اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
نجات سربازِ گروگان با سیگنال موبایل
سیگنالهای گوشی تلفن همراه، سرباز جوان را از دست گروگانگیران 200 میلیونی نجات داد. سرباز جوان که در چنگال گروگانگیران گرفتار شده بود بعد از عملیات پلیسی به آغوش خانوادهاش بازگشت.
ساعت 4 بعد از ظهر 23 دی ماه بود كه مردی هراسان وارد كلانتری 12 نسیم شهر بهارستان در غرب استان تهران شد. مرد مضطرب در برابر ماموران كلانتری پرده از یک آدمربایی برداشت.
مرد میانسال به ماموران گفت: «امید پسرم سرباز است و هر روز صبح ساعت چهار بامداد برای رفتن به پادگان از منزل خارج میشد. شب قبل در خانه یكی از بستگانمان بود و ما فكر میكردیم صبح زود از آنجا به پادگان رفته است. همه چیز عادی بود. تا اینكه حدود ساعت 9:30 صبح یك پیامك از پسرم دریافت کردم. وقتی متن پیامك را خواندم شوكه شدم. پسرم نوشته بود: «من را سوار ماشین كردهاند و الان هم نمیدانم كجا هستم.»
شمارهاش را گرفتم اما از پشت خط صدای مرد خشنی را شنیدم كه گفت: «اگر می خواهی یك بار دیگر پسرت را زنده ببینی باید 200 میلیون تومان پول نقد بدهی و اگر پای پلیس به ماجرا باز شود دیگر فرزندت را نخواهی دید.»
با ثبت اظهارات پدر امید پروندهای در اینخصوص تشكیل و تیم ویژهای از كارآگاهان اداره آگاهی مأموریت پیدا كردند كه گروگانگیران را شناسایی کنند.
سرهنگ کامران تقیبیگی، معاون هماهنگکننده غرب استان تهران، در اینباره گفت: «كارآگاهان با توجه به حساسیت موضوع پرونده را به صورت ویژه در دستور كار خود قرار دادند. برای به دست آوردن سرنخی از ماجرا تحقیقات گسترده خود را آغاز كردند. اولین فرضیه آدمربایی این بود كه امید قربانی انتقام جویی شخصی شده است به همین منظور كارآگاهان به پرسوجو از اعضای خانواده امید پرداختند. اما تحقیقات تكمیلی حاكی از آن بود كه نه امید و نه هیچ كدام از اعضای خانوادهاش با فرد یا افرادی اختلافی ندارند. از طرفی خانواده امید از وضعیت مالی خوبی نیز برخوردار نبودند.»
معاون هماهنگکننده غرب استان تهران گفت: «تحقیقات اولیه كارآگاهان به بنبست رسیده بود اما این موضوع باعث نشد ماموران دست از كار بكشند. به همین خاطر دور جدیدی از تحقیقات آغاز شد و ماموران توانستند با ردیابی خط تلفن امید به سرنخ تازهای دست پیدا كنند. سیگنالهایی كه از خط تلفن همراه امید به دست آمده بود، نشان میداد آدمربایان پسر جوان را درمنطقه كهریزك اسلامشهر نگه داشتهاند. با به دست آمدن این اطلاعات دو گروه از ماموران پلیس آگاهی شهرستان بهارستان با همکاری یک گروه از ماموران یگان امداد شهرستان اسلامشهر پس از ساعتها جستوجو توانستند محل گروگانگیری را شناسایی و محاصره كنند.»
پس از شناسایی مخفیگاه آدمربایان بلافاصله تیم رهایی گروگان پلیس آگاهی غرب استان تهران مكان موردنظر را بهطور نامحسوس تحتنظر قرار دادند. ماموران در یك عملیات غافلگیرانه وارد مخفیگاه آدمربایان شدند اما مردان تبهکار كه از ماجرا با خبر شدند به همراه گروگان از محل متواری شده بودند.
با فرار آدمربایان و با توجه به اینكه نقشه پلیس لو رفته بود و تبهكاران متوجه شدند پای پلیس به میان كشیده شده دور جدیدی از تحقیقات آغاز شد تا اینكه آدمربایان كه نقشهشان را شكستهخورده دیدند پسر جوان را در نزدیکی شهرک واوان اسلامشهر رها كردند و پا به فرار گذاشتند.
با حضور پلیس در صحنه حادثه امید از دست آدمربایان آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت. اما تلاش پلیس برای دستگیری آدمربایان فراری همچنان ادامه دارد.
امید كه حالا از چنگال آدم ربایان نجات یافته است و دوباره به آغوش خانوادهاش بازگشته درباره روز حادثه و چگونگی ربوده شدنش گفت: «شب قبل از حادثه به خانه یكی از بستگانم رفتم. ساعت 30: 04 صبح بود از خانه خارج شدم. خیابان خیلی خلوت بود و هیچ خودرویی تردد نمیكرد. به همین خاطر با پای پیاده در كنار خیابان به راه افتادم تا اگر یك خودرو عبور كرد سوار شوم. همانطور درحال پیادهروی بودم كه از دور صدای یك خودرو را شنیدم؛ در كنار خیابان ایستادم و برای خودرو دست تكان دادم. یك پراید سفید رنگ بود كه دو سرنشین 30الی 35ساله داشت.
اصلا فكرش را هم نمی كردم آنها قصد ربودن من را داشته باشند اما وقتی مقداری از مسیر را طی كردیم ناگهان یكی از آن دو مرد با چاقویی كه در دست داشت به من حمله كرد. خیلی ترسیده بودم. تمام تلاشم را كردم تا بتوانم خودم را از دست آنها نجات دهم اما مرد چاقو به دست چندین ضربه به من زد كه گیج شدم. تنها كاری كه از دستم بر آمد این بودكه با تلفن همراهم یك پیامك به پدرم بدهم و از او درخواست كمك كنم.»
وی در ادامه گفت: «آنها چشمانم را بستند و پس از چند ساعت من را به یك سوله بردند با پدرم تماس گرفتند و در ازای آزادی من درخواست پول کردند اما سرعت عمل پلیس باعث شد گروگانگیران من را در نزدیكی شهرك واوان از خودرو پیاده كرده و پا به فرار بگذارند.» با ادعاهای پسر جوان تحقیقات برای دستگیری مردان آدمربا ادامه دارد.
ویدیو مرتبط :
ARMA 3 - نجات گروگان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نجات سربازِ گروگان با سیگنالهای گوشی همراه
ساعت 4 بعد از ظهر 23 دی ماه بود كه مردی هراسان وارد كلانتری 12 نسیم شهر بهارستان در غرب استان تهران شد. مرد مضطرب در برابر ماموران كلانتری پرده از یک آدمربایی برداشت.
مرد میانسال به ماموران گفت: «امید پسرم سرباز است و هر روز صبح ساعت چهار بامداد برای رفتن به پادگان از منزل خارج میشد. شب قبل در خانه یكی از بستگانمان بود و ما فكر میكردیم صبح زود از آنجا به پادگان رفته است. همه چیز عادی بود. تا اینكه حدود ساعت 9:30 صبح یك پیامك از پسرم دریافت کردم. وقتی متن پیامك را خواندم شوكه شدم. پسرم نوشته بود: «من را سوار ماشین كردهاند و الان هم نمیدانم كجا هستم.»
شمارهاش را گرفتم اما از پشت خط صدای مرد خشنی را شنیدم كه گفت: «اگر می خواهی یك بار دیگر پسرت را زنده ببینی باید 200 میلیون تومان پول نقد بدهی و اگر پای پلیس به ماجرا باز شود دیگر فرزندت را نخواهی دید.»
با ثبت اظهارات پدر امید پروندهای در اینخصوص تشكیل و تیم ویژهای از كارآگاهان اداره آگاهی مأموریت پیدا كردند كه گروگانگیران را شناسایی کنند.
سرهنگ کامران تقیبیگی، معاون هماهنگکننده غرب استان تهران، در اینباره گفت: «كارآگاهان با توجه به حساسیت موضوع پرونده را به صورت ویژه در دستور كار خود قرار دادند. برای به دست آوردن سرنخی از ماجرا تحقیقات گسترده خود را آغاز كردند. اولین فرضیه آدمربایی این بود كه امید قربانی انتقام جویی شخصی شده است به همین منظور كارآگاهان به پرسوجو از اعضای خانواده امید پرداختند. اما تحقیقات تكمیلی حاكی از آن بود كه نه امید و نه هیچ كدام از اعضای خانوادهاش با فرد یا افرادی اختلافی ندارند. از طرفی خانواده امید از وضعیت مالی خوبی نیز برخوردار نبودند.»
معاون هماهنگکننده غرب استان تهران گفت: «تحقیقات اولیه كارآگاهان به بنبست رسیده بود اما این موضوع باعث نشد ماموران دست از كار بكشند. به همین خاطر دور جدیدی از تحقیقات آغاز شد و ماموران توانستند با ردیابی خط تلفن امید به سرنخ تازهای دست پیدا كنند. سیگنالهایی كه از خط تلفن همراه امید به دست آمده بود، نشان میداد آدمربایان پسر جوان را درمنطقه كهریزك اسلامشهر نگه داشتهاند. با به دست آمدن این اطلاعات دو گروه از ماموران پلیس آگاهی شهرستان بهارستان با همکاری یک گروه از ماموران یگان امداد شهرستان اسلامشهر پس از ساعتها جستوجو توانستند محل گروگانگیری را شناسایی و محاصره كنند.»
پس از شناسایی مخفیگاه آدمربایان بلافاصله تیم رهایی گروگان پلیس آگاهی غرب استان تهران مكان موردنظر را بهطور نامحسوس تحتنظر قرار دادند. ماموران در یك عملیات غافلگیرانه وارد مخفیگاه آدمربایان شدند اما مردان تبهکار كه از ماجرا با خبر شدند به همراه گروگان از محل متواری شده بودند.
با فرار آدمربایان و با توجه به اینكه نقشه پلیس لو رفته بود و تبهكاران متوجه شدند پای پلیس به میان كشیده شده دور جدیدی از تحقیقات آغاز شد تا اینكه آدمربایان كه نقشهشان را شكستهخورده دیدند پسر جوان را در نزدیکی شهرک واوان اسلامشهر رها كردند و پا به فرار گذاشتند.
با حضور پلیس در صحنه حادثه امید از دست آدمربایان آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت. اما تلاش پلیس برای دستگیری آدمربایان فراری همچنان ادامه دارد.
امید كه حالا از چنگال آدم ربایان نجات یافته است و دوباره به آغوش خانوادهاش بازگشته درباره روز حادثه و چگونگی ربوده شدنش گفت: «شب قبل از حادثه به خانه یكی از بستگانم رفتم. ساعت 30: 04 صبح بود از خانه خارج شدم. خیابان خیلی خلوت بود و هیچ خودرویی تردد نمیكرد. به همین خاطر با پای پیاده در كنار خیابان به راه افتادم تا اگر یك خودرو عبور كرد سوار شوم. همانطور درحال پیادهروی بودم كه از دور صدای یك خودرو را شنیدم؛ در كنار خیابان ایستادم و برای خودرو دست تكان دادم.
یك پراید سفید رنگ بود كه دو سرنشین 30الی 35ساله داشت. اصلا فكرش را هم نمی كردم آنها قصد ربودن من را داشته باشند اما وقتی مقداری از مسیر را طی كردیم ناگهان یكی از آن دو مرد با چاقویی كه در دست داشت به من حمله كرد. خیلی ترسیده بودم. تمام تلاشم را كردم تا بتوانم خودم را از دست آنها نجات دهم اما مرد چاقو به دست چندین ضربه به من زد كه گیج شدم. تنها كاری كه از دستم بر آمد این بودكه با تلفن همراهم یك پیامك به پدرم بدهم و از او درخواست كمك كنم.»
وی در ادامه گفت: «آنها چشمانم را بستند و پس از چند ساعت من را به یك سوله بردند با پدرم تماس گرفتند و در ازای آزادی من درخواست پول کردند اما سرعت عمل پلیس باعث شد گروگانگیران من را در نزدیكی شهرك واوان از خودرو پیاده كرده و پا به فرار بگذارند.» با ادعاهای پسر جوان تحقیقات برای دستگیری مردان آدمربا ادامه دارد.
اخبار حوادث - شهروند