 تیر (July.11) در یادداشتی با عنوان "آرمانشهر علی مطهری چگونه جایی است؟" به تحلیل مواضع علی مطهری در سال های اخیر پرداخت.
در این یادداشت که به قلم "سیاوش اردلان" از مجریان شبکه دولتی بی بی سی نوشته شده، آمده است: «صدایش به اصولگراها میماند ولی در آن فرکانسهای اصلاح طلبانه هم شنیده میشود. اما علی مطهری هیچکدام از اینها نیست. ترکیب مواضع و افکار او نسبت به مسائل مختلف ترکیب آشنایی نیست. در آرمانشهر علی مطهری جایی برای سهل انگاری درباره حساسیت های فرهنگی یک مسلمان شیعه وجود ندارد. او هجمه فرهنگی را یک خطر بزرگ میداند و دولت محمود احمدی نژاد را بانی بدحجابی و رواج فرهنگ غلط غربی در جامعه معرفی می کند. پس غیر منطقی نیست که فرض شود از همان زمان که آقای احمدی نژاد در مقام کاندیدای ریاست جمهوری گفت مشکل جوانان ما موی آنها نیست، با او و افکارش مشکل پیدا کرد.»
این سایت ادامه داد: «اگر علی مطهری تریبون نمایندگی مجلس را در اختیار نداشت، شاید مواضع او برای کسی مهم نبود. زندگی سیاسی او بعد از ورودش به دوره هشتم مجلس متحول شد. پیش از آن کارنامه او عمدتاً در نقد اصلاح طلبان در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و نشر آثار پدرش، مرتضی مطهری، خلاصه می شد. طرز تفکر علی مطهری بسیار تحت تاثیر افکار پدرش قرار دارد. یکی از پایه های این طرز تفکر مخالفت با ملی گرایی ایرانی است. این مخالفت زمینه دوم ناخشنودی او از دولت آقای احمدی نژاد را فراهم و او را دشمن سرسخت "مکتب ایرانی" کرد. گفتمانی که در آن از کورش و تخت جمشید و فردوسی به بزرگی یاد می شود به گوش او ناخوش آهنگ است، همانگونه که پدرش از مراسم ماقبل اسلامی چهارشنبه سوری و سبزده بدر منزجر بود. در آرمانشهر علی مطهری حجاب خانم ها هیچ امکانی برای "تحریک غریزه" مردان را نمیدهد، اما مردان میتوانند چندین همسر اختیار کنند و اگر در این بین همسری به دیگری خیانت کرد قوه قضاییه بدون نگرانی از وجهه ایران، زناکاران را سنگسار می کند. در این آرمانشهر رادیو تلویزیون حکومتی ایران فاصله زیادی با وضعیت امروزش دارد که به عقیده آقای مطهری بی شباهت به شبکه ماهواره ای "فارسی وان" نیست.»
بی بی سی افزود: «با وجود چنین سنت گرایی بی چون و چرایی در عرصه فرهنگ، جا برای چون و چرای سیاسی حتی با آیت الله خامنه ای در آرمانشهر علی مطهری باز است. او با اینکه نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان برای توجیه عقاید خود یا برای تعیین تکلیف، مدام به نظرات احتمالی آیت الله خامنه ای متوسل شوند مخالف است و می گوید که خود آیت الله خامنه ای با این کار مخالف است و نه تنها نباید از او مایه گذاشت بلکه باید از او انتقاد هم کرد. با این حال وقتی علی مطهری با متهم کردن سپاه پاسداران به دخالت در انتخابات مجلس نهم خشم اصولگرایان را برانگیخت، او خود از آیت الله خامنه ای مایه گذاشت و گفت که رهبر ایران هم از این دخالت ها ناراضی بوده است. حمله علی مطهری به سپاه که حتی صدای برادر زنش، علی لاریجانی را در اورد، آخرین نطق او در دو روز آخر مجلس هشتم را خبرساز کرد.»
بی بی سی در ادامه نوشت: «بی پروایی علی مطهری می تواند برای طیف بزرگی از جامعه ایران جذابیت داشته باشد و مواضع دیگرش را تحت الشعاع قرار دهد، مخصوصا حالا که به خاطر همین مواضع و گفته هایش تحت پیگرد دادستانی تهران نیز قرار گرفته است. اما برای خیلی از مخالفان حکومت، او چیزی بیش از یک سوپاپ اطمینان نیست. با این حال در بحبوحه ناآرامی های سال 88 شنیدن مواضع علی مطهری حتی برای آنهایی که او را سوپاپ اطمینان می دانند خوشایند بود: آنجا که آقای احمدی نژاد را به اندازه آقای موسوی در نارامی ها مقصر می دانست و محاکمه هر دو را خواستار شد. علی مطهری از جنس معدود اصولگرایان دیگری است که خود را با بقیه اصولگراها متفاوت می بینند. اصولگرایانی مانند عماد افروغ، نماینده مجلس هفتم، که در بین ناظران شگفتی آفرید وقتی در جریان رای اعتماد به مصطفی پورمحمدی، وزیر پیشنهادی کشور، از قلع و قمع معترضان و به 'خاک و خون' کشیدن شدن آنها در زمان شورش های قزوین و اسلام شهر در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی سخن راند. علی مطهری نیز به پیروی از همان رویه 'انتقاد درون گفتمانی'، نقش مهمی را در استیضاح علی کردان، وزیر کشور دولت احمدی نژاد، ایفا کرد. آقای مطهری خود را تافته ای جدا بافته از اصولگرایانی می داند که به عقیده او چاپلوس و متملق هستند. شاید داشتن چنین مرامی او را به زبانی تند و گزنده مجهز ساخته و باعث شده است که گاه حتی "دشنام"هایش از صحن علنی مجلس به گوش برسد.»
بی بی سی در پایان آورده است: «سیاست خارجی نقطه قوت یا موضوع مورد علاقه علی مطهری نیست، ولی از او نقل است که بسیجی های مهاجم به سفارت بریتانیا در ایران را با همان زبان گزنده "ساندیس خور" لقب داد. در آرمانشهر علی مطهری پدرش بزرگمردی است که می توان به خاطر فرزندی او فخر کرد و خود را از دیگر همقطاران یک سر و گردن بالاتر دید. غرور علی مطهری و دفاع تهاجمی او در برابر انتقادها و تهدیدهای صاحبان قدرت، آینده غیر قابل پیش بینی ای را پیش روی او قرار می دهد: اپوزسیون قانونی؟ اپوزسیون غیر قانونی؟ مدارج بالاتر سیاسی؟ یا چهره ای سرخورده و مهجور؟ این تا حدی بستگی به خودش دارد. در آرمانشهر علی مطهری انسان برای آنچه که معتقد است حقش بوده است، می جنگد. او پیش از اعلام نتایج انتخابات مجلس نهم گفته بود: اگر من رای نیارم باید بررسی شود./جام نیوز